گردشگری سیاه: موزه نسل کشی تول اسلنگ در کامبوج

مریم اصلانی
مریم اصلانی پنجشنبه، ۲۹ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۲۳:۳۰
گردشگری سیاه: موزه نسل کشی تول اسلنگ در کامبوج

موزه‌ها از جمله مقاصد محبوب دنیای گردشگری هستند، اما گاهی اوقات آنها نه بازتاب دهنده‌ی تاریخ درخشان گذشتگان ما، که آیینه‌ای تمام نما از گذشته‌ی تلخ و خونباری هستند که انسانیت را به چالش کشیده است. انعکاس درد و رنجی که تنها عرق شرم بر پیشانی انسان‌ها می‌نشاند. موزه‌ی نسل کشی «تول اسلنگ» یکی از این مکان‌ها است. همراه کجارو باشید.

کجارو در قالب مجموعه مطالب جدید «گردشگری سیاه»، شما را به بازدیدی متفاوت دعوت می‌کند؛ بازدید از دنیایی تیره و تار و آمیخته با بوی مرگ و میر. در این گشت و گذار، هدف آن است که با بزرگنمایی فصول سیاه تاریخ بشر و نمایش تلخ درد و رنج همنوع، به انسان گوشزد شود که می‌بایست به هر شکل ممکن از تکرار حوادثی از این دست جلوگیری کند.

گاهی اوقات شاهد رفتارهایی عجیب و وحشیانه هستیم که قلب‌مان را به درد آورده و احساسات‌مان را جریحه‌دار می‌کنند و جالب است که این رفتارها نه از حیوانات وحشی که از انسان‌هایی همانند خود ما سر زده است. منشی که هیچ توجیهی برای آن قابل تصور نیست، خشونتی که انسانیت را به شرمساری رسانده و قساوتی که انسان را حیرت زده می‌کند.

موزه نسل کشی تول اسلنگ در کامبوج

«تول اسلنگ» (Tuol Sleng) که بیشتر از آن با نام «موزه نسل کشی تول اسلنگ» نام برده می‌شود، موزه‌ای است متفاوت که در پایتخت کشور کامبوج واقع شده است. ساختمان این زندان در گذشته متعلق به یک دبیرستان بود که در طول حکومت خمرهای سرخ به صورت یک زندان امنیتی درآمد، رژیمی که در سال ۱۹۷۵ قدرت را به دست گرفته و بعد از سال‌ها ظلم و ستم سرانجام در سال ۱۹۷۹ سقوط کرد. نام «تول اسلنگ» در اصل به معنای «تپه‌ای از درختان سمی» است و البته نام بامسمایی برای این مکان شوم است. چرا که این زندان دست کم یکی از  ۱۵۰ مرکز اعدام فعال در این کشور بوده و نزدیک به ۲۰ هزار زندانی در این مکان کشته شده‌اند.

موزه نسل کشی تول اسلنگ در کامبوج

این زندان سابق «خمرهای سرخ کامبوج» که به عنوان زندانی امنیتی و مرکز شکنجه در شهر پنوم پن (Phnom Penh) فعالیت می‌کرد، جایی است که شاهد رفتارهای وحشیانه مأموران رژیمی است که توسط سیاستمدار مطرح کامبوجی «پل پوت» (Pol Pot) با زندانیان بی‌گناه بوده است، جنایاتی که اغلب آنها خوشبختانه مستندسازی شده‌اند. یکی از تاریک‌ترین مقاصد گردشگری سیاه که اغلب از آن با نام «سرزمین مرگ» یاد می‌شود.

پل پوت سیاستمدار کامبوجی

در سال ۱۹۵۷ خمرهای سرخ وارد شهر «پنوم پن» شدند و این شهر را نیز همچون دیگر شهرهای این کشور به شهر ارواح تبدیل کردند. در واقع آنها به دنبال ایجاد مدینه‌ای فاضله بودند، اما در واقع آرمان‌شهر آنها جایی بود که این مردمان بیچاره طعم تلخ گرسنگی را چشیده و تا زمان مرگ مشغول انجام کارهای سخت بودند. آنها یک مجموعه ساختمان در خیابان ۱۰۳ را که پیش‌تر متعلق به یک دبیرستان بود، به اشغال خود درآورده و آن را مبدل به یک زندان مخوف کردند. جایی که با جنایات و شکنجه‌هایش، شهرتی بسیار بد از خود بر جای گذاشته است. این مکان که اکنون با اسم «S-21» شناخته می‌شود، تبدیل به یک مرکز شکنجه و دفتر اصلی بازجویی و بازپرسی از زندانیان شد. در ژانویه سال ۱۹۷۹، بین ۱۴ تا ۲۰ هزار قربانی به این قتل‌گاه آورده شدند که تقریبا سرانجام همگی آنها مرگ بود.

موزه نسل کشی تول اسلنگ در کامبوج

در طول دوران حکومت خمرهای سرخ، روز به روز بر تعداد زندانیان این زندان امنیتی افزوده شد؛ به طوری که نمی‌توان برآوردی دقیق از تعداد واقعی زندانیان نگهداری شده در این مکان ارائه کرد. اما معمولا در یک زمان مشخص بین هزار تا هزار و پانصد زندانی در این محل نگهداری می‌شدند. زندانیان بیچاره‌ای که به بدترین شکل ممکن مورد شکنجه قرار گرفته و ناگزیر نام اعضای خانواده، دوستان و بستگان نزدیک خود را به عنوان افراد مظنون برای مقامات افشا می‌کردند و بدین ترتیب دوباره این زندان شاهد ورود دستگیر شدگان جدیدی بود که اغلب زیر شکنجه جان می‌باختند. در نخستین ماه‌های تأسیس این زندان، اکثر زندانیان را اعضای دولت سابق تشکیل می‌داد، افرادی همچون سربازان، مأموران دولت و حتی پزشکان، معلمان، دانش‌آموزان، کارگران کارخانه، راهبان و مهندسان. اما بعدا و با تغییر خطی مشی این رژیم دیگر همه در مظان اتهام بوده و هیچ حاشیه‌ی امنی برای کسی وجود نداشت. کافی بود یک زندانی برای خلاصی از فشار شکنجه نامی را برملا کند، فرد مظنون فارغ از درست و غلط بودن این ادعا، سر از زندان درآورده و در نهایت کشته می‌شد.

موزه نسل کشی تول اسلنگ در کامبوج

پس از مدتی رفته رفته زندانیان نیز تغییر کردند، اکنون مقامات بلند پایه‌ی حزب کمونیست همچون «خوی تون» (Khoy Thoun)، «ورن وت» (Vorn Vet) و «هو نیم» (Hu Nim) هم سر از تول اسلنگ درآوردند. اگر چه اتهام اغلب آنها جاسوسی برای دشمن بود، اما به نظر می‌آید که تغییر نگاه و رویکرد رهبر خمرها یعنی «پول پات» در این مسئله بی‌تأثیر نبوده است. خانواده‌ی زندانیان نیز اغلب دستگیر می‌شدند و بعدا در مرکز «چئونگ ایک» (Choeung Ek) در بیرون شهر اعدام می‌شدند.

شاید در ابتدا زندانیان به نوعی تهدیدی برای این جریان به شمار می‌رفتند اما بعد از یک سلسه عملیات پاک‌سازی گسترده، اعضای خمرهای سرخ نیز آرام آرام به یک قربانی مبدل شدند. آنها از آن وقار اولیه فاصله گرفته و به سمت وحشیگری و قساوت پیش رفتند و کاملا مستبدانه رفتار می‌کردند و تمامی این مسائل در حالی رخ می‌داد که آنها خود را یک میهن‌پرست واقعی تصور می‌کردند. زمانی که این بینش کذب در میان آنها رواج پیدا کرد و سیستم را در برگرفت، شعارها نیز تغییر کرد. اکنون آنها باور داشتند که بهتر است ده انسان بی‌گناه کشته شوند، اما اجازه داده نشود که حتی یک دشمن از مهلکه جان سالم به در برد.

زندان تول اسلنگ

به همین خاطر همه‌ی زندانیان مورد بازجویی قرار گرفته و اکثر آنها به شدیدترین شکل ممکن مورد شکنجه و آزار قرار می‌گرفتند. البته زیر همین شکنجه‌ها حتی افراد بی‌گناه هم دوام نیاورده و هر چیزی را که شکنجه‌گر از آنها می‌خواست اعتراف می‌کردند و اگر از هویت یا محل اختفای کسی مطلع بودند به راحتی اطلاعات خود را در اختیار مأموران قرار می‌دادند. چه اتهام فرد واقعی بود و چه جعلی، فرقی نداشت، برای فرار از این درد و مصیبت بهترین راه همکاری تمام و کمال بود و شاید به همین خاطر است که شکنجه اصولا راهکاری منطقی برای دست‌یابی به حقیقت نیست، چرا که می‌توان حقایق مد نظر خود را به راحتی از دهان متهم بیرون کشید.

موزه نسل کشی تول اسلنگ در کامبوج

اما روایت حضور در این زندان چگونه بود؟ به محض ورود از همه زندانیان عکس گرفته و جزئیات زندگی همه آنها به دقت ثبت و ضبط می‌شد، جزئیاتی کامل از دوران کودکی تا زمان دستگیری. سپس آنها باید لباس‌های خود را از تن در آورده و تمام چیزهای همراه خود را به مأموران تحویل می‌دادند. سپس زندانیان به سلول‌های‌شان منتقل می‌شدند، فضاهای کوچک که آنها را یا به دیوار یا به کف سیمانی آن زنجیر می‌کردند. البته سلول‌های بزرگ‌تری هم بود که از سیستم قفل و بست‌های آهنی برای نگهداری زندانیان استفاده می‌کرد، در نهایت همه آنها اغلب روی زمین می‌خوابیدند، بدون هیچ ملحفه یا زیرانداز و البته در معرض هجوم حشرات، از سوی دیگر از هر گونه هم‌صحبتی با یکدیگر منع شده بودند.

موزه نسل کشی تول اسلنگ در کامبوج

روز زندان از ساعت ۴:۵ صبح آغاز شده و زندانیان به خط می‌شدند. نگهبان همه آنها را چک می‌کرد که آیا کسی چیزی را پنهان کرده یا اقدام به خودکشی کرده است. در طول سال‌های فعالیت، چندین زندانی به میل خود از این همه درد و رنج رهایی پیدا کرده بودند و به همین خاطر، نگهبانان به دقت همه کس و همه چیز را تحت نظر داشتند. جیره‌ی غذایی زندان بسیار محدود بود، تنها چند قاشق کوچک برنج و مقداری سوپ آبکی که دو بار در روز به هر زندانی داده می‌شد. نوشیدن آب بدون کسب اجازه از زندانبانان مجازاتی شدید در پی داشت. هر چهار روز یک بار زندانیان را می‌شستند.

موزه نسل کشی تول اسلنگ در کامبوج

سرپیچی از دستورات مجازاتی سنگین داشت و هر نافرمانی به بدترین شکل ممکن پاسخ داده می‌شد، زندانیان تقریبا هر کاری را باید با نظارت کامل یکی از زندانبانان انجام می‌دادند. حتی گاهی زندانیان را وادار به خوردن یا نوشیدن چیزهای بسیار ناخوشایندی می‌کردند، به همین خاطر بیماری‌های پوستی، شپش، انگل و کرم‌های حلقوی آفتی بود که زندگی زندانیان را به مراتب سخت‌تر هم کرده بود. کارمندان بخش درمان آموزش ندیده و ناوارد بودند و اغلب اوقات هم تنها به زندانیان زخمی از شکنجه رسیدگی می‌کردند. حین انتقال از سلول به اتاق بازجویی صورت زندانی پوشیده می‌شد و اجازه هیچ مکالمه‌ای حتی با نگهبان وجود نداشت. زندانیان به صورت گروه گروه نگهداری می‌شدند و هر گروه از زندانیان هم اجازه برقراری ارتباط با گروه دیگر را نداشت.

موزه نسل کشی تول اسلنگ در کامبوج

اغلب زندانیان برای دو تا سه ماه در این زندان نگهداری می‌شدند. اگرچه مقامات بلند پایه اغلب مدت بیشتری را در این زندان سپری می‌کردند. بعد از گذشت دو تا سه روز از ورود به زندان، زندانی را برای بازجویی به اتاق‌های مخصوص می‌بردند، سیستم شکنجه زندان تول اسنلگ به گونه‌ای طراحی شده بود تا زندانی به هر چیزی اعتراف کند. از شوک الکتریکی گرفته تا داغ زدن، آویزان کردن و استفاده از انواع ابزار و ادوات مخصوص شکنجه که در باور هیچ انسانی نمی‌گنجد. بعضی از زندانیان را عمدا با چاقو مجروح کرده یا با استفاده از کیسه‌های پلاستیکی شکنجه می‌دادند. در این میان روش‌های دیگری هم بود؛ از جمله کشیدن ناخن و ریختن الکل روی جای زخم یا نگهداشتن سر زندانی زیر آب. گفته می‌شود که در حدود صد نفر تنها با خونریزی تا حد مرگ جان خود را از دست دادند. حتی بعضی از زندانیان به عنوان نمونه آزمایشگاهی مورد استفاده قرار می‌گرفتند. بدین صورت که بدن آنها را شکافته و اندام‌های داخلی را از آن خارج می‌کردند، آن هم بدون استفاده از داروی بیهوشی. از سوی دیگر گاهی با استفاده از لوله‌های درون وریدی خون زندانی را به طول کامل تخلیه می‌کردند تا بررسی کنند که فرد تحت این شرایط تا چه زمانی زنده می‌ماند.

موزه نسل کشی تول اسلنگ در کامبوج

موزه نسل کشی تول اسلنگ در کامبوج

در مجموعه تنها هفت نفر از این جهنم جان به در بردند، هر چند بعضی از منابع این تعداد را تنها شش نفر اعلام کرده‌اند و البته این زندانیان خوش شانس به خاطر وضعیت خاص یا استعدادهای خود این شانس را به دست آوردند. مثلا یکی از آنها در همان محل تولد رئیس زندان متولد شده بود و یکی دیگر به خاطر قدرت نقاشی خود این شانس دوباره را به دست آورد.

یکی از این بازماندگان «ون نات» (Vann Nath) نام دارد که در قالب دو کتاب تجربیات خود را در این زندان به تصویر کشیده است. البته این دو کتاب از نظر تارخی نیز حائز اهمیت هستند، چرا که به بهترین شکل ممکن آنچه را که واقعا در این مکان به وقوع پیوسته است را پیش چشم خواننده به تصویر می‌کشند. تجربیاتی که شما انتظار دارید تلخ و گزنده و ناخوشایند باشند، اما در عین حال برگ برگ این کتاب با جادویی خاص و درخشان، خواننده را تحت تأثیر خود قرار داده و شخصیت‌هایش با وقار خود، احساسات او را برمی‌انگیزانند. به طوری که حتی شاید فکر انتقام گرفتن بابت این هم ظلم و ستم و قساوت هم به فکر کسی خطور نکند.

موزه نسل کشی تول اسلنگ در کامبوج

 این کتاب در کیوسک‌های ورودی این مکان به بازدیدکنندگان پیشنهاد می‌شود. ون نات همچنین دست به کار شده و با هنر نقاشی، گوشه‌ای از زندگی سراسر رنج زندانیان و نیز صحنه‌های شکنجه شدن آنها را به تصویر کشیده است که این آثار هنوز هم در این مکان قابل مشاهده هستند.

زندان تول اسلنگ

زندان تول اسلنگ

رئیس بدنام این زندان «کاینگ گوگ ایو» (Kiang Kek Iev) نام داشت که از او با نام «رفیق داچ» (Comrade Duch) نام برده می‌شود. او در سال ۱۹۹۹ دستگیر شده و یکی از معدود مقامات بلند پایه خمرهای سرخ بود که سرانجام به دادگاه آورده شد. در نهایت او به دلیل جنایت‌های خود به ۳۵ سال حبس محکوم شد!

سرانجام در سال ۱۹۷۹ این زندان با هجوم ارتش ویتنامی‌ها آزاد شد. در سال ۱۹۸۰ زندان مجددا توسط دولت افتتاح شد، اما این بار به عنوان یک موزه تاریخی و یادبود جنایات رژیم خمرهای سرخ، پذیرای گردشگران و بازدیدکنندگانی از اقصی نقاط جهان بود.

زندان تول اسلنگ

زندان تول اسلنگ

به هر روی هنوز هم در گوشه و کنار این زندان، خاطرات تلخ بسیاری نهفته است. داستان سراسر غم و درد و اندوه زنان، مردان و حتی کودکانی کم سن و سال که تنها جرم‌شان زندگی در میان انسان‌هایی خودبزرگ‌بین و قسی القلب بود.

نظر شما در مورد این زندان چیست؟

مطالب مرتبط:

منبع dark-tourism

دیدگاه