حیاتوحش باشکوه کامچاتکا، بهشت آتشفشانی روسیه
کامچاتکا در طولی کمتر از ۱,۳۰۰ کیلومتر، ۳۰ آتشفشان فعال دارد که سالانه چهار الی هفت مورد آن فوران میکنند؛ در عین حال، این شبهجزیره پوشش گیاهی و جانوری متنوع خود را حفظ کرده است.
«الکسی عازروف» (Alexei Ozerov)، آتشفشانشناس معروف در موسسهی «آتشفشانشناسی و زلزلهشناسی» (Institute of Volcanology and Seismology) معتقد است که روی این کرهی خاکی، هیچ مکانی بهتر از کامچاتکا وجود ندارد و حاضر است بر سر زیباییهای این شبهجزیرهی فریبنده و آویزان از سواحل اقیانوس اطلس شرط ببند. او در میان صحبتهای خود، با انگشت به نقطهای از نقشه کرهی زمین که روی میز پهن کرده، اشاره میکند؛ این نقطه به «حلقهی آتش» معروف است. منظور از حلقهی آتش، زنجیرهای از آتشفشانها است که دورتادور اقیانوس آرام را فرا گرفتهاند. در این میان، تنها شبهجزیرهی کامچاتکا است که بهطور مستقیم روی صفحههای تکتونیک پر دردسری قرار گرفته است که به گفتهی عازروف، هنوز مشغول شکل بخشیدن به ۳۰۰ آتشفشانی است که آنها را خلق کرده است. ۳۰ مورد از این آتشفشانها همچنان فعال هستند.
مقالههای مرتبط:
هر سال حدود چهار الی هفت آتشفشان در کامجاتکا فوران میکنند و همین فعالیتهای مداوم است که این شبهجزیره را تبدیل به نقطهای عالی برای آتشفشانشناسها و سایر دانشمندان کرده است. گویی یونسکو هم با عازروف همنظر است. این سازمان بینالمللی عنوان سایت میراث فرهنگی جهانی را به آتشفشانهای کامچاتکا اعطا و آنچه را که کارشناسان این سازمان آن را تنوع، تکثر و زیبایی استثنایی آنها نامیدهاند، علت این نامگذاری بیان کردهاند.
اگر از یک روس دربارهی کامچاتکا سوال کنید، با نگاهی خیالاندیش که به دورها نگاه میکند همراه با آهی پرحسرت از ته دل به شما پاسخ میدهد. این شبهجزیره که در شرق کرهی زمین در جایی دورتر از ژاپن قرار گفته است، تکهای جدا بافته از دنیای باشکوه و گیرای حیات وحش است. این جمله، حرف گزافی نیست. کامچاتکا به خاطر پوشش گیاهی و جانوری بیهمتای خود معروف است و نمونهی مشابه آن، در هیچکجای دیگر روسیه یا حتی این سیاره وجود ندارد.
آتشفشان ویلیوچیلسکی از دید قایقی در نزدیکی پایتخت منطقهای پتروپاولوفسک – کامچاتسکیی
در روزهای انتهایی تابستان، رودخانههای پرآب کامچاتکا از شمار زیاد ماهیهای سالمون که گویی برخلاف جریان آب با هم مسابقه میدهند، به رنگ سرخ در میآید. اینجا تنها محلی است که همهی ۶ نوع گونهی ماهیهای سالمون اقیانوس آرام در آن هنوز مشغول تخمریزی و تولید مثل هستند. همچنین، برآورد میشود که حدود ۲۰ هزار خرس قهوهای در جنگلهای انبوه و مسحورکنندهی «توس» روسیه مشغول پرسه زدن هستند و از ماهیهای سالمون، آزاد و سرحال آنجا تغذیه میکنند.
عقابهای غولپیکر «استلر» در آسمان شبهجزیره پرواز میکنند، آن سوتر از ساحل، نهنگهای قاتل مشغول جستوخیز کردن در آبها هستند و خرچنگهای درشت کامچاتکا، به بزرگی یک توپ فوتبال هستند. طی بازهی زمانی کوتاهمدت میان آخرین برفهای مه و اولین برفهای اواسط سپتامبر، گونههای متنوعی از گیاهان به سرعت شکوفه میزنند و در عمر کوتاه خود، نقشی تماشایی در چشمانداز منطقه ایفا میکنند. پوشش گیاهی منطقه بهطرز غیرقابل انتظاری از همان شکوه و جلال و برکت گیاهان گرمسیری برخوردار هستند.
کوهپایههای میان آتشفشانها پوشیده از جنگلهای زمردین و پوشش تندرا با طیفهای رنگی مختلف خاکستری و قرمز تیره است که تودههای برف و یخ در جایجای آن بهوفور دیده میشوند. ارتفاعات بالای کوه مملو از شکوفهها و رنگهای گوناگون است؛ از گلهای صدتومانی زردرنگ گرفته تا خلنگزارهای کوهستانی بنفش، آزالیاهای صورتی، برگبیدیهای گوشوارهای و ستارههای کوچک و سفید گلهای میخک. کمی پایینتر از آنها، گیاهانی در زمینهای گسترده از علفزارهای وحشی رشد کردهاند که ارتفاع آنها تا ۴ متر نیز میرسد.
چشماندازهای کامچاتکا حاصل حرکات صفحههای تکتونیک زیر سطح زمین است
ساکنان کامچاتکا مصرانه بر این باور هستند که روسیه، از این نقطه آغاز میشود و این سرزمین، اولین منطقه از ۱۱ منطقهی زمانی این کشور پهناور است که از خواب برمیخیزد. در قرنهای گذشته، یک سال طول میکشید تا مسافری از مسکو به شبهجزیرهی کامچاتکا برسد. تا به امروز، هیچ جادهی آسفالتی از سرزمین باتلاقی که کامچاتکا را از سرزمین اصلی روسیه جدا میکند، نمیگذرد.
با بالا گرفتن تنشها و اختلافات بر سر حفاظت از کامچاتکا یا انکشاف و توسعهی منابع طبیعی آن، انزوای کامچاتکا بهتدریج رنگ باخته است. بازدیدکنندگان بسیاری مشتاق تماشای طیبعت بیهمتا و دستنخوردهی آن و شرکت در ورزشها و تفریحات فضای باز در محیطی نسبتا جمعوجور و فشرده با جذابیتهای جادویی هستند. کوهپیمایی، ماهیگیری، قایقسواری در آبهای خروشان، موجسواری و پیادهرویهای کوهستانی از جمله فعالیتهای ویژهی قلمرویی هستند که بیشتر روسها، آن را منتها الیه پرابهام و ناشناختهی کشور خود میپندارند.
«ایوا سولمان» (Eva Sohlman) و «نیل مکفارکوهار» (Neil MacFarquhar)، نویسندگان نیویورک تایمز بههمراه گروهی دیگر از گردشگران برای دیدن جاهای دیدنی کامچاتکا به سرزمین ناشناخته سفر کردند. پرواز آنها از مسکو آغاز شد و تا رسیدن به این شبهجزیره، مسیری مانند هشت انگلیسی (8) را بر فراز مدار قطب شمال پیمودند. مسافران، از دیدن گوی قرمز و نارنجی خورشید که گویی همراه با آنها میچرخید و قرار نبود هیچگاه غروب کند، ذوقزده شدند و در ادامهی این مقالهی کجارو، از این ذوقزدگی میگویند.
سوار بر خودروهای سنگین، پیش به سوی دهانهی آتشفشان
دریاچهای اسیدی به رنگ فیروزه در دهانهی آتشفشان «مالی سمیاچیک» در شرق شبهجزیرهی کامچاتکا؛ آبهای این دریاچه هرگز یخ نمیبندد
اعضای گروه مسافران که از وضعیت ناپایدار هوای نیمهقطبی کامچاتکا آگاه نبودند، خوشبینانه فکر میکردند تنها ۶ روز برای بازدید از این سرزمین کافی خواهد بود. اما بهمحض آنکه در این شبهجزیره فرود آمدند، ابرهای پراکندهی اطراف آتشفشانهای زیبا و خیرهکنندهی دورتادور «پتروپاولوفسک-کامچاتسکی»، پایتخت واحد فدرال کامچاتکا، انبوهتر و تیرهتر شدند و هلیکوپترسواری از پیش برنامهریزیشدهی آنها را لغو کرد.
کامچاتکا تنها ۶۰۰ هزار جادهی آسفالت دارد که شمار زیادی از این تعداد در سه شهر جنوبی جزیره و اطراف آن متمرکز شدهاند. این مناطق ۸۰ درصد از جمعیت در حال کاهش ۳۱۵ هزار نفری کامچاتکا را در خود جای دادهاند. استفاده از خدمات گرانقیمت هلیکوپترها تنها راه دسترسی سریع به بخشهای مختلف طبیعت جذاب و گیرای کامچاتکا است. از طریق راه زمینی، مسیر آتشفشان ۲,۳۲۲ متری «موتنوفسکی» (Mutnovsky Volcano) را پیش گرفتیم. با اینکه این کوه کمتر از ۶۵ کیلومتر با پایتخت کامچاتکا فاصله دارد، دست یافتن به قلهی آن نیازمند چهار ساعت رانندگی سخت و سنگین در جادههای خاکی و زمینهایی مملو از گدازههایی بهشکل تختهسنگهایی عظیم است.
مسافران پس از عبور پر دردسر از روی چند یخچال، خودروی عجیب و غریب خود را در کناری پارک کردند و با پای پیاده، شروع به صعود بهسمت دهانهی موتنوفسکی کردند. خاک محیط بهقدری آکنده از سولفور است که هیچ گیاهی در محیط نمیروید و مه دائما در حال تغییر، کل صحنه را به یکی از صحنههای پر از تعلیق «کوروساوا» شبیه کرده بود. هیچ تابلوی هشداری دربارهی خطرهای احتمالی راه در هیچکجای مسیر وجود نداشت و تنها صلیب کوچک و سفید رنگی در این منطقه به چشم میخورد که به احترام دانشمندان جوانی نصب شده است که در حال جمعآوری دادههای علمی دربارهی آتشفشانهای جزیره جان خود را از دست داد.
رسیدن به قلهی موتنوفسکی نیازمند چهار ساعت رانندگی با خودروهایی به سبک فیلم پسارستاخیزی «مکس دیوانه» است
«سرگئی لبدوف» (Sergei Y. Lebedov)، یکی از همراهان گروه فوق، با یادآوری یکی از سفرهای پیشین خود به آتشفشان موتنوفسکی و زمانی که کوه ناگهان در مهی غلیظ فرو رفت و تختهسنگهایی عظیم در مسیر نمایان شدند، میگوید:
پا گذاشتن به درون یک آتشفشان فعال، [تجربهای] بسیار عجیب و هیجانانگیز است.
بازدیدکنندگان راه خود را در میان درهای باریک و پوشیده از یخ، صخرههای آتشفشانی و تودههای برف پنهان شده زیر خاکسترها ادامه دادند. رسیدن به مرکز مخروط آتشفشانی ۹۰ دقیقه طول میکشد. اولین چیزی که در اینجا میتوان حس کرد، صدای خشخش و دود سولفور بود؛ گویی شیطان در آن نزدیکی بود و بهسختی نفس میکشید.
از بالای آخرین خطالراس میشد شاهد بخار رقصان و سفیدرنگی بود که از گودالهای بزرگ و باز ماندهی زمین به آسمان برمیخاست. این بخارافشانهای خروشان و پرصدا بیشتر زمینهای اطراف را خشک کرده و موجب زردی آن شده است. اگر فردی به عمق تیره و تاریک حفرهها خیره شود، درست زمانی که تصور میشود اوضاع آرام و بیخطر است، ناگهان موجی از بخار بهسمت صورت هجوم میآورد و میتواند موجب آسیب رساندن به پوست شود. اگر هوا صاف و آسمان آفتابی باشد، امکان پیادهروی تا دریاچه وجود دارد و حتی میتوان شکوه و جلال کوه ۲,۱۷۳ متری پوشیده از برف، مخروطیشکل و بیقرینهی «ویلیوچینسکی» (Vilyuchinsky Volcano) را نیز تماشا کرد. اما مه غلیظ نویسندگان این مقاله را از پیمودن راه بیشتر باز میدارد.
تصویری از دهانهی آتشفشان گورلی در شبهجزیرهی کامچاتکا؛ بهشت آتشفشانی روسیه
سرزمینی ساخته شده بر پایهی سالمونها
کوههای آتشفشان، ستون اصلی شبهجزیرهی کامچاتکا را تشکیل میدهند و بهنوعی، لایهی زیربنایی شگفتیهای طبیعی آن هستند. دهانههای مخروطیشکل، دودخانها، دریاچههای آتشفشانی و چشمههای آب گرم در تمام چشماندازهای این سرزمین دیده میشوند. ابرهای راندهشده توسط بادهای شدیدی که از طرف سیبری یا اقیانوس آرام به این طرف میوزند گویی بهشدت در تلاش هستند تا آتش نهفته در دل کوهها را خاموش کنند. حجم زیاد برف و بارانی که از این ابرها بر زمین میبارد موجب پرآب شدن دریاچهها و جاری شدن حدود ۱۴ هزار نهر و رودخانه در سرتاسر این منطقه میشود.
ماهیهای سالمون در طول سال در آبهای مختلف شبهجزیره دیده میشوند. اما میلیونها عدد از آنها در تابستان برای تخمریزی در یک نقطه جمع میشوند. آنها پس از هر بار تخمگذاری میمیرند و لاشهی آنها به زیستتودهای بازمیگردد که طبیعت حاصلخیز را غنیتر میسازد.
«یوگنی لابکوف» (Yevgeny G. Lobkov)، استاد زیستشناسی در دانشگاه کامچاتکا میگوید:
این زیستتوده به بخشهای مختلفی میرود؛ داخل زمین، در جنگلها، در چمنزارها، خود رودخانهها و اکوسیستم را شکل میدهد. در واقع، کل اکوسیستم کامچاتکا بر پایهی لاشههای سالمونهای تخمریز بنا شده است.
منظرهای از طبیعت کامچاتکا با عکسی از یک آتشفشان در پسزمینه
خرسها، درختها و هر موجود زندهی دیگری در این سرزمین بزرگ و بزرگتر میشوند. پژوهشگران منطقهی حفاظت شدهی «کرونوتسکی» (Kronotsky Nature Reserve) به این نتیجه رسیدهاند که هر سالی که سال رونق تخمریزی سالمونها باشد، حلقهی درختی منطقه وسیعتر و وسیعتر میشود. البته، این موهبت طبیعی مصائبی را نیز با خود بههمراه داشته است. طی دهههای گذشته، شکارچیان زیادی متوجه این ماهیان و در کل، حیوانات منطقه شدهاند. این اتفاق بهویژه در مناطقی رخ میدهد که فاقد منابع اقتصادی کافی هستند.
در مرحلهی اول، تمام جمعیت گوزنهای وحشی نابود شد. شکارچیان غیرقانونی در ادامهی جنایتهای خود خرسهای بزرگ و گوسفندهای شاخدار را نشانه رفتند. شاهزادههای عرب حاضرند برای داشتن شاهینهای کامچاتکا و قاچاق آنها به کشور خود رقمی در حدود ۵۰ هزار دلار بپردازند و کشتیهای دزدان دریایی آسیایی نیز بهقدری شاه خرچنگ صید کردهاند که دیگر دریای «اختسک» از اینگونهی جانوری خالی شده است. اما بیشترین شکار غیرقانونی تا مدتهای مدید مربوط به ماهیهای سالمون و اشپلهای آنها است که اصلیترین عناصر اقتصاد محلی و رژیم غذایی ۱۴ هزار ساکن بومی شبهجزیره را تشکیل میدهند.
«سرگئی واخرین» (Sergey Vakhrin)، طرفدار محیط زیستی که سازمانی غیرانتفاعی برای محافظت از ماهیهای کامچاتکا بنیان گذاشته، معتقد است که پیچیدگی مساله به این خاطر است که شرکتهای ماهیگیری، سیاستمداران فاسد و کارگزاران ناآگاه بههمراه «مافیای جنایتکار شکار غیرقانونی» در یک راستا عمل میکنند. آنها بهطور متحد و یکپارچه، تمام سهمیههای تعیینشده برای حفاظت از ماهیها را زیرپا گذاشتهاند. با وجود همهی این مسائل، طرفداران محیط زیست با اشاره به حجم صید قانونی انجام گرفته در سال گذشته خاطرنشان میکنند که پروژههای حفاظتی منطقه اکنون در مسیر درست قرار گرفته است. شرکتهای بزرگ ماهیگیری و برخی از سازمانهای گردشگری امتیاز انحصاری صید در برخی از نقاط یا کل رودخانه را خریداری کردهاند و برای محافظت از سرمایهگذاری خود، از آنها محافظت میکنند.
شیرهای دریایی مشغول پریدن از روی صخرههای خلیج روسکایا هستند؛ محلی که نهنگهای قاتل نیز آنجا را برای بازی انتخاب میکنند
موقعیت کامچاتکا بهعنوان یک سرزمین مرزی نیز بهشکلگیری تاریخ نادر آن کمک کرده است. این منطقه، گهوارهی فرهنگ مشترک آمریکا و روسیه است. حدود ۲۰۰۰ سال پیش، سطح پایین آب در محلی که اکنون به نام «دریای برینگ» (Bering Sea) شناخته میشود، بهشکلگیری خشکی انجامید که نقش پلی بین دو قاره را ایفا میکرد و بعدها به نام «برینگ» (Beringia) معروف شد. افراد بومی کامچاتکا به سرزمینی مهاجرت کردند که امروزه آلاسکا نامیده میشود و بههمراه آنها، پوشش گیاهی و جانوری دو منطقه نیز بهطور متقابل وارد هر دو سرزمین شد.
از سمور، راسو، روباه قرمز، روباه نقرهای، سمور دریایی و قاقمهای کامچاتکا، خزهای مرغوبی به دست میآید و همین محصولات لوکس و گرانقیمت بودند که روسیه را در قرن هفدهم واداشت دست به استعمار این شبهجزیره بزند. «ایرینا ویتار» (Irina V. Viter)، مورخ اهل کامچاتکا، میگوید پوست حیوانات حکم طلا را برای روسیهی تزاری داشت. در اوایل قرن هجدهم، «پتر کبیر» که میخواست روسیه را به یک ابرقدرت دریایی بدل کند، «ویتوس برینگ» (Vitus Bering)، یک افسر دانمارکی حاضر در نیروی دریایی روسیه را به دو ماموریت اکتشافی اعزام کرد. دستاورد سفرهای دریایی وی، کشف دریایی که به نام خود او نامگذاری شد و بنیانگذاری پتروپاولوفسک – کامچاتسکی بود.
مورخان هیچوقت نتوانستند منبعی برای علت نامگذاری کامچاتکا بیابند و تنها چند تئوری دربارهی اسم کاشف اولیهی شبهجزیره و کلمههای بومی منطقه مطرح هستند. کامچاتکا بهسرعت تبدیل به هدف ماموریتهای اکتشافی روسیه و کنترل آلاسکا و بخشهایی از کالیفرنیا و هاوایی شد. در سال ۱۸۶۷، روسیه که نیاز به پول داشت اقدام به فروش قلمروهای خود در شمال آمریکا کرد و کامچاتکا از دایرههای توجه روسها خارج شد. در آن زمان، گاهی از این شبهجزیره بهعنوان تبعیدگاهی برای زندانیان سیاسی تزاری استفاده میشد.
درهی آبفشانها در کامچاتکا؛ دسترسی به این دره تنها با هلیکوپتر شدنی است
جنگ جهانی دوم تا حد زیادی بهشت آتشفشانی روسیه را به حاشیه راند. اما جنگ با ژاپن، اتحاد جماهیر شوروی را بر آن داشت که کامچاتکا را به مقری برای تاسیسات نظامی تبدیل کند. در دوران جنگ سرد نیز این شبهجزیره به روی همهی خارجیها و بیشتر روسها بسته شد و همین ممنوعیت ورود، کمک شایانی به حفاظت از طبیعت آن کرد.
نه راه پس و نه راه پیش در پتروپاولوفسک – کامچاتسکیی
آبوهوای نامساعد شبهجزیره بارها و بارها تلاش گروه مسافران را برای گشتوگذار در داخل کامچاتکا با شکست مواجه کرد. ابرها پایینتر از هر زمان دیگری بودند و پیادهروی در حوالی «آتشفشان آواچینسکی» (Avachinsky Volcano) برای ستایش زیباییهای منطقه به هیچ سرانجامی نرسید.
ارتفاع ابرهای بهقدری کم بود که امکان پرواز هلیکوپترها فراهم نبود. باران شدید نمیتواند مانع از پرواز آنها شوند. اما خلبانها برای پرواز روی قلهها نیاز به دید بیشتری دارند. در صورت پراکنده شدن ابرها در بخش جنوبی جزیره، هلیکوپترها میتوانستند به دریاچهی «کوریل» (Kurile Lake) پرواز کنند و خرسها را در حال شکار ماهیهای سالمون تماشا کرد. تقریبا همهی محلیهای کامچاتکا از خرسها خاطره دارند. آنها در میان جنگلها پرسه میزنند و توت وحشی، زغالاخته و پیچ امینالدوله از درختها میچینند. اهالی کامچاتکا هم این میوهها را سبدسبد جمعآوری میکنند.
برآورد میشود که حدود ۲۰ هزار خرس در کامچاتکا وجود داشته باشد
«آناستازیا تاکاتلی» (Anastasia Takatly)، راهنمای پر انرژی گروه، میگوید آنها تنها در صورتی میتوانند سهم خود را از جنگل جمعآوری کنند که خرسها حاضر شوند میوههای موردعلاقهی خود را با آنها به اشتراک بگذارند. او هم از خرسها خاطره دارد:
یک بار مشغول میوهچینی از یک سمت بوته بودم و سرم را بالا آوردم و دیدم که یک خرس هم از سمت دیگر مشغول میوه چیدن است. ترسناک بود.
لبدوف زیستشناس میگوید کامچاتکاییها فکر میکنند خرسها آنقدر مشغول ماهیها هستند که دیگر فرصت حمله کردن پیدا نمیکنند. حتی برخی از خرسها که زیاد دیده شدهاند، اسم هم دارند. او با خنده میگوید:
من هزار بار خرسها را دیدهام. فقط باید فرار میکردم. مجبور بودم از درختها بالا بروم. اما من اینجا در آرامش واقعی هستم. هیچوقت هیچ مشکل جدی نداشتم.
پیش به سوی خرسها
بالاخره روزی رسید که آسمان آبی گهگداری از میان ابرها خودنمایی میکرد. مسافران سوار یک هلیکوپتر Mi-8 شدند و به هوا برخاستند تا به نقطهای برسند که شاید بتوانند کمی به خرسها نزدیک بشوند. قلههای آتشفشانی یکی پس از دیگری در قلمروی بیپایان زیر پای مسافران آشکار میشدند. رودخانههای نقرهای درهها را زیر آفتاب پرنور تابستان درمینوردید و به پیش میرفتند. پس از گذشت یک ساعت، هلیکوپتر راه خود را کج کرد و ارتفاع خود را روی یک دریاچه کم کرد. خرسها سلانهسلانه در امتداد خط ساحلی راه میرفتند یا در آب مشغول شیرجه زدن و جستوخیز کردن بودند تا یک ماهی به چنگ بیندازند. حتی از این ارتفاع هم ماهیهای سرخ و چاق پیدا بودند.
خرسهای قهوهای به تعداد زیاد بهسمت ساحلهای ذخیرهگاه طبیعی دریاچهی کوریل هجوم آوردهاند تا از سالمونهای آزاد آن دلی از عزا درآورند
پس از نشستن هلیکوپتر روی زمین، مسافران با رعایت احتیاطهای لازم و تحت محافظتهای نگهبانان مسلح «ذخیرهگاه طبیعی کرونوتسکی» (Kronotsky Nature Reserve) پیاده شدند و بهسمت دریاچه راه افتادند. دریاچه درست در پایین کوه ۱,۵۲۴ متری «ایلینیسکی» (Ilyinsky Volcano) قرار دارد که تقریبا هر ۱۰۰ سال یک بار فوران میکند و اکنون از موعد همیشگی آن کمی گذشته است.
خرسها تنها در مسافتهای کوتاه کمتر از ۱۰ متر شنا میکنند و با چشمان باز، زیر آب دنبال ماهی میگردند. ماهیها برای شکار حشرات از آبی بیرون میجهند. روی یکی از ساحلها، چند خرس با تنبلی هرچه بیشتر در کنار هم خوابیدهاند. ناگهان، یکی از خرسهای مادر به داخل یک رود باریک میپرد، یکی از سالمونها را میقاپد و با سرعت آن را به تولهی خود میدهد تا از آن تغذیه کند.
خارج محوطه، مسافران شهامت به خرج دادند و پس از عبور از حصار الکتریکی بهسمت پل چوبی روی رودخانهی «اوزِرنایا» (Ozernaya River) رفتند که دانشمندان از آن بالا ماهیها و خرسهای شکارچی را سرشماری میکنند. به نظر نمیرسید هیچکدام از ۱۰ خرسی که آن اطراف به چشم میخوردند، شکارچیان ماهری باشند.
یکی از خرسهای جوان چندین بار به گلهی ماهیها زد و سعی کرد آنها را شکار کند؛ اما موفق نشد. بزرگترهای آنها هم وضع بهتری نداشتند. با سرعت بسیار داخل رودخانه میپریدند و زمانی که ماهیها بهطور دستهجمعی برای فرار تقلا میکردند، منظرهای بهوجود میآمد که گویی آب در حال جوشیدن و قلقل کردن است. روسها، نماد ملی کشور خود را «میشا» یا «میشکا» مینامند.
خرسهای قهوهای در حال شکار ماهیهای سالمون که تعداد فراوان آنها، آبهای رودخانه را به رنگ قرمز درمیآورد
ماه اوت گذشته، میانگین ماهیهای تخمگذار کمتر از حد معمول بود و در نتیجه، خرسهای معمولا کمتوقع، گرسنه مانده بودند. گروهی که نویسندگان نیویورک تایمز بههمراه آنها به شبهجزیرهی کامچاتکا سفر کردند گروه خوششانسی بودند. تنها دو روز بعد از بازدید آنها بود که مسئولان انجام هرگونه سفر به یکی از رودخانهها را به حالت تعلیق درآوردند. علت این کار، وجود یک خرس خشمگین در آن منطقه بود که به گروهی از دانشمندان حمله کرده و در آخرین لحظه، از دریدن آنها منصرف شده بود.
مسیر بازگشت نویسندگان به مقر خود شامل دو مرحله بود: بازدیدی کوتاه از دریاچهی شکلگرفته روی دهانهی آتشفشان و اقامتی بلندتر در کنار «چشمههای آب گرم کودوتکا» (Khodutka mineral hot springs). روی پلههای چوبی با شیب تندی که از دهانه پایین میرفت، جمعیت زیادی از مردمی در حالتی تنگ و فشرده در کنار هم قرار گرفتهاند که در صف ورود به آب ایستاده بودند و در دمای بیشتر از ۱۱۰ درجه در حال عرق ریختن بودند. با توجه به زیباییهای مسحورکنندهی کامچاتکا، تعجبآور نیست که کامچاتکا در دل گردشگران جا باز کرده است. اما آنچه اکنون موضوع مذاکرههای طولانی و فشردهی مسئولان است، شمار بازدیدکنندگانی است که این شبهجزیره یارای میزبانی از آن را دارد؛ یکی از سرمایهداران مهم روسیه تصمیم گرفته است دهکدهای گردشگری در کامچاتکا تاسیس کند.
دهکدهی فوق که نام «اکو پارک» (Eco-park) برای آن انتخاب شده است، دارای امکانات کافی برای انجام فعالیتهای زمستانی و تابستانی خواهد بود و پیادهروی در مسیرهای جنگلی در نزدیکی آتشفشانهای موتنوفسکی، «گورلی» (Gorely) و «ویلیوچینسکی» (Vilyuchinsky) نیز در فهرست فعالیتهای آن دیده میشود. هرکدام از هزار اتاقی که ساخت آنها در دهکده پیشنهاد شده است، سالانه گنجایش میزبانی ۴۰۰ هزار بازدیدکننده را خواهند داشت که این عدد دو تا سه برابر آمار کنونی است.
کوهنوردی در حال استراحت در آتشفشان گورلی، یکی از سه آتشفشان حاضر در پایتخت منطقهای کامچاتکا
ساکنان کامچاتکا دربارهی موضوع فوق اتفاقنظر ندارند. کاسبان و تاجران شبهجزیره میگویند انجام این کار شغل ایجاد میکند و صنعت گردشگری نیمهجان این جزیره را رونق میبخشد. عازروف هم راهاندازی دهکدهی گردشگری را تایید میکند. به عقیدهی او، چنین پارکی میتواند مردم را با آتشفشانهای موردعلاقهی وی آشنا کند و همچنین، این کار از نظر محیطی زیستی مشکلات بسیار کمتری در مقایسه با راهاندازی پروژههای صنعتی دارد.
کامچاتکا سرزمینی ثروتمند از لحاظ ذخایر مواد معدنی و فلزاتی مانند پلاتین، طلا، نقره، مس و نیکل است. گاز و زغالسنگ نیز در این شبهجزیره کشف شده است. برخی از محلیها میگویند این معادن بهمنزلهی تهدیدی بزرگتر از حضور گردشگران بیشتر است؛ بهویژه به این دلیل که بهندرت اجازهی دسترسی به مناطق معدنی به بازرسان زیستمحیطی داده میشود.
سرمایهگذاران بهدنبال آن هستند که زمینهای کامچاتکا را برای ساخت هتل تصاحب کنند که انجام این کار هم نیازمند آن است که این منطقه، دیگر یک ذخیرهگاه طبیعی حفاظتشدهی محلی نباشد. سازمانیهای محافظهکار این کار را روندی خطرناک توصیف کردهاند. «رومن کورچیگین» (Roman Korchigin)، معاون بخش اکوتوریسم و آموزش در «ذخیرهگاه کرونوتسکی» (Kronotsky Reserve) میگوید:
نهتنها باید از کامچاتکا محافظت کنیم، بلکه بهطور کلی باید از طبیعت در روسیه محافظت کنیم؛ اگر شروع به حذف محدودیتها کنیم، در آینده بهدنبال دلایل بیشتر برای حذف محدودیتهای بیشتر خواهیم گشت.
دیدگاه