جاده سانتیاگو ؛ زیارتی بهجای مانده از قرون وسطی در عصر مدرن
جاده سانتیاگو، جادهای باستانی منتهی به کلیسایی در شمال غربی اسپانیا و یکی از اماکن مقدس مسیحیان است. راهپیمایی در این جاده جایگاه مهمی در آیین مسیحیت دارد.
سفر به قصد زیارت، روشی ایدئال برای تجربهی سفری بهغایت هدفمندانه است؛ هدفی ورای گردشگری و با گوشهی چشمی به برقراری ارتباطی عمیق با مکان، فرهنگ یا دین. مسافران اروپایی و مسیحیانی که چنین هدفی در سر میپرورانند، این شانس را دارند که پا به درون راهی با قدمت چندین قرن بگذارند که هرچه میگذرد، زائران بیشتری جذب آن میشوند. در سال ۲۰۱۷، بیش از ۳۰۰ هزار نفر پاشنهی گیوههایشان را ور کشیده و پا به «کامینو د سانتیاگو» گذاشتند. بیشتر از هزار سال است که کلیسای جامع سانتیاگو در دورترین نقطه در شمال غربی اسپانیا تبدیل به مقصدی آیینی برای زائرانی شده است که از کلیساهای پاریس و شهرهای دیگر اروپا، با پای پیاده به سوی سانتیاگو روانه میشوند تا از تماشای کلیسای سربهفلک کشیدهی آن، سر تا پا غرق شادی و شعف شوند.
«کامینو د سانتیاگو» یا «راه سنت جیمز»، شبکهی وسیع از مسیرهای باستانی زیارتی است که در چندین کشور اروپایی گستردانده شده است و در کنار آرامگاه سنت جیمز در «کلیسای سانتیاگو د کامپوستلا»، در شمال اسپانیا، به هم میرسند. برای آشنایی بیشتر با راهی که زائران را به این کلیسا میرساند، این مقاله از کجارو را بخوانید.
جاده سانتیاگو؛ راهی با قدمت هزاران سال
به گواهی تاریخ، اولین بار در قرن نهم بود که زائرانی با پای پیاده به زیارت سانتیاگو شتافتند و پس از آن، در سالهای قرون وسطی و با گسترش یافتن دین مسیحیت در شبهجزیرهی ایبریا، بر شمار این زائران افزوده شد. در این زمان بود که بر محبوبیت و شهرت اماکنی مانند آرامگاه احتمالی سنت جیمز که از اهمیت مذهبی برخوردار بودند، افزوده شد و بهتدریج، راههایی برای رسیدن به آنها شکل گرفت.
در میانهی راه سانتیاگو و در جادهای خاکی که زائران هزاران سال است که میپیمایند، زائرانی دیده میشوند که هرکدام با نیت و پیشینهای متفاوت از دیگری پای به این راه گذاشتهاند؛ یکی با هدف طلب شفا از بیماری، دیگری برای برآورده ساختن آرزوی یکی از اقوام درگذشته یا برای پاک شدن خود از گناهان گذشته. هدف هرچه باشد فرق نمیکند، پاپ وعده داده است که هر فردی که پا به جاده سانتیاگو بگذارد، گناهانش آمرزیده خواهد شد.
بیشتر از یک راه برای رسیدن به سانتیاگو وجود دارد. وقتی کسی دربارهی «کامینو» (Camino) صحبت میکند، معمولا اشارهی او به «کامینو فرانس» (Camino Frances) یا «راه فرانسه» (French Way) است. این جاده که از مرز فرانسه آغاز میشود، از کوههای پیرنه و دشتهای بادخیز کیشوت میگذرد و در تپههای سرسبز و رطوبتزدهی گالیشیا به پایان میرسد.
راه فرانسه با فاصلهی فراوان نسبت به رقیبانش، پرطرفدارترین مسیر بهسمت سانتیاگو است؛ اما تنها راه نیست. دومین راه پرتردد، «کامینو پرچوگوس» (Camino Portuguese) است که از لیسبون پرتغال یا پورتو آغاز میشود. در اسپانیا نیز راه «کامینو دل نورته» (Camino del Norte) وجود دارد که از سواحل شمالی اسپانیا در ایالت باسک عبور میکند.
مسیر اصلی کامینو که «پریمیتیوو» (Primitivo) نامیده میشود، کمی بالاتر و در منطقهای شمالیتر از کامینو فرانس قرار دارد؛ چراکه صدها سال پیش که این راه در حال شکل گرفتن بود بیشتر سرزمینهای اسپانیا تحت سیطرهی مورها بود. راه دیگری نیز به «ویا ده لا پلاتا» (Via de la Plata) وجود دارد که در جنوب اسپانیا واقع شده و طولانیترین مسیر به شمار میآید.
هرکدام از این جادهها، توجه گروهی از زائران را که تجربهای متفاوت میطلبند، به خود جلب کردهاند. اگر میخواهید در حین راهپیمایی از چشماندازهای ساحلی لذت ببرید، اگر خواهان پیادهروی پرتکاپو و چالشبرانگیزتری هستید یا میخواهید کمی با خودتان تنها باشید، هر جادهای غیر از مسیر پرتردد و شلوغ کامینو میتواند نیازهای شما را برآورده بسازد.
در سالهای اخیر، راه سانتیاگو توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. طوریکه سالانه صدها هزار نفر پا به این راه گذاشتهاند. در حال حاضر، بیشتر افرادی که قصد پیمودن جاده را دارند، سفر خود را از شهر مرزی سن-ژان-پیه-دو-پر در فرانسه آغاز میکنند و این راه ۴۵۰ مایلی را یک ماهه میپیمایند. خود راهپیمایی در جاده سانتیاگو بهتنهایی یک تفریح روحافزا به شمار میآید. چشماندازهای بینظیری در این مسیر وجود دارد و علاوه برآن، در فاصلههای مشخصی در طول مسیر، هتلها و اقامتگاههایی با کمک دولت راهاندازی شدهاند که در ازای دریافت مبلغی ناچیز، محلی برای استراحت شبانه در اختیار زائران قرار میدهند.
تشریفات و تجهیزات راهپیمایی در کامینو د سانتیاگو
آداب گام نهادن در جاده زیارتی سانتیاگو طی قرنها دگرگون شده است. وسایلی که در این راهپیمایی آیینی نیاز است، همچنان به روال گذشته شامل ردا، کلاه آفتابگیر، عصا، لیوانی از جنس کدو (برای نوشیدن آب از چاه) و یک صدف گوشماهی (که نمادی از محلی است که به آنجا میروید) است. اگر از عصا بهدرستی استفاده کنید میتوانید ۲۰ درصد از وزنی که زانوها باید به دوش بکشند را به آن منتقل کنید. در حقیقت، عصا همان فرق بین یک پیادهروی هیجانبخش توام با لذت بردن از سادگی راه و یک پیادهروی سخت و پرچالش است که شاید حتی در میانهی راه و روی یک پل به این فکر کنید که باید کولهپشتی خود را دور بیندازید تا کمی نفس بکشید.
نیازی نیست یک ورزشکار حرفهای یا پیادهروی قهار باشید. نیازی به راهنما هم نیست. زائران هزاران سال است که کامینو را میپیمایند. این مسیر با دقت بنا شده و همهی مسیر با صدف نشانهگذاری شده است. در تمام طول سال میتوان راهپیمایی در این مسیر پیادهروی را تجربه کرد. در ماه اوت که مدارس تعطیل است، خانوادههای اسپانیایی بههمراه فرزندانشان رهسپار جاده میشوند تا تعطیلاتی خانوادگی را بگذرانند. اما در ماه مه و ژوئن، بیشتر زائران خارجی در جاده به چشم میخورند و زمستانها هم، راهپیمایان جدی و متفکر جاده را به تصرف خود درمیآورند.
کامپوستلا؛ مدرکی برای اثبات زیارت
فضای ۱۰۰ کیلومتر آخر راه تفاوتهای بسیاری با سایر بخشهای آن دارد. زائران برای آنکه موفق به دریافت گواهینامهی «کامپوستلا» (Compostela) بشوند تا بهطور رسمی «زائر» خوانده شوند، ۱۰۰ کلیومتر آخر راه را حتما باید پیاده طی کنند و به همین دلیل، شهر ساریا (Sarria) که در ۱۱۲ کیلومتری سانتیاگو است از اهمیت زیادی برای زائران برخوردار است. در این شهر، بهیکباره بر شمار زائران افزوده میشود. تابستانها، شمار زائران بهقدری زیاد است که یافتن تختخوابی برای استراحت در آن و شهرهای اطراف آن بهسختی ممکن است. حال و هوای شهر هم بهکلی دگرگون است. در همهجای شهر میتوان گروههای زیادی از دانشآموزان را دید که بههمراه مدرسه برای زیارت به آنجا آمدهاند.
برای آنکه بتوان ثابت کرد که مقدار راه موردنیاز برای دریافت گواهینامه توسط زائر پیموده شده است، او باید پاسپورتی زیارتی اخذ کند و در هر اقامتگاهی که توقف میکند،آن را مهر کند. در طول مسیر فقط درج یک مهر در هر روز و در همان محلی که شب را به صبح میرساند، کفایت میکند. در ۱۰۰ کیلومتر آخر، وضعیت فرق میکند و بهتر است دو یا سه مهر در پاسپورت درج بشود.
گواهینامهی فوق، سندی به زبان لاتین است که بر انجام کامل زیارت توسط زائران دلالت میکند. در ابتدا، زائران از صدف بهعنوان نماد و مدرکی برای اثبات زیارت خود از مقبرهی سنت جیمز استفاده میکردند. اما این روش بهآسانی قابل تقلید بود و بهسرعت فروشندگانی در مناطق مختلف پیدا شدند که صدف میفروختند. برای جلوگیری از تقلب، کلیسا از قرن سیزدهم شروع به صدور سندی رسمی برای زائران کرد و در قرن بیستم، با بیشتر شدن شمار افرادی که با وسایلی حملونقلی مختلف خود را به این شهر میرساندند نگرانیها دربارهی نادید انگاشته شدن جنبهی سختکوشانه و فداکارانهی این نوع زیارت نیز افزایش یافت. بنابراین، مسئولان کلیسا اخذ گواهینامه را مشروط به پیادهروی یا اسبسواری در ۱۰۰ کیلومتر آخر راه منتهی به سانتیاگو کردند. این موضوع دربارهی کسانی که با دوچرخه به زیارت میآیند کمی متفاوت است و آنها ۲۰۰ کیلومتر آخر را حتما باید با دوچرخه طی کرده باشند.
کلیسای تاریخی سانتیاگو د کومپوستلا
پس از هفتهها پیادهروی، منارههای کلیسای جامع از دور نمایان میشوند و به پاهای زائران توان بیشتری برای پیمودن باقیماندهی راه میبخشند. چون آخرین ایستگاه شبانه در جاده سانتیاگو فقط دو مایل با شهر فاصله دارد، بیشتر زائران نزدیک ظهر به آنجا میرسند؛ یعنی زمانی که نیایش روزانه برگزار میشود. زائران پس از رسیدن به میدان کلیسا، محو ابهت کلیسا میشوند. سنت جیمز زیر محراب اصلی خفته است. مجسمهی سنت جیمز درون کلیسا و در بالای مقبرهی نقرهای وی قرار دارد.
فرقی نمیکند که کل راه را پیاده پیموده باشید یا فقط چند مایل آخر آن را؛ راهپیمایی در جاده سانتیاگو تجربهای است که همیشه در خاطر هر فردی باقی خواهد ماند. زائران برای مدتی در این محل زانو میزنند، دعا میخوانند و خواستهشان را مطرح میکنند. سپس، از پلههای پشت محراب بالا میروند تا به مجسمهی تاریخی و پرارزش قدیس برسند که با استفاده از طلا و سنگهای قیمتی، آراسته شده است. آنها به نشانهی تبرک، مجسمه را از پشت در آغوش میکشند.
کلیسای جامع با منارههای سربهفلککشیده و مجسمههای پر از کندهکاری، قلب تپندهی شهر سانتیاگو است. کلیسای جامع سانتیاگو یک بار در قرن دهم به دست مسلمانان تخریب شد و بعدها بهطور کامل مورد بازسازی قرار گرفت. شکوه این کلیسا که هر بخش از آن در برههای از تاریخ تکمیل شده است، آمیختهای از زیبایی سبک رومانسک در بنای اصلی کلیسا (سال ساخت: ۱۰۷۵ الی ۱۲۱۱) و ظرافت سبکهای گوتیک و باروک در نماها و زینتکاریهای ساختمان است.
زمانی که زائران در «پلازا د لا آزاباچریا» (Plaza de la Azabacheria) میایستند، منظرهای از نمای سر در شمالی کلیسا پیش چشمان آنها خواهد بود. نمای قدیمی بنا که در قرن دوازدهم و به سبک رومانسک ساخته شده بود، در سال ۱۷۵۷ تخریب شد و جای خود را نمای نئوکلاسیک کنونی داد. این نما تحت نظارت ونتورا رودریگز، معمار شهیر اسپانیایی ساخته شد. نقطهی اوج هنر در کلیسای سانتیاگو، رواق د لا گلوریا (Pórtico de la Gloria) است که در ورودی غربی قرار گرفته و شامل ۲۰۰ مجسمه است که همگی بهطرزی استادانه و به سبک رومانسک تراشیده شدهاند.
دماغه فینیستر؛ سانتیاگو آخر راه نیست
بیشتر زائران سفر خود را در سانتیاگو به پایان میرسانند. اما هنوز هم ۹۰ کیلومتر دیگر تا رسیدن به فانوس دریایی در شهرهای ساحلی فینیستر و موشیا باقی مانده است. این راه معمولا در عرض سه روز پیموده میشود و زمان بیشتری برای تفکر و تامل دربارهی تجربهای که پشت سر گذاشته شده، به زائران میبخشد. تماشای غروب اقیانوس اطلس بهقدری زیبا است که میتواند بهترین نقطهی پایان برای این سفر باشد.
چند کیلومتر آخر راه در بخش فینیستر از کنار ساحل میگذرد و به فانوسی دریایی با ساختمانی سفید رنگ در جنوبیترین نقطهی مونته فاشو ختم میشود. در گذشته، زائران پس از رسیدن به این نقطه، لباسهای خود را به نشانهی تولد دوباره آتش میزدند. در میان آب، سه صخره به چشم میخورد که دورترین آنها، صخرهی مقدس نامیده میشود. بنا بر افسانهها، مریم مقدس پس از سفر به این منطقه برای تشویق سنت جیمز برای انجام وظایف قدیسی خود، در این مکان استراحت کرد.
اطلاعاتی در دست نیست که نشان بدهد چند درصد از زائران قرون گذشته، برای دیدن غروب خورشید زحمت رفتن به آخر دنیا را به جان میخریدند. اما در میانهی قرن بیستم، جاده منتهی به فینیستر تقریبا جادهای فراموششده بود. پس از مطرح شدن جاده سانتیاگو در دهههایی ۸۰ و ۹۰ میلادی بود که مردم باز هم به فینیستر روی آوردند و مجذوب زیباییهای مسحورکنندهی آن شدند. رومیها معتقد بودند که این محل، دروازهای برای ورود به زندگی پس از مرگ است و خورشید هر شب در اینجا میمیرد. یکی از محلیها میگوید در هیچکجای دیگر از این کرهی خاکی، این مقدار از شکوه و جذابیت یکجا جمع نشده است.
سنت جیمز؛ قدیس مسلمانکش
مقاله مرتبط:
«سنت جیمز» که نماد سانتیاگو محسوب میشود و کلیسای جامع شهر را برای بزرگداشت وی به این نام میخوانند، قدیسی مسیحی بود. او که در فارسی به نام «یعقوب پسر زبدی» نیز شناخته میشود، یکی از دوازده حواری حضرت مسیح و یکی از دو پسر زبدی و سالومه بود که به دعوت حضرت مسیح به وی پیوست.
مجسمههای سنت جیمز در تمام سطح شهر دیده میشود. با توجه به شیوهی به تصویر کشیدن سنت جیمز در تابلوهای نقاشی این کلیسا، که گویی در حال لذت بردن از قتلعام مورهای مسلمان است و نیز با در نظر گرفتن اهمیت سانتیاگو برای مسیحیان، عجیب نیست که پلیس اسپانیا برای محافظت از کلیسا در همهجای میدان حضور دارد. تدابیر امنیتی این منطقه پس از یازده سپتامبر ۲۰۱۱، سختتر هم شد.
مورخان، ادعای «کشف» بقایای جسد سنت جیمز در اسپانیا را فریب بزرگی میدانند که میراث قرون وسطی است. آنها بر این باور هستند که چنین ادعایی با این هدف مطرح شد که اروپاییها را علیه مسلمانان آندلس بشورانند. حضور مورهای مسلمان در این کشور و تسلط آنها به دریای مدیترانه، تهدیدی بالقوه برای همسایههای اسپانیا و سایر کشورهای اروپایی به شمار میرفت. اگر گفته میشد که سنت جیمز در شبهجزیرهی ایبریا مدفون و آرامگاه وی در تصرف مسلمانان است، تمامی اروپاییها به پا برمیخواستند تا مورها را از آن سرزمین بیرون برانند... و چنین هم شد؛ با بازپسگیری آندلس که یک قرن طول کشید، مسیحیان باز هم در سال ۱۴۹۲ کنترل این مناطق را به دست گرفتند.
عمر این ادعا به حدود ۱۲۰۰ سال پیش برمیگردد که راهبی با دنبالکردن ستارهها به این نقطهی دورافتاده از اروپا رسید و مکانی را کشف کرد که به نظر همان مدفن مدتها از چشمها پنهان ماندهی سنت جیمز بود. رهبران کلیسا اعلام کردند که آنچه پیدا شده، بقایای جسد سنت جیمز است. اقدام به ساختن یک کلیسا در محل کردند و آنجا را «کلیسای جامع سانتیاگو د کومپوستلا» نامیدند که به زبان محلی به معنی کهکشان سنت جیمز است.
دیدگاه