۱۱ حقیقت شگفت انگیز در مورد آنتونی گائودی که باید بدانید


آنتونی گائودی، از بزرگترین معماران دو قرن اخیر است. بیشتر شهرت او بهخاطر سبک منحصربهفرد و عجیب و بسیار شخصی آثارش در شهر بارسلون است.
اگر بارسلون یک قدیس حامی داشت بدون شک آن فرد آنتونی گائودی بود. بیشتر افراد با آثار آنتونی گائودی بهخاطر موزاییکهای رنگارنگ، استفاده از المانهای طبیعی و بالکنهای متفاوت، آشنایی دارند ولی این مرد که طراح بناها و پارکهایی به سبک سوررئال است، هنوز هم برای بسیاری از مردم، مرموز و ناشناخته است. برخی از حقایقی که در ادامه در مورد آنتونی گائودی میخوانید ممکن است برایتان آشنا باشند؛ ولی احتمالا چند مورد از آنها را با تا به حال نشنیدهاید. حتی سرسختترین طرفداران این استاد معماری سوررئال، بهطور کامل با همه حقایق زندگی او آشنا نیستند.
او یک گیاهخوار سرسخت بود
مقالههای مرتبط:
گائودی گیاهخوار بود؛ خیلی قبلتر از اینکه تمپه (محصولی تهیه شده از سویا) جای توفو را بگیرد. البته انگیزه او برای گیاهخواری کمتر مرتبط با حقوق حیوانات بود و بیشتر بهخاطر حفظ رژیم غذایی سالم، این روند را انتخاب کرده بود. او بیشتر عمر خود بهخاطر وضعیت سلامتی نامناسب خود با بیماریهای مختلفی از جمله رماتیسم درگیر بود. همین مسئله باعث شد که گیاهخواری را در پیش بگیرد؛ رژیمی که معممولا به Dr. Kneipp کشیش آلمانی نسبت داده میشود که به داروهای گیاهی و هیدروتراپی اعتقاد داشت.
وی هرگونه کمک دارویی برای بیماری خود را رد میکرد و با برگهای کاهو که روی آن روغن زیتون و بعضی از انواع آجیلها میریخت، داورها را جایگزین میکرد. متأسفانه، این سالمترین روش برای ادامه دادن این رژیم غذایی نبود و گاهی اوقات منجر به بیماریهای جدیتر میشد.
او را معمولا با گدایان اشتباه میگرفتند و این در نهایت منجر به مرگ او شد
گائودی جوان، مردی شیکپوش بود و لباسهای فاخر و گران میپوشید، مدل موهای جذابی داشت. متاسفانه مثل بیشتر مردم، با گذر زمان او هم تغییر کرد. مجموعهای از سختیهای زندگی از جمله مرگ عزیزان، مشکلات کاری و مشکلات اقتصادی باعث شد مردی که زمانی شیکپوشترین مرد شهر بود، یک آدم خانهنشین و صرفهجو شود. او در یکی از پیادهرویهای روزانه خود با یک تراموا تصادف کرد و خدمات پزشکی قابل قبول و فوری دریافت نکرد تا روز بعد از حادثه که متولی کلیسای ساگرادا فامیلیا این معمار مشهور را شناخت. در آن زمان، جراحات او پیشرفت کرده بود و نهایتا چند روز بعد درگذشت. چرا او برای مدت طولانی نادیده گرفته شده بود؟ چون مردم او را با گدایان کوچه و خیابان اشتباه گرفته بودند.
او از نظر سیاسی فعال بود و برای فرهنگ کاتالونیا مبارزه میکرد
میگویند که مردان کاتالان به فرهنگ و ملیت خود بسیار افتخار میکنند. گائودی هم بهعنوان کسی که بهعنوان یک کاتالان به دنیا آمده بود و بزرگ شده بود، طرفدار سرسختی برای فرهنگ کاتالونیا بود و معتقد بود که کاتالونیا باید به یک کشور مستقل تبدیل شود. عشق او به این فرهنگ به حدی زیاد بود که به او پیشنهاد میشد وارد عرصه سیاست شود؛ ولی او بهخاطر علاقهای که به دنیای معماری داشت، امتناع میورزید. اگر از علاقهمندان به تاریخ باشید میدانید که هویت کاتالان شامل ایالت، زبان و فرهنگ این منطقه از قرن هشتم میلادی در این ناحیه وجود دارد و دارای قدمتی طولانی است. از قرن هفدهم میلادی کشمکشها برای استقلال کاتالونیا اوج گرفت و حتی تا امروز نیز ادامه دارد و گائودی هم مثل سایر براداران کاتالونیایی خود گاهی در این اعتراضات شرکت میکرد که به شورشهایی بزرگ منتهی شد. یک بار در زمان برگزاری Floral Games و بار دوم در روز ملی کاتالونیا بود که مشارکت در شورشهای دوم باعث شد که چند روز زندانی شود.
ساخت پارک گوئل، بهعنوان یک ملک مسکونی به سبک انگلیسی شروع شد
سازندهای به نام گوئل تصمیم داشت تا یک مجموعه مسکونی الهام گرفته از باغشهرهای انگلیسی بسازد که جنبش محبوبی در اوایل قرن بیستم بود. باغشهرها به نحوی طراحی میشدند تا املاک مسکونی، زمینهای کشاورزی و فضاهای سبز را در یک مجموعه گرد هم قرار دهند.
گائودی با احترام به چشماندازهای طبیعی، این ملک و همچنین سیستم جمعآوری و ذخیره آب را طراحی کرد. دو خانه از این مجموعه مسکونی ساخته شد: یکی توسط معماری به نام جولی باتلول و دیگری توسط دستیار گائودی، فرانسسک برنگوئر. متاسفانه این دو خانه تنها خانههای این مجموعه بود که ساخته شد و پروژه توسعه واحدهای مسکونی شکست خورد و توسط آنتونی گائودی به سرزمین عجایب امروزی تبدیل شد. او در نهایت به خانهای که توسط دستیارش طراحی شده بود، نقل مکان کرد. این خانه اکنون به موزه گائودی تبدیل شده است و در سفر به بارسلون میتوانید از آن دیدن کنید.
او دانشآموز بدی در مدرسه معماری بارسلون بود
چطور یک نفر میتواند بهعنوان یک نابغه شناخته شود؛ ولی در مدرسه موفق نباشد؟ او همیشه از بدترین و بیکیفیتترین وسایل در کارهای خود استفاده میکرد؛ این کار باعث شد الیس روگنت، مدیر مدرسهی معماری بارسلون، واکنش نشان دهد و اعلام کند:
زمان ثابت خواهد کرد که ما این درجهی علمی (دیپلم معماری) را به یک احمق دادهایم یا یک نابغه.
و زمان بهخوبی ثابت کرد.
کلیسای ساگرادا فامیلیا بزرگترین موفقیت پس از مرگ گائودی است، حتی در مراحل ساخت
شاهکار گائودی از سال ۱۸۸۲ هنوز در حال ساخت است و قرار است برای سال ۲۰۲۷ تکمیل شود. یعنی مدت ۱۴۵ سال مراحل ساخت آن ادامه دارد؛ ولی این کلیسا چه ویژگیای دارد؟
گائودی فضای داخلی کلیسا را به شکل یک صلیب طراحی کرده است و طوری طراحی شده که شبیه به داخل جنگل به نظر میرسد. نمای بیرونی کلیسا شامل المانهایی از کتب و رویدادهای مذهبی و دارای صحنههایی از ولادت مسیح است. منارههایی دارد که نمادی از حواریون، مریم مقدس، چهار مژدهدهنده (Evangelist) و عیسی مسیح هستند. هر سال یک المان متفاوت از این کلیسا در روند ساخت و ساز رونمایی میشود. بعضی از افراد ممکن است دوست داشته باشند که سازه نهایی را کامل ببینند؛ ولی بسیاری از مردم دوست دارند تا مراحل کامل شدن این بنای باشکوه را که پر از سمبل و نماد، رنگ، نور و مذهب است، تماشا کنند.
دالی گائودی را دوست داشت
گائودی بهعنوان سازنده و طرح فضاهایی سوررئال که به بازدیدکنندگان فرصت میدهد تا به تخیلات وی راه پیدا کنند، معماری برجسته است که این روزها طرفداران زیادی در سراسر دنیا دارد. یکی از بزرگترین طرفداران او، سالوادور دالی، استاد هنر تاثیرگذار سوررئال است. این دو مرد کاتالونیایی در زمینه فعالیت و هنر خود، دیدگاهی خاص و منحصربهفرد داشند. آنها هر دو از قوانین سنتی واقعگرایی پیروی نمیکردند و هر دو در استفاده از خطوط مستقیم، محتاط بودند. دالی در مورد کلیسای ساگرادا فامیلیا صحبت میکرد و زیبایی خیرهکننده آن را تحسین میکرد.
پیکاسو از گائودی متنفر بود
سوررئالیستها و کوبیستها، واقعیت را به شیوهای متفاوت از رئالیستها و سنتگراها میبینند. برخلاف دالی، پیکاسو در مورد آثار این معمار سوررئالیست هیچ اشتیاقی نشان نمیداد. او بهقدری ناراحت بود که گائودی و کلیسای فامیلیا ساگرادا را به آتش جهنم سپرد.
او کار خود را با طراحی چراغهای روشنایی معابر شروع کرد
برای علاقهمندان به شهر بارسلون، میدان توریستی کاتالونیا فقط یک میدان ساده نیست. میدان Reial یک میدان بزرگ و روباز است که در اطرف آن غذاخوریهای متعدد، غرفههای خیابانی شلوغ و البته تیرهای چراغ روشنایی طراحی شده توسط این معمار وجود دارد. این تیرهای چراغ روشنایی جزو اولین پروژههایی بودند که گائودی بعد از فارغالتحصیلی از مدرسه معماری بارسلون بر عهده گرفت. هیچ میدان و خیابانی در بارسلون نیست که با یکی از آثار این نابغه سوررئالیست تزیین نشده باشد.
او تا آخر عمر مجرد ماند
در دنیای مدرن افرادی که معمولا برای ساعتهای طولانی و زیاد کار میکنند، مجرد هستند. گائودی در این مورد از زمان خود جلوتر بود. در مورد گیاهخواری هم چنین است. او بیشتر زمان خود را وقف کار کرده بود. البته یک بار عاشق فردی به نام ژوزفا مورو شده بود؛ ولی این یک علاقه یک طرفه بود و پایان خوشی نداشت.
او بسیار مذهبی بود و اکنون بهخاطر قدیس بودنش شناخته میشود
یکی از ویژگیهای بارز گائودی اعتقاد شدید به کاتولیسیزم بود. تصاویر و مناظر مذهبی در بسیاری از آثار وی وجود دارد؛ از جمله صحنه ولادت مسیح که در نمای شرقی کلیسای ساگرادا فامیلیا وجود دارد و خود بنای ساگرادا فامیلیا در مجموع. این اعتقاد شدید او به مذهب باعث شده بود که او را معمار خدا بنامند. یک چیز میتوانست تکمیلکننده آخرین قدمهای او در طول زندگی مذهبیاش باشد: قدیس شدن.
دیدگاه