توسعه بیبرنامه سدها، تهدیدی برای میراث تاریخی کشور
در یک سال اخیر پروژه آبگیری دو سد که در پشت آنها دهها محوطه تاریخی وجود دارد، نگرانی بسیاری از دوستداران میراث فرهنگی را برانگیخته است.
اواخر سال گذشته بود که با آبگیری سد چم شیر (سدی در نزدیکی گچساران) ۱۴۲ محوطه تاریخی، حاوی آثار ارزشمندی از دورههای مختلف تاریخی ایران، غرق شد. پیش از آبگیری سد چمشیر آثاری از حضور تمدن باستانی عیلامیان در حوضه آبگیری این سد کشف شده بود و انتظار میرفت در صورت تداوم کاوشها، آثار بیشتری کشف شود.
با وجود تمام مخالفتها از سوی دوستداران میراث فرهنگی، چمشیر آبگیری شد تا این بخش از آثار تمدنهای باستانی ایران برای همیشه زیرآب غرق شوند.
خرداد ماه امسال اخبار مربوط به آبگیری سد چپرآباد در اطراف اشنویه خبر ساز شد. در حوضه آبگیر سد «چپرآباد»، روستایی مربوط به نیمه دوم هزاره پنجم قبل از میلاد، یعنی حدود ۷۰۰۰ سال پیش توسط باستانشناسان کشف شده است. با وجود تمام آثار شاخص کشفشده در پشت حوضه آبگیری سد چپرآباد، قرار است این سد در همین ماه (تیر ۱۴۰۲) آبگیری شود.
سدهای ایران در حالی یکی پس از دیگری آبگیری میشوند که باستانشناسان فرصت کافی را برای بررسی محوطههای تاریخی قرار گرفته در حوضه آبگیری سدها ندارند. نتیجه این رویکرد و تعجیل بیش از حد، از دست دادن بخش مهمی از تاریخ کشور است که برای همیشه در زیر حجم عظیمی از آب غرق میشود.
اهمیت محوطههای تاریخی در حوضه آبگیری سدها
حرکت مستمر دولت برای سدسازی جهت تامین آب و انرژی در دهههای اخیر جریان داشته است. اگرچه بر اساس قانون، دولت پیش از آبگیری سدها فرصتی برای کاوشهای باستانشناسی به پژوهشگاه میراث فرهنگی میدهد، اما محدودیت این بازه و فشارهای وارد برای اتمام سریع کاوشها همواره چالش آفرین است.
جلیل گلشن بافقی، باستانشناس و رئیس اسبق پژوهشگاه میراث فرهنگی، در خصوص علت اهمیت محوطههای تاریخی که پشت سدهای آماده آبگیری قرار گرفتهاند به خبرنگار کجارو گفت:
یکی از موضوعات بسیار مهمی که دارد اتفاق میافتد همین مسئله سد سازی است. همان طور که میدانید اولین نیاز انسان به آب است و همواره در کنار آب، محوطههای تاریخی اولیه شکل گرفته است؛ یعنی مردمان گذشته در جایی سکونت داشتهاند که دسترسی به آب داشته باشند و مثل حال حاضر نبوده که کیلومترها از کرج به تهران آب لولهکشی شود یا از مناطق اطراف خلیج فارس به یزد و کرمان و مناطق دیگر آب برسانیم؛ بنابراین مکان سکونت انسان در طول تاریخ در جوار آب بوده است.
وی افزود:
در حال حاضر سد میسازند و جلوی یک رودخانه را میبندند و در نتیجه ارتفاع آب در مواردی تا ۱۰۰ متر بالا میآید و طبیعتا در این شرایط تمام محوطههای تاریخی زیر آب میروند. میتوانم بگویم در نتیجه این رویکرد، محوطههای تاریخی بسیار ارزشمندی زیر آب میرود. از سوی دیگر تعجیل و زمانبندی برای آبگیری سدها وجود دارد؛ این در حالی است که پژوهشهای باستانشناسی زمانبر هستند. حتی در زمینه صنعت هم اگر نگاه کنید وقتی یک ستون را بتنٰریزی میکنند، این ستون بعد از ۱۸ روز منسجم و کامل میشود؛ بنابراین وقتی کارهای صنعتی نیاز به زمان دارند باید توجه داشت آنچه که مرتبط با پژوهش و باستانشناسی است نیاز به زمان بیشتری دارد.
اهمیت اختصاص زمان کافی جهت کاوش موثر
برای آنکه محوطههای تاریخی که در حوضه آبگیری سدها قرار دارند به شکلی موثر کاوش شوند و آثار گذشتگان غرق نشود، باستانشناسان و تیمهای کاوش باید زمان کافی برای بررسیهای خود در اختیار داشته باشند.
گلشن بافقی، باستانشناس، در خصوص اهمیت اختصاص زمان کافی برای کاوش حوضه آبگیری سدها به خبرنگار کجارو گفت:
زمانی که برای پژوهش در خصوص محوطهای تاریخی پیش از آبگیری سد نیاز است به مسائل مختلفی ارتباط دارد. از جمله آنکه بسته به دوره تاریخی محوطهای که قرار است آبگیری شود زمان کاوش میتواند متفاوت باشد. در نظر داشته باشید که یک محوطه تاریخی مربوط به عصر حجر نیاز به کاوش بسیار دقیق دارد و با سوزن باید کاوش کنند و نیاز به کاوش با ابزار بسیار ریز وجود دارد؛ یعنی شاید تمام خاکی که جابهجا شود حتی یک متر مربع هم نباشد؛ اما سالها ممکن است همین کاوش زمان ببرد.
وی در پاسخ به این پرسش که تعجیل در امر کاوشهای باستانشناسی در حوضه آبگیری سدها چه پیامدهایی در پی دارد به خبرنگار کجارو گفت:
مسائل مرتبط با کاوشها و پژوهشهای باستانشناسی دارای ظریفکاری و زمانبر هستند؛ بنابراین با توجه به وقت محدودی که برای آبگیری سدها داده میشود و با تعجیلی که در زمینه سدسازی وجود دارد و بهطور کلی با نظر به اینکه برای صنعت یک سری کارها باید در حداقل زمان انجام شود، بسیاری از محوطههای تاریخی کشور را از دست میدهیم.
گلشنبافقی که سابقه فعالیت بهعنوان رئیس موزه ملی ایران را نیز در کارنامه دارد در پاسخ به این پرسش که برای عبور از چالشهای فعلی سدها چه باید کرد گفت:
به نظرم باید کسانی که در امر سد سازی برنامه دارند با وزارت میراث فرهنگی و پژوهشگاه میراث فرهنگی در جلساتی برنامههای ۵۰ تا ۱۰۰ صد سال آینده خود را مطرح و بررسی کنند. به این ترتیب میتوان از هماکنون مواردی که در دستور کار قرار میگیرد را بررسی و کاوش کرد. با این روش میتوان مانع آن شد که فرهنگ گذشته خود را بهراحتی از دست دهیم.
با توجه به اهمیت محوطههای تاریخی و با نظر به اینکه کاوش صحیح و پژوهشهای موثر در خصوص محوطهها و آثار تاریخی میتواند دایره دانش ما در خصوص دورههای تاریخی را افزایش دهد، انتظار میرود وزارتخانههای مرتبط با سد سازی نظیر وزارت نیرو برنامهریزی طولانی مدت خود برای سد سازیهای آتی را بهشکل روشن اعلام و رسانهای کنند.
همچنین تامین بودجه لازم برای کاوشهای باستانی در پشت محدودههایی که قرار است سد ایجاد شود از دیگر مواردی است که باید در نظر گرفته شود.
فراموش نکنیم که آثار تاریخی بخشی از هویت یک ملت هستند و غرق کردن هویت یک ملت و کشور در قبال تامین بخش کوچکی از نیاز به انرژی یا آب کشاورزی، نهتنها مفید نیست بلکه میتواند در تعارض با توسعه کشور باشد.
در حال حاضر کشوری مثل فرانسه به واسطه اشیای اکتشافی و جمعآوری شده در موزه لوور، هر ساله پذیرای گردشگران بسیاری است که زمینه توسعه این کشور را فراهم آورده و فرانسه را به یکی از موفقترین کشورها در زمینه گردشگری تبدیل کرده است.
بیشک با توجه به ظرفیتهای بالای تاریخی ایران و در صورت استفاده بهینه و برنامهریزیشده از آنها، میتوان به جریان گردشگری کشور کمک شایانی کرد. رونق گردشگری در کشور میتواند بهعنوان گام مهمی در زمینه توسعه کشور باشد و آوردهای بسیار بیشتر نسبت به ایجاد چند سد داشته باشد.
دیدگاه