ماجراجویی مارکو پولو، یکی از اولین کتابهای پرفروش دنیا (قسمت اول)
حتما درباره مارکو پولو و سفر دور و درازش شنیدهاید. حاصل این سفر، کتابی است که بهعنوان یکی از پرفروشترین کتابهای دنیا شناخته میشود.
مارکو پولو تاجر و جهانگرد ونیزی بود که بههمراه پدر و عمویش به آسیای مرکزی و چین سفر کرده است. گزارشی از سفرهای او در کتابی به نام سفرهای مارکو پولو منتشر شده است.
در این تصویر ماکو پولو را میبینید که کتابش به نام Il Milione را در دست دارد. این کتاب با نام سفرهای مارکو پولو شناخته میشود. این چهره در موزاییکهای قرن نوزدهمی کاخ دوریا تورسی در جنوا به تصویر کشیده شده است.
تاجر و جهانگرد مشهور دنیا، مارکو پولو، با چیزهای زیادی شناخته میشود؛ ولی یکی از مهمترین آنها گردآوری یکی از اولین سفرنامههای پرفروش دنیا است. این کتاب در حدود سال ۱۳۰۰ منتشر شده است و تجارب او را از سفری حماسی و ۲۴ ساله از ونیز تا آسیا و بازگشت دوباره به ونیز بیان میکند.
پولو خودش این ماجراجوییها را به رشته تحریر درنیاورده است. مدت کوتاهی بعد از بازگشت وی به ونیز در سال ۱۲۹۵، پولو توسط جنواییها به زندان افتاد که دشمن ونیزیها بودند. در زندان با افراد مختلفی آشنا شد از جمله نویسندهای از اهالی پیزا که روستیچیانو نام داشت. پولو داستان هایش را برای دوستش بازگو میکرد و او آنها را نوشت و با زبان قرونوسطایی فرانکو ایتالین منتشر کرد.
در این مینیاتور قرن پانزدهمی پولو را در حال خداحافظی از قوبلای خان میبینید.
با وجود اینکه دستنوشتههای اصلی این کتاب از میان رفته است، بیش از صد نسخه کپی شده و دارای تصویر از این کتاب از دوران قرونوسطا بهجای مانده است. بسیاری از آنها زیبایی خاصی دارند ولی اختلافات قابلتوجهی هم بین آنها مشاهده میشود. نام این کتاب، Il Milione است که احتمالا از روی یکی از نام های مستعار و مشهور مارکو پولو برداشته شده است. در زبان انگلیسی این کتاب را «سفرهای مارکو پولو» ترجمه کردهاند و با این نام شهرت دارد.
صفحهی عنوان نسخه اسپانیایی از کتاب سفرهای مارکو پولو در سال ۱۵۰۳ را میبینید. تصویر این جهانگرد ونیزی در بالا سمت چپ رسم شده است.
کتابخانه بادلین در آکسفورد انگلستان یکی از قدیمیترین نسخه های کتاب را در اختیار دارد که قدمت آن به سال ۱۴۰۰ میلادی برمیگردد. این کتاب که به زیبایی تمام گردآوری و ارائه شده است، حاوی متنی است که بسیاری از متخصصان، آن را متنی معتبر و صحیح میدانند. این کتاب داستانی را بازگو میکند که از سال ۱۲۷۱ شروع میشود و ماجرای سفری است که سه ونیزی آغاز میکنند. آنها در جریان این سفر به سرزمینهای عجیب و دورافتادهای سر میزنند، به سرزمینهایی که مسیحیان بسیار کمی آنجا بودهاند و حتی به بارگاه قوبلای خان، فرمانروای مغول نیز راه پیدا میکنند.
مقالههای مرتبط:
نام مکانهایی که به آنجا سفر کرده، هرمز و بلخ و کاشغر، برای اروپاییان به بخشی پاک نشدنی از یک نقشه ذهنی جدید از اروپا تبدیل شد. با وجود اینکه افسانههای شگفتانگیز و ماجراهایی از این مکانهای دوردست از طریق مسیر تجاری متصل به جاده ابریشم به اروپا راه پیدا کرده بود، ولی نگاه مارکو پولو به این موارد، آنها را در ذهن اروپاییها به شیوهای دیگر دوباره زنده کرد. او در مورد چیزهای خاص و عجیبی نوشته است و همچنین در مورد کارهای روزانه مرتبط با کسبوکار و تجارت نیز مطالبی را عنوان کرده است.
کتاب او به یکی از کتابهای پرفروش دنیا تبدیل شد. در مدت چند ماه در سراسر شبهجزیره ایتالیا پخش شد که یک شاهکار قابلتوجه بود. در عصری که هنوز اختراع گوتنبرگ در صنعت چاپ ارائه نشده بود. کتاب مارکو پولو، اروپاییها را نسبت به امکان تجارت بینالمللی و گسترش بیشتر، بیدار و آگاه کرد. تبدیل به متنی شد که تاثیر بسیار زیادی در عصر اکتشاف داشت که دو قرن بعد در اروپا آغاز شد.
تهیه نقشهای از دنیای مدرن با استفاده از اطلاعاتی که مارکو پولو در کتابش داده است.
راهب ونیزی، فرا مورو این نقشه از دنیا را در حدود سال ۱۴۵۰ بیش از یک قرن بعد از اینکه کتاب مارکو پولو منتشر شد، کشیده است. این نقشه اکنون در کتابخانه ملی ونیز نگهداری میشود و دنیایی را نشان میدهد که دقیقتر و جزییتر از آن چیزی است که اروپاییان تا قبل از آن میشناختند.
فرمانروایی مغول
مارکو پولو در سال ۱۲۵۴ به دنیا آمد، در زمانی که اروپا بهدنبال غرب بهسمت اقیانوس اطلس نبود بلکه مجذوب شرق شده بود. در این زمان مغولان به مجارستان رسیده بودند. در زمان سفر بزرگ مارکو پولو که ۱۷ سال بعد بود، امپراتوری مغول به بیشترین قلمرو خود دست پیدا کرده بود. از طرف شمال غربی تا رود دانوب در اروپای مرکزی و از طرف شرق، این امپراتوری تا سواحل آسیایی اقیانوس آرام ادامه پیدا کرده بود.
بزرگترین امپراتوری پیوسته جهان که تاکنون شناخته شده بود، از گروهی از قبایل شورشی پدید آمده است. در سال ۱۲۰۶ چنگیز خان بعد از پیروزیهای متعدد بر رقبای خود بهعنوان فرمانروا برگزیده شد. چنگیز خان که نام اصلی او تموجین بود، کنترل بیسابقهای بر منطقهای پیدا کرد که امروز با نام مغولستان شناخته میشود. با پیشروی این امپراتوری که همراه با رعب و وحشت بود، گروهی از قبایل نیز شروع به گسترش دژهای خود کردند و به چنگیزخان پیوستند.
آنها ابتدا بهسمت شرق رفتند. به امپراتوریهای شمالی و غربی چین و در نهایت به پکن رسیدند که در سال ۱۲۱۵ به تصرف آنها درآمد. از آنجا به بعد، کشورها و سرزمینها یکی بعد از دیگری در سراسر چین و آسیای مرکزی به امپراتوری گسترده مغول پیوستند. مغولها حتی سرزمینهایی در جنوب روسیه را نیز تصرف کردند.
در زمان مرگ چنگیز در سال ۱۲۲۷، سوارهنظام مغول در سواحل دریای چین و دریای خزر حضور داشتند. آنها در سیبری، تبت و زمینهای مرکزی چین هم حاضر بودند. آنها همچنین در سراسر جاده ابریشم که یکی از مهمترین مسیرهای تجاری، ارتباطی و اطلاعاتی بود حضور داشتند.
یک نقاشی قرن پانزدهمی از کتاب سفرهای مارکو پولو که در کتابخانه بادلین در آکسفورد نگهداری میشود. این نقاشی خروج پولو از ونیز را نشان میدهد. کلیسای سنت مارک با چهار اسب برنزی اش در سمت چپ قابل تشخیص است و قصر دوک در کنار آن دیده میشود. در جلوی تصویر، ستونهای سنت تئودور و سنت مارک را میبینید که یک شیر بالدار روی آن قرار دارد.
از سال ۱۲۳۶ مغولها بهسمت غرب حرکت کردند و توجهشان به اروپا جلب شد. بهدنبال مجموعهای از حملات تهاجمی، آنها به منطقهای که اکنون اوکراین و لهستان است دست پیدا کردند و در سال ۱۲۴۰ کیف و سال بعد کراکوف را تسخیر کردند. حمله موفقیتآمیزی به مجارستان، راه امپراتوری مغول برای ورود به اتریش را باز کرد و به جنوب وین یورش بردند. اینجا همانجایی بود که در نهایت متوقف شدند.
آوازه سرعت فتوحات مغولان و شکستناپذیری سوارهنظام آنها در سراسر اروپا پیچید. وقتی پولو مقدمات سفرش را فراهم کرد، هنوز هم باقیماندههای زیادی از تهاجمهای مغول وجود داشت. با وجود این، ترس از چنگیز خان با کنجکاوی مردم در مورد او، در هم آمیخته بود. برخی از اروپاییهای مبتکر نیز حتی تصور میکردند که از طریق برقراری ارتباط بیشتر با مغولها میتوان کسب درآمد کرد.
خانوادهای از مسافران
پرترهای از قوبلای خان روی ابریشم که در سال ۱۲۹۴، مدت کوتاهی بعد از مرگش کشیده شده است. این نقاشی در موزه کاخ ملی تایپه نگهداری میشود.
بزرگترین جمهوری دریایی اروپا یعنی ونیز مجموعهی وسیعی از ارتباطات تجاری در سراسر مدیترانه و خاورمیانه داشت. همچنین آنها در نظر داشتند تا این شبکه تجاری را بهسمت شرق نیز گسترش دهند. ونیز خانهی تاجرانی بود که آگاهی کامل و عمیقی از شرق داشتند. در زمان قرونوسطا آنها به مسیرهای شرقی و ترابوزان سفر میکردند که دروازهای برای ورودی به جاده ابریشم بود. این منطقه در ترابزون کنونی در کشور ترکیه قرار دارد. کالاها بین چین و اروپا از طریق همین مسیر جابهجا میشدند.
مارکو پولو از یک خانواده تاجر بود. وقتی پسر کوچکی بود، پدرش نیکولو و عمویش مافئو قبلا نیز تجربههای فراوانی در زمینه سفر کسب کرده بودند. بازرگانان خردمند در سال ۱۲۶۱ ونیز را ترك كردند تا روابط جدیدی را در شرق ایجاد كنند. این زوج، خان مغول را بهعنوان بخشی از این اولین سفر حماسی خود ملاقات کرده بودند.
یکی از پایگاههای تجاری خانواده پولو، قسطنطنیه بود جایی که برادرشان، مارکو سنیور، کار میکرد. عوامل آنها روی رود ولگا بهسمت بخارا کار میکردند. اینجا همانجایی است که در دنیای مدرن با نام ازبکستان شناخته میشود. جایی که نیکولو و مافئو یک موفقیت بزرگ دیپلماتیک به دست آوردند. آنها با اعضای دولت قوبلای خان دیدار کردند و برنامه ای برای رفتن به دربار او چیدند که در شانگدو قرار داشت و در چین امروزی واقع شده است.
متریال به جامانده از خرابههای قره قروم، پایتخت باستانی امپراتوری مغول بعدا برای ساخت یک صومعه قرن شانزدهمی مورد استفاده قرار گرفت.
خانواده پولو، تنها غربیهایی نبودند که به دامنه امپراتوری وسیع مغولها نفوذ کردند و حتی اولین غربیهایی نبودند که توانستند با امپراتور زمان ملاقات کنند. یکی از پیشگامان این کار، جیوانی د پیان دل کارپین بود که در سال ۱۲۴۶ از جانب پاپ اینوسنت چهارم به دربار مغولان و گیوک خان رفت تا نامه پاپ را به مغولان تسلیم کند. گیوک خان سومین خان بزرگ مغول بود. از دیگر تجربههای قابلتوجه در این زمینه سفر ویلیام روبروک بود که تحت عنوان فرستاده از طرف لویی نهم پادشاه فرانسه به قره قروم پایتخت چهارمین خان مغول رفت. برخلاف داستان مارکو پولو گزارشهای این افراد محبوبیت زیادی پیدا نکرد و تصور اروپاییان از چنین امپراتوری پهناوری را شکل نداد.
مقالههای مرتبط:
ملاقات آنها با قوبلای خان یکی از بزرگترین ملاقاتهای بزرگ تاریخ بین شرق و غرب است. در خان مغول، آنها مردی را یافتند که کنجکاویاش در مورد غرب بهاندازه کنجکاوی آنها در مورد شرق بود.
ارتباطی که آنها با مغولها برقرار کردند این برادران را به پیشگامانی در زمینه وساطت برای انتقال دانش و آگاهی از اروپا به چین و برعکس تبدیل کرد.
خان که در مورد آنچه که این برادران به او در مورد اروپا و بهخصوص در مورد مسیحیت گفته بودند، کنجکاو شد و از آنها خواست تا به اروپا برگردند و از پاپ بخواهند تا افرادی کارآزموده را بفرستد تا به مغولان در مورد مسیحیت بیاموزند. سفر برگشت آنها به خانه بسیار طولانی و دشوار بود. همه چیز در جایی به اسم عکا پیچیدهتر شد. آنها فهمیدند که پاپ کلمنت از دنیا رفته است و کسی بهعنوان جانشین او انتخاب نشده است.
برادران مسیر بازگشت خود را به ونیز ادامه دادند تا در آنجا منتظر پاپ جدید بمانند و برنامه بازگشت خود را به دربار قوبلای خان برنامهریزی کنند. این بار آنها پسر نیکولو یعنی مارکو را با خود بردند. پسری که پدرش او را ده سال قبل دیده بود. او حالا مرد جوانی بود و ۱۷ سال سن داشت.
دیدگاه