شهر ارواح دانوشکودی و تلاش برای تولدی دوباره
در میان جزیرهای مملو از داستانهای مذهبی و اساطیری، شهری متروکه وجود دارد که برای تولدی دوباره دست و پا میزند. این شهر ارواح فراموش شده، محصول فاجعهای طبیعی است.
بازدید از شهرهای متروکه میتواند بخشی جالب توجه از گردشگری وحشت و حتی دنیای گردشگری سیاه باشد. شهرهایی که به دلیل بروز رخدادهایی همچون بلایای طبیعی، فجایع زیست محیطی یا بحرانهای اجتماعی و سیاسی از رونق افتاده و رفته رفته بدون نگهداری و توجه لازم، به دام فروپاشی و ویرانی افتادهاند. از شماری از این شهرها چیزی جز ویرانههایی رو به نابودی باقی نمانده است، پوستهای خالی از حیات که امروزه تنها مورد توجه گردشگران مشتاقی قرار دارند که مایل هستند طعم ترس پنهان در میان دیوارهای خالی از زندگی آنها را بچشند. اما در مقابل شماری دیگر تلاش میکنند که از این سرنوشت محتوم گریخته و دفتر زندگی خود را از نو بنویسند.
مقصد گردشگری امروز ما چنین شهری است. شهری که اگرچه مدتهای مدیدی است که در آن خبری از آن جلال و شکوه دوران قبل نیست، اما به لطف شماری از ساکنان خستگی ناپذیرش، به دنبال تولدی دوباره است. تولدی که اگرچه به نظر سخت و غیرممکن میرسد، اما امیدهایی برای وقوع آن وجود دارد.
در میانهی «تنگه پالک» (Palk Strait) که بین هند و سریلانکا قرار گرفته، یک جزیره کوچک واقع شده است که «پامبان» (Pamban) نام دارد. این جزیره که بخشی از ایالت تامیل نادو هند است، از پیشینهای مذهبی برخوردار بوده و با داستانهای اساطیری احاطه شده و دارای شهرها و معابد زیارتی متعددی است و به همین خاطر از آن با عنوان جزیره «رامسوارام» (Rameswaram) نیز یاد میشود.
جزیره پامبان توسط مسیر راه آهنی قدیمی با سرزمین اصلی هند در ارتباط است که بخشی از آن را یک پل قدیمی به امتداد دو کیلومتر تشکیل میدهد که دست کم صد سال قدمت دارد. این پل نسبتا ترسناک پل آدم نام دارد، البته به دلیل تاریخچهای اساطیری خود از آن با عنوان پل راما نیز یاد میشود. وضعیت و محل قرارگیری این پل سبب شده که اینجا را به عنوان یکی از خطرناکترین نقاط هند معرفی کنند. در واقع یک نگاه اجماعی به طراحی این پل نشان میدهد که علت این نامگذاری چیست؟ تنها نگاه کردن به آن باعث تپش قلب و ایجاد استرس میشود، چرا که واگنهای قطار مستقیما و بدون هیچ حفاظی روی ریل قرار گرفتهاند، در حالی که آبهای متلاطم دریا زیر و اطراف آنها را احاطه کرده است.
همانگونه که گفتیم این مکانی زیارتی و معروف است و هر ساله دهها هزار نفر از زائران هندو با عبور از این پل خود را به شهرهای زیارتی و معابد معروف این جزیره میرسانند. هدف آنها از این سفر ستایش «راما» (Rama) است، یکی از ایزدان آیین هندو که به عنوان یکی از شاهان آیودیا شناخته میشود. او همچنین شوهر «سیتا» (Sita)دیگر ایزدبانوی آیین هندو است. گفته میشود که زمانی که سیتا توسط اهریمنی بدنهاد به نام راوانا (Ravana) دزدیده شد، راما با کمک ارتشی از میمونها پلی سنگی و شناور روی آب به سمت سریلانکا ساخت تا همسرش را نجات دهد. بعد از آنکه سیتا از پل عبور کرد، راما با پرتاب تیری از کمانش پل را خراب کرد.
براساس پارهای مستندات از جمله تصاویر ماهوارهای موجود به نظر میرسد پل راما به واقع وجود داشته است و حتی قبل از فاجعهای که در ادامه به آن خواهیم پرداخت، کاملا بیرون از آب قرار داشته است، به طوری که مردم میتوانستند آزاده و از طریق خشکی خود را به سریلانکا برسانند! هر چند که امروزه بخش اعظم این پل زیر آب رفته است.
امروزه بیشتر جمعیت این جزیره در دو شهر معروف پامبان و رامسواران زندگی میکنند که در بخش شمال غربی جزیره و در نزدیکی سرزمین اصلی هند واقع شدهاند. اما در حدود نیم قرن پیش اوضاع کاملا متفاوت بوده و بیشتر جمعیت در منتهی الیه جزیره در باریکهای شنی و در نزدیکی دریا سکونت داشتند. در واقع داستان شهر متروکه ما از همینجا آغاز میشود، چرا که در آن زمان شهر «دانوشکودی» (Dhanushkodi) در جنوب غربی جزیره واقع شده و به دلیل ارتباطات تجاری با سریلانکا و به ویژه «جزیره مانار» (Mannar Island)، مکانی پررونق و معروف بوده است.
این شهر که از نظر ابعاد به شهر رامسواران شباهت داشته، دارای بیش از ۶۰۰ خانه بوده و نیز از امکاناتی همچون مدرسه، بیمارستان، کلیسا، دفتر پست و حتی یک ایستگاه راه آهن برخوردار بوده است. این شهر در سی کیلومتری جزیره مانار واقع شده و یک پل ارتباطی مهم بین دو کشور ایجاد کرده بود که با خدمات کشتیهای باری نقشی مهم در جابجایی مردم و کالاهای تجاری برعهده داشت. اما همه چیز با قهر طبیعت تغییر کرده و روزگار خوشی و سعادت شهر و ساکنانش نیز به پایان رسید. کمی بیش از پنجاه سال قبل، یک طوفان و چرخند (سیکلون) مهیب این شهر را از روی نقشه محو کرد.
واقعیت این است که شهر دانوشکودی در مکانی بسیاری آسیب پذیر و در معرض خطر واقع شده بود. خلیج بنگال در یک سمت و اقیانوس هند در سوی دیگر شهر قرار داشت و جزیره به صورت مرتب در معرض هجوم انواع طوفان، گردباد و چرخندهای مهیب بود که از سمت یکی از دو پهنه آبی با قدرت به آن حملهور شده و برای ساکنان مشکل آفرین بودند.
اما در شب ۲۲-۲۳ دسامبر سال ۱۹۶۴ یک سوپر سیکلون، یعنی یکی از قدرتمندترین طوفانهای موجود سریلانکا و سواحل هند را در هم نوردید. پیامد این طوفان مهیب وزش بادهایی با سرعت ۲۴۰ کیلومتر در ساعت بود که جزیره پامبان را جارو کرد. این جریان قوی باعث ایجاد امواجی قدرتمند شد که به سمت شهر دانوشکودی حرکت کرده و آن را شستند و نابود کردند. در این بین یک قطار با کلیه واگنها و ۱۱۵ مسافر خود به صورت کامل جارو شده و تمامی مسافران آن جان باختند. در جریان این فاجعه طبیعی دست کم هشتصد نفر از ساکنان شهر جان خود را از دست دادند، آنها بخشی از ۱.۸۰۰ نفری بودند که در جریان وقوع این طوفان در جزیره پامبان کشته شدند.
بعد از پایان طوفان مقامات دولت هند اعلام کردند که شهر به سبب ویرانی گسترده دیگر قابل سکونت نبوده و بازماندگان باید از شهر منتقل شده و در شهرهای دیگری همچون رامسواران یا نقاط دیگر ساکن شوند.
امروزه دانوشکودی شهری متروکه و خالی از سکنه است که در گوشه و کنارش تنها نمایی زشت و ناخوشایند از خرابههای برجای مانده از سازههای قدیمی قابل مشاهده است. هرچند با وجود تمام تلخیها و مصیبی که بر سر ساکنان و شهر آوار شد، هنوز هم شماری از ساکنان سابق برای بقای آن در تلاش هستند. در طول سالها بسیاری از ماهیگیریان به شهر بازگشتند و سعی کردند از نو خانه و محل زندگی خود را بازسازی کنند.
آنها در خانههای موقت ساخته شده از حصر و پوشال زندگی میکنند و در جستجوی آب آشامیدنی، با دست خالی گودالهایی را در میان شن و ماسه کندهاند. این شهر در حال حاضر فاقد هرگونه امکانات رفاهی همچون برق است و عملا هیچ کافه، رستوران یا هتلی در آن وجود ندارد. دولت به ماهیگیران اعلام کرده که باید شهر را ترک کرده و زندگی خود را در جای دیگری از نو بنا کنند، اما در حدود پانصد ماهیگیرهمچنان در این منطقه به زندگی خود ادامه میدهند.
به نظر میرسد در نهایت این شهر میتواند یک جاذبه گردشگری باشد، به خصوص با توجه به تاریخچه سیاهی که گریبانگیرش شده است. به همین خاطر تلاشهایی در جهت جذب گردشگران به این منطقه صورت گرفته است. به عنوان مثال در سال ۲۰۱۷ یک جاده جدید ساخته شد تا مجددا ارتباط بین این شهر را با شهر رامسوارام برقرار شود، با این امید که این دهکده ارواح متروکه به مقصدی گردشگری تبدیل شود. هرچند هنوز راه زیادی پیش رو است و برای موفقیت در این زمینه تلاشهای بیشتری لازم است.
نظر شما در مورد این شهر متروکه چیست؟ نظرات خود را با ما نیز در میان بگذارید.
دیدگاه