مکانهای تاریخی که دیگر وجود خارجی ندارند (قسمت سوم)
شاید تابهحال شنیده باشید که مکانها، ساختمانها، آرامگاه افراد مشهور یا حتی یک سری شهرها که در گذشته بسیار پرکاربرد، پربازدید و مشهور بودهاند، امروزه بهدلایل مختلفی چون تغییرات آب و هوایی، جنگ، دلایل سیاسی و پیشرفت کشورها یا بهطورکلی از بین رفته یا به یک مکان دیگر تبدیل شدهاند و استفادههای قبلی را ندارند. پس اگر علاقهمند به دانستن سرگذشت این قبیل مکانها هستید، با کجارو همراه باشید تا در ادامه ۵ مکان را که دیگر وجود خارجی ندارند به شما معرفی کنیم:
مطالب مرتبط:
مکانهای تاریخی که دیگر وجود خارجی ندارند (قسمت اول) مکانهای تاریخی که دیگر وجود خارجی ندارند (قسمت دوم )
love shack
در اواخر سال ۱۹۷۰، کیت پیرسون (Kate Pierson- موسیقیدان) در یک کلبهی ساده زندگی میکرد. این کلبه در یک مزرعهی خشک خارج از شهر آتن ایالت جورجیا قرار داشت. در این محل آب جاری و برق وجود نداشت، اما این مسئله برای پیرسون بیاهمیت بود. او همیشه وقت خود را به باغداری، رسیدگی به بزها و جشن گرفتن با دوستانش در یک زمین در نزدیکی کلبه میگذراند. دوستانی که همگی با او در یک گروه موسیقی به نام B-52's فعالیت میکردند. در همین کلبه بود که آنها تعدادی از آهنگهای آلبوم اولشان به نام «love shack» را ساختند. از جملهی این قطعات، «rock lobster» اولین آهنگ این گروه بود. سالها بعد و پس از مرگ دردناک گیتاریست گروه، آنها تصمیم گرفتند که دوباره خاطرات آلبوم اولشان را زنده کنند، بنابراین تک آهنگی را با نام «love shack»، منتشر کردند که در جدول تک آهنگهای پرطرفدار در سال ۱۹۸۹ در رتبهی سوم قرار گرفت. این آهنگ سرشار از عباراتی بود که به زمان حضور آنها در آن کلبه اشاره داشت. سالها بعد و در سال ۲۰۰۴، مدتها پس از آنکه پیرسون ، آن محل را ترک کرد، کلبه آتش گرفت، شواهد حاکی از آن بود که این آتشسوزی عمدی بوده است. آهنگ «love shack» کماکان یک آهنگ محبوب در سبک کارائوکه باقی مانده است. Pierson در یک مصاحبه با NPR پس از آتش گرفتن کلبه گفت: «love shack» همیشه در قلب ما جایگاه ابدی خواهد داشت و از بین نخواهد رفت.
PickFair
داگلاس فربنکس (Douglas Fairbanks)، در سال ۱۹۱۹، ۱۸ هکتار زمین بههمراه یک کلبهی شکار در بورلی هیلز خریداری کرد. در سال ۱۹۲۰، وی با مری پیکفورد (Mary Pickford) ازدواج کرد. هردوی آنها بازیگران فیلمهای صامت بودند، Fairbanks بازیگر فیلمهای پرهیاهویی مانند: «دزد بغداد» و «زورو» و همسرش نیز لقب «محبوب آمریکا» را داشت. فربنکس، تصمیم گرفت مدل کلبهی شکار کوچک خود را تغییر دهد و آن را به یک عمارت کامل تبدیل کند و نام آن را PickFair (ترکیبی از فامیل تمام اعضای گروه استودیوی آنها) گذاشت. PickFair، دارای انواع امکانات برای پذیرایی از مهمانان بود؛ ۴۲ اتاق، سالن بولینگ، سالن بیلیارد و البته یک اتاق نمایش. در سال ۱۹۴۷، مجلهی LIFE در توصیف این عمارت نوشت: اینجا محلی است که شاید اهمیتش فقط کمی کمتر از کاخ سفید باشد. البته لیست مهمانانی که به این مهمانخانه رفتهاند، شاهد خوبی برای تصدیق این جمله است، افرادی مانند آملیا ارهارت، پادشاه و ملکهی سیام، فرانسیس اسکات کی فیتزجرالد ، جوآن کراوفورد، چارلی چاپلین، هربرت جرج ولز و ۳۶ مدالآور المپیک ۱۹۳۲. در زمانهایی که فربنکس و همسرش در عمارت حضور نداشتند، گاهی چارلی چاپلین پذیرایی از مهمانان را بر عهده میگرفت؛ از جمله برای دوران ماهعسل پادشاه Mountbatten و همسرش در سال ۱۹۹۲ که چارلی چاپلین برای آنها یک فیلم هم ساخت که دارای دو بازیگر بود. ازآنجایی که کسبوکار فربنکس و پیکفورد از رونق افتاده بود، در زندگی شخصیشان هم دچار مشکل شدند و در سال ۱۹۳۵ از یکدیگر جدا شدند. پسازاین ماجرا Pickford، آن خانه را نگه داشت و بههمراه همسر سومش بادی راجرز (Buddy Rogers) در آن زندگی میکرد و گاهگاهی نیز برگزاری مراسم خیریه را هم بر عهده میگرفت. بهعنوانمثال، دریکی از این مراسم میزبان ۳۰۰۰ نفر بود و با ۱۰۰۰۰ ساندویچ و نوشیدنی آنها پذیرایی کرد. پیکفورد تا زمان مرگش در سال ۱۹۷۹ در همین خانه (مهمانخانه) زندگی میکرد. در سال ۱۹۸۰ این خانه به LA laker صاحب Jerry Buss فروخته شد. در سال ۱۹۸۸ یک تاجر به نام Meshulam Riklis و همسرش پیا زوادورا (Pia Zadora) که یک مدل معروف بود این خانه را خریداری کردند. با وجود تمامی مخالفها، Riklis و همسرش تصمیم داشتند که این خانه را به یک کاخ بزرگ تبدیل کنند، بهعلاوه بهدلیل وجود موریانه آنها میخواستند هرچه سریعتر تصمیمشان را عملی کنند. تا اینکه پیکفورد به یک برنامه تلویزیونی دعوت شد و در آن گفته شد که این خانه روح هم دارد و همین امر سبب شد که آنها هرچه سریعتر Pickfair را خراب کنند.
مناطق Starfish
در طول جنگ بریتانیا، یک مهندس به نام John Turner که سرهنگ بازنشستهی نیروی هوایی بریتانیا نیز بود، وظیفهاش ساخت تجهیزات ساختگی بود. Turner وظیفه داشت که تلههایی برای گمراه کردن موشکهای آلمانی طراحی کند و آنها را بهسمت اهداف ساختگی هدایت کند. او نقشهی خود را با ساختن تعدادی باند فرودگاه ساختگی آغاز کرد، اما پس از بمباران کمبریج در سال ۱۹۴۰، تصمیم گرفت نقشهی خود را برای حفاظت از مناطق غیرنظامی هم گسترش دهد. پس برای منحرف کردن هواپیماهای بمب افکن، Turner ، مناطق جدیدی را با نام Starfish ساخت. پس از اولین موج بمبارانها به یکی از اهداف، موج دوم حملات نیز در راه بود که تیم فعال در "Star fish " دست به کار شدند. برجهایی را در این مناطق ساختگی قرار دادند( این برجها طوری کنار هم چیده شده بودند که از بالا مانند خیابانهای یک شهر به نظر برسند)، این برجها در قسمت بالایشان دارای یک محفظه سوخت بودند، و از قسمت پایین به یک ظرف زغالسنگ شعله ور متصل بودند و دود فراوانی تولید میکردند که البته با آب قابل مهار بودند. اینها از بالا این تصور را برای هواپیماها ایجاد میکردند که شهر در حال سوختن است. برای شهرهای بزرگتر، Turner ، از جلوههای ویژهی استودیوی فیلم بریتانیا نیز بهره میبرد، و بااین روش تلههای فراوانی را طراحی کرد. بهعنوان مثال چراغهای ساختگی برای ایجاد توهم وجود یک شهر ساختگی بر بالای استخری آویزان بودند تا ویژگیهای آب طبیعی را مدل سازی کنند. ۲۳۷ Starfish در بریتانیای کبیر در روز جشن اروپا وجود داشتند که از ۸۱ هدف غیر نظامی محافظت کردند و جان هزاران نفر را در دوران جنگ از مرگ نجات دادند.
کتابخانه اسکندریه، مصر
کتابخانهای که افتتاحش به ۲۹۰ سال پیش از میلاد مسیح برمیگردد و در زمان سوتر بطلیموس دوم – کسی که اصرار داشت ثروت و قدرتش را به همگان ثابت کند- رونق گرفت. بر طبق دستور این پادشاه، کاتبان نسخ خطی استخدام شدند و مامور شدند که کتابها را از سراسر جهان به امانت بگیرند و از روی آنها نسخهای تهیه کنند و دوباره بازگردانده شوند. کل کتابهای این کتابخانه را این نسخههای کپی شده تشکیل میدادند. خیلی زود این کتابخانه به مرکز توسعهی فرهنگی در غرب تبدیل شد. اطلاعاتی از سراسر دنیا در آن وجود داشت و برای صدها سال هم این پروسهی پرکردن کتابخانه از کتابهای گوناگون ادامه داشت. عالمان (از جمله ارشمیدس و اراتوستن) ازسراسر دنیا برای فراگیری علم به این کتابخانه میآمدند. اما چندین آتشسوزی(یک بار در زمان جنگ داخلی امپراتور روم، اورلیان و دیگری در سال ۳۹۱ میلادی به دست مسیحیان) در طول چند قرن این کتابخانه را از بین برد. و اگر هنوز هم این مکان وجود داشت، بدون شک یکی از برجستهترین کتابخانههای دنیا لقب میگرفت. شاید بتوان از ویکی پدیا بهعنوان معادل مدرن آن در عصر حاضر نام برد.
پمپی (Pompeii)
یک شهر تاریخی در جنوب غربی ناپل در ایتالیا بود که بهدلیل فوران کوه آتشفشان وزوو در ۷۹ سال پس از میلاد مسیح، این شهر زیبا را خاکستر فرا گرفت. پیش ازفوران آتشفشان، پمپی شهر پررونق ۱۶۰ سالهای بود با جمعیتی بالغ بر ۲۰۰۰۰ نفر. که برای گذراندن تعطیلات رومیان باستان مقصد مناسبی به شمار می رفت. کشف بقایای این شهر تاریخی بهطور اتفاقی در سال ۱۵۹۹ صورت گرفت که کشف آن اطلاعات جالبی از دورانی که خیلی مدارکی از آن در دست نیست، به ما میدهد. لازم به ذکر است که این شهر جزو میراث جهانی یونسکو است و با بیش از ۲ میلیون و ۵۰۰ هزاربازدیدکننده در سال، یکی از جاذبههای مهم ایتالیا به شمار میآید. منبع:atlasobscura، virgin
دیدگاه