کجارو من
مجله گردشگری
اخبار
کجارو پلاس

جالب‌ ترین خانه‌ های نویسندگان را بشناسید (قسمت اول)

پنج‌شنبه ۱ شهریور ۱۳۹۷ - ۱۱:۰۰
مطالعه 6 دقیقه
خانه های نویسندگان
یکی از جذاب‌ترین دیدنی‌های گردشگری ادبی، خانه‌های نویسندگان به شمار می‌روند. با دیدار از خانه‌های نویسندگان، می‌توانید با محیطی که آن‌ها در آن متولد شدند، آثار خود را خلق کردند یا درگذشتند، آشنا شوید و رد زندگی‌‌شان را در آثارشان بیابید.
تبلیغات

    تابه‌حال به این فکر کرده‌اید که از تماشای محل زندگی آدمی خلاق چه چیزهایی دستگیر شما می‌شود؟ برای جواب این سوال به خانه‌های نویسندگان می‌رویم؛ خانه‌هایی که در آن‌ها متولد شدند، شاهکاری‌های خود خلق کردند یا مردند. از خانه کشاورزی که امیلی دیکنسون هزار و هشتصد سروده خود را در آن به رشته تحریر درآورد، گرفته تا خانه آگاتا کریستی که آن را خانه رویایی می‌نامید، با هم به جالب‌ترین خانه‌های نویسندگان سر می‌زنیم؛ خانه‌هایی که از مهم‌ترین ارکان گردشگری ادبی محسوب می‌شوند و می‌توانند گزینه‌های بسیار خوبی در لیست مقاصد سفر برای گردشگران علاقه‌مند به ادبیات باشند.

    کپی لینک

    عمارت یادبود روژستونو، سیورسکی، روسیه

    کپی لینک

    ولادیمیر ناباکوف

    خانه های نویسندگان

    ناباکوف در یکی از خانواده‌های خوشنام اشرافی به دنیا آمد و دوران کودکی خود را در عمارتی واقع در سیورسکی و همچنین خانه شماره ۴۷ خیابان بولشایا در سن پترزبورگ گذارند. خانه شماره ۴۷ که ناباکوف آن را تنها خانه خود در جهان می‌نامید و صحنه مهمانی بزرگ شیطان را در کتاب «مرشد و مارگاریتا» از آن الهام گرفته بود، امروزه به خانه موزه ناباکوف تبدیل شده است و سالانه میزبان گردشگران زیادی می‌شود.

    خانه های نویسندگان

      در سال ۱۹۶۱ و در سن ۱۶ سالگی، عمارت روژستونو با درگذشت عموی ناباکوف، به‌عنوان ارث به ولادیمیر داده شد؛ اما خانواده ناباکوف در کمتر از یک سال برای فرار از انقلاب از کشور گریختند و او هرگز فرصتی برای لذت از ارثیه خود نیافت. پس از آن ناباکوف هرگز به روسیه بازنگشت و بدون دیدار دوباره از خانه‌های کودکی خود فوت کرد. امروزه «عمارت یادبود روژستونو» (Rozhdestveno Memorial Estate)، به موزه‌ای در بزرگداشت او تبدیل شده است.

      کپی لینک

      خانه ژان کوکتو، میلی لا فورت، فرانسه

      کپی لینک

      ژان کوکتو

      خانه های نویسندگان

      در سال ۱۹۴۷ و پس از پخش موفقیت‌آمیز فیلم «دیو و دلبر»، ژان کوکتو، شاعر، هنرمند و فیلم‌ساز، خانه‌ای با سبک قرن ۱۶ در شهری شناخته نشده، در فاصله ۵۰ کیلومتری از پاریس خرید. خانه جدید ژان کوکتو بیشتر برای او حکم گریزگاه را داشت، مکانی خصوصی تا او بتواند اوقات خوشی را با دوستان صمیمی خود مانند ژان ماره و ادوارد درمیت بگذارند.

      با حمایت‌های خیرخواهانه پیر برگه، خانه ژان کوکتو به همان شکلی که او ترکش گفته بود، حفظ شد و امروزه بازدیدکنندگان می‌توانند هم‌زمان از «خانه ژان کوکتو» (Jean Cocteau House) و «کلیسای سنت بلیز د سامپل» (Chapel of Saint-Blaise-des-Simples) که محل دفن او است، دیدن کنند. سنگ‌نوشته قبر او جمله جالبی است که خود ژان کوکتو آن را حکاکی کرده است:

      من با شما خواهم ماند.
      خانه های نویسندگان

        اگر در سفر خود به فرانسه، سری هم به جنوب آن زدید، «ویلا سنتو سوسپیر» (Villa Santo Sospir) را فراموش نکنید. کوکتو سال‌‌های زیادی را در ویلا سنتو سوسپیر که دیوارهای آن را سراسر نقاشی‌های دیواری پوشانده‌اند، سپری کرد.

        کپی لینک

        آشیانه قایق دیلن تامس، لارن، ولز

        کپی لینک

        دیلن تامس

        خانه های نویسندگان

        در سال ۱۹۴۹ و چهار سال پیش از مرگ شاعر ولزی، دیلن تامس، او به‌همراه خانواده خود به خانه‌ای در روستای لارن ولز نقل‌مکان ‌کرد. خانه دیلن تامس که آشیانه قایق نام دارد، در فضایی ساده و دلپذیر، روی صخره‌ای بالای مصب تاو قرار گرفته است و نمایی الهام‌بخش از شبه‌جزیره گاور را می‌توان از دید.

        خانه های نویسندگان

        امروزه بازدیدکنندگان می‌توانند هم‌زمان از «آشیانه قایق دیلن تامس» (Dylan Thomas Boathouse) و اتاقک نویسندگی او دیدن کنند. تامس با تغییر دکوراسیون گاراژ، آن را به پناهگاهی هنری برای خود تبدیل کرد و اکثر آثار معروف خود را در همین مکان به رشته تحریر درآورد؛ آثاری مانند «بر حذر باش از آرام خزیدن در آن شب فریبنده» و «بر فراز تپه سنت جان» که در آن‌ها عقاب‌ها و حواصیل‌ها دور دهانه رود فریادکنان چرخ می‌زنند.

        کپی لینک

        خانه لرد بایرون، نیواستد ابی، ناتینگهام‌شر، انگلیس

        کپی لینک

        جورج گوردون بایرون

        خانه های نویسندگان

        نیواستد ابی گذشته‌ای پر ماجرا دارد، گذشته‌ای که حتی می‌تواند از مشهورترین ساکن‌اش، چشمگیرتر باشد. شاه هنری سوم در زمان اصلاحات سال ۱۵۴۰، صومعه سابق آگوستینی را به سر جان بایرون از کولویک بخشید. با گذشت سال‌ها، بنای ساده صومعه به عمارتی گوتیک و پرتجمل تبدیل شد. اما این شکوه دیری نپایید و تجمل زندگی بایرون‌ها با تراژدی دوئل ناجوانمردانه لرد بایرون پنجم که «لرد شرور» نامیده می‌شد، رنگ باخت. بدین ترتیب از او برای پسر سرگردان‌اش چیزی نماند جز کوله‌باری از قرض و وام. در همین میان پسر لرد شرور و نوه او درگذشتند و هنگام مرگ او در سال ۱۷۹۸، نیواستد ابی به پسر برادزاده او، یعنی شاعر آینده، نماد رمانتیسیسم و عیاش خوش‌گذران، جورج گوردون بایرون رسید.

        خانه های نویسندگان

        لرد بایرون در دوره‌های متفاوتی از عمر کوتاه‌اش در نیواستد ابی زندگی کرد. او اعلام کرده بود:

        من و نیواستد ابی در کنار هم خواهیم ماند، ایستاده یا افتاده، مقاومت می‌کنیم.

        اما متاسفانه قرض‌های عموی بزرگ او مانع از تحقق شعارش شدند و او سرانجام خانه‌اش را در سال ۱۸۱۸ فروخت. امروزه خانه لرد بایرون با نام «نیواستد ابی» (Newstead Abbey) محل نگهداری مجموعه‌ای بزرگ از یادگارهای لرد بایرون از جمله سنگ قبر پر نقش و نگار سگ محبوب او، بوسین است.

        کپی لینک

        عمارت گرین‌وی، دوون، انگلیس

        کپی لینک

        آگاتا کریستی

        خانه های نویسندگان

        آگاتا کریستی از خانه گرین‌وی با عبارات خانه ایدئال و خانه رویایی یاد می‌کرد

        آگاتا کریستی، ملکه جنایت که در تورکی متولد و بزرگ شده بود، به‌خوبی با عمارت گرین‌وی آشنایی داشت. او عمارت گرین‌وی را خانه‌ای سفید با سبک معماری جرجی و متعلق به ۱۷۸۰ یا ۱۷۹۰ می‌دانست، همراه با جنگل‌هایی که به‌سمت رود دارت سرازیر می‌شدند و بوته‌هایی انبوه از گل‌ها و درختان. همچنین کریستی بارها از آن خانه با عبارات «خانه ایدئال، خانه‌ رویایی» یاد می‌کرد. آگاتا کریستی در سال ۱۹۳۸، خانه گرین‌وی را خرید و تا پایان عمرش در سال ۱۹۷۶، به‌عنوان پناهگاه، در تعطیلات از آن استفاده کرد. همچنین او از خانه گرین‌وی در صحنه‌سازی تعدادی از ماجراهای جنایی‌اش بهره برد.

        خانه های نویسندگان

          طرفداران آگاتا کریستی علاوه بر «عمارت گرین‌وی» (Greenway Estate)، می‌توانند از آپارتمان‌های ایسوکون در لندن، جایی که آگاتا کریستی در کنار معمار‌ان،هنرمندان و جاسوسان آلمانی و روسی مانند آرنولد دویچ، بین سال‌های ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۷ زندگی می‌کرد، دیدن کنید.

          کپی لینک

          خانه مانک، ساسکس شرقی، انگلیس

          کپی لینک

          ویرجینیا وولف

          خانه های نویسندگان

          باغ خانه مانک، یکی از دل‌مشغولی‌های لئونارد و مرهمی برای افسردگی ویریجینیا وولف بود

          خانه‌ای که بیشترین پیوند را با گروه بلومزبری داشته است، «خانه روستایی چارلزتون» (Charleston Farmhouse) متعلق به ونسا بل، خواهر ویرجینیا وولف در روستای فرل محسوب می‌شود. اما تنها در فاصله کمی از آن، خانه مانک که خلوتگاه ویرجینیا وولف به شمار می‌رفت، قرار دارد. هر چند خانه مانک با بنای ساده و قرن هفدهمی خود هرگز به بزرگی و شگفتی خانه چارلزتون نمی‌رسد؛ اما نمی‌توان از گیرایی آن چشم‌پوشی کرد. ویرجینیا و همسر او در سال ۱۹۱۹ خانه مانک را خریداری کردند و هر دو شیفته باغ سرکش و حاصلخیز آن شدند. باغ خانه مانک بعدها به یکی از دل‌مشغولی‌های لئونارد، همسر ویرجینیا تبدیل شد و مرهمی برای افسردگی‌های خود او بود. کلبه نویسندگی وولف، لابلای درخت‌ها قرار داشت و اوهر روز با پیاده‌روی از خانه تا میز کارش، منبعی برای آرامش و الهام خود پیدا می‌کرد.

          خانه های نویسندگان

            امروزه خانه مانک تحت مدیریت موسسه نشنال تراست قرار دارد و بازدیدکنندگان می‌توانند از این موزه به همان شکلی که در روزهای بلومزبری بوده است، با همان اثاثیه، آثار هنری و کتاب‌های ویرجینیا وولف، دیدن کنند. همچنین طرفداران حقیقی ویرجینیا وولف می‌توانند شب را در اقامتگاهی انتهای باغ خانه مانک سپری کنند.

            کپی لینک

            خانه موزه مارک تواین، هارتفورد، کنتیکت، آمریکا

            کپی لینک

            مارک تواین

            خانه های نویسندگان

              به‌عنوان نمونه‌ای درخشان از بنایی با سبک معماری گوتیک ویکتوریایی، می‌توان به خانه مارک تواین اشاره کرد. او خانه‌اش را «ترکیبی از کشتی بخار، قلعه قرون‌وسطایی و ساعت کوکو» توصیف می‌کرد و با طراحی خود و همسرش، آن را در سال ۱۸۷۴ ساخت. مارک تواین به‌مدت ۱۷ سال در این خانه زندگی کرد و «ماجراهای هاکلبری فین» و «تام سایر» را در همین مکان نوشت.

              خانه های نویسندگان

              مشکلات مادی، تواین را واداشت تا خانه خود را در سال ۱۸۹۱، ترک کند. هر چند او دیگر هرگز فرصت زندگی دوباره را در آن خانه نیافت؛ اما عشق او به خانه‌اش همیشه پا برجا باقی ماند:

              برای ما، خانه قلب و روح داشت، و چشمانی تا ما را نظاره کنند. خانه‌ای که از آن ما بود و ما را در پناه خود داشت.

              امروزه بازدیدکنندگان می‌توانند از خانه موزه مارک تواین دیدن کنند.

              مقاله رو دوست داشتی؟
              نظرت چیه؟
              داغ‌ترین مطالب روز

              نظرات