تجربه مسافران از سفر هوایی در دوران شیوع ویروس کرونا
در ماههای اخیر، همه جهان شاهد یک فاجعه بیسابقه بودهاند؛ شیوع ویروس کرونا به سرعت، تمام جهان را به تعطیلی کشانده است. اما آیا کسی هنوز سوار هواپیما میشود؟ تجربه پرواز در حال حاضر، به چهشکل است؟
در طول ماه مارس (۱۰ اسفند تا ۱۱ فروردین)، با شیوع بیماری همهگیر کرونا در اقصینقاط جهان، از شهروندان خواسته شد تا در خانههایشان بمانند و فاصلهگیری اجتماعی را بهعنوان بخشی از تلاش جهانی برای کمکردن شیب پیک منحنی ابتلا، رعایت کنند. همین مساله منجر به کاهش شدید تعداد مسافران هوایی شد. حال، در این میان، آن بخشی از افراد که هنوز مجبور هستند در آسمان پرواز کنند، باید انتظار چهچیزی را داشته باشند؟
دوشنبه گذشته، ۳۰ مارس (۱۱ فروردین)، ۱۵۴ هزار مسافر از باجههای بازرسی اداره امنیت حملونقل ایالات متحده آمریکا (TSA) در سراسر ایالات متحده، عبور کردند. در حالی که در همین روز، یک سال قبل، ۲٫۳۶ میلیون نفر از از باجههای بازرسی TSA در سراسر کشور، عبور کرده بودند. این ارقام بهمعنای ۹۳ درصد کاهش در تعداد مسافران هوایی است که طی مدت زمانی حدود یک ماه رخ داده است. در اوایل ماه مارس ۲۰۲۰ تا اواسط آن، کماکان حدود دو میلیون نفر، هر روز از از باجههای بازرسی TSA، عبور میکردند، اما پس از آن، ارقام شروع به کاهش سریع کردند.
کماکان دهها هزار مسافر بهدلایل مختلف، مجبور هستند سوار هواپیما شوند، چه آنهایی که در تلاش برای بازگشت به خانه و خانوادههایشان هستند یا برای کار سفر میکنند و چه آنهایی که دلایل شخصی یا حرفهای دارند. در ادامه با کجارو همراه باشید تا تجربیات افرادی که در روزهای گذشته، پرواز داشتهاند را بشنوید تا بدانید سفر هوایی در حین یک همهگیری هولناک، چگونه به نظر میآید؟
فرودگاهها تبدیل به شهر ارواح شدهاند
ترنت اوگستس، گفت پرواز از فرودگاه بینالمللی سالت لیک سیتی در این هفته، به نظر غیرواقعی می آمد
«ترنت اوگستس» (Trent Augustus)، مدیر ارشد پروژه در یک شرکت مهندسی و مشاوره است و هفته گذشته برای مسائل کاری از شهر «سالت لیک سیتی» در ایالت بوتا در ایالات متحده آمریکا به «رینو» در شمال نوادا سفر کرده و بازگشته بود.
وی، این تجربه را «کاملا غیرواقعی» خواند. اوگستس گفت:
بودن در فرودگاه، مثل راه رفتن در یک شهر ارواح متروکه بود.
اوگستس، در مورد زمانی که برای پرواز برگشت خود به سالت لیک سیتی به فرودگاه رینو رسید، گفت:
فقط یک نفر دیگر در انتهای گیت نشسته بود. اگر نخواهم اغراق کنم، حضور تنها دو نفر در سالن اصلی فرودگاه، واقعا ترسناک است.
او چند مامور اداره امنیت حملونقل را با ماسکهای صورت و تعدادی از افرادی که با چمدانها سر و کار داشتند و پس از لمس هر چمدان، دستهایشان را ضدعفونی میکردند، را نیز دید.
توصیه اگوستس برای شمایی که به هر دلیلی مجبور به پرواز هستید، چیست؟ وی میگوید:
به خاطر داشته باشید که در حال حاضر، سطح استرس در جامعه بسیار بالا است و هر روز زیادتر هم میشود. خدمه پرواز، ماموران گیت، خلبانها، ماموران خدمات مشتری، آنها هم درست بهاندازه مردم عادی، نمیخواهند در محل کارشان حاضر باشند. به خودتان وقت بدهید، شما نمیدانید که با چه چیزی روبهرو خواهید شد. مهمترین نکته نیز این است که صبور باشید. همه ما در این فاجعه، با یکدیگر هستیم و تنها راهی که میتوانیم از آن عبور کنیم، با هم بودن است.
وی همچنین خاطرنشان کرد که مسافران باید هوشمندانه عمل کنند و مایع ضدعفونیکننده دست و دستمال کاغذیهای آنتیباکتریال بههمراه داشته باشند و تا میتوانند فاصلهگیری اجتماعی را رعایت کنند. اگوستس گفت:
همه مساله این نیست که شما این ویروس را نگیرید؛ نکته مهم این است که ممکن است شما به این ویروس مبتلا شوید و ندانسته، آن را به افراد دیگری که سیستم ایمنی ضعیفی دارند، منتقل کنید.
تعداد افرادی که در پروازها میبینید از آنهایی که در خواروبار فروشی هستند، کمتر است
«سوزان بروستر» (Suzanne Brewster)، دختر ۲۷ سالهای که قرار بود در فصل پاییز، در دانشکده مدیریت، آغاز به تحصیل کند، هفته گذشته با توجه به اینکه وضعیت زندگی او در حال حاضر، در هر صورت بیثبات است، تصمیم گرفت از سن فرانسیسکو به بوستون و به نزد خانوادهاش برگردد.
بروستر گفت:
بزرگترین نگرانی من این بود که نتوانم از اینجا خارج شوم.
بروستر نگران بود که تغییر مداوم محدودیتهای پرواز و در دسترس بودن آنها، به این معنی باشد که او بههیچوجه نمیتواند سوار هواپیما شود و به خانه برگردد. وی گفت:
خوشبختانه، این اتفاق نیفتاد.
بروستر گفت که او زمان کافی برای حضور در فرودگاه بینالمللی سانفرانسیسکو در نظر گرفته بود، اما واقعا به آن، نیازی پیدا نکرده است، زیرا او با سرعت و به آسانی از مراحل پذیرش و باجه امنیتی، درمجموع طی زمان تنها پنج دقیقه عبور کرد. وی افزود:
بسته بودن تمام کرکرهها، واقعا ترسناک بود.
هیچ فروشگاهی در فرودگاه به غیر از یک کافه که او از آن، یک قهوه گرفت، باز نبود.
درمجموع، تنها ۱۵ نفر در پرواز بروستر حضور داشتند و مرحله سوار شدن به سرعت پیش رفت. هیچ خدمات میانوعدهای در کل پرواز وجود نداشت؛ آنها از قبل اعلام کرده بودند که طبق درخواست مسافران به آنها بیسکویت روکشدار داده میشود، پس، آوردن غذا یا میانوعده توسط خودتان، یک امر ضروری است. خدمه پرواز نیز تنها یکبار در راهرو، برای دادن آب به یکی از مسافران دیده شدند.
اکثر مسافران و دیگر افرادی که بروستر در فرودگاه دید، دارای ماسک صورت بودند، اما خدمه پرواز، ماموران بازرسی اداره امنیت حملونقل و دیگر کارکنان فرودگاه، ماسک نداشتند. بروستر میگوید:
سکوت بهطرز عجیبی در فضای هواپیما سایه افکنده بود، زیرا هیچ تحرکی در آن، انجام نمیشد. وقتی هواپیما در بوستون به زمین نشست، ما به سرعت از پرواز خارج شدیم و در مسیر بهسمت تحویل چمدان، برگههای کوچکی به ما داده شد که در آن نوشته شده بود تمام مسافرانی که از ماساچوست میآیند، باید بهمدت ۱۴ روز، خود را قرنطینه کنند.
بروستر گفت که علیرغم تجربه او از پرواز، وی کماکان توصیه میکند که از سفر هوایی در این روزها خودداری کنید، بهخصوص اگر از مناطق پر خطری چون سان فرانسیسکو و نیویورک میآیید. وی با طعنه گفت:
من احساس امنیت بیشتری در طول پرواز به نسبت زمانی که در مغازه خواروبار فروشی در سان فرانسیسکو بودم، داشتم؛ زیرا هواپیما خالی بود و تعاملات کمی که در آن اتفاق میافتاد.
فرودگاه بینالمللی سیاتل تاکوما (Seattle-Tacoma)، اوایل هفته
سفر هوشمندانه یعنی اگر لازم بود، خودتان را قرنطینه کنید
هفته گذشته، «جنیفر فلاورز» (Jennifer Flowers)، معاون سردبیر مجله «آفار» تصمیم گرفت از نیویورک به سیاتل پرواز کند، اما به دلیلی مشابه بروستر، برای اینکه به خانوادهاش بپیوندد. فلاورز گفت:
من میخواهم محض احتیاط، نزدیک آنها باشم که اگر به من نیاز داشتند، بتوانم خودم را سریع به آنها برسانم. والدین من در دهه هفتاد عمر خود هستند و مشکلات سلامتی بسیاری دارند و در این مدت، تمام خریدهای مواد غذایی و داروییشان را خودشان انجام میدادند. برای همین، میخواهم آنجا باشم تا به آنها کمک کنم. اگرچه چیزی که به نظر مهمتر میآید، کنار یکدیگر بودن است تا کمتر احساس تنهایی کرده و سلامت روان خود را حفظ کنیم.
بزرگترین نگرانی فلاورز، احتمال در تماس بودن با کووید ۱۹ و انتقال دادن آن به والدین یا برادر، همسر و پسرش که در سیاتل زندگی میکنند، بود. او گفت:
من نمیخواستم با بیرون آمدن و سفر در زمانی که میتوانم این ویروس را به افراد دیگر منتقل کنم، تبدیل به بخشی از این مشکل شوم.
راهحل فلاورز این بود که قبل از رفتن به خانه والدینش، خود را بهمدت ۱۴ روز در هتل «رزیدنس این بای ماریوت» (Residence Inn by Marriott) قرنطینه کند.
جنیفر فلاورز، اخیرا در یک پرواز تقریبا خالی از نیویورک به سیاتل رفت
فلاورز، یک بلیط یکطرفه شرکت هواپیمایی دلتا به قیمت ۱۹۰ دلار به مقصد سیاتل خرید. در فرودگاه، وی به سرعت به باجه بازرسی رسید و رفتار همه افراد را در کل، «بهتر» خواند.
در گیت، فلاورز متوجه شد که حدود یک چهارم مسافران، ماسک دارند. همه به سرعت سوار شدند و هواپیما خلوت بود. فلاورز گفت:
رعایت قانون فاصله شش فوتی (حدودا دو متری) در هواپیما، واقعا آسان بود.
خدمه پرواز در اعلامیههای معمول قبل از بلند شدن هواپیما اظهار کردند که آنها هوای تازه را در هواپیما به گردش درمیآورند، به مسافران یادآوری کردند که دستهای خود را با صابون و آب برای حداقل ۲۰ ثانیه بشویند، از دست زدن به صورتشان، خودداری کنند و هنگام عطسه، جلوی دهان خود را با دستمال کاغذی یا آرنجشان بگیرند.
خدمات غذا در پرواز وجود نداشت و خدمه پرواز تنها یک میانوعده را با دستکش، بین مسافران پخش کردند. تنها یکی از خدمه پرواز در حین تحویل میانوعدهها، ماسک بهصورت داشت. فلاورز توصیه کرد:
اگر کار ضروری ندارید، بههیچوجه سفر نکنید. اگر مجبور به سفر کردن هستید، اقدامات احتیاطی لازم را انجام دهید تا خودتان و بقیه را در خطر نیندازید. این مساله بهمعنای توجه مداوم به آنچه دست میزنید، ضدعفونی کردن تمام سطوح و یک قرنطینه سختگیرانه ۱۴ روزه، در زمانی که به مقصد میرسید، است؛ بهخصوص اگر از نقاط پرخطری چون نیویورک میآیید. شما قطعا دوست ندارید مریض شوید و قطعا نمیخواهید جزوی از این مشکل باشید.
نگرانیهایی در باب گیر افتادن
بهطور قابل توجهی، یک موضوع مشترک در میان افرادی که در روزها و هفتههای اخیر پرواز کردند، چه داخلی و چه بینالمللی، نگرانی درباره رسیدن به مقصد موردنظر یا بازگشت با توجه به محدودیتها و ممنوعیتهای جدید سفر بوده است. در کمال تعجب به نظر میرسد که این ترس در واقع، بر نگرانی در مورد ابتلا یا انتقال ویروس کرونای جدید، غلبه کرده است.
این مساله، بهطور قطع برای «لیزا دی سیمون» (Lisa DeSimone)، یک جهانگرد بازنشسته اتفاق افتاد که در اواسط ماه مارس، در میانه راه یک سفر دوماهه به قطب جنوب و آمریکای جنوبی بود، زمانی که اخبار مرتبط به کووید ۱۹ در خارج از کشور چین و ایتالیا، شدت گرفت.
بهمحض اینکه محدودیتهای مسافرتی برقرار شدند و خطوط هوایی شروع به لغوکردن پروازهایشان کردند، او به این فکر افتاد که زودتر به خانه برگردد. دی سیمون میگوید:
من لزوما نگران مبتلا شدن به این ویروس نبودم؛ من بیشتر از این میترسیدم که در کشوری که به زبان آنها صحبت نمیکنم و آن را خانه خود نمیدانم، گیر کنم. من به بیش از ۷۵ کشور در سراسر جهان، و غالبا بهتنهایی سفر کردهام و هرگز، شرایط در این سطح، غیرقابل کنترل نشده بود. من حس میکردم که هیچ کاری از من برنمیآید.
این مسافر شجاع گفت که هیچوقت در حین سفر، احساس اضطراب نداشته است، اما شرایطی که او در انتهای سفر اخیرش با آن روبهرو شد، واقعا استرسزا بود.
دی سیمون، پس از گذشت دو روز طولانی از سفر دوباره برنامهریزی شده، توانست از «سوکره»، پایتخت بولیوی به فرودگاه فیلادلفیا و خانهاش، بازگردد. اما او در این تجربه هوایی خود با یک فرودگاه شلوغ و پر از جمعیت در «لیما»، پایتخت پرو و فاصله تقریبا صفر در میان مردم روبهرو شد؛ زیرا در همان روز، قرار بود تمام پروازهای ورودی و خروجی در نیمهشب، به حالت تعلیق دربیایند.
در میان آموختههای مهم و توصیههای او از سفرش برای آنهایی که مجبور به سفر بینالمللی در حین این بحران هستند یا قصد دارند در آینده یا حتی پس از اتمام این همهگیری سفر کنند، میتوان به ثبتنام در سامانه دولتی «برنامه ثبتنام مسافر هوشمند» (STEP) ایالات متحده امریکا اشاره کرد.
با انجام این کار، مطمئن میشوید که بهروز رسانیها و ایمیلهایی از کنسولگریهای مختلف کشورهایی که قصد بازدید از آنها دارید، را دریافت خواهید کرد؛ اطلاعات مفیدی چون محدودیتهای مسافرتی و پروازهای موجود برای مسافران سرگردان در میان اطلاعات دیگر. دی سیمون گفت:
اگر یک آمریکایی هستید، این سامانه تنها منبع قابلاطمینان اطلاعات در حین این بحران است.
او همچنین بهشدت توصیه میکند خدمات بینالمللی تلفن همراه و اینترنت را دریافت کنید. دی سیمون با اشاره به این نکته که داشتن خدمات تلفن همراه مانند یک هدیه الهی بوده است، گفت:
اگر من تلفن همراه نداشتم، متوجه نمیشدم که شرکت هواپیمایی «امریکن ایرلاینز»، پرواز من را کنسل کرده است و قطعا نمیتوانستم سوار آخرین پرواز از پرو شوم و به خانه برسم.
دی سیمون در انتها گفت:
تصمیم برای زودتر تمام کردن سفر، یک انتخاب دشوار بود، اما حس ششم به من میگفت که باید هرچه زودتر از آنجا خارج شوم. مسائل به سرعت در حال تغییر بودند و همهچیز خیلی نامشخص بود. اگر فقط یک روز دیگر درنگ میکردم، داستان من بهطور کاملا متفاوتی به اتمام میرسید.
با وجود نتیجه این تجربه، او مصمم است که بهمحض اتمام این بحران، دوباره به کار بازگردد و به سفر برود. دی سیمون گفت:
من قطعا برنامه دارم که بازگردم و از تمام مکانهایی که در برنامه سفر داشتم، اما موفق به دیدن آنها نشدم، بازدید کنم. خاطرات خارقالعاده قطب جنوب باعث میشود که مشتاقانه بهدنبال این باشم که به سفر بازگردم.
دیدگاه