آشنایی با سرگذشت زبان فارسی در ازبکستان
گسترش فارسی برخلاف تصور غالب، تنها به خاطر مهاجرت ایرانیان و افغانستانیها به کشورهای دیگر نیست. مناطق بسیاری خارج از کشورهای فارسی زبان وجود دارند که در آن اقلیتهای فارسی زبان زندگی میکنند. فارسی در کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، پاکستان، عراق، بحرین، ترکیه، قرقیزستان و قزاقستان و بخش بسیار کوچکی از چین از دیرباز صحبت میشود و به واسطه افزایش مهاجرتها در قرن اخیر به کشورهای دیگر نیز راه یافته است.
اقلیت تاجیک در ازبکستان، بزرگترین اقلیت پارسیگوی جهان را تشکیل میدهند. بهرغم فشار بسیاری که این اقلیت تاجیک به خاطر نژاد و فرهنگ از سوی دولت ازبکستان متحمل میشوند، تاجیکی همچنان بهعنوان زبان مادری آنها مورد استفاده قرار میگیرد.
قسمت عمدهای از فارسیزبانان ازبکستان در دو شهر سمرقند و بخارا و استان سرخاندریا سکونت دارند، در دوران شوروی سابق و بهویژه پس از فروپاشی شوروی، سیاستهای ازبکستان تلاش در بیگانه سازی اهالی این شهرها از فرهنگ و زبانشان بوده است. در زمان حکومت شوروی و زمامداری شرف رشیدف، عضو دفتر سیاسی حزب کمونیست و دبیر اول حزب کمونیست در ازبکستان، هرگاه کسی در شهرهای سمرقند و بخارا یا مراکز و اماکن و ادارههای دولتی به زبان فارسی حرف میزد باید مبلغ پنج روبل شوروی به خزانه دولت بهعنوان جریمه پرداخت میکرد. در این دوره با تمام زبانها میشد حرف زد بهجز فارسی، برای همین فارسیزبانان سمرقند و بخارا زبان روسی را بر زبان ازبکی ترجیح میدادند.
بسیاری اهالی سمرقند و بخارا تاجیکاند، ولی در ادارههای دولتی برحسب سیاست به نام ازبک ثبت شدهاند. مدرسهها همیشه در اختیار و خدمت دولت بودهاند، حداقل در دوران شوروی و در دوران پسا شوروی هم مدارس همیشه میدان مغزشویی و محدود کردن اندیشههای مردم و بهویژه نسل جوان بوده است، بچهها باید مدرسه را به زبان ازبکی بگذرانند، در صورتی که زبان ازبکی برایشان بیگانهتر از زبان روسی است. مؤسسات آموزشی از جمله دانشگاه سمرقند که قدیمیترین دانشگاه آسیای مرکزی است و به فرمان لنین، نخستین رهبر حکومت شوروی، پایهگذاری شد، به زبان فارسی بود که پس از فروپاشی شوروی و به قدرت رسیدن اسلام کریموف، رئیسجمهوری فعلی ازبکستان، آموزش در این دانشگاه به زبان ازبکی شد.
نسل تاجیکان ازبکستان را باید به دو گروه تقسیم کرد: آنهایی که نوجوانی خود را در دوران شوروی پشت سر گذاشتهاند و آنهایی که بعد از فروپاشی شوروی به دنیا آمدهاند. نسل میانسال غالباً روحیهی سازشکارانه دارند؛ اما نسل جوانتر با برافتادن «پردهی آهنین» و باز شدن مرزهای جغرافیایی و ذهنی پیگیرانهتر دنبال هویت خود میشود. این جوانان تلاشهایشان را بهطور غریزی عرضه میکنند و به زبان فارسی (تاجیکی) شعر و ترانه میخوانند و نامههای عاشقانه خود را به زبان فارسی محلی خود مینویسند و اینها در حفظ زبان کارساز است.
بر اساس آمار رسمی ازبکستان تاجیکها ۵ درصد جمعیت کل این کشور را شامل میشوند، اما آمارهای غیررسمی تعداد تاجیکهای این کشور را بین ۸ تا ۱۱ میلیون تخمین میزند. بيشتر فارسیزبانان ازبكستان در استانها، شهرستانها و شهرهای زير سکونت دارند: استانهای سمرقند، بخارا، سرخاندریا، قشقهدریا، نمنگان، فرغانه و سیردریا.
زبان فارسی در بين بسياری از مردم ازبكستان به ويژه در شهرهای (ایرانی) سمرقند، بخارا و استانهای سرخان دريا و قشقه دريا از جايگاه تاريخی، فرهنگی و علمی ويژهای برخوردار است. اين جايگاه بهگونهای است كه به گفته پروفسور «نوربای جباراف»، رئیس دانشكده زبان و ادبيات ازبكی دانشگاه ملی ازبكستان، بدون فراگيری زبان فارسی نمیتوان تاريخ و ادبيات ازبكی را مطالعه كرد.
در حالی كه بسياری از مردم شهرهای بخارا و سمرقند و برخی مناطق استانهای همجوار ازبكستان با تاجيكستان به زبان فارسی صحبت میكنند، سلطه ۷۰ ساله شوروی سابق بر اين منطقه باعث فراموشی الفبای فارسی در بين آنان شده است. آثار بهجای مانده از شعرا و كتابهای انديشمندان اسلامی به زبانهای فارسی و ازبكی و كتيبههای فارسی سردر ساختمانهای تاريخی و باستانی شهرهاي تاشكند، سمرقند، بخارا و خيوه در ازبکستان، بيانگر جايگاه زبان فارسی در فرهنگ و تاريخ گذشته اين ديار است. با اين حال گذر زمان نتوانسته است پيوند كامل زبانهای فارسی و تركی ازبكی را از هم بگسلد. به گفته «شيرعلی عوض متف»، نويسنده كتاب «واژههای فارسي در زبان ازبكی»، بيش از چهار هزار واژه فارسی در زبان ازبكی مورد استفاده قرار میگيرد. گويش برخی از اين واژهها در زبان ازبكی نسبت به زبان فارسی، كمی تفاوت دارد، ولی بسياری از آنها عين كلمات فارسی به كار میرود. او میافزايد
برای مثال، در ازبكستان به «اردوگاه» (محل اردوی دانشآموزان) «آرامگاه»، به «آب و هوا» «آب و خاوا» و به «خيابان»، «كوچه» میگويند كه برای هر شنونده فارسی زبان قابل درک است. بيشتر كتابهای قديمی و تاريخی ازبكستان نيز به فارسی يا به زبان ازبكی با استفاده از حروف فارسی نگاشته شده كه در كتابخانهها و موزههای اين كشور به نمايش گذاشته شده است.
اشتراكات تاريخی، فرهنگی و همچنين همكاریهای فرهنگی كشورهای ایران و ازبکستان را میتوان از ويژگیهای توجه دولت و ملت ازبكستان به زبان فارسی در اين كشور دانست. دانشمندان برجسته و معروف اين دو زبان با هم همكاری داشته و همزمان با اين دو زبان آثار خود را تأليف كردهاند، بهطور مثال «جامی» شاعر فارسي زبان و «اميرعليشير نوايی» شاعر ترک زبان ازبكی همكاری خوبی داشتهاند و امروز در بين روشنفكران ازبكی كسی را نمیتوان يافت كه سعدی، حافظ، مولوی، رودكی، جامی و ديگر شاعران فارسی زبان را نشناسد يا آثاری از آنان را نخوانده باشد.
انزوای فرهنگی تاجیکان ازبکستان
در دوران حملهی روسها به آسیای میانه مردم تاجیک از حوزههای ایران و افغانستان دور شد و با راهی دیگر ادامه حیات داد. بعد از فروپاشی شوروی انتظار غالب بر این بود که این حوزهها دوباره به هم خواهند رسید که انتظاری عبث بود. مردم تاجیک در جزیرههای خرد و ریز از هم جدا ماندند، ولی همچنان با راه دیگر و دور از همدیگر ادامهی حیات میدهند. ولی این بار فرهنگ تاجیکان در ازبکستان، مثل همزبانانشان در قرقیزستان و قزاقستان و چین، محدودتر و محلیتر اما ریشهدارتر است. ریشهدارتر از آن لحاظ که دیگر حوزهای ادبی و مرکزی نیست که چهرههای موفق را به خود جذب کند تا به ملت فراگیرتر تاجیک خدمت کنند. این پدیدهی تازه تنها ویژگی حوزههای ادبی تاجیکان ازبکستان نیست که از هم دور افتادهاند، بلکه در دیگر حوزههایی که در قلمرو تاجیکستان نیستند هم به چشم میخورد. پس دربارهی وضعیت زبان و فرهنگ فارسی در ازبکستان همان قدر باید نگران بود که بابت دیگر حوزههای فرهنگی تاجیکی. روحیهی مردم تاجیک در ازبکستان بهاندازهای که در بیرون از آن در صحبتهایی راجع به وضع زبان فارسی در ازبکستان بیان میشود، بدبینانه نیست. روحیهی مقاوم مردم تاجیک در طول بیست سال گذشته تغییر نکرده است. اگر هم تغییر کرده، همگام با همان تغییران اجتماعی و سیاسی در داخل تاجیکستان بوده و با تحولاتی که میان دیگر اقوام ازبکستان رخ داده متفاوت نیست.
و در نهایت باید دانست زبان فارسی آنقدر پویا و زنده است که با چنین بادهای کوچکی از بین نخواهد رفت، همان طور که در مقابل طوفانهای هزار ساله مقاومت کرده است.