تکرار داستان قاچاق آثار باستانی ایران: نقش برجسته ساسانی چگونه به لندن رسید؟


در پی خبر توقیف یک اثر تاریخی متعلق به ایران توسط پلیس مرزی انگلستان، محمولهای حاوی بخشی از یک نقشبرجسته ساسانی به موزه بریتانیا تحویل شد.
موضوع قاچاق آثار باستانی، سر درآوردن آنها از موزههای خارج از کشور، نبود اهتمام جدی در میان مسئولان مربوطه برای بازپسگیری آنها و انتقال به کشور، هر از چند گاهی با انتشار یک خبر توسط رسانههای داخلی و خارجی باعث میشود تا مسئولان به اظهار نظر و پیگیری برای عودت این آثار اقدام کنند؛ اما پس از چندی، این مسئله به فراموشی سپرده میشود و گویی روز از نو، روزی از نو!
خبر کشف نقشبرجسته ۲۰۰۰ ساله ساسانی که روز ۱۲ فروردینماه توسط روزنامه گاردین (The Guardian) رسانهای شد، از آن دسته موضوعاتی است که در این سالها به کرات پیش آمده و تقریبا موضوع جدیدی نیست. در این میان، اظهار بی اطلاعیها یا عدم اطلاعرسانی شفاف و دقیق توسط مسئولان وزارت میراث فرهنگی یا به بیراهه زدن در جریان اطلاعرسانی، موضوع دیگری است که بیش از هر چیزی دوستداران و فعالان میراث فرهنگی را آزرده خاطر میکند و دلواپسیها نسبت به آینده این میراث گرانبها را برمیانگیزد.
تنها به فاصله یک روز پس از این خبر، ادیب زاده، مدیرکل موزههای وزارت میراث فرهنگی در واکنش به این اتفاق بیان کرد که پرونده مربوط به سال ۲۰۱۶ است؛ زمانی که در یک هواپیمای مسافربری در فرودگاه استانستد لندن (Stansted) یک اثر تاریخی توقیف شد. افسران نیروی مرزی با توجه به نوع بستهبندی اثر به آن مشکوک شدند و پس از بازرسی، محموله را صبط کردند. مدیرکل موزههای وزارت میراث دراینباره چنین اظهار کرد:
با پیگیری ادارهکل موزههای معاونت میراث فرهنگی و همکاری مستمر سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن و همچنین مکاتبات صورت گرفته در سال گذشته، روند استرداد این اثر به کشور آغاز شده است و در تلاشیم در سال جاری به ایران بازگردد.
کاردار جمهوری اسلامی ایران نیز علاوه بر بازگشت مجسمه سنگی سرباز ساسانی به کشور در آینده نزدیک، از پیگیری حقوقی برای استرداد دیگر آثار باستانی قاچاق شده متعلق به ایران نزد دولت بریتانیا خبر داد.
به گفته ادیب زاده، خبر توقیف یک اثر تاریخی متعلق به ایران توسط پلیس مرزی انگلستان، مربوط به محمولهای حاوی بخشی از یک نقشبرجسته ساسانی است که توسط پلیس در سال ۲۰۱۶ توقیف و تحویل موزه بریتانیا شده است. همچنین، هیچ اطلاعی از مکان، زمان و نحوه خروج این اثر وجود ندارد. طبق گفته مدیرکل موزهها، روند انتقال و قاچاق آثار تاریخی فرهنگی معمولا از طریق شبکههای قاچاق سازمان یافته بینالمللی صورت گرفته و این اثر نیز همانند سایر آثار قاچاق شده از کشور معمولا از طریق مرزهای زمینی یا دریایی بهویژه از بنادر جنوبی ایران و احتمالا با استفاده از قایق و لنج به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس قاچاق شده و سپس از این کشورها به مقاصد اروپا و آمریکا قاچاق میشود.
ویدیو از سحر امینی
با فرض صحت این ادعا، چرا بعد از گذشت هفت سال از این موضوع، اقدامی جهت بازپسگیری و حتی اظهارنظری از سوی وزارت میراث فرهنگی صورت نگرفته است؟ نکته دیگری که در اظهارات مدیرکل موزههای وزارت میراث قابلتوجه است، درخواست مسئولان موزه بریتانیا مبنی بر نمایش عمومی این اثر پیش از استرداد به ایران است. اگر طبق گفته این مقام مسئول، کشف محموله مربوط به سال ۲۰۱۶ است، چرا هنوز در کشوری مثل انگلیس برای آن تعیین تکلیف نشده و تاکنون در هیچیک از موزههای این کشور به نمایش در نیامده است؟
همچنین در گزارش روزنامه گاردین آمده است که این قطعه با دستگاه سنگبری از دل کوه جدا شده است. بهعبارت دیگر این سنگنگاره نه یک سنگ یادبود است و نه یک نگاره تزیینی بر دیوار یک عمارت؛ موضوعی که دال بر کوتاهی و بیتوجهی آشکار متولیان امر در حفاظت از میراث تاریخی ایران است.
پیشینه خروج غیرقانونی آثار تاریخی ایران
متاسفانه اخبار وحشتناک قاچاق و خروج غیرقانونی آثار تاریخی تازگی ندارد؛ خروج غیرقانونی پرتره رنگ روغن مظفرالدین شاه، اثر شاخص کمالالملک از تالار برلیان کاخ گلستان و فروش آن در حراج کریستیز (Christie's) نمونه دیگری از سهلانگاری مسئولان میراث فرهنگی است.
این اتفاق در حالی در تیرماه ۱۴۰۱ رسانهای شد که تا پیش از آن خبری مبنی بر مفقودی این تابلو توسط مسؤلان کاخ گلستان منتشر نشده بود. حتی در اظهارات اولیه مسئولان، از وجود چنین تابلویی ابراز بیاطلاعی و احتمال تقلبی بودن آن مطرح شد؛ ولی به فاصله چند روز پس از انتشار خبر در رسانههای جمعی، مدیر مجموعه میراث جهانی کاخ گلستان در اظهارنظری عجیب اعلام کرد که این تابلو و سایر تابلوهای تالار برلیان در لیست اموال قرار ندارند!
جای بسی تاسف است که مفقودی و خروج اشیای ارزشمند ملی محدود به موارد ذکر شده نیست؛ نگهدای بیش از ۲۵۰۰ شی باستانی ایرانی در موزههای معروف فرانسه از جمله لوور و وجود آثار ارزشمندی چون قالی اردبیل، گنجینه آمودریا، مهر داریوش بزرگ، لوح کوروش کبیر و... در موزههای شهر لندن تنها نمونههای اندکی از هزاران آثاری است که در دهههای گذشته از دایره آثار باستانی کشور خارج شده است و هر کسی که تنها اندکی دل در گروی تاریخ این کشور داشته باشد را آزرده خاطر میکند. در این میان، مسئولانی که باید در این زمینه پیش قدم و داعیهدار باشند تنها با سکوت و عدم اطلاعرسانی، بهراحتی از کنار آن عبور میکنند.
پرسشی که شاید برای علاقهمندان حوزه میراث و آثار باستانی مطرح میشود این است که چرا ماجرای مفقودی آثار مسکوت گذاشته شده و از سوی متولیان میراث فرهنگی درباره آن اطلاعرسانی لازم صورت نمیگیرد؟ با توجه به حجم حفاریها و قاچاق آثار تاریخی، آیا سکوت و توجیه پیگیریهای حقوقی در سکوت خبری، حاشیه امنی برای حفاران و قاچاقچیان آثار تاریخی ایجاد نمیکند؟
رسانه «کجارو» آماده انتشار نظرات کارشناسان حوزه و مقامهای مسئول در خصوص این موضوع است.
دیدگاه