تعزیه، میراثدار تاریخ و هنر از فرهنگ ملی ایرانزمین
تعزیه آیینی نمایشی است که محتوای آن دربرگیرنده حوادث تاریخی است که با عنصر تخیل و نمادهای اسطورهای و باستانی ایران پیوند تنگاتنگ دارد و هرساله در ماه محرم برگزار میشود.
مقالههای مرتبط:
«شبیه خوانی» یا «تعزیه» نمایشی است که غالبا بر پایه روایات مربوط به مصائب و وقایعی که در محرم سال ۶۱ هجری در کربلا برای امام حسین (ع) و خاندان و یارانش پیش آمد اجرا میشود. تعزیه که معنای تعزیت و تسلیت از آن گرفته میشود تنها در مبحث تراژدی و مصیبت کربلا نبوده و مجلس و نسخه های تعزیه نشان میدهد که مجالسی همچون قربانی کردن اسماعیل، تعزیه حضرت زهرا (س) و... را نیز شامل میشده است. علاوه بر مجالس تعزیه با محتوی تراژدی، اسناد نشان میدهند که تعزیههای کومیک با محتوای کمدی نیز در دوره قاجار وجود داشته که نوعی وسیله سرگرمی شاه و درباریان فراهم میکرد.
عکس از سایت دایرهالمعارف بزرگ اسلامی
سابقه نمایش تعزیه در ایران
مطابق منابع بهجای مانده، سابقه اجرای تعزیه به برگزاری مراسمها و مجالس تعزیه در بخارا برای سوگ سیاوش باز میشود. در ایران بعد از اسلام در منابع گزارشاتی از برگزاری تعزیه در دوره آلبویه، نه بهشکل امروزی، توسط معزالدوله به چشم میخورد. در دوره صفویه و اوج-گیری تشیع، مراسمات برگزاری تعزیه شکل اجرا به خود گرفت. تحول عظیم در امر تعزیهخوانی در دوره قاجاریه و عصر ناصرالدین شاه رخ داد. طوری که عصر ناصری بهعنوان دوره طلایی تعزیه مشهور شد. تعزیه در دوره قاجار شکل دولتی به خود گرفت و حاکمان قاجار از طریق اجرای تعزیههای باشکوه، بویژه در دوره ناصرالدین شاه، از تعزیه بهعنوان وسیلهای در جهت کسب مشروعیت نمادین در بین مردم سود بردند. ناصرالدین شاه با سفر به انگلستان و دیدن نمایشنامهها و سالن های تئاتر، به فکر ساختن تکیهای با نام تکیه دولت افتاد و از این طریق سعی کرد که تعزیه را باشکوهتر برگزار کرده و ضمن قدرت نمایی و به رخ کشیدن شکوه و عظمت خود در چشم توده مردم، بهصورت فردی مذهبی نیز شناخته شود. طبقات پایین جامعه در دوره قاجار از تعزیه اسقبال کردند. جامعه استبداد زده عصر قاجار با شخصیتهای مظلوم واقعه عاشورا که تحت ظلم یزید قرار گرفته بودند احساس همدردی کرده و مظلومیت خود را با مظلومیت نقش امام و اطرافیانش گره میزدند. میتوان گفت که مردم به تعزیه علاقهمند بوده و از این طریق وجود فاصله طبقاتی جامعه را برای مدتی کوتاه به فراموشی میسپردند. پس از دوره قاجار و با روی کار آمدن رضا شاه و غلبه فرهنگ مدرنیته، رضا شاه با تعزیه مخالفت کرد و اجرای تعزیه و تعزیهخوانی به روستاها رانده شد و بهشکل پراکنده تداوم پیدا کرد.
عکس از مشرق نیوز
تعزیه، تاریخ یا هنر
برخی مورخان بهدلیل عدم مطابقت برخی متون و محتوای برخی نسخههای مجالس تعزیه مربوط به وقایع کربلای سال ۶۱، با منابع و روایات معتبر تاریخی، بهطور کامل تعزیه را رد میکنند. این در حالی است که تعزیه را نمیتوان تاریخ محض دانست و از آن بهعنوان یک سند تاریخی بدون نقص، یاد کرد. تعزیه تاریخ در قالب نمایش است. بدیهی است که گره زدن تاریخ به نمایش و استفاده از عناصر هنری نمایش برای اجرا، از مستند بودن محتوای تاریخی خواهد کاست. تعزیه نمایشی هنری است که تلفیقی از تاریخ، داستان و نقالی بههمراه حماسه و اسطوره را در قالب نمایشنامه با زبان شعر و موسیقی خاص و دخالت عنصر تخیل، به اجرا در میآورد. بنابراین یک مورخ باید به این نکته توجه کند که وقایع تاریخی کربلای سال ۶۱ در قالب هنری تراژدی و حماسی و با غلبه گفتمان اساطیری ایرانی موجود در فرهنگ عامه ریخته شده و به اجرا در میآید. تعزیه با اینکه از محتوایی مذهبی برخوردار است، فرهنگ ملی ایرانی بر این محتوا غلبه دارد و در برگیرنده عناصر فرهنگی، ملی و تاریخ اساطیری ایران زمین که سابقه در ایران پیش از اسلام دارند است که سالهای متمادی حفظ شده و با تحولاتی به امروز رسیده است.
عکس از
قالب نسخههای تعزیه
در نسخههای تعزیه، متن تاریخی وقایع کربلا، مستند یا غیرمستند با عنصر داستانی که گاها مضامین عاشقانه نیز در آن به چشم میخورد و با حماسه گره خورده، بهصورت نمایشنامه با زبان شعر نوشته شدهاند. شعر که خود از هنرهای وزین زبان فارسی است در نسخههای تعزیه بهصورت موزون، ساده و بی تکلف گاها به ضرورت با استفاده از واژگان عربی، به کار رفته و چندان از کلمات ادبی فاخر در آن استفاده نشده است. بیان وقایع تاریخی در قالب نقالی و نقل داستان بر اساس حماسه، به کار بردن خطابه، رجزخوانی، مناظره و همخوانی، قالبهایی است که در نوشتن نسخههای تعزیه استفاده میشد. متن اشعار برگرفته از کتب تاریخی، مقاتل و تذکرههای شخصیتی هستند. متن کتب تاریخی مربوط به وقایع کربلا غالبا در نسخ تعزیه دیده میشود اما چون در قالب شعر بیان میشوند و با عنصر داستان، حماسه و تراژدی همراه است شکل مبالغه آمیزی به خود میگیرد. گاهی نیز داستانهایی در تعزیه دیده میشود که با وجود واقعیت نداشتن تاریخی از جنبه هنری بسیار قوی برخوردار بوده و برای ایجاد جاذبه در اجرا و شکلگیری هیجان در مخاطب در آن گنجانده شده است.
عکس از شبستان
فلسفه حاکم بر تعزیه
فلسفه حاکم بر نمایش تعزیه بر اساس دو گانه خیر و شر و نبرد حقیقت و دروغ یا دوگانه اهورا و اهریمن شکل گرفته است. خیر مطلق در برابر شر مطلق و پاکی در برابر ناپاکی که از عناصر دوگانگی در ایران باستان و برگرفته از اساطیر و حماسههای شاهنامه و داستان کشته شدن سیاوش و ریخته شدن خون بیگناه و جاودانگی و نامیرایی حق و حقیقت است. در تعزیه پهلوانی و فرهنگ مربوط به آن ستوده میشود. صفت پهلوانی فرهنگ غالب در بخش حماسی شاهنامه و از عناصر اصلی فرهنگ ملی ایران زمین است. نبرد در شرایط متعادل از شاخصههای پهلوانی در فرهنگ ایرانی است. در تعزیه مجلس امام حسین (ع)، در جایی از اجرای نمایشنامه که جنیان در قالب امداد برای امام ظاهر میشوند(وجود نمادها در تعزیه) امام امداد آنها را نمیپذیرد و آن را مخالف آیین پهلوانی اطلاق میکند، چراکه گروه مقابل امام از این امداد برخوردار نبودند و امام پذیرفتن کمک اجنه را ناعادلانه و خلاف پهلوانی معرفی میکند.(وجود عنصر تخیل در تعزیه از عناصر هنری است، اما در پشت تمام این عناصر نماد و معنی نهفته شده است). این امر نشاندهنده غلبه فرهنگ پهلوانی ملی ایران بر روایات تعزیه است.
عکس از ایلنا
شخصیتها در تعزیه در دو گروه موافقخوان که همان خاندان پاکی هستند و گروه مخالفخوان یا اشقیا شکل میگیرند. نمایش تعزیه شخصیت امام را نیز در نوعی دوگانگی به نمایش میکشد. از یک سو امام در تعزیه، حالتی قدسی، آسمانی، اساطیری، پاک، دست نایافتنی و نامیرا و برخوردار از جنبههای عرفانی در اوج قرار میگیرد و از سوی دیگر امام را یک شخصیت ساده زمینی انگاشته و نوعی دستیابی و احساس همزاد پنداری از طریق به نمایش درآوردن یک زندگی عادی و نشان دادن مظلومیت امام حسین (ع) و ظلم اجانب به وی ارائه میدهد. نمایش دادن عروسی فرزندان امام(مستند یا غیر مستند) نوعی همزاد پنداری و نزدیکی مخاطب مردمی به شخصیت امام را ایجاد میکند و از طریق نشان دادن شادی در دل تراژدی و ایجاد نوعی پارادوکس سعی در جذب مخاطب دارد. تنها جنبه خاص تخیل و زیبایی شناسانه هنری است که میتواند چنین فراز و فرودی در نمایش ایجاد کند.
عکس از خبرگزاری مهر
رنگها در تعزیه
انتخاب رنگ لباس این دو گروه، نمادین و بر اساس شخصیتها شکل گرفته است. بر این اساس سبز نماد پاکی و صداقت و قرمز نماد خون انتخاب میشود. به این شکل موافقخوانان با نماد سبز و مخالفخوانان با نماد قرمز ظاهر میشوند. در شاهنامه رنگ سبز نماد صلحطلبی بوده و رنگ خیمه رستم به رنگ سبز نشان داده شده است. بنابراین به نظر میرسد انتخاب رنگها اگرچه تلفیقی از هنر ایرانی-اسلامی است اما ریشه در تاریخ اساطیری ایران دارد. رنگ زرد در شاهنامه فردوسی نماد ترس و ناامیدی است. لباس حر در تعزیه، بهعنوان یک فرد مخالف پاکی، که بعدها توبه میکند به رنگ زرد است که گویی نماد ترس و دودلی را با خود بههمراه دارد. رنگ سیاه نیز در شاهنامه بهعنوان رنگ هراس و اندوه گزارش شده که با نمادهای سیاه در تعزیه نیز هماهنگی دارد.
عکس از حسین اسماعیلی
حفظ نغمههای ملی در تعزیه
یکی دیگر از نمادهای فرهنگ ایرانی که در تعزیه حفظ شده و به امروز رسیده است موسیقی دستگاهی است. موسیقی دستگاهی در طول حیات خود با ممنوعیتهای فراوان در طول تاریخ روبهرو بوده اما در پوشش تعزیه توانسته امکان حیات پیدا کند. تمام گوشههای موسیقی دستگاهی در تعزیه اجرا شده است. لیکن در دورههایی، تعزیه ناجی تمام و کمال موسیقی دستگاهی ایران زمین بوده است. در تعزیه موافقخوانها(خیر) آوازهای خود را در مایههای سنگینتر و در شان شخصیت امام بهصورت «راست» «پنجگاه» «رهاوی» و «نوا» میخوانند و مخالفخوانها(شر) بدون تحریر اشعار، با صدای بلند شعرهای خود را با آهنگ «اشتلم» و پرخراش ادامه میدهند. روح الله خالقی موسیقیدان بزرگ میگوید: «اهمیت یافتن مقام تعزیه یکی از موجبات حفظ نغمات ملی به بوده و مخصوصا نقش بزرگی در تربیت آوازخوانها به عهده گرفته است». علاوه بر حضور موسیقی ردیفی، در تعزیه گسترهای از موسیقی مقامی و نواحی مختلف بومی ایران مثل بختیاری، دشتستانی و... و مجموعهای از تصانیف و ترانهها با مایگی شوشتری استفاده و کاربرد داشتهاند.
عکس از ابوطالب نادری
آلات موسیقی به کار رفته در اجرای تعزیه همانند طبل، نی، شیپور و دهل برگرفته از فرهنگ ایرانی و خروش تراژدی و حماسه در فرهنگ اساطیری ایران است. رجوع به منابع اساطیری و حماسی فرهنگ ایران بویژه شاهنامه نشان میدهد که این آلات در داستانها و صحنههای جنگ و شکلگیری حماسه در شعر فردوسی حضور دارند. تعزیه مانند همه آیینها و رسوم اجتماعی، تحت تأثیر مستقیم و با واسطه مجموعهای از عوامل مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، مذهبی و تاریخی به وجود آمده است. تعزیهخوانی دستاورد جهانبینی و شیوه تفکر احساسی درونی توده مردمِ جامعهای سنتی است که از فرهنگ و اندیشهای اسطورهای و رمزگرا و حماسهسازی که بر ذهنیت آنها چیره بوده، گرفته شده است.
عکس از جام جم
تعزیه در دوره معاصر
تعزیه اگرچه در دورههایی از تاریخ، بهویژه دورههای در همتنیدگی دین و دولت، مورد استفاده دربار بوده، اما چون مخاطبان آن مردم بودند، بهعنوان هنری مردمی در میان توده تکوین یافت و از این طریق توانست عناصر و نمادهای باستانی را در خود حفظ کند. در عصر معاصر جامعه روحانیت تعزیه را برنتابیدند و تشبیه به ائمه و پوشیدن لباسهایی چون آنان را مجاز نمی دانستند. اما بعدها بهعلت مشاهده علاقهمندی توده مردم در شرایطی آن را مجاز اعلام کردند. در حال حاضر تعزیهخوانان و دوستداران فرهنگ ملی و مذهبی ایران، اجرای هنر تعزیه را بهویژه در روستاها بهصورت داوطلبانه و بهدلیل علاقه و اعتقاد به درون مایههای ملی و مذهبی آن و علاقه به اهل بیت، و اغلب، برای اثبات هنر خود، اجرا میکنند و از پشتوانه و حمایت مالی خاصی برخوردار نیستند. وجود جنبههای فرهنگی و هنری و تاریخی موجود در نمایش تعزیه سبب جذب مردم و مخاطب میشود. اکثریت مردم، بویژه عامه، اطلاعات خود را در مورد محرم و واقعه عاشورا، از نمایش تعزیه میگیرند، بنابراین ضرورت دارد که جهت آگاهی دادن به مردم، اداره ارشاد اسلامی در جهت غنیتر و ماندگار کردن این هنر از طریق نظارت بر محتوی متون نسخ تعزیه و منطبق کردن آن با محتوای تاریخی و همچنین افزدون بر غنای جنبههای هنری و حمایت از هنرمندان این اجرا، تلاشهای بیشتری صورت دهد.
عکس از مشرق نیوز
این نمایش ملی و مذهبی را میتوان بهعنوان یکی از غنیترین جنبههای فرهنگی، ملی و مذهبی در ایران و میراثدار بسیاری از عناصر فرهنگی ایران در طول تاریخ معرفی کرد. آمار نشاندهنده این است که علاوه بر علاقهمندی مردم ایران به اجرای این نمایش، در سالهای گذشته گردشگران بسیاری از کشورهای مختلف جهان برای تماشای این نمایش در ماه محرم به ایران سفر کردهاند. در سالهای اخیر تعزیه بهعنوان یک اثر ایرانی ثبت ملی شد، بنابراین میراث فرهنگی وظیفه اصلی رسیدگی به امر اجرای تعزیه را بر عهده دارد، نهاد میراث فرهنگی با شکل دادن و انتخاب تعزیههای بینقص میتواند در این زمینه الگوسازی کرده و در جهت غنای این ثروت ملی برنامهریزی کند. لذا اجرای تعزیه را میتوان بهعنوان یکی از جدیترین عرصههای گردشگری فرهنگی در همه شهرهای ایران در نظر گرفت و به تقویت عناصر فرهنگی غنی آن پرداخت.
عکس از کجارو
عکس کاور از ایمنا
دیدگاه