خرس سیاه آسیایی در خطر انقراض
خرس سیاه بلوچی که بومیها به آن «مم بلوچی» یا «هرس» میگویند، در خطر انقراض قرار دارد اما دریغ از فریادی برای خرس سیاه!
از میان هشتگونه خرسی که در دنیا هست، قهوهای و سیاهش در ایران زندگی میکند؛ خرس قهوهای مدام در درگیری با شکارچیها و کشاورزان و در تصادف با خودروها کشته میشود و خرس سیاه هم تنها در پاکستان و جنوبشرقی ایران دیده وجود دارد و کسی نمیداند چند تا از آن باقی مانده است.
خرس سیاه آسیایی (یا خرس سیاه تبتی یا خرس ماه یا خرس یقهدار) گونهای خرس در اندازه متوسط است که روی قفسهی سینهاش لکه سفیدی به علامت V نقش بسته است.
این خرس به خوبی برای زندگی بر روی درخت انطباق یافته و در مناطق وسیعی از جنوب آسیا، شمال شرق چین، خاور دور روسیه و ژاپن زندگی میکند. آییوسیان این حیوان را در فهرست گونههای در خطر انقراض و در ردهی آسیبپذیر قرار داده است که بیشتر به دلیل جنگلزدایی و شکار این حیوان برای استفاده از برخی اعضای بدن اوست.
خرس سیاه شباهت ریختشناسانه بسیار زیادی با خرسهای ما قبل تاریخ دارد و برخی دانشمندان وی را نیای دیگر گونههای امروزین خرس میدانند. خرس سیاه هرچند بیشتر گیاهخوار است اما رفتاری پرخاشگرانه نسبت به انسان دارد و حملهی بدون هشدار این حیوان به آدمی بارها گزارش شده است.
خرس سیاه آسیایی شبگرد است و بر خلاف دیگر همنوعان خود خواب زمستانی ندارد. عمر آن حدود ۲۵ است و ۱۲۰ تا ۱۸۰ سانتی متر طول و ۵۰ تا ۱۷۰ کیلوگرم وزن دارد و علاوه بر مواد گیاهی، از حیوانات و حشرات، مهره داران کوچک، نوزاد پستانداران و گاهی اوقات دام اهلی تغذیه میکند. این خرس معمولاً در اواخر تابستان جفتگیری میکند و پس از حدود هفت ماه دو توله میزاید.
هیچکس دقیقا نمیداند چند خرس سیاه آسیایی در ایران باقی مانده اما تعدادش به قدری کم شده که در فهرست سرخ اتحادیه جهانی حفاظت در طبقه در آستانه انقراض جای گرفته است. کرمان، سیستانوبلوچستان و هرمزگان تنها زیستگاههای باقیمانده خرس سیاه آسیاییاند؛ حیوانی با گوشهایی بزرگ، موهایی بلند، لکه سفیدی وسط سینه و جثهای كوچکتر از خرس قهوهای. آنها شبانه به نخلستانها و باغهای میوه سر میزنند و بومیها اسمشان را اینطور صدا میکنند: «مَم بلوچی» یا «هرس».
از میان هشتگونه خرسی که در دنیا هست، قهوهای و سیاهش در ایران زندگی میکند؛ خرس قهوهای مدام در درگیری با شکارچیها و کشاورزان و در تصادف با خودروها کشته میشود و خرس سیاه که دیگر به پاکستان و جنوب شرقی ایران محدود شده و هماکنون در فهرست سرخ اتحادیه جهانی حفاظت (IUCN RED LIST) در طبقهی در آستانهی انقراض (CR) قرار دارد و هیچ آمار مشخصی از تعداد اندک باقیمانده جمعیت این گونه در کشور در دست نیست.
«کیوان هوشمند» مدیر دیدهبان محیطزیست و حیاتوحش ایران میگوید:
خطر انقراض اینگونه شاید بیشتر از یوزپلنگ باشد، هرچند هر دوی این گونهها در یک سطح ارزش قرار دارند.
هوشمند با اشاره به اینکه خرس سیاه بشدت در معرض انقراض است، میگوید:
آمار درستی از اینگونه وجود ندارد و پیشبینی میشود تعدادشان به کمتر از چند ١٠ تا رسیده باشد.
خطر انقراض یوزپلنگ آسیایی خیلی بیشتر از خرس سیاه بلوچی سروصدا کرده و چنان شده که چندین و چند کمپین به راه افتاده تا صدای یوز باشد اما دریغ از فریادی برای خرس سیاه!
خشکسالی زیستگاههای جنگلی خرس سیاه را از بین برده است، زمینهای کشاورزی و بهویژه باغها گسترده شدهاند و بسیاری از درختان جنگلی برای مصرف به عنوان سوخت قطع شده و دامها به زیستگاههای خرس هجوم میبرند. برای همین است که تقابل مردم محلی و خرس سیاه بیشتر شده است. خرسهای سیاه کندوهای عسل را تخریب میکنند، به باغها خسارت میزنند، به دامها و در بعضی موارد به انسان حمله میکنند. همه اینها باعث شده خیلی از مردم بومی از «مم بلوچی» کینه به دل بگیرند و زنده بودنش را نخواهند.
مهدی چلانی، کارگردان فیلم مستند «مم، خرس بلوچی» میگوید:
این حیوان یکی از آرامترین گونههاست. اگر تعارضی هم با این حیوان اتفاق میافتد، از طرف انسان است. انسانی که زیستگاه اینگونه را تنگ کرده و منابع غذایی آن را کم کرده است. مم بلوچی بسیار منزوی است و به هر طریقی که شده، از انسان دوری میکند. این ویژگی خرس سیاه آسیایی درحالی است که در عین حال بشدت به انسان وابسته است. مهمترین منبع غذایی اینگونه خرماست که ۸۵ درصد رژیم غذایی آن را در برمیگیرد. میوههای باغی هم در درجه دوم است. آنها خرما را در کرمان و بلوچستان و میوه را در باغهای هرمزگان که میان این دو منطقه قرار گرفته، هم میوه دارد و هم خرما. آنها بیشتر به امنیت اهمیت میدهند تا غذا، برای همین دنبال نخلستانها و باغهای دنجی میگردند که فاصله زیادی از هم دارند.
دیدگاه