خوشنویسی در ایران: از خط تصویری تا هنر خط- نقاشی

زهرا صالح نژاد
زهرا صالح نژاد چهار شنبه، ۱۴ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۰۰:۰۱
خوشنویسی در ایران: از خط تصویری تا هنر خط- نقاشی

هنر در سرزمین ایران همیشه جلوه‌های خاص خود را داشته است، یکی از این جلوه‌های خاص هنر خوشنویسی است که از عصر باستان تاکنون در میان ایرانیان رواج عام داشته و رشد یافته است. با کجارو همراه باشید.

خط و خوشنویسی از دیرباز در میان ایرانیان مقام و منزلت خاصی داشته است و سیر کمال را پیموده است. کتیبه‌ای که به خط هیروگلیف (خط تصویری) در شمال غرب بخشی از فلات ایران یافت شده است، ظروف و سفالینه‌های حکاکی شده‌ای که از تپه‌های سیلک و مارلیک به دست آمده است، کتیبه‌های متعدد موجود در بیستون، پاسارگاد و پرسپولیس و همچنین نسخه‌های خطی گران‌بهایی از اوستا که با طلا روی پوست به نگارش درآمده‌اند، نشان‌دهنده وجود خط و خوشنویسی در ایران پیش از اسلام است.

خوشنویسی در ایران

با آغاز گسترش اسلام نیاز به نوشتن و خوشنویسی بیشتر شد. این خواست از یک سو به‌منظور ترویج و انتشار قرآن مجید در میان مردم و از سوی دیگر برای تبلیغات مذهبی-سیاسی از جانب حکومت اسلامی بود. به‌طوری  که در این دوره بیشتر قرآن و کتاب‌های مذهبی رونویسی یا نگاشته شدند. خطی که در ابتدا برای کتابت قرآن مجید از آن استفاده می‌شد، خط کوفی بود. پس از مدتی این خط برای نگارش سایر کتب، کتیبه‌ها، سردر مساجد و گنبدها نیز به کار گرفته شد و مورد توجه خوشنویسان قرار گرفت. در حدود قرن چهارم قمری نوعی خط کوفی در ایران ابداع شد که به خط کوفی ایرانی معروف است. این خط در عهد سلجوقیان به کمال رسید. با گذشت زمان خط کوفی بیشتر جنبه تزیینی یافت و خط نسخ جایگزین کوفی در نگارش قرآن و سایر متون شد. این خط از گروه خطوط شش‌گانه یا اقلام سته است و به این دلیل آن را نسخ نامیده‌اند که پس از سده سوم در نسخه‌نویسی از آن استفاده شد و تا قرن پنجم تقریبا خط کوفی و انواع آن را در کتابت منسوخ کرد. شیوه‌ای از این خط، نسخ ایرانی است که منسوب به خوشنویس دوره صفوی، احمد نیریزی، است.

خوشنویسی در ایران

در قرون نخستین هجری، کتاب‌آرایی بسیار مورد توجه بود و بیش از هر چیز سبب ارزش یک کتاب می‌شد، خوشنویسی نیز در کنار تذهیب، نگارگری و تجلید از ارکان اصلی کتاب‌آرایی به شمار می‌آمد. اشکالی که در تذهیب استفاده می‌شود، بیشتر شامل نقش‌های گل و گیاه و به‌خصوص نقش معروف اسلیمی است. آرایش و تذهیب خطوط گاه تا جایی پیش می‌رود که خواندن متن دشوار می‌شود.

با حمله مغول وقفه‌ای در رشد خوشنویسی و تذهیب ایجاد شد، اما پس از اینکه حاکمان مغول مسلمان شدند، خوشنویسی و تذهیب از نو جان گرفت. در این عهد نوعی خط در ایران رایج شد که به خط تعلیق معروف است. خصوصیت این خط در این است که حروفش از سمت راست به چپ و از پایین به بالا تمایل دارد.

تذهیب نیز در این دوره چون گذشته شامل آرایش میان سطرها است. در نسخه‌هایی نیز طلااندازی بر زمینه کاغذ دیده می‌شود. از خطاطان مشهور این عهد باید از عبدالله بن محمد همدانی و عبدالصیرفی نام برد که خوشنویسی یکی از نسخه‌های کتاب مقامات حریری منسوب به او است.

خوشنویسی در ایران

در عهد تیموری خوشنویسی و تذهیب رشد قابل توجهی داشت. مهم‌ترین پدیده‌ای که در خطاطی این دوران بروز می‌کند ترکیب دو خط نسخ و تعلیق است که به نام خط نستعلیق خوانده می‌شود. این امر به همت خوشنویس مشهور میرعلی تبریزی صورت گرفت. شاهکار خوشنویسی او همای و همایون خواجوی کرمانی است. نقاشی این کتاب هم از جنید است. از خطاطان معروف این عهد باید از جعفر بایسنقری تبریزی و سلطان علی مشهدی که دیوان علیشیر نوایی به خط او است نام برد.

در عهد صفوی تذهیب و خوشنویسی دچار تحولاتی شدند. تذهیب راه خود را از خوشنویسی جدا کرد و تذهیب‌کاری تبدیل به حرفه‌ای جدید شد. تذهیب در این دوره مثل گذشته در متن نمی‌آمد، بلکه  در حاشیه نوشته‌ها به کارگرفته می‌شد. مولانا حسن بغدادی از تذهیب‌کاران معروف این دوره است. خط و خوشنویسی هم در این دوران ارزشی مستقل از کتابت یافت و به‌شکل رقعه زیاد دیده می‌شود. از طرفی تاثیر نقاشی بر خطاطی نیز در این دوره بسیار زیاد است. خط نستعلیق در دوره صفویان بسیار مورد توجه قرار گرفت و میرعماد در ارتقای کیفی خط نستعلیق تلاش بسیاری کرد. شیوه او از زیباترین و موثرترین شیوه‌ها در تاریخ خط نستعلیق است. به همین دلیل او را بزرگ‌ترین استاد خط نستعلیق در تاریخ خوشنویسی می‌دانند. از دیگر سرآمدان هنر خط نستعلیق علیرضا عباسی است که علاوه بر این خط، در خط ثلث نیز بی‌نظیر بود.

خوشنویسی در ایران

در این عهد به کوشش خطاط معروف، درویش عبدالمجید طالقانی، شیوه جدیدی از خط نستعلیق رواج یافت که به نام شکسته نستعلیق معروف است. شکسته از گروه خطوط ایرانی است و از ترکیب خط تعلیق و نستعلیق البته با قوس‌ها و اتصالات بیشتر به وجود آمده است. نوع ساده‌تر و روان‌تر آن را شکسته تحریری نامیده‌اند. همانگونه که میرعماد خط نستعلیق را به کمال خود رساند، خط شکسته را نیز عبدالمجید طالقانی به حد اعلی رساند. گران‌بهاترین آثار وی جزو مقطعات و مرقعات متعدد نسخه کلیات سعدی است.

خوشنویسی در ایران

در عهد زندیه و قاجار و پس از آن از ارزش کتاب‌آرایی به‌تدریج کاسته شد. البته این موضوع شاید به‌دلیل رواج صنعت چاپ در ایران باشد، اما خوشنویسی همچنان ادامه پیدا کرد و خوشنویسان برجسته‌ای در این دوره ظهور کردند که از میان آنان می‌توان به عبدالله عاشور، اشرف الکتاب (زین العابدین اصفهانی)، وصال شیرازی و پسرانش، محمد شفیع تبریزی، میرزا سنگلاخ (محمدعلی قوچانی) که معروف‌ترین اثرش نگارش «بسم‌الله الرحمن الرحیم» روی یک قطعه سنگ مرمر عظیم است اشاره کرد.

اما سرآمد خوشنویسان این دوران محمدرضا کلهر است. وی که از روی خطوط میرعماد مشق می‌کرد، سرانجام مورد توجه ناصرالدین شاه قرار گرفت. از آثاری که از خط او به جا مانده است می‌توان به فیض‌الدموع، نصایح الملوک، سفرنامه ناصرالدین شاه، رساله غدیریه و غیره اشاره کرد. به‌طور کلی می‌توان گفت استقرار حکومت قاجاریه به‌خصوص زمان فتحعلی‌شاه قاجار و ناصرالدین شاه در تجدید حیات هنر خوشنویسی به‌ویژه خط نستعلیق و شکسته نستعلیق بسیار موثر بوده است و عده‌ای از زبردست‌ترین خوشنویسان در این دوره ظاهر شدند که آثار آن‌ها مایه افتخار و غنای تاریخ ایرانیان است.

بعد از آن خوشنویسی تا دهه چهل در غباری از فراموشی فرو رفت تا اینکه با تاسیس انجمن خوشنویسان ایران در سال ۱۳۴۶ به همت استادانی چون حسین میرخانی، علی‌اکبر کاوه، ابراهیم بوذری، سید حسن میرخانی، خسرو زعیمی، دکتر مهدی بیانی و غیره، جانی دوباره گرفت. بعد از انقلاب اسلامی ایران، این انجمن به مدیریت غلامحسین امیرخانی و با گسترش کلاس‌های آموزشی اهمیتی مضاعف و جایگاه ویژه‌ای دارد. رشد فعالیت‌های انجمن را می‌توان مهم‌ترین حرکت و کوشش در خوشنویسی معاصر ایران دانست.

خوشنویسی در ایران

امروزه برخی از خوشنویسان معاصر با تلفیق نقاشی و خوشنویسی، آثار درخور توجهی پدید آورده‌اند. در حقیقت آن‌ها دست به ابداع جنبه جدیدی از خطاطی زده‌اند که در عین خوشنویسی از نقاشی مایه‌هایی دارد و به هنر نقاشی-خط معروف است. آثار برجسته ایرانیان از میراث باارزش ملت ایران است که در موزه‌های کشور و موزه‌های بزرگ دنیا نگهداری می‌شود و نشانه ظرافت طبع ملت هنردوست و هنرآفرین ایران است.

مطالب مرتبط:

منبع ایران ما

دیدگاه