ریچموند، ناشناخته ترین تئاتر انگلیس
تئاتر ناشناخته ریچموند واقع در شهر یورکشایر، تجسم واقعی از تئاترهای چندین دهه قبل است که اکنون تبدیل به موزهای برای نگهداری میراث هنر تئاتر شده است.
مقالههای مرتبط:
خب باید روراست باشیم، سالن تئاتر ریچموند از نظر راحتی هیچوقت نمیتواند همانند تئاترهای تازهساخت و مدرن کنونی باشد. ظرفیت این سالن ۴۰۰ نفر است و تماشاچیان خودشان را بهزحمت کنار هم جای میدهد. عملا مفهوم صندلی در این تئاتر نقض میشود. بهجای صندلی، نیمکتهای چوب بلوطیرنگ قرار دارد. محلهای که این سالن تئاتر در آن قرار گرفته، یکی از معمولیترین مناطق یورکشایر انگستان است. زمانی که سالن ساخته شد، هیچوقت انتظار جمعیت زیادی را نداشت و خبری از سالن غذاخوری، نوشیدنیها و حتی شماره صندلی (نیمکت) وجود ندارد. در گذشته بیشتر اوقات چند نفری که برای تماشای تئاتر به این مجموعه میآمدند، برای رفع خستگی روی نیمکتها دراز میکشیدند.
روشنایی فضای تئاتر با شمع تامین میشد و بوی سوختگی چربی گوسفندی با بوی سربازانی که از شهر کتریک گریسون (شهری در شمال انگلیس و مرکز نظامی) یا نجیبزادگانی که خودشان را غرق در عطر کرده بودند، ترکیب میشد.
امروزه با شروع قرن بیست و یکم، مخاطبان بیشتری در سالنهای تئاتر حضور پیدا میکنند که اغلب این جمعیت بیشتر از ۲۰۰ نفر است؛ علاوه بر این همه این افراد دوست دارند از امکانات موجود همانند خوراکی و نوشیدنی حتی گالریهای موجود در اطراف تئاتر استفاده کنند. دیگر نیازی ندارند که ساعتها قبل برای گرفتن جا، کیف خودشان را روی صندلی وسط سالن قرار دهند. کافی است با اینترنت صندلی خودشان را رزرو کنند.
این تئاتر در سال ۱۷۸۸ به دست مدیر و بازیگر ۲۶ ساله، ساموئل بوتلر (Samuel Butler) و همسر ۴۶ سالهاش، تریفوسا (Tryphosa) ساخته شد. تئاتر همزمان با تصویب قانون نظارت مقامات محلی بر سالنهای تئاتر در انگلیس شروع به کار کرد. لازم به ذکر است که این سالن یکی از چندین سالنی بود که بوتلر آن را ساخت و هدفش از ساخت سالنهای متعدد، برگزاری تئاترهای دورهگردی بود.
برای تمایز تئاتر ریچموند مورد بحث ما در یورکشایر با تئاتر ریچموند در شهر شمالی سوری (Surrey) انگلیس، آن را نام اختصاصی جورجین (Georgian) خطاب میکنیم. تئاتر ریچموند در شمال انگلیس، روی دیگر سالن تئاتر است، تئاتری مجلل!
مدت زیادی از ساخت این سالن نمایش گذشته است و در طول این مدت، گردشگران زیادی از این مکان بازدید کردهاند. گردشگرانی که پای به این تئاتر قدیمی گذاشتهاند، هر کدام اثری از خود بهجای گذاشتهاند، از جمله نخهای بادکنکهای تولد که از گوشههای صحنه آویزان هستند یا غذای باقیمانده سگهایشان که گوشهکنار سالن ریخته شده است.
پنجره کوچکی در کف سالن وجود دارد که تعمیرکاران بیچاره صحنه تئاتر از آن بهعنوان راهی برای رسیدن به محلی از صحنه که در آن نیاز به تعمیرات وجود داشت، استفاده میکردند. کل صدای تعمیرات در میان داستان اصلی شنیده میشد و چارهای به غیر از این هم نبود. گاهی صحنههای چوبی دچار شکستگی میشدند که کارگران وظیفه داشتند در حین اجرا آنها را با عبور از داخل سوراخها تعمیر کنند. سن این تئاتر به اندازه سالن کنفرانس بزرگ است؛ همچنین جلو سن، محلی برای اجرای کنسرت وجود دارد که امروزه به کف متحرک مجهز شدهاند. تماشاچیان بهاندازه کافی به سن نزدیک هستند و میتوانند صدای بازیگران را به وضوح بشنوند.
پشتصحنه و اتاق پوشیدن لباس و آمادهسازی برای ورود به صحنه حدود ۰٫۷۴ مترمربع است. اتاق کناری هم وجود دارد که در مواقع ضروری تبدیل به هتل، اتاق کودک و اصطبل برای اسب نمایش، میشد. اسبها برای جابجایی وسایل نمایش بین سالنهای مختلف هم استفاده میشدند. اغلب بازیگران در آن زمان هر روز حدود ۶۴ کیلومتر راه میرفتند و نیاز بهجایی برای استراحت داشتند.
تنها چیزی که در این سالن تئاتر باقی مانده است، ساختمان موزه مانندی است که به همت علاقهمندان به تئاتر حفظ شده است. از جمله وسایلی که در این موزه نگهداری میشوند، یک صحنه جنگل در سال ۱۸۲۸ کشیده شده روی بوم، بلیت آن روزهای تئاتر و لباس برخی از بازیگران است.
یکی از دریچههای موجود در پشتصحنه به منظور ایجاد صدای غول چراغ جادو ساخته شده است. صدایی مهیب که کل سالن را دربر میگرفت. در سال ۱۷۸۰ این نمایش در مقابل شهردار ریچموند برگزار شد که استقبال فراوانی از آن صورت گرفت.
دیدگاه