روزشمار: ۱۰ دی؛ امضای قانون اساسی مشروطه، نخستین قانون اساسی ایران
طرح قانون اساسی سال ۱۹۰۶ ميلادی كه عنوان آن را در آن زمان «نظامنامه» گذاشته بودند، بهجای مجمع موسسان، توسط چندحقوقدان و سياستمدار انشا، و در مجلس شورا كه اعضای آن نيز بهصورت خاص تعيين شده بودند، تصويب شده بود و احتمالا نفوذ خارجی در تدوين آن بیتاثير نبود. اين قانون دارای ۵۱ اصل بود كه بعدا و چندبار اصلاحيههایی به نام «متمم» بر آن اضافه شد.
طبق استاندارد جهانی، طرح هر قانون اساسی و اصلاحیههای آن پس از تصویب در مجمع مربوط باید به رفراندم سراسری گذارده شود تا امالقوانین یک ملت شود.
چون این قانون بعد از موفقیت مشروطهخواهان در گرفتن فرمان مشروطه و با عجله تهیه شده بود و در آن ذکری از حقوق ملت و سایر ترتیبات مربوط به رابطه اختیارات حکومت و حقوق ملت نبود، «متمم قانون اساسی» تهیه شد و به تصویب مجلس رسید و محمدعلیشاه نیز آن را در ۱۴ مهر ۱۲۸۶ شمسی امضا کرد و به رسمیت رسید، پس از آن نیز در چند نوبت با تشکیل مجلس مؤسسان برخی از مواد این قانون تغییر کرد.
نخستين جلسه مجلس شورا در كاخ گلستان تشكيل شده بود كه بعدا به ميدان تاريخی بهارستان منتقل شد و بر بالای سردر مجلس علامت «عدل مظفر» را نصب كردند زيرا كه مظفر الدين شاه گفته بود كه مشروط كردن اختيارات شاه و دولت (سه قوه حکومتی) و تعیین رئیس قوه مجریه (در آن زمان نخست وزیر) با تمایل و رای اعتماد مجلس، آرزوی قلبی و هميشگی او بوده است. علامت «عدل مظفر» كه يك شی ملی و تاريخی است و مفهوم آن «پیروزی عدالت» هم میتواند باشد پس از پیروزی انقلاب در بهمن ماه ۱۳۵۷، ديگر در محل خود ديده نمیشود!
مروری بر تاريخ مشروطيت ايران نشان میدهد كه اعضای پارلمان ايران را تقريبا هميشه طبقه خاصی تشكيل میدادند و يا كسانی بودند كه نامشان آشنا بود و يا اين كه كوشيده بودند مردم با نام آنان آشنا شوند.
پيش از قانون اساسی سال ۱۹۰۶ هم ايران در دورههای متعد دارای دمکراسی بود. در دوران حکومت اشکانیان، ایران یک دمکراسی بود و مجلس داشت که به آن مهستان میگفتند و تعیین جانشینان شاهان (ولیعهدها)، سایر مقامات ارشد، تصمیمات مهم و ضابطه مالیاتها باید به تصویب مهستان میرسید. در دوران اشکانیان همین مجلس چندبار شاه وقت را عزل کرده بود.
در دوران معاصر، محمدعلی شاه نخستين فردی بود كه به رعايت قانون اساسی سوگند ياد كرد و شاه شد، ولی زودتر از همه زير سوگند خود زد و مشروطيت را تعطيل كرد.
دوران حكومت مرحوم دكتر مصدق زياد طول نكشيد تا دمكراسی در ذهن مردم نقش بندد. در اين دوره ۲۹ ماهه، وی با نطقهای خود و تشويق ايرانيان به تشكيل اجتماعات (که نياز به کسب مجوز نداشت و تنها لازم بود که زمان و مکان برگزاری آن قبلا به پليس و مراجع مربوط اطلاع داده شود) و دادن رای، دقت در انتخاب فرد و افراد (نامزدها)، خواندن روزنامه كه دريافت مجوز انتشار آن شرايط سخت و مبهم نداشت و طرح اعتراض نسبت به تصميمات دولت، ايرانيان را وارد دنيای دمكراسی كرده بود كه پس از سقوط دولت او، عكس آن رفتار شد و مردم هرچه را كه فراگرفته بودند به فراموشی سپردند و رشتهها دوباره پنبه شد. پس از براندازی ۲۸ امرداد کار ترس از دمکراسی واقعی به جایی رسيده بود که تا سالها؛ واژههای اعتصاب، تظاهرات، انقلاب و نظاير آنها حتی واژه دمکراسی عملا از كلمات ممنوعه شده بود.
در همین روز:
- تصرف جزيره «سيلان» در اقيانوس هند توسط استعماران انگلستان (۱۸۱۵ میلادی)