مکانهای تاریخی که دیگر وجود خارجی ندارند (قسمت پنجم)
Fort Trumbull
در سال ۱۹۹۸، در میان مسئولین و ساکنان نیولندن در ایالت کانکتیکت (Connecticut)، رگههای از امید زنده شد. شرکت دارویی فایزر (Pfizer)، تصمیم گرفت که با ساخت یک مرکز تحقیقات عظیم ۳۰۰ میلیون دلاری، علاوه بر گسترش فعالیت خود در نیولندن، روحی تازه هم در آن بدمد. محل این ساختمان قرار بود در ناحیه Fort Trumbull نیولندن باشد و نام آن را پارک زیست فناوری نیولندن بگذارند.
برای ساختن اتاقهای هتلها، رستورانها و دیگر امکاناتی که فایزر (Pfizer) و مسئولان شهر معتقد بودند که با وجود پارک زیست فناوری و جذب بازدیدکنندگان به آنها نیاز است، ساکنان و همسایگان Fort Trumbull باید محل زندگیشان را برای تحقق این امر ترک کنند.
یکی از مدیران اجرایی این پروژه در سال ۲۰۰۱ گفت: فایزر( Pfizer)، به محلی فوقالعاده برای فعالیت نیاز داشت و ما علاقهای نداشتیم توسط منازل مسکونی احاطه شویم. مسئولان شهری برای به دست آوردن منازل مسکونی اهالی دست به کار شدند. اما ۷ نفر از صاحبخانهها حاضر به همکاری نشدند و از آنها به دادگاه شکایت کردند. حکومتها این قدرت را داشتند که از اموال شخصی البته اغلب با پرداخت قیمت مقرر آن برای منافع عمومی استفاده کنند. یکی شاکیان شخصی به نام کلسو (kelso) در مقابل مسئولین شهر نیولندن بود. هر دو طرف به دادگاه عالی فراخوانده شدند و در سال ۲۰۰۵، دادگاه مقرر کرد که مسئولین میتوانند از این منازل برای منافع عمومی استفاده کنند و صاحبان خانه دادگاه را باختند. ساکنان مجبور به ترک خانههایشان شدند.
پس از عزیمت ساکنین، خانهها جابه جا و یا تخریب شدند. شرایط برای هنرنمایی و ساخت منطقهی Pfizer مهیا شد، اما هرگز این اتفاق نیفتاد. فایزر (Pfizer) نقشهی خود را تغییر داد و شهر را ترک کرد و تجهیزاتشان را در آن شهر چند سال قبل از اتمام تخفیفات مالیاتیشان فروختند. خانههای Fort Trumbull برای همیشه از بین رفتند و تنها چیزی که جای آنها را گرفت ۹۰ هکتار از علفهای هرز بیارزش بود.
Great Stove
دوک ششم
(Devon shire) ، علاقهی شدیدی به گیاهان عجیب و غریب داشت. تا آنجاییکه در سال ۱۸۳۵، یک هیئت را برای جمع آوری گیاهان و پیازگلها به جنوب آفریقا و هندوستان فرستاد تا آنها را در کاخ خود قرار دهد. باغبان او Joseph Paxton یک گلخانه بسیار بزرگ درست کرده بود که با نام Great Stove از آن یاد میشد.
این محل بزرگترین گلخانهی موجود در دنیا بود. این گلخانه با میلههای محکم چدنی، چوبهای روکش شده و قابهای شیشهای پوشیده شده بود که Paxton به سبب این شیشههای فراوان به آن لقب دریایی از شیشه داده بود. گیاهان دوک در شرایط آب و هوایی و درجه حرارت مناسب نگهداری میشدند و ۸ دیگ بخار زغال سنگی در زیر گلخانه آن قرار داشت که برای تامین گرمای آن درنظر گرفته شده بود. ساخت این گلخانهی عظیم ۴ سال به طول انجامید و در سال ۱۸۴۰ افتتاح شد.
پرندگان گرمسیری در میان درختان دوک پرواز میکردند و ماهیهای وارداتی در آب چشمههایش شنا میکردند. ملکه ویکتوریا در سال ۱۸۴۳ ازگلخانهی دوک (Great Stove) دیدن کرد (در حالی که مسیر بازدید او با ۱۲۰۰۰ لامپ چراغانی شده بود)، چارلزدراوین (Charles Darwin) – زیستشناس بریتانیایی - در سال ۱۸۴۵ هم که از این گلخانه به آنجا رفت، آن را اینگونه توصیف کرد: " طبیعت مغلوب هنر انسانی شده است! " شکوه و عظمت Great House از بین رفت. در طول جنگ جهانی اول، کمبود زغالسنگ باعث شد گرمای گلخانه از بین برود و بسیاری از گیاهان درون آن از بین رفتند و در سال ۱۹۲۰ با دینامیت کاملا تخریب شد.
ستون نلسون (Nelson)
پس از مرگ دریاسالار هورشیو نلسون (Horatio Nelson) در سال ۱۸۰۵ در ترافالگار، به منظور بزرگداشت زندگی و پیروزیهای وی، مسئولین شهر دوبلین تصمیم گرفتند که یک یادبود به افتخار وی بسازند. منابع مالی آن تامین شد و پروسهی ساخت آن از سال ۱۸۰۸ تا ۱۸۰۹ به طول انجامید. این یادبود یک ستون بود که توسط Francis Johanston طراحی شده و یک مجسمه از نلسون (Nelson) که توسط Krik Thomas ساخته شده بود و دربالای این ستون قرار میگرفت.
این ستون ۱۲۱ فوت (حدود ۳۷ متر) بلندی داشت و بازدیدکنندگان میتوانستند با پرداخت مبلغی به بالای این برج بروند و به تماشای شهر دوبلین بپردازند. این بنا در میان تمامی آشفتگیهای ایرلند - شورش در عید پاک و جنگهای داخلی ایرلند - در حدود یک قرن و نیم جان سالم به در برد. حتی با وجود استقلال ایرلند از بریتانیا همچنان مجسمهی این قهرمان بریتانیایی در قلب دوبلین پابرجا مانده بود. تا اینکه در اوایل صبح روز ۸ مارس ۱۹۶۶، جمهوریخواهان ایرلندی این برج را منفجر کردند، مجسمهی نلسون سوخت و نیمی از برج نیز تخریب شد و به پایین افتاد. اما درپی این انفجار کسی آسیب ندید.
به دستور و صلاحدید رئیس جمهور وقت ایرلند de valera Eamon ، سر مجسمه را که سالم مانده بود به صورت هوایی از کشور خارج کردند و بقایای برج هم توسط یکی از مهندسین ارتش تخریب شد. سرنلسون که حفظ شده بود، در یک کلبه نگهداری میشد که چندین بار هم برای دزدیدن آن اقداماتی صورت گرفت اما هیچکدام به سرانجام نرسیدند. اکنون این مجسمه در کتابخانه و آرشیو شهر دوبلین در خیابان پیرس (Pearse) نگه داری میشود. در سال ۲۰۰۳ هم، مناره مخروطی شکل معروف دوبلین در محل قبلی یادبود Nelson ساخته شد.
یادبود Tannenburg
جنگ TANNENBURG در آگوست ۱۹۱۴، به منزلهی پیروزی عظیم برای آلمان و یک شکست سنگین برای تزار روسیه بود. بنای یادبودی از این جنگ نیز توسط برادران Johansones و Walter kruger طراحی شد و در نزدیکی همان محل جنگ در شرق
در سال ۱۹۲۷ ساخته شد. پاول فون هیندنبورگ (Paul von Hindenburg)، یکی از فرماندهان این جنگ و رئیس جمهور آلمان در سال ۱۹۲۷، سخنرانی در مورد تعهد مبارزه انجام داد و گفت:" این اتهام که آلمان مسئول یکی از بزرگترین جنگها بوده است را رد میکنیم". بعلاوه ادولف هیلتر و نازیها هم از این جنگ حمایت میکردند. زمانی که هیندنبورگ درگذشت، در حالی که خودش تنها دوست داشت که در کنار همسرش به خاک سپرده شود، هیتلر آرامگاه باشکوهی را برای او در نظر گرفت.
نازیها یادبود Tannenburg را به یک مقصد پربازدید
تبدیل کردند. جاذبهها و مجسمههای زیادی به این محل اضافه کردند، سفر به این مکان را ناز
یها پشتیبانی میکردند و همچنین طرحی از آن روی تمبرها و کارت پستالها چاپ کردند.
با شروع درگیریهای جنگ جهانی دوم، تصمیم گرفته شد برای بزرگداشت قهرمانان جدید نازیها درجنگهای جدید آلمان، یادبودهای دیگری نیز به آن اضافه شود. اما این اتفاق هرگز نیفتاد. کمی پس از اتمام جنگ، لهستانیها مجسمهها را پایین کشیدند، پلاکهای فلزی را جدا کردند و سنگ گرانیت را به شهر الشتین (شهری در لهستان) بردند تا با آن یادبود جنگ شوروی و مقر اصلی حزب کمونیست را در ورشو بسازند. در دههی ۱۹۸۰، تمامی آثار یادبود Tannenburg از بین رفت.
Playland
پیش از آنکه Playland at the beach به عنوان یک اسم مشخص برای یک مرکز تفریحی مطرح شود، مجموعهای از وسایل تفریحی و سرگرمیها بودند که در نزدیکی Cliff house (یک رستوران) قرار داشتند. در میان این سرگرمیهای ساده، یک چرخ و فلک وجود داشت که توسط آرتور لووف (Arthur Looff ) اداره میشد و یک بیبیلند (بازی که در آن یک بچهی عروسکی را میزدند و جایزه میگرفتند) که توسط جان فریدلز(John Friedles) گردانده میشد.
این دو مرد شکل اولیه پارک را تغییر دادند. زیرنظر آنها پارک اداره میشد و رولر کاستر بزرگی به نام Big Dipper و یک shoot the chutes (شبیه به یک سرسره با شیب تند که روی آن آب وجود داشت و با قایق از آن پایین می آمدند) هم ساخته شد و همین وسایل بازی سبب نامگذاری اولیه پارک به اسم chutes at the beach شدند.
درسال ۱۹۲۸، برادران جورج و لئونارد ویتنی (Whitney)، پارک را خریداری کردند و نام آن را به playland at the beach تغییر دادند. جورج در سال ۱۹۵۲ سهم لئونارد را خریداری کرد و تا زمانی که زنده بود پارک را توسعه داد.
خصوصیات منحصر به فرد این پارک آن را به یکی از مقاصد محبوب منطقهی خلیج برای کودکان تبدیل کرده بود: غرفههای تفریحی و بازی، سالنهای رقص، چرخهای شادی، رولرکاسترها و خیلی موارد دیگر. Playland همچنین محل تولد او بود - ساندویچ بستنی افسانهای منطقهی خلیج (Bay area )- یک بستنی وانیلی که با روکش شکلات پوشیده شده است.
پس از مرگ جورج در سال ۱۹۵۲، جمع آوری پارک به آرامی انجام میشد، تا اینکه در سال ۱۹۷۲ پارک فروخته شد و در زمان فروش خیلی چیز خاصی در آن باقی نمانده بود. یک تاریخنگار سانفرانسیسکویی به نام Hero Caen یک بار قبل از اینکه این پارک جایش را به آپارتمانهای متعدد بدهد از آن دیدن کرد و در وصفش چنین گفت:" وضعیت playland ناراحتکننده بود، در کنار بوهای آشنایی چون پاپ کورن، تنباکو و غذاهای چرب، بوی مرگ به مشام میرسید". منبع: