تندیس زئوس در المپیا و هرچیزی که باید درباره آن بدانید

حمیده کریمی | شنبه, ۲۵ اردیبهشت ۹۵ ساعت ۱۶:۳۰

تندیس زئوس خدای یونان در المپیا، یکی از عظیم‌ترین تندیس‌های جهان و از عجایب هفت‌گانه‌ دنیای باستان بوده است. این مجسمه در ۴۵۰ سال قبل از میلاد، توسط مجسمه ساز معروفی بنام فیدیاس ساخته شده است. برای آشنایی بیشتر با این تندیس با کجارو همراه باشید.

در دوران باستان، یکی از مهم‌ترین فستیوال‌های یونانی، بازی‌های المپیک بوده است که هر چهار سال یک بار به‌منظور گرامی‌داشت زئوس پادشاه خدایان برگزار می‌شده است. درست مانند بازی‌های المپیک امروزی، قهرمانان و ورزشکارانی از گوشه و کنار دنیا و از سرزمین‌های دور از جمله آسیای صغیر، سوریه، مصر و سیسیل برای برگزاری این رقابت‌ها به المپیا سفر می‌کردند. بازی‌های المپیک اولین بار در سال ۷۷۶ پیش از میلاد شروع شد. این بازی‌ها در نزدیکی زیارتگاه زئوس که در سواحل غربی یونان و در منطقه‌ای به نام پلوپونز (Peloponnesus) قرار داشت، برگزار می‌شد. این بازی‌ها به‌نوعی باعث اتحاد ملت‌ها می‌شد و حتی برای برگزاری بهتر آن‌ها، جنگ‌ها متوقف و آتش‌بس اعلام می‌شد. برای برگزاری این مسابقات، مسیرهای منتهی به محل برگزاری که المپیا نامیده می‌شد، کاملا امن بودند.

معبدی در المپیا

محل برگزاری مسابقات از یک ورزشگاه و یک بیشه‌ی مقدس یا آلتیس (Altis) تشکیل شده بود. این ورزشگاه محل برگزاری رقابت‌ها بود و تعدادی معبد نیز در بیشه‌ی مقدس ساخته شده. زیارتگاه زئوس نیز که در میان این معابد قرار داشت در سال‌های اولیه بسیار ساده و کوچک بود. تا اینکه با گذر زمان و اهمیت روزافزون این بازی‌ها، نیاز به ساخت معبدی بزرگ‌تر، باشکوه‌تر و درخور خدای پادشاهان احساس شد. در سال‌های ۴۷۰ تا ۴۶۰ پیش از میلاد، ساخت معبد جدید آغاز شد. طراح این بنا Libon of Elis بود و شاهکار وی یعنی معبد زئوس در سال ۴۵۶ قبل از میلاد، تکمیل شد.

معبد زئوس

ساختار این معبد از طراحی بسیاری از معابد بزرگ یونانی پیروی می‌کند. این معبد به معبد پارتنون در آتن و معبد آرتمیس در اِفِسوس (Ephesus) شباهت داشت. معبد، روی سکویی مستطیل شکل و مرتفع بنا شده بود. ۱۳ ستون بزرگ از دو طرف و شش ستون از دو انتها، سقف آن را نگه می‌داشتند. سقف‌های شیب‌داربنا، سنتوری‌ها یا سه‌گوش‌هایی بالای درگاه ایجاد کرده بودند که در آن‌ها مجسمه‌هایی قرار داشت. زیر این سنتوری‌ها و درست بالای ستون‌ها تندیس‌های دیگری قرار گرفته بودند که دوازده خوان هرکول را به تصویر می‌کشیدند یعنی در هر طرف ۶ خوان. دوازده ‌خوان هرکول، مأموریت‌هایی بودند که هرکول، نام‌آورترین قهرمان در اساطیر یونانی، برای کفاره‌ی گناه خود یعنی قتل همسر و فرزندان، با موفقیت به انجام رساند.

معبد زئوس

گرچه این معبد به خاطر شیوه‌ی طراحی و کیفیت ارائه‌ی مهارت‌های به‌کار رفته در آن، به‌عنوان یکی از بهترین نمونه‌های طراحی دوریک (Doric) شناخته می‌شد اما به نظر می‌رسید که چندان درخور پادشاه خدایان نیست و برای اینکه معبدی لایق زئوس باشد چیزی کم دارد. برای حل این مشکل، تندیسی از زئوس برای تزیین فضای داخلی این معبد در نظر گرفته شد. تندیس عظیم و باشکوهی که بعدها یکی از عجایب هفت‌گانه‌ی دنیای باستان شد.

معبد زئوس

تندیسی لایق پادشاه خدایان

مجسمه‌سازی که برای ساخت این تندیس بزرگ انتخاب شده بود، فیدیاس (Phidias) نام داشت. او تا قبل از ساخت این مجسمه، تندیسی ۱۲ متری از الهه آتنا برای معبد پارتنون در آتن ساخته بود و بسیاری از مجسمه‌های فضای بیرونی آن معبد نیز کار او بود. پس از اینکه کار وی در آتن به اتمام رسید، فیدیاس در سال ۴۳۲ قبل از میلاد به المپیا سفر کرد تا کار روی تندیسی را آغاز کند که با عنوان یکی از بهترین آثار وی شناخته می‌شود؛ تندیس زئوس. به‌محض رسیدن به مقصد، او کارگاهی در سمت غرب معبد برای ساخت تندیس در نظر گرفت و مدت ۱۲ سال برای تکمیل این پروژه تلاش کرد.

طبق نظر محققان، تندیس تکمیل شده در سمت غرب معبد قرار داشت. این تندیس ۷ متر عرض و بیش از ۱۲ متر ارتفاع داشت و طوری طراحی شده بود که زئوس را نشسته بر تختی باشکوهی نشان می‌داد. سر تندیس تقریبا به سقف معبد نزدیک بود. استرابو، تاریخ‌نگار یونانی در توصیف این تندیس این طور نوشته است:

گرچه معبد خودش به‌تنهایی بسیار عظیم است اما این مجسمه به‌دلیل در نظر نگرفتن مقیاس‌های صحیح برای ساخت مجسمه، مورد انتقاد است. این تندیس، زئوس را در حالی که بر تخت نشسته به تصویر می‌کشد در حالی که سر مجسمه تقریبا با سقف معبد تماس دارد. این طور به نظر می‌رسد که اگر زئوس از جای خود بلند شود، سقف معبد فروخواهد ریخت...

بنای یادبود لینکلن، از بناهای مشهور شهر واشنگتن دی سی در آمریکا با تنها مجسمه‌ی بزرگ و ستون‌هایش بسیار به معبد زئوس شباهت دارد. با این تفاوت که تندیس پادشاه خدایان، ارتفاعی بیش از دو برابر مجسمه‌ی لینکلن دارد. این بنا که در ۱۹۲۲سال میلادی افتتاح شد به سبک معماری دوریک یونان و توسط هنری بیکن طراحی شده است.

تندیس زئوس

افراد دیگری که تندیس زئوس را دیده‌اند دراین‌باره با استرابو موافق نیستند. آن‌ها معتقد هستند که مقیاس در نظر گرفته شده برای تندیس، به‌خوبی، قدرت و شکوه خدایان را القا می‌کند. با پر کردن تقریبا همه فضاهای خالی اطراف، این مجسمه حتی بزرگ‌تر از آن چیزی که هست به نظر می‌رسد.

فیلو اهل بیزانتیوم، مهندس و نویسنده‌ی علوم مکانیک یونانی است که درباره‌ی همه عجایب هفت‌گانه نوشته است. او نیز تحت‌تاثیر عظمت و شکوه این تندیس قرار گرفته بود و دراین‌باره می‌نویسد:

گرچه از شکوه و عظمت شش مورد دیگر از عجایب هفت‌گانه شگفت‌زده خواهید شد، اما در برابر این مورد، یعنی تندیس زئوس باید زانو زد و ادای احترام کرد. چراکه اجرای ماهرانه‌ی آن به‌اندازه‌ی تقدس زئوس، ارزشمند و باورنکردنی است.

یکی دیگر از کسانی که این تندیس را از نزدیک دیده،  Dio Crysostomos است که در سال ۹۷ بعد از میلاد مسیح از آن بلازدید کرده است. او این تندیس را این‌چنین توصیف می‌کند:

اگر مردی با قلبی مالامال از درد و رنج در مقابل این تندیس بایستد، تمام رنج‌هایش را فراموش خواهد کرد.

در دست راست این تندیس، مجسمه‌ای از نیکه (الهه‌ی پیروزی) و در دست چپش یک عصای سلطنتی منبت‌کاری شده با فلزات گوناگون قرار دارد. در بالای این عصا نیز تندیسی از عقاب وجود دارد. شاید چشمگیرتر از پیکره‌ی زئوس، تختی بوده که پادشاه خدایان بر آن نشسته است. تختی که از طلا، آبنوس و عاج ساخته شده و با سنگ‌های قیمتی پوشانده شده است. روی این صندلی، تصاویری از خدایان یونانی و حیوانات افسانه‌ای از جمله ابوالهول با سر انسان و بدن شیر، تراشیده شده است.

مراحل ساخت مجسمه

پوست تندیس از عاج ساخته شده و جنس ریش، مو و پیراهن آن از طلا بوده است. در ساخت آن از تکنیکی تحت عنوان Chryselephantine استفاده شده است. برنزهایی با روکش طلا و بخش‌هایی از جنس عاج به یک اسکلت چوبی متصل می‌شدند. به‌دلیل آب و هوای مرطوب المپیا، نیاز به مراقبت‌های ویژه‌ای برای حفظ تندیس بود. چراکه امکان داشت رطوبت هوا موجب آسیب زدن به عاج‌ها شود. در گزارش‌ها نقل می‌شود که قرن‌ها بعد از ساخت تندیس،  نوادگان فیدیاس مسئولیت حفظ و نگه داری از آن را بر عهده داشتند. برای اینکه شکل ظاهری تندیس حفظ شود برای جلا دادن به آن از روغن زیتونی استفاده می‌شد که در محفظه‌ای در کف معبد نگه‌داری می‌شد. به نظر می‌رسد که از این محفظه به  عنوان استخر بازتاب نیز استفاده شده است. نور درگاه‌ها که از استخر بازتاب داده می‌شد، تندیس را نورانی می‌کرد.

پوسانیاس (Pausanias)، جهان‌گرد و جغرافیدان یونانی نوشته است؛ زمانی که ساخت مجسمه به پایان رسید، فیدیاس از زئوس خواست تا رضایت خود را از ساخت تندیس با علامتی به وی نشان دهد. زئوس نیز با صاعقه‌ای پاسخ وی را داد. صاعقه‌ای که به آن آسیبی نرساند.

غیر از این تندیس، اشیای بسیار کمی در داخل معبد قرار داشتند. چراکه یونانیان ترجیح می‌دادند که فضای داخلی آرامگاه‌ها و معابدشان ساده باشد. فضای این معبد به بنای یادبود لینکلن یا بنای یادبود جفرسون (Jefferson Memorial) با ستون‌های بلند مرمرین و یک تندیس در فضای داخلی شباهت داشته است.

مجسمه‌های زیادی شبیه به مجسمه‌ی زئوس ساخته شده بود اما هیچ‌کدام از آن‌ها باقی نمانده‌اند. تنها تصاویر حک شده روی سکه‌های قدیمی به دانشمندان کلیدهایی برای درک بهتر ظاهر این تندیس ارائه کرده‌اند.

سکه

علی‌رغم کار بزرگ و ارزشمندی که فیدیاس در المپیا انجام داده بود، وی زمانی که به خانه‌ی خود بازگشت با مشکلات زیادی مواجه شد. او از دوستان نزدیک پریکلس، یکی از حکم‌رانان آتن بود. دشمنان پریکلس زمانی که نتوانستند مستقیما به او ضربه بزنند، به دوستش یعنی فیدیاس حمله کردند. فیدیاس به دزدیدن طلاهایی که برای ساخت تندیس آتنا نیاز بود، متهم شد. زمانی که این نقشه شکست خورد، آن‌ها فیدیاس را به حک کردن تصویر خود و پریکلس روی  تندیس یافت شده در پارتنون متهم کردند. این کار در نظر یونانیان پسندیده نبود. در نهایت فیدیاس به زندان افتاد و در حالی که برای برگزاری جلسه‌ی محاکمه انتظار می‌کشید، از دنیا رفت.

با این حال، شاهکار وی در هنر پیکرتراشی، باقی ماند. این تندیس در سال ۱۷۰ پیش از میلاد در زلزله‌ای آسیب دید اما مجددا تعمیر و بازسازی شد. البته بسیاری از عظمت و شکوه این تندیس بعد از امپراتوری کنستانتین از بین رفت. چراکه او زمانی که در اوایل قرن چهارم بعد از میلاد به مسیحیت گروید، دستور داد تا تمامی طلاها از معابد بت‌پرستی و زیارتگاه‌های خدایان جمع‌آوری شوند. در سال ۳۹۲ بعد از میلاد، تئودئوس یکم (Theodosius I) امپراطور روم، بازی‌های المپیک را متوقف کرد. او که مسیحی بود اعتقاد داشت این بازی‌ها یک سنت مشرکانه هستند.

بعد از این اتفاق، به گفته‌ی Georgios Kedrenos، تاریخ‌نگار بیزانسی، تندیس توسط یک ثروتنمد یونانی به نام Lausus به قسطنطنیه منتقل شد تا در میان کلکسیون آثار هنر کلاسیک وی قرار بگیرد. گمان می‌رود که بقایای این تندیس در جریان آتش‌سوزی شهر در سال ۴۷۵ میلادی از میان رفته باشد. برخی منابع نیز عنوان می‌کنند که این تندیس در معبد المپیک بود تا اینکه در سال ۴۲۵ میلادی سوزانده شد.

حفاری‌های مدرن

اولین تحقیقات باستان‌شناسی در المپیا در سال ۱۸۲۹ و توسط گروهی از دانشمندان فرانسوی انجام شد. آن‌ها توانستند محدوده‌ی معبد را مشخص کنند و همچنین قطعات شکسته‌ی تندیس‌هایی که دوازده خوان هرکول را نشان می‌داد، پیدا کردند. این قطعات به پاریس منتقل شدند و اکنون در موزه‌ی لوور به معرض نمایش گذاشته شده‌اند.

تندیس زئوس

دومین هیئت تحقیقاتی، آلمانی بودند که در سال ۱۸۷۵ به المپیا رفتند و در مدت پنج تابستان به تحقیق و تفحص در منطقه مشغول شدند. در این مدت آن‌ها توانستند نقشه‌ی بسیاری از بناهای آن محدوده را طراحی کنند، قطعات شکسته‌ی بیشتری از تندیس معبد را پیدا کردند و بقایای استخر کف معبد که محل نگه‌داری روغن جلای تندیس بود یافتند.

در جریان اکتشافات دهه‌ی ۱۹۵۰، بخش‌هایی از کارگاه فیدیاس در زیر یک کلیسای مسیحی قدیمی یافت شد. باستان‌شناسان ابزارهای پیکرتراشی، ظرف‌هایی برای ریخته‌گری برنز، قالب‌های سفالی، گچ‌های مدل‌سازی و حتی بخش‌هایی از عاج فیل را در منطقه پیدا کردند. بسیاری از قالب‌های سفالی یافت شده که برای شکل دادن به روکش‌های طلا از آن‌ها استفاده می‌شده، دارای شماره‌هایی بودند که احتمالا برای مشخص کردن جای قطعه در تندیس استفاده می‌شدند.

المپیا

امروزه بخش‌هایی از ورزشگاه المپیا ترمیم شده است. البته آثار کمی از معبد به‌جای‌مانده است مثل قطعات شکسته‌ی ستون‌ها. اما این مجسمه که زمانی یکی از شگفت‌انگیزترین سازه‌های المپیا بود، به‌کلی از بین رفته است.

مطالب مرتبط:

منبع unmuseum

دیدگاه