توکیو اسرار آمیز: شهر معابد کهن، آسمان خراش ها و نئون

حمید حسن‌زاده
حمید حسن‌زاده شنبه، ۱۲ فروردین ۱۳۹۶ ساعت ۱۳:۰۰
توکیو اسرار آمیز: شهر معابد کهن، آسمان خراش ها و نئون

شهری که می‌تواند همزمان «ژاپن کهن و آخرین تکنولوژی روز» را با هم ترکیب کند، الهام بخش رمان‌نویس مشهور، نیکولاس ابرگون (Nicolas Obregon)، بوده، نویسنده‌ای که مجذوب برج‌ها، غذاهای خیابانی و گوشه‌های خلوت توکیو است.

توکیو جاذبه‌ای قوی و بی‌نهایت دارد. آن‌چه در نگاه اول به چشم می‌خورد گوناگونی و گستردگی شهر است. علائم نئونی، معبدهای باستانی و برج‌های آسمان خراش همگی در یک شهر گردهم آمده‌اند. در ناحیه مترو بیش از ۳۵ میلیون جمعیت حضور دارد: به این می‌ماند که دو-سوم جمعیت بریتانیا را در یک شهر قرار دهی و انتظار داشته باشی که قطارها به موقع حرکت کنند و ترافیک روان باشد.

من در مادرید و لندن بزرگ شده‌ام و اکنون در لس‌آنجلس زندگی می‌کنم، اما توکیو وطن معنوی من است. من با کارتون‌ها، کمیک‌ها و بازی‌های کامپیوتری ژاپن رشد کرده‌ام و از همان ابتدا میل غریبی من‌ را به سمت این شهر می‌کشاند.

آن دوران اوایل نویسندگی من بود و جای تعجب ندارد که رمان «Blue Light Yokohama» را در توکیو نوشتم.

اهالی توکیو علاقه دارند به دیگران یادآوری کنند که تعداد ستاره‌های میشلین (میزان سنجش کیفیت رستوران) در توکیو از پاریس و لندن بیشتر است. غذاهای خوشمزه این‌جا لزوما گران‌قیمت نیستند.

در سفر اخیرم، من و دوستم از پارک «میمون‌های برفی جیگوکودانی» دیدن کردیم و در حالی در انتظار اتوبوس بودیم تا به توکیو بازگردیم، ناگهان خود را در حال غذا خوردن در خانه‌ی مردی یافتیم. با گوگل یا استریت ویو چنین چیزهایی را نمی‌توان پیدا کرد.

پارک میمون برفی

وقتی در ۲۰۱۰ برای اولین بار  به توکیو آمدم کارمندی در گرمابه به من گفت: توکیو یک میلیون شهر است. ظاهرا هم همین‌طور است. «هارایوکو» حرکاتی موزون و دسته جمعی است که نوجوانانی مطابق با مد روز با یکدیگر اجرا می‌کنند، اما می‌توان با ۱۰ دقیقه پیاده‌روی به معبد میجی ژینگو رسید.

در این معبد زوجی جوان به صورت سنتی ازدواج می‌کنند: عروس کیمونوی سفیدی به تن کرده و روحانی معبد کفش‌های پاشنه‌دار به پا کرده است.

پارک «Todoroki Ravine» یکی دیگر از دیدنی‌های زیبای توکیو است و نباید از دیدن آن غافل شد. این پارک در حقیقت دره‌ای باریک است که در کنارش رودی جریان دارد و دارای حکاکی‌های سنگی، پل‌های قدیمی و بیشه‌های بامبو است.

در حین گشت زدن بوی خزه به مشام می‌رسد و آوای ناقوس معابد به گوش می‌خورد.

پارک «Todoroki Ravine»

ترجیح می‌دهم به جای رفتن به کوه فوجی، به کوه تاکائو سفر کنم. مسیری دیدنی و با هزینه‌ی ورودی کمتر به بالای کوه در دسترس است. علاوه‌بر آن اگر قبل از تعطیلی سوشی بار وارد رستوران شوید، آن‌ها معمولا بشقاب شما را پر خواهند کرد، زیرا قوانین مربوط به ماهی، تنها تا زمانی محدود اجازه می‌دهند ماهی سرو شود.

«پل رنگین‌کمان» با نور خورشید کار می‌کند و وقتی روشن می‌شود بسیار باشکوه است. این محل چشم‌انداز مورد علاقه‌ی من در توکیو است. کسانی که از ارتفاع نمی‌ترسند می‌توانند با پای پیاده از روی آن عبور کنند و دورنمای پرتلالو توکیو را تماشا کنند. آب زیرین پل از طریق بازتاب نئون قایق‌های مخصوص مهمانی که در گذر هستند رنگارنگ می‌شود.

پل رنگین‌کمان توکیو

گردشگران نباید از وسعت توکیو، یا از این‌که اگر زبان ژاپنی بلد نباشند دچار سردرگمی می‌شوند وحشت‌ کنند. بسیاری از علائم به زبان انگلیسی است و مردم برای کمک به شما تمایل زیادی دارند. از کارت «سویکا» یا «پازمو» استفاده کنید: این کارت با کارت‌ سفر اویستر لندن شباهت زیادی دارند، اما در ژاپن می‌توان از این کارت‌ها برای خرید هم بهره گرفت.

سایت رسمی «Go Tokyo» راهنماهای ضروری و برنامه‌های مخصوص جابه‌جایی در شهر در دسترس است که شامل برنامه سفر با مترو است. وبسایت «Tokyo Free Guide» تورهای پیاده‌روی رایگان را تنظیم می‌کند.

 از «Metropolian Government Building Observatory» که رایگان است دیدن کنید. این ساختمان به حدی بلند است که در مسیر آسانسور به قسمت بالایی ساختمان گوش شما بر اثر تغییر فشار خواهد گرفت. آن‌جا دورنماهایی از کوه فوجی دیده می‌شود و علاوه‌بر آن مغازه‌ی سوغاتی فروشی جذابی وجود دارد. این محل هم در روز و هم در شب بسیار تماشایی است.

برج توکیو

یاکیتوری مرکز غذاهای خیابانی است. بیشتر غذاها را گوشت‌های کبابی روی سیخ تشکیل می‌دهد که نمک‌زده و لعاب‌دار هستند. مموری لین (Memory Lane) محلی است آکنده از فانوس‌های سرخ و سیم‌کشی‌های بی‌حفاظ که در زیر محل عبور قطار گرفته است. ژاپن مدرن و باستانی در این‌ محل به هم می‌رسند.

عکسی از من و دوستم در کنار رود یوکوهاما و در حال تماشای نورهای نئونی وجود دارد. این عکس مورد علاقه‌ی من از اولین سفرم است. این اولین ماموریت من به این «مقصد افراطی» بود که به عنوان نویسنده‌ی مجله‌ی سفر به آن سفر کردم.

من در میانه دهه سوم زندگی‌ام بودم، بنابراین بسیار هیجان داشتم. توری که با آن سفر کردم پر از افراد مسن و پیر بود، از این رو با راهنمای تور، مردمی فرانسوی که با زنی ژاپنی وصلت کرده بود، طرح دوستی ریختم.

نئونی که آب و چرخ‌و‌فلک یوکوهاما را نمایان می‌کند در پس‌زمینه قرار دارد. ما هر دو غرق در صحبت شده بودیم و همزمان به آب‌ها خیره نگاه می‌کردیم.

نیکولاس ابرگون

تمایل شدید من به کشف روح توکیو به این معنا است که رابطه‌ی من با شهر بسیار منحصر به فرد است- با وجود این‌که این شهر بسیار فراموش‌کار است.

دو سال را برای تحقیق در مورد رمان «Blue Light Yokohama» گذراندم، رمانی که نام آن از آهنگی عاشقانه ساخته‌ی آیومی ایشیدا برگرفته شده است. این آهنگ در کریسمس ۱۹۶۸، محبوب‌ترین آهنگ در ژاپن بوده است.

چراغ‌های خیابانی یوکوهاما با گاز کار می‌کرده و با نور آبی می‌درخشیده است. متن آهنگ کمی عجیب به نظر می‌رسد: ایشیدا به جای مخاطب قرار دادن معشوقه‌اش، با شهر سخن می‌گوید.

مطالب مرتبط:

منبع Guardian

دیدگاه