برج خاموشان یزد؛ داستان سفر
بنت و پِر (Bente and Per) زوج جهانگرد اهل نروژ هستند که در شهر فردریکستاد زندگی میکنند. این زوج به کشورهای مختلفی در قارههای آسیا، اروپا، اقیانوسیه و آفریقا سفر کردهاند و داستان سفرهایشان را در وبسایت خود منتشر میکنند. هدف آنها از این کار، انتقال لذت سفر به دیگران است. بنت و پر میخواهند با این کار، مردم را به سفرکردن تشویق کنند. ساعت ۲۲:۱۵ روزهای زوج میتوانید داستان سفر این زوج جهانگرد را در کجارو بخوانید.
زمانی که به یزد سفر کرده بودیم و قصد بازدید از برج خاموشان را داشتیم، گروهی که همراهان سفر ما بودند در مورد مناسک تدفین زرتشتیان صحبت میکردند. بحث بر سر این بود که آیا شیوهای که زرتشتیان برای دفن کردن مردگان در نظر گرفتهاند عجیب و توهینآمیز است یا روشی معقول و مناسب محسوب میشود.
در حال حرکت بهسمت برج خاموشان بودیم. این برج خارج از شهر یزد در ایران قرار دارد. راهنمای تور ما در حین بالا رفتن از کوه دخمه، درباره زرتشتیان را توضیح میداد:
یزد در قدیم و در حال حاضر مرکز زرتشتیان ایران بوده و هست. ایرانیان زرتشتی اقوام خود را بعد از مرگ به آنجا میبردند. بدن مرده را میشستند و آن را آماده میکردند تا در دخمه قرار دهند. بدن متوفی را ۴ شبانه روز روی برج قرار میدادند. به این ترتیب پرندگان و درندگان گوشت او را میخوردند و تنها استخوانهای فرد باقی میماند. سپس آن را در مرکزی قرار میدادند و دور آن کودکان بهشکل دایره میایستادند. دایره بعدی زنان و دایرهي آخر مردان قرار میگرفتند. افراد خاصی مسئول حمل جنازهها به بالای برج بودند و فقط آنها میتوانستند داخل برج رفته و استخوانهای مرده را آنجا دفن کنند.
مدتی بعد برای استراحت ایستادیم. راهنمای تور از ما خواست به دقت منظره اطراف را نگاه کنیم.
آن پایین داخل دشت، میتوانید قبرهای مردگان زرتشتی را ببینید.
راهنمای تور توضیح داد که مراسم سنتی دفن مردگان در برج خاموشان، دهه ۷۰ در ایران ممنوع شده است.
در شهر کویری یزد، حتی در سردترین ماه زمستان، مدت کوتاهی بعد از طلوع آفتاب هوا بهشدت گرم میشود. همه ما لباسهای زمستانی بر تن داشتیم و هنگام کوهنوردی بهشدت عرق کرده بودیم و نفس نفس میزدیم. به همین دلیل هرکدام از توقفها علاوه بر اینکه فرصت مشاهدهی شهر یزد از ارتفاع و همچنین رشته کوههای دوردست را به ما میداد، زمانی برای نفس تازه کردن محسوب میشد.
در آن ارتفاع میتوانستیم ردیف بادگیرهای معروف یزد را در دشت ببینیم که در امتداد هم قرار گرفته بودند.
راهنمای تور توضیح میدهد که یزد قدیمیترین شهری است که انسانها بهطور پیوسته در آن ساکن بودهاند. زرتشتیان حدود ۵ تا ۱۰ درصد جمعیت یزد را تشکیل میدهند. همچنین در شهر کرمان، هنوز هم عدهی زیادی هستند که خود را زرتشتی میدانند.
در مدت دو هفتهای که در ایران بودیم، افراد زرتشتی زیادی را ملاقات کردیم و در مورد آیینها و سنتهای آنها شنیدیم. یکی از آنها جشنواره آتش بوده است.
در استان یزد هنوز پنج برج خاموشان باقی مانده است. در این مکان دو برج وجود دارد و هرکدام روی یکی از قلههای کوه قرار گرفتهاند. زمانی که به یکی از قلهها رسیدیم، چشمانداز زیبایی از قلهی دیگر و برج خاموشان را میدیدیم.
این برجها دور از آبادی ساخته شدهاند تا جسدها در آرامش بوده و بهتدریج ناپدید شوند. بهدلیل سرایت نکردن روحهای ناپاک، بو و دسته کرکسها، ترجیح میدادند برجها نزدیک به محل سکونت نباشد. اما امروزه شهر یزد گسترش یافته و تقریبا روبهروی دو قله قرار دارد که هر قله دارای یک برج است.
مراسم تدفین زرتشتیان بر اساس ارتباط ۴ عنصر آتش، خاک، آب، و هوا، و همچنین ارتباط بین نیروهای خیر و شر است. آنها بر این باوراند که مرگ، آخرین غلبه شر بر خیر است که توسط بشر نمایان میشود. تا زمانی که گوشت از استخوان جدا نشود، بدن ناپاک و متعلق به شر است. ۴ عنصر نمایانگر یزدان هستند و نباید با ناپاکی تماس پیدا کنند. بنابراین نباید هیچکس سوزانده شود، در آب انداخته شود، یا در زمین دفن شود. اما استفاده نکردن از هوا غیرممکن است و من هیچ توضیحی درباره نگاه کردن به جسد یا ارتباط آن با هوا پیدا نکردهام.
مفهوم برج خاموشان، ترجمه لغت پارسی «دخمه» نیست، اما رابرت مورفی این کلمه را در سال ۱۸۳۲ از برجهایی مشابه در یزد گرفت و از آن برای معرفی دخمهها استفاده کرد. بسیاری از زرتشتیان در دهه ۸۰۰ به سوی هند فرار کردند و این مراسم تدفین در اطراف ایران هنوز اجرا میشود. مشکلی که در هند وجود دارد این است که جمعیت کرکسها در حال کاهش بوده و تا گوشت از استخوان جدا شود زمان بسیاری طول کشیده و باعث ایجاد شرایط غیربهداشتی میشود.
دین زرتشت، دینی پارسی است که توسط زرتشت پایهگذاری شد. زرتشت در یونانی زاروستر (Zoroaster)، و در حدود سال ۶۰۰ قبل از میلاد به نام زاراتوسترا شناخته میشود. دین زرتشت حتی بر اساس آیینهای مذهبی مربوط به ایران باستان است. راهنمای ما به ما گفت که این دین اولین مذهب یکتاپرستی است، به بیان دیگر اولین دینی است که تنها یک خدا را میپرستند، یعنی اورمزد. دین زرتشت دینی دووجهی است، که در آن انسان بین خوبی و بدی، و حقیقت و دروغ، انتخاب میکند، و همین رویهی زندگی و اعمال او است که رفتنش به بهشت یا جهنم را تعیین میکند. اما فکر میکنم برخلاف مسیحیت باشد.
راهنمای تور میگوید اورمزد، خدای یکتا است، اما ارواح و اهریمنهای زیادی وجود دارد. جنگ بین خیر و شر در دو روح همزاد صورت میگیرد. بعد از جستجو در اینترنت معلوم شد که اختلافاتی درباره این امر وجود دارد که آیا دین زرتشت یک دین تکخدایی است یا چندخدایی. اما هیچ شک و شبههای درباره اینکه اورمزد بزرگترین خدا ولو نه یگانه خدا است وجود ندارد. اورمزد به عنصرآتش مرتبط است، و از بیرون که نگاه میکنید چنین به نظر میرسد که آتش وسیله پرستش در آتشکده زرتشتیان است.
ما از آتشکده یزد دیدن کردیم. ادعا میشود که در این آتشکده، آتش از سال ۴۷۰، بدون وقفه در حال سوختن است. عناصر چهارگانه، ستون دین بوده و بهخصوص آب و آتش مظهر پاکی به شمار میآیند، اما افراد زیادی هستند که ادعا میکنند آیین آتشپرستی نسبتا جدید است و آتشکدهها در دورانهای اولیه پدید نیامدهاند. آتشکدهها در یزد با کمک پارسرهای هندی (پارسیان هندی) در سال ۱۹۳۴ ساخته شدند و نسبتا جدید هستند. پارسر اصطلاحی هندی بهمعنای زرتشتیان است.
بر سر در ورودی فروهر زیبا، معروفترین نماد دین زرتشت قرار دارد. این نماد در پرسپولیس (تختجمشید) نیز وجود دارد و چنین تخمین زدهاند که زرتشت دین اصلی آن زمان بوده است. پیرمرد نماد عقل و تجربه است. بالها نشانگر عنصر هوا و رو به بالا، بهسمت خدا هستند. دست بالا آمده به آینده و رفتن به راه راست در زندگی اشاره دارد. پیرمرد حلقهای در دست دارد که نماد عهد و پیمان آینده است. برخی بر این باوراند که این حلقه خاستگاه حلقه ازدواج است. دم او به سه قسمت تقسیم میشود: افکار زشت، کردار زشت، و گفتار زشت که همگی باید کنار بگذاریم تا در زندگی پیشرفت کنیم. ما تمام این توضیحات را از راهنمای خود دریافت کردیم.