جای خالی راهنمایان گردشگری در چرخه گردشگری سلامت
نبود زیرساختها و ناهماهنگی نهادهای مرتبط با گردشگری سلامت، باعث شده است تا شرایط فعالیت راهنمایان گردشگری در این شاخه مهم فراهم نباشد.
برای سالیان متمادی، در حوزه گردشگری سلامت این موضوع مطرح میشود که ایران از ظرفیتهای بالایی برخوردار است. با این وجود، مسئله عدم تامین برخی از زیرساختها و استفاده نکردن از راهنمایان گردشگری در این حوزه باعث شده است که کشورمان در حوزه گردشگری سلامت عملکرد مطلوب و حرفهای نداشته باشد.
همین مسئله موجب میشود تا در برخی موارد رانندگان تاکسی نقش تور لیدرها را به عهده بگیرند و از پذیرش هتل تا معرفی بیمارستان و مراکز درمانی را شخصا به گردشگران سلامت ارائه دهند.
از سوی دیگر، نهادهای مرتبط از جمله وزارت بهداشت، وزارت گردشگری و کلینیکهای درمانی نتوانستهاند به جمعبندی مشترکی برسند و نتیجه این رویکرد، نظاممند نشدن صنعت گردشگری سلامت در کشور است.
عوض شدن جای راننده تاکسی با راهنمای گردشگری
گردشگری سلامت در این سالها در کشور به هیچروی شکل حرفهای پیدا نکرده و موجب نشده است که اقتصادی حرفهای در پیرامون آن شکل بگیرد.
محمد حسین یزدانی، رئیس انجمن صنفی راهنمایان گردشگری استان تهران در پاسخ به این پرسش که چرا در ایران گردشگری سلامت شکل حرفهای ندارد و در برخی موارد راننده تاکسی نقش راهنمای گردشگری گردشگران سلامت را به عهده میگیرد، به خبرنگار کجارو گفت:
اینها مشکلاتی است که با آن دست به گریبان هستیم و این مشکل مختص راهنمایان گردشگری نیز نیست. آژانسهای مسافرتی که در حوزه گردشگری سلامت فعالیت میکنند نیز با این موضوع دست به گریبان هستند. مفهومی به اسم درمان وجود دارد که قبل از آنکه به گردشگری سلامت بپردازیم، زیرساختهای درمانی آن در کشور موجود بوده و روز به روز نیز تقویت شده است.
وی افزود:
توجه داشته باشید که کشور ما بهلحاظ درمانی، دانش پزشکی و تجهیزات پزشکی نسبت به خیلی از کشورها قدرتمندتر است. در همین راستا کسانی که در کشورهای دیگر زندگی میکنند، علاقهمند هستند که برای درمان به ایران بیایند؛ اما همیشه راههای غیر رسمی برای حضور این افراد در کشور وجود دارد و با ویزاهای متنوع وارد ایران میشوند و معمولا هم خدمات را از فضای صنعت گردشگری دریافت نمیکنند.
رئیس انجمن صنفی راهنمایان گردشگری استان تهران ادامه داد:
افرادی که برای دریافت خدمات درمانی وارد کشور میشوند خدمات گردشگری را از افراد غیر رسمی میگیرند که میتواند به زعم شما یک راننده تاکسی یا حتی یکی از بستگان یا دوست و آشنا باشد. بنابراین گردشگرانی متقاضی خدمات درمانی بهصورت صنعتی وارد کشور نمیشوند. نتیجه این امر آن است که بخش بزرگی از درآمدهایی که در حوزه گردشگری سلامت اتفاق میافتد، قابل احصا نیست و صرفا مراکز درمانی که بیمار یا گردشگر سلامت با آنها در ارتباط است میتوانند از جریان گردشگری سلامت در کشور منتفع شوند. هرچند که در این حوزه نیز آسیبهایی وجود دارد و اگر پای صحبتهای مراکز درمانی بنشینید، آنها نیز گلایههایی دارند.
نبود هماهنگی بین نهادهای مرتبط
در سالهای اخیر نبود هماهنگی بین نهادهای مرتبط و اثرگذار بر گردشگری سلامت، باعث شده است که این صنعت به رشد و بلوغ لازم دست پیدا نکند.
یزدانی، فعال حوزه گردشگری در همین زمینه خاطرنشان کرد:
متاسفانه نتوانستهاند نظام و هماهنگی را که باید بین وزارت بهداشت، وزارت گردشگری و وزارت امور خارجه ایجاد کنند تا گردشگری سلامت کانالیزه شود و از طریق صنعت گردشگری موضوع پیش برود.
وی ادامه داد:
در حال حاضر، بخش بزرگی از گردشگران سلامت باری به هر جهت و با هر وسیلهای که بتوانند وارد کشور میشوند از پزشکان ایرانی وقت گرفته و در بیمارستانها بستری میشوند. از سوی دیگر، گاه خود بیمارستانها وارد فضای گردشگری سلامت شده و جذب مسافر میکنند. مجموعه این نکات باعث شده آنطوری که باید نظام و نظم درستی برای گردشگری سلامت در کشور ما ایجاد نشود.
یزدانی در پاسخ به این پرسش که باید چه اقدامی صورت گیرد تا از ظرفیتهای گردشگری سلامت بهدرستی استفاده شود، ابراز داشت:
شخصا به حل این مشکلات خیلی امیدوار نیستم؛ بهدلیل آنکه سهمخواهیهایی در وزارتخانهها در بخش دولتی و همچنین در بخش خصوصی وجود دارد و هرکسی تلاش میکند انتفاع این موضوع را بهسمت خود هدایت کند.
وی ضمن اشاره به نبود نگاه ملی در حوزه گردشگری سلامت افزود:
یک نگاه جمعی و ملی در این موضوع وجود ندارد تا همه بخشها با یک تناسب و با یک عدالت مشخصی از گردشگری سلامت منتفع شوند؛ یعنی هر بخشی بر حوزه خود تاکید دارد و وزارت بهداشت، فعالان حوزه درمان، کلینیکها سعی دارند بر حوزه خود تاکید داشته باشند. در این میان برخی نیز از دلالی این مدل فعالیت سود میبرند و تمایلی به نظاممند شدن آن ندارند.
یزدانی در خاتمه خاطرنشان ساخت:
در کل فکر میکنم مسئله بسیار عمیق است و باید در یک سطح عالی و قانونی حل شود و باید یک اتفاق ملی رقم بخورد تا بازیگران مختلف بتوانند در کنار یکدیگر قرار گیرند. با ادامه روند فعلی فضا با شعار پیش میرود تا زمانی که بتوانیم در صنعت گردشگری کشور به بلوغ برسیم و زمانی که به این بلوغ برسیم مشکلات نیز یک به یک حل میشوند.
اهمیت گردشگری سلامت در زمینه ارزآوری
به هر روی گردشگری سلامت بهعنوان یکی از شاخههای درآمدزای گردشگری میتواند آورده مالی مناسبی را برای کشور فراهم کرده و موجب ورود ارز به کشور شود.
بر اساس اعلام علیاصغر مونسان، وزیر پیشین میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و با نظر به استانداردهای جهانی، بهازای هر گردشگر سلامت ۲۴۰۰ دلار درآمد برای کشورها ایجاد میشود که میتواند نقش مهمی در اقتصاد کشور داشته باشد.
از سوی دیگر، اگر برنامهریزی صحیحی برای پذیرش گردشگران سلامت در کشور وجود داشته باشد میتوان امیدوار بود که گردشگران سلامت پس از تکمیل دوره درمان، از جاذبههای فرهنگی و دیدنیهای کشور نیز بازدید کرده و چرخ صنعت گردشگری را با سرعت بیشتری به حرکت در آورند.
باوجود تمام مزایای مورد اشاره، تازمانی که برنامه مشخص و نظاممند برای توسعه گردشگری سلامت در نظر گرفته نشود، نمیتوان از مزایای پرشمار این حوزه سود جست؛ بنابراین تنها راه توسعه گردشگری سلامت و بهرهمندی از مزایای آن یکدست شدن نهادهای مربوطه و اقدام هدفمند برای مرتفع کردن موانع موجود است.
دیدگاه