شرایط قرنطینه ناشی از کرونا چگونه است؟
پاندمی کرونا یا کووید ۱۹ باعث شده است جمعیت زیادی از جهان ترجیح دهند در خانههای خود بمانند و برخی از افراد هم قرنطینهی اجباری شدهاند. بدون تردید خانهنشینی اصلاً تجربهی خوبی نیست؛ اما به هر حال به طریقی باید این دوران را پشت سر گذاشت. در این مقاله از کجارو قصد داریم شرححال فردی را بیان کنیم که در یکی از شهرهای شمال ایتالیا قرنطینه شده است. اگر فکر میکنید روند زندگی فردی در چنین شرایطی میتواند جالب و خواندنی باشد، با ما همراه باشید تا اتفاقهای این روزهای آقای «گِرِگ هاپینگ» (Greg Hopkins) را از زبان خودش بیان کنیم.
امروز صبح به کافیشاپ نزدیک خانهام رفتم. دوستم، «اِستیفانو» (Stefano)، که در قهوه درستکردن مهارت خاصی دارد، ظاهرا خبرهای بدی داشت. پدر استیفانو مدتی قبل بر اثر بیماری کرونا فوت کرد و مراسم خاکسپاری و تشییعجنازهی او بهدلیل محدودیتهای اعمالشده در منطقه لغو شد.
استیفانو، قهوهام را روی پیشخوان گذاشت. معمولا در ایتالیا قهوه را ایستاده میخوردند و من هم طبق معمول ایستاده مشغول خوردن قهوه شدم. در همین حین، یکی از همکاران استیفانو که مشغول صحبت با تلفن همراه بود، فوری بهسمت من آمد و محکم روی پیشخوان کوبید؛ ظاهرا قانونشکنی کرده بودم؛ زیرا این روزها روال عادی تغییر کرده است و مشتریان باید با فاصلهی یک متری از یکدیگر بنشینند و قهوهشان را نشسته بخورند.
استیفانو به من گفت اگر پلیس میرسید و میدید که در کنار پیشخوان، ایستاده قهوه میخوری، چند یورو جریمه میشدم. او شنیده بود که مقامهای رسمی با خودرو در حال گشتزنی در شهر هستند و با بلندگو به افراد هشدار می دهند که در خانههایشان بمانند.
وقتی که بلند شدم تا بروم، به من گفت این اتفاقها واقعا فکر ما را درگیر کرده است و محدودیتهای کنونی وحشتناک هستند.
بعد از کافیشاپ به مطب دکتر رفتم. دکتر هم ماسک آبی جراحی بزرگی زده بود و کارکنان داروخانه هم ماسک داشتند. بسیاری از مغازهها بهجز قصابی و خواربارفروشی تعطیل شده بودند. رستورانها هم فقط میتوانستند تا غروب باز باشند. تمام رویدادها و تجمعها از جمله عروسیها، مراسم تشییعجنازه، رویدادهای ورزشی در فضای باز و سایر رویدادهای اینچنینی بهطور کامل لغو شدهاند و بسیاری از مکانهای تفریحی، فرهنگی، هنری و ورزشی مثل سینماها، باشگاهها، مدارس، گالریهای هنری و مکانهایی که مردم در فاصلهی نسبتا نزدیکی از یکدیگر قرار میگیرند، نیز تعطیل شدهاند. افرادی هم که به این مکانها میروند، آدمهای احمقی به نظر میرسند و ظاهراً کاری دیگری ندارند!
دیروز در یکی از سوپرمارکتها، مردی مغازه را بسته بود و از مردم میخواست بهجای چرخهای خرید کوچک از چرخهای بزرگتر استفاده کنند؛ زیرا به نظر او این چرخها فاصله بیشتری میان مردم ایجاد میکردند. در ضمن ایستگاهی برای توزیع دستکشهای پلاستیکی و مواد ضدعفونیکننده نیز ایجاد شده است. ظاهرا برخلاف دو هفته قبل، ترس مردم از قرنطینه و کمیابشدن اجناس مورد نیازشان کمتر شده است. فروشگاهها پر از کالاهای مختلف هستند و تعداد خریداران هم در حد معمول است.
همین چند روز پیش مردم در میدان شهر «کیاوِنا» (Chiavenna)، شهری در شمال ایتالیا، با حالوهوایی نسبتا خوب و در آزادی کامل قدم میزدند و وقتی به یکدیگر میرسیدند، با آغوش گرم از هم استقبال میکردند، دست میدادند و حتی روبوسی میکردند. سایهی سنگین کرونا روی شهر کاملا احساس میشود. مردم دیگر نمیتوانند امرارمعاش کنند. خانمی که زبان آموزش میدهد، بیکار شده و بیپولی او را نگران کرده است.
بار روانی منفی ناشی از شیوع کرونا از خانهنشینی هم بدتر است
یکی از آزاردهندهترین محدودیتها و مشکلهای ناشی از شیوع کرونا، لغو سفرها است و افراد زیادی تحتتأثیر این مشکل قرار گرفتهاند، من و همسرم هم چهار سفرمان را لغو کردهایم. تمام پول پرداختشده برای بلیط هواپیما، قطار و اتوبوس و همچنین رزرو مراکز اقامتی بهدلیل شرایط اضطراری کاملا بازگردانده شد و با هر کسی که صحبت میکنم، سفرش را لغو کرده است.
چنین وضعیتی، ضربهی بسیار بدی به گردشگری میزند و احتمالا تعداد گردشگرانی که هر سال با شروع عید پاک وارد ایتالیا میشوند، به میزان بسیار زیادی کاهش پیدا خواهد کرد. چنین معضلی بههمراه مشکلهای بزرگتر دیگر مثل سیل ونیز در زمستان سال گذشته و بیکاری بسیار شدید میتواند ایتالیا را با رکود اقتصادی وحشتناکی مواجه کند که بهزودی در سایر نقاط جهان هم فراگیر خواهد شد.
به نظر میرسد بهعنوان پیرمردی ۶۵ ساله چارهای ندارم جز اینکه در خانه بمانم و در مواقع ضروری مثل خرید یا رفتن به دکتر ، از خانه بیرون بروم. هنوز نمیدانم این وضعیت تا چه حدی کنترل شده یا قابلکنترل است. فقط میبینم که سیل خودروی مرا نابود کرده است و کارهای دیگری هم دارم که واقعا نیاز به رسیدگی دارند. این مشکلها افسردهام کرده است. قبل از ورود کرونا به ایتالیا تصمیم داشتم اگر روزها هوا خوب باشد، با دوچرخه در شهر چرخی بزنم تا هم ورزش کرده باشم و هم حالم کمی بهتر شود؛ اما با چنین وضعیتی به نظر میرسد باید از این کار صرفنظر کنم و در خانه بمانم.
بار روانی منفی ناشی از این شرایط، از خانهنشینی هم بدتر است. با هیچ کسی در ارتباط نیستم. نمیدانم چه کسی ویروس دارد یا آیا نزدیکانم کسی را میشناسند که مبتلا به کرونا شده باشد. نمیتوانم تشخیص دهم که آیا این شرایط واقعا اضطراری است یا خیر. حتی به نظرم برخی از اقدامهای در حال انجام هم احمقانه و مسخره هستند؛ اما از بیمارستانها که اکنون به خط مقدم مبارزه با کرونا تبدیل شدهاند، خبرهای بدی به گوش میرسد. دکتر «دِنیِل مِکینی» (Dr. Daniele Macchini)، از پزشکان بخش ICU در یکی از بیمارستانهای شهر «بِرگامو» (Bergamo) در شمال شرقی میلان، با انتشار متنی تلاش کارکنان خسته و درمانده برای نجات جان بیماران را بهطرز بسیار زیبایی توصیف کرده است.
مردم تصورهای مختلفی درمورد شیوع جهانی کرونا دارند
به هر حال در چنین مواقعی تنها باید آرامش خود را حفظ کنیم؛ رفتاری منطقی داشته باشیم و اخبار و راهنماییهای جدید را از منابع خبری موثق دنبال و به گفتههای مسئولان اعتماد کنیم؛ البته در برخی از کشورها، افراد مسئول و خبرگزاریها بهدلیل دروغپردازیهای متعدد، پنهانکاریها، تفکر سطحی، نبود شفافیت و فساد، اعتبارشان را از دست دادهاند.
چنین معضلهایی زمینهساز انجام فعالیتهای مخرب پنهانی و ایجاد تردید میشود؛ مثلاً ممکن است مردم تصور کنند که این ویروس با برنامهی قبلی همهگیر شده است و مسئولان میخواهند از این طریق مردم را مطیع خود و دستوراتشان کنند یا این ویروس بهعنوان پوششی برای پروژه آزمایشی کنترل مردم، ایجاد و تقویت شده است. حتی این احتمال وجود دارد که شیوع عمدی کرونا اقدامی ضروری و اضطراری از سوی منبعی نامشخص و مرموز باشد. شاید هم هیچ پنهانکاریای در کار نیست و کارهایی که برای مقابله با ویروس انجام میشود، قهرمانانه هستند.
به هر حال باوجود تمام این معضلها و مشکلها، خوشحالم که در امنیت کامل و در محیطی سالم زندگی و در این شرایط از محصولات طبیعی متنوع استفاده میکنم. در یک کلام باید بگویم که کمبودی ندارم؛ البته این حرف را در مورد خودم میزنم.
برای افرادی که بهدلیل ابتلا به کرونا جانشان از دست دادهاند یا بهشدت بیمار شدهاند، احساس ناراحتی میکنم. در قرنطینهبودن، سخت و آزاردهنده است؛ اما میتوان آن را تحمل کرد.