بنت و پِر (Bente and Per) زوج جهانگرد اهل نروژ هستند که در شهر فردریکستاد زندگی میکنند. این زوج به کشورهای مختلفی در قارههای آسیا، اروپا، اقیانوسیه و آفریقا سفر کردهاند و داستان سفرهایشان را در وبسایت خود منتشر میکنند. هدف آنها از این کار، انتقال لذت سفر به دیگران است. بنت و پر میخواهند با این کار، مردم را به سفرکردن تشویق کنند. ساعت ۲۲:۱۵ روزهای زوج میتوانید داستان سفر این زوج جهانگرد را در کجارو بخوانید:
در سال ۲۰۰۴ من برای تدریس در کنوانسیون سالانهی «Quilt» به اوکلند در نیوزیلند دعوت شدم. این کنوانسیون دقیقا بعد از سال نو برگزار میشد و بههمین دلیل بلیط هواپیماها بسیار گران بود. بعد از بررسی کردن قیمت تمامی ایرلاینها، فهمیدم که خطوط هوایی «بریتیش» ارزانترین قیمت بلیط هواپیما را به نیوزیلند در این فصل دارد. پس از آن ما شروع به برنامه ریزی کردیم. مدت زمان سفر ۵ هفته بود و ما باید ۳ هفتهی آن را در نیوزیلند میگذراندیم که این ۳ هفته نیز به اقامت در جزایر جنوبی و شمالی آن تقسیم میشد. ما یک هفته قبل، و یک هفته بعد از سفر نیوزیلند، وقت داشتیم. بهسرعت تصمیم گرفتیم که به ویتنام، «هوشی مین» (که قبلا «سایگون» نامیده میشد) و پادشاهی «تونگا» (بهعنوان آخرین سفر) در اقیانوس آرام برویم.
ما هر دو به نسلی تعلق داریم که با جنگ ویتنام بزرگ شده است. علیرغم اینکه این کشور در آن سوی جهان قرار داشت، این جنگ بخشی از تربیت و دوران رشد ما بود. ما با اخبار جنگ بمباران میشدیم و بعدها هم پناهندگان ویتنامی زیادی را دیدیم؛ مخصوصا تمرکز بر قایق پناهندگانی بود که توسط کشتیهای نروژی نجات یافته بودند. بسیاری از این پناهندگان بعدها به نروژ آمدند. داستانهای دلخراش آنها بسیار عمیق و تاثیرگذار بود. این کشور از ما خیلی دور بود و ما اطلاعات زیادی دربارهی آن داشتیم اما هنوز هم چیزهای زیادی بودند که دربارهی آن نمیدانستیم. تاریخ ویتنام و معماری شهر هوشی مین از فرانسه تاثیر پذیرفته است. ما همیشه عاشق غذاهای ویتنامی بودیم و با این پیش زمینه و تصوراتمان از ویتنام، با هواپیمایی از لندن و سپس بانکوک در اواخر شب ۲۱ دسامبر ۲۰۰۴ وارد هوشی مین شدیم. پرواز ما در مجموع ۲۲ ساعت طول کشید!
در آن روز دمای هوا ۲۵ درجهی سانتیگراد بود و فرهنگ ترافیک در مرکز شهر بسیار خاص بود! در خیابانهای شلوغ هزاران هزار موتور گازی وجود داشت که هر کدام از موتورسواران هم ۲ یا ۳ نفر بر ترک خود سوار کرده بودند. بیشترین تعدادی که روی یک موتور دیدم، یک خانوادهی ۵ نفری بودند! ما در هتل «پالاس» اقامت داشتیم که در وسط خیابان اصلی شهر قرار داشت. قدمت این هتل شاید بیشتر از عصر فرانسه در تاریخ این کشور بود. هتل متعلق به دولت بود و دولت آن را در حد استاندارد و مطلوب مدیریت میکرد. میتوان گفت صبحانههای این هتل معرکه بود!
شب اول ما به میان خیابانهای شلوغ پر از موتور گازی، مردم و جشن رفتیم. ما بهدنبال غذا بودیم و اینجا میتوانی در جایجای شهر رستوران و غذا پیدا کنی. در هر پیادهرو مطبخ کوچکی بود که میتوانستی روی صندلیهای کوچک، رنگارنگ و پلاستیکی آن بنشینی و از خوردن غذاهای خانگی که درست همین لحظه پخت میشدند، لذت ببری. غذاهای آنجا واقعا عالی بودند. ما غذاهای خوشمزهای مثل «spring rolles» (که از غذاهای بسیار خوشمزهی شرق آسیا است)، کباب فیله، گوشت گاو، میگو، ماهی مرکب و کوفته خوردیم که طعم بسیار لذیذی داشتند.
«پر» روز بعد ساعت ۵ و نیم بیدار شد و صبح را با پیادهروی در اطراف هتل شروع کرد. همیشه در خیابانهای این شهر کسی هست که به شما چیزی تعارف کند اما هیچ چیز در آن موقع از روز، دلچسبتر از نوشیدن یک فنجان قهوه برای «پر» نبود. سپس ما باهم در خیابانها قدم زدیم و از زندگی خیابانی عجیب آنها لذت بردیم. ما در بازار ناهار خوردیم و به این توافق رسیدیم که اگر از این غذا جان سالم بهدر ببریم، بعد از آن از هر چیز دیگری جان سالم بهدر خواهیم برد و زنده خواهیم ماند! جایی که ما در آن غذا خوردیم عجیب اما مطلوب بود. غذایی که «پر» خورد، چیزی شبیه کرم بود که از یک تنهی چوبی بیرون آمده بودند! «پر» گفت که مزهاش شبیه طعم مرغ است. من کمی محتاطتر بودم و از آن غذا امتحان نکردم!
نمیشود به ویتنام سفر کنی و رودخانهی فوق العاده زیبای «دلتا مکونگ» را نبینی. این رودخانه یکی از بزرگترین رودخانههای جهان است. مکونگ دقیقا از تبت سرچشمه میگیرد و از چین، میانمار، تایلند، لائوس و کامبوج عبور کرده و به ویتنام میرسد و به دریای جنوب چین میریزد. ما از طریق یکی از دفاتر گردشگری که نزدیک هتل قرار داشت، یک سفر با قایق چوبی به رودخانهی مکونگ ترتیب دادیم و از روستاهای نزدیک رودخانه نیز بازدید کردیم. کل این گردش ما ۱۰۰ دلار هزینه داشت که شامل هزینهی حمل و نقل و ناهار بسیار خوشمزهای بود که به همراه دو راهنما و یک راننده خوردیم که در این سفر ما را همراهی میکردند. در بخش اول این سفر به شهر کوچکی به نام «مای تو» رفتیم که در جنوب شرقی هوشی مین قرار داشت. آنجا بود که ما سوار قایق شدیم و به همراه کشتیهای دیگر، قایقهای ماهیگیری، بارج، خانههای قایقی و انواع دیگر قایق همراه شدیم.
اولین توقف ما در جزیرهی «ترتل» بود که برای بازدید از صنایع دستی و شنیدن موسیقی محلی رفتیم. سپس به یک مزرعهی عسل در بخش «بن ترو» رفتیم و شاهد تولید محصولات عسل مانند شیرینی و کیک بودیم. سپس دوباره سوار قایق شدیم و در آرامشی لذتبخش، از دیدن رودخانههای کوچک و کانالهای آب بیشمار در دلتا مکونگ لذت بردیم.
آثار جنگ در شهر هوشی مین زیاد مشهود نبود اما لازم نیست برای این که بفهمید ویتنام در طول جنگ در چه وضعیتی بود، جای دوری بروید. در شمال این شهر یک شهر زیرزمینی به نام «سوچی» وجود دارد. «ویت کنگ» سیستم کاملی از تونلهای زیرزمینی را در این منطقه حفر کرده بود که تقریبا این شهر زیرزمینی نزدیک پایگاه نظامی آمریکاییها قرار داشت. این منطقه بهشدت بمباران میشد اما آنها گودالهای خود را عمیق و عمیقتر حفر میکردند. در این شهر یک مرکز اطلاعات وجود دارد که در آن میتوانید فیلمی از جنگ را نیز مشاهده کنید. در این منطقه تورهایی هم وجود دارد که سینه خیز رفتن در این تونلها بخشی از برنامهی آنها است. اینجا بهزودی متوجه میشوید که چاقی یا ترس از مکانهای بسته چندان هم فایده ندارد! امروزه در بیشتر این منطقه درخت كائوچوی پارا کاشتهاند.
حقایقی که باید در این سفر بدانید:
- شهر هوشی مین که قبلا «سایگون» نام داشت، بزرگترین شهر ویتنام است که بیشتر از ۵ میلیون نفر جمعیت دارد. جمعیت هوشی مین با مناطقی که در حوزهی استحفاظی این شهر قرار دارند، حدود ۹ میلیون نفر میشود! این شهر در جنوب ویتنام، در در دهانهی رود مکونگ قرار دارد و از سال ۱۹۵۴ تا ۱۹۷۶ پایتخت ویتنام بود.
- اگر به این شهر سفر کردید، حتما به کلیسای «نوتردام» سر بزنید که کلیسای جامع آن را در سالهای ۱۸۷۷ تا ۱۸۸۳ ساخته است.
- «موزهی باقی ماندههای جنگ» دقیقا در مرکز شهر قرار گرفته است که ارزش دیدن را دارد.
- «شهر چین» که نام رسمی آن «چولون» است، شبیه یک بازار بزرگ است که میتوانید در آن معابد پاگودا را نیز ببینید.
- در بازار «بن تان» تقریبا میتوانید همه چیز پیدا کنید. در این بازار انواع گستردهای از غذاهای ویتنامی وجود دارد. این بازار یکی از علامتهای تجاری شهر است.
- معبد رنگارنگ «Jade» در سال ۱۹۰۹ توسط چینیهای مهاجر در این شهر ساخته شده است.
- دفتر گردشگری شهر میتواند انواع سفرهای کوتاه به اطراف و خارج شهر را ترتیب دهد.
- پول رسمی این کشور «دونگ» است و هر ۱۰ هزار دونگ معادل حدود ۰/۷ دلار است.
- فرودگاه بین المللی هوشی مین در شمال این شهر قرار گرفته است و چند پرواز مستقیم به اروپا دارد. بیشتر پروازها از طریق بانکوک به این شهر میآیند.