با صندوقهای نیکوکاری مرمت آثار باستانی، به داد موزه ها برسیم
علی زمانی دوشنبه، ۲۵ آبان ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۰۵
کاهش درآمد دولت که حجم مشخصی از آن مربوط به دلارهای نفتی است و اولویتهای عمرانی و اقتصادی و تعهدات بهجامانده از قبل و مسائلی که کشور ۷۵ میلیونی و پهناور ایران با آن روبهرو است، واقعا تابوتوان زیادی را به بخش دولتی برای سرمایهگذاری گسترده در عرصه گردشگری کشور نمیدهد. اگرچه اقدامات همه دولتهای پس از انقلاب اسلامی برای مرمت آثار باستانی و توسعه این صنعت در بخشهای سختافزاری و نرمافزاری در حد توان تا حدودی صورت گرفته، اما فاصله وضع موجود تا شرایط مطلوب و نه آرمانی، بسیار زیاد است. با کجارو همراه باشید.
موزهها و بسیاری از ابنیه تاریخی و باستانی ایران باید با افزایش بودجه همراه شوند تا در این عرصه با چالشهایی در آینده نهچندان دور مواجه نشویم. بودجه موزهها کفاف هزینههای موجود را نمیدهد و آثار موزههای ایران در تهدید جدی است. مدیریت آثار تاریخی هم هزینهبر است و یادگاری نویسی بر روی آثار تاریخی در کنار استفاده از ظرفیتهای حراست آثار تاریخی بهعنوان راهنما در مراکز از سوی گردشگران در غفلت راهنماهای تخصصی گردشگری، بخشی از ضعفهای موجود را در این عرصه نشان میدهد. به نظر میرسد راهاندازی صندوقهای نیکوکاری مرمت و مدیریت آثار باستانی و تاریخی کشور، یکی از دهها راهحل باشد که باید به آن اهتمام ورزید. آثار ثبتشده جهانی ایران در فهرست یونسکو در مقایسه با دهها هزار اثر و ابنیه نیازمند توجه ملی و بینالمللی،ناچیز است و بودجه نگهداری، از منابع داخلی تأمین میشود. شمار گردشگر خارجی در ایران نیز به حدی نیست که بودجه قابلملاحظهای را به مراکز نگهداری از آثار باستانی و تاریخی کشور روانه کند. هموطنان ایرانی نیز آنقدری که شایسته است، به موزهها توجه ندارند و فعلا سینما رفتن و کافیشاپ رفتن بر هر چیزی اولویت دارد! ما در زمره معدود کشورهای دنیا هستیم که با چنین حجم عظیمی از آثار باستانی و تاریخی در جایجای مهین پرافتخارمان روبهرو هستیم. تمدن بزرگ ایرانزمین، از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب، میراثی بس شگرف را برای خانواده ایران به ارمغان گذاشته که نگهداری و صیانت از آن، کاری بس دشوار، دقیق و نیازمند عزمی ملی با رویکرد جهادی است. باید توجه داشت که همانطور که نگهداری و پاسداری از این میراث گرانقدر تاریخی و باستانی، نیازمند صرف هزینه، برنامهریزی مدون و حمایتهای همهجانبه دستگاهها و هموطنان است، از طرفی دیگر، این ظرفیتهای تاریخی و باستانی، فرصت طلایی را برای ایرانیان فراهم کرده تا فرصتآفرینی و ثروت سازی کنند. طلای سیاه ما باید از صنعت نفت، به سمت طلای سفید صنعت گردشگری برود. دهها اثر ثبتشده در یونسکو در کنار هزاران اثر ملی باستانی و تاریخی مربوط به میراث ملموس و ناملموس تمدن بزرگ ایران، قابلیت و دستاورد کمی نیست که بخواهیم بهسادگی از کنار آن عبور کنیم. همه اینها، در کنار اقلیم ۴ فصل ایران و ظرفیتهای جذاب اقوام ایرانی در جایجای کشور، تبلور فرصتهای بیبدیل برای شناساندن خود به جهانیان است. در قالب برنامه ۵ ساله ششم توسعه کشور که اهمیت خاصی به توسعه و رونق گردشگری و بخشهای مربوطه داده شده است، کشور میبایست به سمت درآمدزایی مولد و اشتغال آفرینی در صنعت گردشگری حرکت کند. این حرکت به معنای درآمدزایی ماهانه نیم میلیارد دلاری است که باید تا ۵ سال آینده محقق شود. همه این برنامهها در چارچوب اقتصاد مقاومتی (resistive economic) که معطوف به پایههای اقتصاد دروننگر و بر اساس کاهش وابستگی به درآمدهای ریسکپذیر بینالمللی تعریف شده، هدایت میشود. بنابراین، ناگفته پیداست که اقتصاد آینده کشور، میبایست راهحلهای جایگزین دلارهای نفتی را پیدا کند تا در عرصه توسعه پایدار نیز، بتوانیم حرفهایی برای گفتن داشته باشیم. یکی از راهکارهای تقویت توسعه پایدار و مشارکت عمومی در ارتقای درآمدهای ملی و ثروت آفرینی، همین صنعت گردشگری و نهادههای مربوطه عنوان میشود. برای درآمدزایی حداکثری از ظرفیتهای ناب گردشگری خود، باید در وهله اول، به صیانت و پاسداری از این اماکن بپردازیم. مرمت، نگهداری و توسعه اماکن گردشگری تاریخی و غیر تاریخی در سراسر ایران، میبایست اولویت نخست مسئولان ارشد گردشگری باشد تا همواره این میراثهای فرهنگی گرانقدر از آسیبهای فیزیکی در امان باشند.
تحول در نظام موزهداری با افزایش قیمت بلیت: Mission: Impossible
برای ایجاد شادابی و نشاط در موزهها، باید کارهای زیادی کرد. تغییر ساختارهای مدیریتی، استفاده از منابع انسانی حرفهای و متخصص در عرصههای گوناگون موزهداری و نگهداری آثار تاریخی، استفاده از کمکهای مردم نیکوکار ایران برای توسعه صندوقهای نیکوکاری و همچنین، بها دادن حداکثری به مرمت و نگهداری از آثار ملی ایران. همه اینها بخشی از همه کارهایی است که باید انجام داد. برخیها معتقدند که افزایش بلیت موزهها که اخیرا ۵۰ درصد افزایش یافته است، خیلی تأثیری در ارتقای کیفیت موزهها ندارد و باید چارهای داشت.(افزایش بهای بلیت، تاثیری در ارتقای کیفیت موزهها ندارد- ایران آنلاین)
برخی از کارشناسان موزه معتقد بودند که افزایش نرخ بلیت، تنها مراجعهکنندگان کمدرآمد را از بازدید از موزهها دور میکند و تأثیر خاصی برای ارتقای کیفیت در اداره موزههای کشور ندارد. یکی از کارشناسان، سخن جالبی میگوید: «چگونه یک کاخموزه میتواند فضایی را که زمانی با هزینه سلطنتی نگهداری میشده است، از محل فروش بلیت تأمین کند؟ آنهم در جامعهای که گردشگری به ثبات و امنیت نرسیده است.» کارهایی از قبیل افزایش قیمت موزهها معمولا بدون نظرخواهی از مخاطبان و حتی کارکنان موزهها صورت میگیرد، اما میتوان مخاطبان را با هزینه کم به موزه آورد و آنها را با رغبت به خرید کالا و خدمات واداشت و درآمد موزه را از این طریق بالا برد؛ مانند موزه سینما که درآمد جانبی آن بیشتر از درآمد بلیتفروشی است حتی توسعه ظرفیتهای اطلاعرسانی موزههای کشور نیز، نیازمند بودجه سنگینی است تا از این طریق،مخاطب بیشتری جذب شود. مخاطب بیشتر، درآمد بیشتر را به دنبال خواهد داشت و اثرات مادی و معنوی مرتبط زیادی را به ارمغان خواهد آورد.(گزارش باشگاه خبرنگاران جوان درباره الکترونیکی کردن فروش بلیت موزهها)
فقط بحث مرمت و نگهداری در آثار و ابنیه تاریخی نیست که بودجه سنگینی طلب میکند. الکترونیکی کردن فروش بلیت نیز مستلزم اعتبارات مربوطه است که باید در نظر داشت. شاید کمک مردم و تقویت صندوقهای نیکوکاری مردمی در عرصه میراث فرهنگی، بتواند بخشی از بودجه موردنیاز این امر را پوشش دهد. همچنین، تقویت ساختارهای اطلاعرسانی دیجیتالی موزهها و نیاز راهاندازی اپلیکیشنها و تقویت پرتالهای آنها نیز ازجمله مواردی است که باید بهطورجدی به آن اهتمام ورزید. هرازگاهی از مسئولان میشنویم که بودجه در موزهها کفاف هزینهها را نمیدهد و عدم تزریق بودجه موردنیاز،آثار موزهها را در تهدید جدی قرار میدهد.(گزارش خبرگزاری قرآن از وضعیت بد نگهداری نسخ خطی قرآن کریم در موزهها)
شرایط بد نگهداری از نسخ خطی قرآن کریم در برخی از موزههای کشور و درتهدید بودن این آثار ارزشمند، موضوعی بود که چند ماه پیش مطرح شد. البته این مسئله نگهداری نامناسب آثار در موزهها، فقط مربوط به چند سال اخیر نیست. ۴ سال پیش بود که برخی از کارشناسان، به وضعیت بد نگهداری آثار در موزه هگمتانه اعتراض کردند.(گزارش هنرنیوز در ۴۰ سال نابسامانی در نگهداری اشیا موزه هگمتانه)
چهل نابسامانی در نگهداری اشیا حاصل از کاوشهای هگمتانه که یادگار دوران مادها به شمار میآید، موضوعی بود که هنرنیوز ۴ سال پیش به آن اشاره کرد و هشدار داد. البته ۲ سال پیش نیز، بار دیگر کارشناسان نسبت به نگهداری نامناسب آثار در موزه هگمتانه هشدار دارند.(گزارش معماری نیوز از شرایط نامساعد نگهداری اشیا در موزه هگمتانه)
البته در کنار بحث شرایط بد نگهداری آثار در بسیاری از موزههای ایران و تهدیدی که میراث فرهنگی و تاریخی کشور با آن روبهروست (و پاسخی که ما باید به نسل آینده بدهیم به خاطر عدم مراقبت صحیح ازآنچه باید پاسداری میکردیم)، سو مدیریت در عرصههای میراث فرهنگی را نیز نباید از یاد برد. موضوعی که هرروز در بیان کارشناسان و فعالان این عرصه مشاهده میشود.(گزارشی ازسوء مدیریتها در موزه هنرهای معاصر اصفهان)
موزه هنرهای معاصر اصفهان تنها یکی از دهها مورد است که میتوان به آن اشاره داشت. امری که برخی از آن به عنوان خبر بد سال یاد میکنند.(گزارش خبرگزاری مهر از وضعت نابسامان نگهداری از آثار موزه ای کشور)
امیدواریم دولت تدبیر و امید در قالب برنامه ششم توسعه،برای تقویت بودجه و ساختارهای مدیریتی موزهها، برنامههای جدی را در دستور کار قرار بدهد. برنامهای که یکی از آنها، راهاندازی موزههای مشارکتی و واگذاری نگهداری میراث فرهنگی و تاریخی ایران به شرکتهای واجدالشرایط است.بودجه کم موزهها و موزههای مشارکتی
موزهها را نمیتوان سهامی عام کرد تا مانند شرکتهای سهامی عام اداره شوند. موزهها، آثار ملی و میراث گذشتگان است که باید در بالاترین سطح حمایت و حفاظت، در اختیار نسلهای آینده ایران قرار بگیرد. خصوصیسازی در موزهها و نگهداری از آثار ملی و تاریخی، معنی و مفهومی ندارد، اما میتوان با تدوین روشهای اثربخش با حفظ منافع ملی، برنامههای مشارکتی را با دیگر مراکز غیر مرتبط با میراث فرهنگی و صنعت گردشگری کشور در دستور کار قرار داد تا موضوع میراث فرهنگی، با توجه ملی و مشارکت ملی همراه شود. یکی از روشها، اداره مشارکتی موزهها در ایران است که باید در دستور کار قرار بگیرد. آنچه مسلم است، بودجه مرمت و نگهداری آثار تاریخی، چه موزهها، کاخموزهها، آثار و ابنیه ملی و تاریخی و حتی بینالمللی کشور، کفاف هزینههای نگهداری بالای موجود را نمیدهد. هزینههای نگهداری آثار تاریخی و مرمت آن، هزینههای ثابتی است که باید در زمان و مکان موردنیاز، اعمال تا نهتنها از آسیبهای جدی شیمیایی و فیزیکی جلوگیری شود، بلکه آثار در هر سطحی که هستند، از خطرات بالقوه و بالفعل نیز در امان باشند. بحث خوردگی که در موزههای کشور مدتی است مطرح میشود، یکی از آن موارد است. موزههای ایران که در برخی موارد، در زمره برترین موزههای جهان هستند، از بودجه کمی برای نگهداری و مرمت آثاری که در معرض نمایش قرار دادهاند، برخوردار هستند. این مورد را در اظهارات مسئولان در طی سالهای اخیر بهکرات مشاهده کردیم.(گزارش خبرگزاری تسنیم از کمبود اعتبار بودجه برای موزهها در سال ۱۳۹۳)
مدیرکل امور موزههای سازمان میراث فرهنگی، اواخر سال گذشته اعلام کرد که اعتبارات موزهها تقریبا صفر شده و ضروری افزایش بودجه موزهها برای سال آینده احساس میشود. سازمانها، وزارتخانهها و نهادهای اجتماعی و خصوصی طبق برنامه توسعه ۵ ساله چهارم میتوانند موزههای اختصاصی داشته باشند لذا بیشتر به دنبال این موضوع هستیم. وی اضافه کرد: وقتی وزارت صنایع چند موزه داشته باشد، خیلی راحتتر میتواند آنان را کنترل کند و ما هم تلاش میکنیم کمک فکری، کارشناسی و حتی مالی به این موزهها داشته باشیم ولی درنهایت این موزهها توسط خود این سازمانها اداره میشوند و ما نظارت عالیه خود را خواهیم داشت. بودجه سازمان میراث فرهنگی در سال ۹۴ تنها ۴۰۰ میلیارد تومان است. آن به نظر شما این بودجه کفاف نگهداری و مدیریت از صدها هزار اثر باستانی و تاریخی و حقوق منابع انسانی متخصص این عرصه را میدهد؟(بودجه ۴۰۰ میلیارد تومانی سازمان میراث فرهنگی از بودجه ۹۴ کل کشور)
سازمان میراث فرهنگی برخلاف همه سازمانهای دولتی کشور، با میراث ملموس و ناملموس ایران در ارتباط است و نگهداری و صیانت از میراث ارزشمند، باید با تزریق بودجههایی بهمراتب بیشتر از مقدار معمول باشد. این بودجهها، برای صیانت از اینهمه مرکز و مجموعه و گنجینه در سراسر کشور، شایسته کشور بزرگ و متمدن ایران نیست و نمیتواند ما را برای پاسداری از این در گرانبها، در مسیر پیشرفت و تعالی قرار دهد. همانطور که گفتیم، ایران در زمره معدود کشورهایی است که با چنین حجم عظیمی از میراث فرهنگی و باستانی و تاریخی مواجه بوده و به نظر میرسد، نگاه جهانی باید به سمت نگهداری از آثار تاریخی تمدن بزرگ ایرانزمین در دستور کار قرار بگیرد. شاید، تدوین کنسرسیومهای بینالمللی واجد شرایط برای تقویت روش موزههای مشارکتی خالی از لطف نباشد و اثرات خوبی برای صیانت از مراکز باستانی و حفاظت از آنها و درآمدزایی بهتر به دنبال داشته باشد. بنابراین با توجه به کمبود بودجه موزههای کشور، موضوع موزههای مشارکتی میتواند ایده خوبی باشد تا موزههای ایران، از جانب دستگاههای مختلف دولتی موردحمایت قرار بگیرند. امری که مشارکت عمومی و همه آحاد مردم را نیز برای تقویت ساختارهای مالی و معنوی موزهها چه بهصورت مشارکتی و چه غیر از آن، طلب میکند.
دیدگاه