برخی تصور دارند که گردشگری تنها به موزه و کاخ و بازدید از بناهای تاریخی و فرهنگی مربوط به صدها و یا قرنهای پیش بازمیگردد یا باید به سمت ساحل و فعالیتهای دریایی و آبی رفت. درحالیکه، مفهوم گردشگری در دنیای امروز،بسیار فراتر از تعریف و درکی است که چند دهه پیش از صنعت گردشگری میرفت. گردشگری سلامت و اکوتوریسم، مقولات جدیدی هستند که در عرصه گردشگری به آنها پرداخته میشود و سالانه صدها میلیارد دلار در این حوزه سرمایهگذاری و گردش مالی انجام میشود. با
همراه باشید تا با اکوتوریسم روستایی آشنا شوید.
اکو توریسم، یکی از مهمترین مقولات در دنیای گردشگری است که در کشور ما نیز به دلیل قابلیتها و بسترهای جغرافیایی متنوع و ارزشمند، درصورتیکه بهای کافی به آن داده شود، درآمدی بالاتر از درآمد نفت برای کشور به ارمغان خواهد آورد. اکوتوریسم شاخهای از توریسم (گردشگری) است اما مشخص کردن مرز آن با توریسم به علت عدم تعریف دقیق آسان به نظر نمیآید. برای رسیدن به اکوتوریسم موفق باید از رهگذر توسعهی پایدار عبور کرد. دستیابی به توسعه پایدار در گرو توجه به ارکان اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی در یک جامعه است و گردشگری بهعنوان فعالیتی اثرگذار بر تمامی ارکان توسعه، بیش از گذشته نیازمند مطالعه است. وقتی صحبت از اکو توریسم میشود، ناخودآگاه به فکر اقامت در خانههایی میافتیم که خانه ما نیست اما درواقع باید خانه دوم از آن نام برد. چراکه گردشگران در اکوتوریسم روستایی، وارد هتلهای ۵ ستاره نمیشوند و باید در خانه روستاییان اقامت کنند؛ بنابراین، بسیار اهمیت دارد که گردشگران، مسائل زیستمحیطی و توسعه پایدار را رعایت کنند. ازآنجاکه گردشگری با محیط طبیعی و فعالیتهای اقتصادی- اجتماعی رابطه متقابل دارد و میتواند آثار و پیامدهای مثبت و یا منفی در این زمینهها داشته باشد. در یک کلام، بررسی نقش گردشگری خانههای دوم در توسعه روستایی و نیز اثرات و پیامدهای گسترش گردشگری آنها در ابعاد زیستمحیطی، اقتصادی، اجتماعی پرداخته و راهکارهای توسعه پایدار گردشگری روستایی باید موردتوجه محافل علمی و اجرایی کشور در عرصه گردشگری و توسعه پایدار قرار بگیرد.
به خانه دوم خوش آمدید
خانه دوم یا second homes ، درواقع همان خانه شما است که مالکیت آن با شما نیست اما باید همان رفتاری را با آن داشته باشید که با خانه خود دارید. علت آن است که اهمیت این خانه و ظرفیتهایش، بسیار بالاست و نمیتوانید نسبت به وضعیت آن بیانگیزه و بیتوجه باشید. تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جهان طی سدههای اخیر بهویژه درزمینه افزایش جمعیت، گسترش شهرنشینی، توسعه راههای ارتباطی و وسایل حملونقل، افزایش اوقات فراغت و بهبود رفاه اجتماعی، منجر به توسعه گردشگری در نواحی روستایی یا گردشگری روستایی شد. البته گردشگری روستایی بهعنوان یک فعالیت اجتماعی در نیمه قرن ۱۸ در انگلستان و اروپا ظاهر شد. قبل از آن نیز نواحی روستایی مورداستفاده فعالیتهای تفریحی قرار گرفت، اما محدود به اشراف، درباریان و اقشار خاص بود. برخی از فعالیتهای گردشگری روستایی همراه با اقامت و بیتوته در نواحی روستایی هستند و این حضور، عمدتا بهصورت اقامت در چادر، واگنهای مسافرتی، خانههای دوم، منازل خصوصی کرایهای، مهمانسرا و هتلها در نواحی روستایی است. اقامت در خانههای دوم رایجترین شکل فعالیت در گردشگری روستایی است و به همین دلیل شکلگیری و گسترش خانههای دوم امروزه بهعنوان مهمترین پیامد در توسعه گردشگری در نواحی روستایی است. توسعه توریسم روستایی بهطور سازمانیافته از اواخر قرن نوزدهم و از اروپا آغاز شد. به نظر میرسد گردشگری روستایی از نواحی کوهستانی آلمان یا قلمروهای ساحلی فرانسه سرچشمه گرفته باشد.
گردشگری خانههای دوم یکی از الگوهای گسترش گردشگری بهویژه در نواحی روستایی و کوهستانی است که از طریق گسترش مالکیت خانههای دوم (خانههای ییلاقی یا خانههای تعطیلات) حاصل میشود. علیرغم سابقه نسبتا زیاد شکلگیری خانههای دوم در نواحی روستایی، گردشگری خانههای دوم اخیرا تجدید حیاتی را تجربه میکند که اغلب با توجه به الگوهای جدید تولید و مصرف اقتصادی قابل تشریح است. این روند همچنین بهعنوان واکنشی در برابر بحران روستایی حاصل از تجدید ساختار کشاورزی در حال گسترش است. در برخی کشورها، مالکیت خانههای دوم بهعنوان بخش اجتنابناپذیر زندگی جدید در نظر گرفته شده و به همین دلیل اکثر مقصدهای روستایی را گردشگری داخلی تشکیل میدهند. ازآنجاکه گردشگری با محیط طبیعی و فعالیتهای اقتصادی- اجتماعی رابطه متقابل دارد، میتواند آثار و پیامدهای مثبت و یا منفی در این زمینهها داشته باشد. به همین دلیل شناخت آثار و پیامدهای گردشگری در مرحله اول و مدیریت این اثرات در مرحله دوم، میتواند پیامدهای مثبت گردشگری برای نواحی روستایی را به حداکثر ممکن و پیامدهای منفی آن را به حداقل ممکن کاهش دهد. در مورد خانههای دوم تعریف واحدی وجود ندارد؛ در فرهنگ جغرافیای انسانی در این مورد چنین آمده است: خانههای دوم، خانههایی هستند که بهوسیله خانوارهای ساکن در نقاط دیگر خریداری و یا به مدت طولانی اجاره میشوند. چنین خانههایی معمولا در نواحی روستایی قرار داشته و برای مقاصد تفریحی استفاده میشوند، دارای اسامی خانههای آخر هفته و خانههای تعطیلات نیز هستند. موسسه ابداعات اجتماعی در آمریکا هم خانههای دوم را بدینصورت تعریف میکند: خانههای، دوم خانههایی هستند که کمتر از ۹۱ روز در هرسال تقویمی اشغال میشوند. بههرحال میتوان گفت خانههای دوم یا تعطیلات، مساکنی هستند که در نواحی مختلف ازجمله نواحی روستایی توسط ساکنان شهرها معمولا ساخته و یا خریداری میشود و در روزهای معینی مانند روزهای تعطیلات و فصل تابستان عمدتا با هدف فراغت و تفریح مورداستفاده قرار میگیرند.
توسعه روستایی و ارتباط با توسعه پایدار
برداشت مشترک از مفهوم توسعه حاکی از این است که هدف اساسی، توسعه، رشد و تعالی همهجانبه جوامع انسانی است و ازاینرو شناخت و درک شرایط و مقتضیات جوامع انسانی و نیازها و تقاضاهای آنان در ابعاد مادی و معنوی ازجمله اقدامات اساسی در مسیر پیشرفت و توسعه تلقی میشود. ازآنجاکه روستاها و مردم ساکن در آنها دارای شرایط، امکانات و مسائل خاص خود هستند، بنابراین توسعه روستایی ضرورت و توجیه پیدا میکند. در تعریف توسعه روستایی آمده است؛ فرایند همهجانبه و پایداری است که در چارچوب آن تواناییهای اجتماعات روستایی در رفع نیازهای مادی و معنوی و کنترل مؤثر بر نیروهای شکلدهنده نظام سکونت محلی (اکولوژیکی، اجتماعی، اقتصادی و نهادی) رشد و تعالی مییابند.در حوزه توسعه روستایی، یکی از محرکها میتواند گردشگری روستایی باشد که خوشبختانه در ایران ظرف سالهای اخیر با همکاری نهادهای مربوطه توسعه یافته است. روستاهایی مانند کن و کندوان و نراق و حتی روستاهای نزدیک به کویر مرکزی ایران، در یک دهه اخیر با استقبال تیمهای گردشگری حرفهای داخلی و بینالمللی مواجه شده است. گردشگری روستایی دارای اشکال متعددی است به همین دلیل ارائه تعریف جامع و دقیق از آن دشوار است. در حقیقت توریسم روستایی یکی از مفاهیم و اشکال توسعه پایدار است که در آن از منابع موجود در مناطق روستایی استفاده میشود. این گونه توسعه، کمترین تأثیر مخرب را دارد یا اصولا فاقد چنین تأثیراتی است و از رهگذر ارتقای سطح بهرهوری در مناطق روستایی، ایجاد اشتغال، اصلاح توزیع درآمد، فقط محیط روستا و فرهنگی بومی، جلب مشارکت مردم محلی و ارائه شیوههای مناسب برای منطبق ساختن باورها و ارزشهای سنتی با شرایط امروزی منافع روزافزون را نصیب مناطق روستایی میسازد.
گردشگری روستایی و خانههای دوم
بهطورکلی پدیده خانههای دوم را میتوان متأثر از عواملی دانست که سبب توسعه گردشگری روستایی میشوند. رشد و گسترش این پدیده در مناطق روستایی عمدتاً بعد از جنگ جهانی دوم و تحت تأثیر افزایش درآمد و توان مالی، لزوم بهرهگیری از اوقات فراغت و تسهیل در جابجایی به دلیل بهبود شبکه حملونقل بوده است، سابقه شکلگیری این پدیده در ایران از قدمت بیشتری برخوردار بوده و مشخصاً به دوران قاجار باز میگردد و حتی برخی از روستاهای شمال کشور از گذشتههای بسیار دور با این پدیده مأنوس بودهاند، از طرف دیگر «رویآوری به برپایی و ساخت یک سکونتگاه دوم در نقاط روستایی را میتوان بهعنوان انگیزههایی برای انجام سرمایهگذاری، عاملی برای ارضای نیاز و کسب حیثیت و وجهه اجتماعی و مکانی برای تدارک روزهای بازنشستگی دانست». در این رابطه، مهاجرت مردم روستایی به شهرها و بازگشت موقت آنها به روستاها برای فراغت و ملاقات اقوام و دوستان یا گذراندن تعطیلات در خانههایی که از طریق ارث به آنها تعلق گرفته، نقش مؤثری در گسترش خانههای دوم داشته است. علاوه بر این پدیده گریز از شهرنشینی و مهاجرت معکوس به نواحی روستایی که از اوایل دهه ۱۸۰۰ در جهان شروع شده، زمینهساز افزایش این خانهها در روستاها بوده است ضمن اینکه سهولت در مالکیت مسکن در نواحی روستایی نیز در این امر مؤثر است. شکلگیری و توسعه خانههای دوم در نواحی روستایی به شیوههای گوناگون انجام میگیرد؛ که تبدیل مساکن روستایی به خانههای دوم، ساخت خانههای دوم در زمینهای تملک شده خصوصی و توسعه این پدیده توسط شرکتهای ساختمانی از آن جملهاند. علاوه بر روش فوق، شیوه مشارکتی (خرید یک خانه بهطور مشترک و استفاده چرخشی از آن در طول سال) که عمدتاً در آمریکای شمالی رواج دارد، از روشهای نوین توسعه خانههای دوم است در کشور ما استفاده از مساکن روستایی بهعنوان خانههای دوم و تدارک زمین جهت ساخت مساکن فصلی بیشتر است؛ اما تقریباً تمامی نواحی توریست پذیر کشور شاهد شکلگیری و گسترش این پدیده در اراضی روستایی هستند. تقاضای روزافزون گردشگران خانه دوم و رونق فعالیتهای بورسبازی زمین و ویلا، در کنار ضعف بخش کشاورزی در فرآیند تولید، درآمدزایی و اشتغالزایی سبب عرضه سریع و گسترده اراضی زراعی، باغات از سوی جامعه محلی به تقاضای اغواکننده و میلیونی گردشگران خانه دوم شده است.
از طرف دیگر تنوع جغرافیایی باعث شده تا مطالعه اثرات این پدیده در قالب یک مدل مشترک کاری مشکل باشد. تغییر فرم، نقش و کارکرد روستاها از بدیهیترین آثار این پدیده است؛ گو اینکه پیامدهای زیستمحیطی ناشی از بارگذاری خارج از ظرفیت بر فضا نیز درنتیجه این پدیده قابلتوجه است. از جنبه دیگر مشکل تملک زمین، قوانین رسمی و ساختار عرفی حاکم بر تغییر کاربری اراضی، کاهش ظرفیتهای تولیدی بهویژه در بخش کشاورزی، برهم خوردن ساختار سنتی و ناهمگونی ساختوساز در نواحی روستایی ازجمله مهمترین دغدغهها و چالشهای این پدیده در نواحی روستایی است.
پراکندگی جغرافیایی و تحلیل مکانی خانههای دوم
گسترش اقامتگاههای ثانوی بهطور مداوم و در تمامی کشورها در حال انجام است و کشورهای دنیا با درجات متفاوت توسعه و برخورداری از شرایط توریستی مناسب، ازدیاد این پدیده را تجربه کردهاند. از اقامتگاههای مجلل در فلوریدا و کالیفرنیا در آمریکای شمالی تا فضاهای مسکونی موسوم به "داچا"ها در حوالی مسکو و حاشیه دریای سیاه گرفته تا کلبههای روستایی در آفریقای سیاه، همگی گواه روشنی از عمومیت یافتن این پدیده هستند. در سال ۱۹۷۰ حدود ۱۳۲۰۰۰۰ خانه دوم در فرانسه وجود داشت که این مقدار در سال ۱۹۸۲ به ۲۳۰۰۰۰۰ واحد رسید. از مقدار اخیر، حدود ۱۳۰۰۰۰۰ خانه دوم در نواحی روستایی قرار دارند. تلاشهای اولیه برای تحلیل و تبیین مکانی خانههای دوم، بیشتر با تأکید بر عوامل طبیعی انجام شده است. جاکوبز (۱۹۷۲) در مطالعات خود به این نتیجه رسید که توزیع خانههای دوم در شمال ولز تحت تأثیر قیمت املاک، درجه شهرنشینی، مهاجرفرستی، کیفیت اراضی کشاورزی و سهولت دسترسی به مراکز شهری قرار دارد. کیفیت محیط، اقلیم محلی، چشمانداز مناظر از جانب خانههای دوم و دسترسی به مناظر آبی (دریاچه، دریا، رودخانه) نیز اهمیت زیادی دارد. همچنین الگوی سکونت موجود، دسترسی به زمین و سیاستهای برنامهریزی نیز با نقش تعیینکننده در گسترش توزیع خانههای دوم مؤثر است. یکی دیگر از عوامل تعیینکننده در موقعیت مکانی خانههای دوم، فاصله بین سکونتگاه اصلی و خانه دوم است. بدین ترتیب که در فصل تابستان با تقویت حومهنشینی، از تراکم جمعیت در شهر مرکزی کاسته و در خانههای دوم افزوده میگردد. این وضع در فصل زمستان شکل معکوس به خود میگیرد.
اثرات گردشگری بر نواحی روستایی
با توجه به ماهیت فعالیت گردشگری و ارتباط و تعامل تنگاتنگ آن با فعالیتهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بالطبع اثرات آن میتواند بسیار متنوع و گسترده باشد و بهویژه بر محیط محلی و جوامع میزبان اثرات عمیقی برجای میگذارد. اثرات اجتماعی- فرهنگی گردشگری میتواند بهصورت مثبت و یا منفی باشد. در نقاطی که گردشگری در حال رشد است، اثرات فرهنگی- اجتماعی مثبت و مهم گردشگری در جوامع بومی عبارت است از خودکفایی و تقویت اقتصاد محلی، احترام بیشتر به جامعه محلی و فرهنگ آنها، سرمایهگذاری مجدد درآمد گردشگری در منابع فرهنگی، تقویت و تداوم سنتهای فرهنگی، افزایش میزان درک و مدارا بین فرهنگها بهویژه از طریق اجرای موسیقی، عرضه صنایع و هنرهای محلی، نوع زندگی بومی، مسکن و سایر تجربیات زندگی روستایی و اثرات منفی گردشگری بر جوامع محلی میتواند شامل محرومیت از برخی مزایای رفاهی برای جامعه میزبان، فشار تقاضا برای منابع کمیاب مانند آب آشامیدنی، وابستگی بیشازاندازه نواحی میزبان به گردشگری، رفتار نامناسب و عدم حساسیت فرهنگی گردشگران باشد. برنامهریزی برای گردشگری پایدار یکی از موضوعات موردبحث میان محققان و مجریان امر گردشگری است. بهطورکلی هدف از برنامهریزی و مدیریت گردشگری روستایی ایجاد توازن بین تقاضا و قابلیتهای آن است تا اینکه موجب کاهش تنش شود و بدون اینکه منابع روستا رو به کاهش نهند از روستا نهایت استفاده شود. باید گفت که : - همه مشاغل محلی گردشگری مستقیماً برای جوامع محلی سودمند نیستند، بهویژه زمانی که علاقهمندانی خارج از روستا در توسعه گردشگری فعالیت و رقابت میکنند؛ - توقع بازدیدکنندگان نواحی روستایی کمتر از گردشگران مکانهای شهری یا ساحلی نیست و بنابراین آنها هم تقاضای انواع گوناگون جاذبهها و امکانات باکیفیت مطلوب را دارند؛ - گردشگری میتواند راهحل مؤثری برای اصلاح و تجدید حیات نواحی روستایی باشد؛ - هریک از سیاستهای گردشگری باید با سیاستهای گستردهتر در این زمینه هماهنگ باشد؛ - میتوان از گردشگری بهعنوان یک کارگشا یا توجیهی برای بهبود خدمات عمومی، زیربنایی و حملونقل در نواحی روستایی استفاده کرد؛ و از نظر منطقهای مهمترین شکل توسعه گردشگری، الگویی است که بر پایه همکاری ناحیهای و بین منطقهای استوار باشد. گردشگری خانههای دوم نیز همانند دیگر الگوهای گردشگری روستایی میتواند اثرات متعددی بر نواحی روستایی داشته باشد. در برخی موارد این اثرات سودمند است. برای نمونه ممکن است مساکن قدیمی در روستاها بازسازی و یا تبدیل به مساکن جدید شوند که علاوه بر زیباسازی روستاها، برای مردم روستاها نیز زمینه اشتغال موقت و یا دائمی فراهم آورند. درآمد فروشگاههای محلی را بالا ببرند و تسهیلات دیگری فراهم نمایند. بااینحال گسترش خانههای دوم میتواند اثرات منفی بر نواحی روستایی داشته باشد. گسترش خانههای دوم میتواند با برهم زدن زیبایی بصری روستاها و تخریب پوشش گیاهی، به محیط روستاها آسیب برساند. در گسترش خانههای دوم در نواحی روستایی به زیبایی و توازن آنها توجه کمی شده است . البته اثرات اجتماعی مالکیت خانههای دوم باید بیشتر موردتوجه قرار گیرد؛ بهویژه اینکه: - گسترش خانههای دوم امکان ساخت مسکن برای مردم محلی را کاهش میدهد. این مورد در مناطقی که سیاستهای برنامهریزی ساخت مساکن جدید را محدود میکند، بیشتر مشاهده میشود؛ - افزایش تقاضای خرید خانههای دوم در نواحی روستایی قیمت این خانهها را به حدی بالا میبرد که مردم محلی توان خرید مسکن را ندارند؛ - جوانان به دلیل مشکلات سکونت در جوامع محلی، به شهرها مهاجرت میکنند و بدین ترتیب ساختار اجتماعی جوامع روستایی برهم میخورد؛ و هجوم ثروتمندان غیر روستایی به نواحی روستایی میتواند سبب خشم افراد محلی شود و فرهنگ آنها را کمرنگ کند؛ اگرچه بسیاری از مطالعات نشان داده است که صاحبان خانههای دوم سعی میکنند خود را با جوامع محلی وقف دهند. بنابراین یکی از مسائلی که برنامه ریزان گردشگری روستایی با آن مواجهاند، برقراری توازن بین تقاضای ساکنان ثروتمند شهری برای خرید یا ساخت خانههای دوم در نواحی روستایی با نیازهای جوامع محلی در زمینه تأمین مسکن است. چند نکته در توسعه پایدار گردشگری روستایی توسعه پایدار گردشگری، توسعهای است که در آن توازن و تعادل، حفظ ارزشها و کیفیت اخلاقیات و اصول اقتصادی و نیز مزیتهای اقتصادی همه به همراه هم دیده شده و کوشش میشود تا توسعهای متعالی و متعادل و همهجانبه جایگزین توسعه صرفا اقتصادی گردد. در این دیدگاه توسعه گردشگری با استفاده از منابع موجود بهگونهای است که ضمن پاسخ دادن به نیازهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ضوابط قانونی جامعه و انتظارات گردشگران بتوان وحدت و یکپارچگی، هویت فرهنگی، سلامت محیطزیست، تعادل اقتصادی و رفاه مردم محلی را تأمین کرد. بنابراین توسعه گردشگری در نواحی روستایی ازیکطرف میتواند نقش مهمی در متنوع سازی اقتصاد جوامع روستایی داشته و فراهمکننده بستر و زمینهساز توسعه پایدار روستایی باشد و از طرف دیگر وسیلهای برای تحریک رشد اقتصاد ملی (از طریق غلبه بر انگارههای توسعهنیافتگی و بهبود استانداردهای زندگی مردم محلی) بهحساب آید. بههرحال اگر گردشگری روستایی و مالکیت خانههای دوم به نحوی مناسب برنامهریزی و مدیریت شود، میتواند خالق یا محرک یک فرآیند توسعهیافته برای حصول به پایداری توسعه در نواحی روستایی و نیز پایداری جوامع محلی در کلیه زیرشاخههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و خود صنعت گردشگری باشد. در برخی از کشورها، گردشگری روستایی از طریق مالکیت (و نه اجاره) خانههای دوم، ابزاری برای توسعه پایدار نواحی روستایی بوده است. با توجه به دیدگاهها و نظریات مختلف در زمینه گردشگری روستایی میتوان ابراز داشت که گردشگری روستایی از یکسو با فراهم آوردن فرصتهای جدید برای بسیاری از روستاها بهعنوان وسیلهای است که به جوامع روستایی حیات دوباره میدهد و موجب توسعه این نواحی میشود و این سکونتگاهها را پابرجا نگه میدارد و از سوی دیگر توسعه بدون برنامهریزی آن سبب آسیبهای اجتماعی و زیستمحیطی در سکونتگاههای روستایی میشود. البته اینکه کدامیک از الگوهای گردشگری روستایی مالکیت خانههای دوم، اجاره خانههای دوم، اقامت در مراکز اقامتی روستایی و ... نقش بیشتری میتواند در توسعه پایدار نواحی روستایی داشته باشد، بستگی به امکانات و شرایط محلی و نیز چگونگی برنامهریزی و مدیریت گردشگری در هر ناحیه دارد. خانههای دوم از آثار و پیامدهای گردشگری در نظام کالبدی و بافت سکونتگاهی روستاهایی است که پذیرای گردشگران و ماندگاری موقت آنها برای بهرهگیری از چشماندازها و شرایط مطلوب روستاها هستند. در کشورمان و در نواحی کوهستانی شمال کشور، اگرچه نفوذ و گسترش پدیده خانههای دوم بسیار قدیم است، ولی در دهه اخیر تحت تأثیر بهبود شبکههای ارتباطی و شناساندن توانمندیهای این مناطق و در کنار آن اشباع محدودههای جلگهای و ساحلی، روند گسترش آن سرعت زیادی داشته است. همانطوری که گفته شد اگر گردشگری روستایی و مالکیت خانههای دوم به نحوی مناسب برنامهریزی و مدیریت شود، میتواند خالق یا محرک یک فرآیند توسعهیافته برای حصول به پایداری توسعه در نواحی روستایی و نیز پایداری جوامع محلی در کلیه زیرشاخههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و خود صنعت گردشگری باشد. گردشگری روستایی بخشی از بازار گردشگری و منبعی برای اشتغال و درآمد بوده و میتوان آن را ابزار مهمی برای توسعه اقتصادی- اجتماعی و اکولوژیکی جوامع محلی قلمداد کرد. بهمنظور از بین بردن اثرات منفی حاصل از گردشگری خانههای دوم در نواحی روستایی نیز لازم است برنامه ریزان گردشگری روستایی با استفاده از راهکارهایی در جهت برقراری توازن بین تقاضای ساکنان ثروتمند شهری برای خرید یا ساخت خانههای دوم در نواحی روستایی با نیازهای جوامع محلی در زمینه تأمین مسکن گام بردارند و از نابودی بافت قدیمی و کالبدی روستاها و محیطزیست زیبا و بکر این نواحی جلوگیری کنند و زمینههای اشتغال روستایی را از طریق کارآفرینی برای ساکنان محلی فراهم آورند تا به اقتصاد مردم محلی نیز کمک نمایند. امیدواریم با خانههای دوم بیشتر از قبل آشتی کنیم و شاهد آلودگی کمتر و تخریب کمتر بافت روستایی ایران در عرصه گردشگری پایدار باشیم. تهیه شده در
کجارو
دیدگاه