جنگ قره باغ از دیرباز تا کنون
جنگ قرهباغ به مناقشهای اطلاق میشود که از فوریه ۱۹۸۸ تا ماه مارس ۱۹۹۴ بر سر حاکمیت منطقه قرهباغ میان جمهوری آذربایجان و اکثریت ارمنی این منطقه با حمایت ارمنستان درگرفت. در اثر این جنگ، هزاران انسان کشته یا مجبور به جلای وطن شدند.
مقاله مرتبط:
قرهباغ نام ناحیهای در قفقاز است که در طول قرن بیستم شاهد یکی از پایدارترین مناقشههای قومی بوده است.
قرهباغ سرزمینی باستانی در ناحیه جنوب غربی جمهوری آذربایجان است و بهلحاظ جغرافیایی از دو بخش جلگهای (سفلی) و کوهستانی (علیا) تشکیل شده است. علاوه بر این، این منطقه بهلحاظ برخورداری از شرایط مناسب جغرافیایی، باعث پیدایش اجتماعات انسانی از عصر حجر شده است. شاهد این مدعی کشف نمونههایی از انسانهای ابتدایی و نیز آثار باستانی از دورههای مختلف تاریخی نظیر پارینه سنگی، عهد عتیق و قرون وسطی در این منطقه است.
همان طور که پیشتر به آن اشاره شد، این منطقه از دوران باستان شاهد حضور جوامع انسانی بوده و ازاینرو، مسئله حاکمیت نیز در این منطقه دارای ریشه تاریخی است. در ابتدای حکومت مادها، این منطقه تحت تسلط این حکومت بوده و بعدها، در دوران هخامنشیان نیز بخشی از قلمرو ایران محسوب میشده است. در سال ۳۸۷ میلادی، با تقسیم ارمنستان میان ایران و امپراطور روم شرقی، منطقه قرهباغ بخشی از ارمنستان شرقی باقی ماند. چنین میتوان گفت که شاید این مسئله سرآغازی بر درگیریهای منطقه قرهباغ بوده، زیرا مبارزات مردم این منطقه در سدههای بعدی نیز همچنان ادامه یافت. برای مثال، در سدههای اول و دوم میلادی علیه اشغالگران رومی و در سدههای سوم و چهارم علیه امرای ساسانی مبارزه کردند.
همچنین سدههای سوم و پنجم، بستر حوادث دیگری نظیر ایجاد مناسبات فئودالی در این منطقه و همچنین رواج مسیحیت بوده است. داستان مناقشههای قرهباغ به اینجا ختم نشده و در سدههای ششم و هفتم نیز با حملههای هونها و خزرها ادامه یافت. بعدها، در سده هشتم میلادی و در زمان خلافت امویان این منطقه به اشغال اعراب درآمد. این وضعیت ادامه یافت تا اینکه در اواسط سده یازدهم تا نیمه دوازدهم میلادی، قرهباغ تحت حاکمیت سلجوقیان قرار گرفت. تحولات قرهباغ در دهه سوم سده سیزدهم و اواخر سده چهاردهم نیز ادامه یافت و بهترتیب توسط مغولها و سپاهیان تیمور لنگ اشغال شد. در نیمه اول سده پانزدهم نیز در ادامه چالشهای منطقه قرهباغ، بخش کوهستانی در قلمرو دولت قراقویونلوها و در نیمه دوم در ترکیب دولت آققویونلوها قرار داشت، تا اینکه در سده هفدهم ملیکهای ارمنی اداره بخشهای این منطقه پرچالش را به دست گرفتند و تا اواسط سده نوزدهم در تحولات منطقه جنوب قفقاز به ایفای نقش پرداختند.
در دوره صفویه، قرهباغ به مرکزیت گنجه یکی از بیگلریهای ایران- مقام موروثی سران ایلهای چادرنشین قزلباش- محسوب میشد و در واقع، این منطقه یکی از شاخههای ایل قاجار بود. در اواسط قرن هجدهم میلادی، فردی به نام پناهعلیخان جوانشیر، مؤسس و نخستین حاکم شهر شوشی، با کمک شاه ایران و کشتار مردم، قرهباغ را بهصورت کامل تصرف کرده و مردم را مجبور کرد تا به مسیحیت روی آورند. بالاخره، پس از سالها جنگ، کشتار و ویرانی در قرهباغ به دست ترکان عثمانی و همچنین جنگهای ایران و روسیه، مطابق عهدنامه گلستان، کل این منطقه به قلمرو خاک روسیه پیوست.
مهاجرت از روسیه به ایران
پس از انعقاد قرارداردهای گلستان و ترکمنچای و بهدنبال آن پیوستن منطقه قرهباغ به روسیه تزاری، روسها ارامنه ایرانی را به مناطق تحت تسلط خود کوچانده و مناطق مسلماننشین ایروان و قرهباغ را برای اسکان ارامنه تازه وارد در نظر گرفتند. بهدنبال وقوع جنگهای عثمانی و روسیه، جمعیت ارامنه مناطق شرقی امپراتوری عثمانی با روسها متفق شده و علیه دولت عثمانی وارد جنگ شدند. بهدنبال پیروزیهای ارامنه در این جنگ، مجبور به مهاجرت به داخل مرزهای روسیه شده و ترکیب جمعیتی خاننشین ایروان و قرهباغ را به نفع ارامنه تغییر دادند.
بهدنبال تضعیف و فروپاشی امپراتوری روسیه و همچنین با اعلام استقلال ارمنستان و آذربایجان از امپراتوری روسیه در سال ۱۹۱۸، تنش و درگیری میان اولین جمهوری ارمنستان و جمهوری دموکراتیک آذربایجان برای چیرگی بر قرهباغ، بالا گرفت که حدود دو سال به طول انجامید. مجادله و مذاکره سر سرنوشت منطقه قرهباغ پس از تاسیس اتحاد جماهیر شوروی بهمدت بیش از دو دهه ادامه یافت و حتی ارمنیان تلاشهای سیاسی گستردهای را برای الحاق قرهباغ به ارمنستان انجام دادند، که در نهایت بینتیجه ماند.
عدم توجه مسکو به اختلافهای موجود در این منطقه و بیاعتنایی به خواستهها، باعث وخامت بیش از پیش اوضاع شده و حتی باعث ایجاد درگیری خونینی میان ارامنه و آذربایجانیها در ماه ژانویه سال ۱۹۸۸ شد که از آن به کشتار سومقامیت یاد میشود. بهدنبال گسترش اعتراضها و نیز اعتصابها، هیئت رئیسه شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی مصوبهای مبنی بر باقیماندن قرهباغ در خاک آذربایجان به تصویب رساند که بهشدت مورد اعتراض ارامنه قرار گرفت.
کشمکشها همچنان بر سر حاکمیت این منطقه ادامه یافت تا اینکه در دوم سپتامبر سال ۱۹۹۱ منطقه قرهباغ اعلام استقلال کرد. این امر شدیدا مورد مخالفت کشور آذربایجان قرار گرفت و پیامدهای بسیار مهمی نظیر قطع حرکت قطارها، قطع خطوط تلگراف و تلفن را بهدنبال داشت. با اوج گرفتن تنشها، هر دو طرف، جمهوری آذربایجان و ارامنه به حمایت ارمنستان، سعی در پاکسازی قومی مناطق تحت تصرف خود از طرف مقابل را داشتند که این کشمکش باعث کشته شدن ۳۵۰۰۰ نفر و آوارگی هزاران نفر دیگر شد.
در سال ۱۹۹۴، نیروهای ارمنی توانستند بخشهائی از منطقه قرهباغ را به اشغال خود درآورده و در نهایت با اعلام آتشبس به پایان برسد. اگرچه این آتشبس بهطور محدود مورد خدشه قرار گرفت، اما طرفین با تلاش فراوان آن را حفظ کردند و بدین ترتیب بدون دستیابی به راهحلی قطعی، وضعیت نه جنگ و نه صلح میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان در منطقه قره باغ حاکم بود. امروزه نیز مقامهای این منطقه خود را یک کشور مستقل می دانند، ولی با این وجود سازمان ملل و هیچ کشوری دیگری این استقلال را به رسمیت نشناخته است.
دیدگاه