زندگینامه داوینچی؛ نقاش و مخترع اسرارآمیز عصر رنسانس

زهرا  آذرنیوش
زهرا آذرنیوش چهار شنبه، ۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۸:۰۵
زندگینامه داوینچی؛ نقاش و مخترع اسرارآمیز عصر رنسانس

لئوناردو داوینچی، نقاش، دانشمند، مجسمه‌ساز، پیکرشناس، زمین‌شناس، معمار، موسیقی‌دان و یکی از تاثیرگذارترین چهره‌های ایتالیایی‌تبار رنسانس بود.

لئوناردو داوینچی، دانشمند بزرگ ایتالیایی‌تبار و هنرمند معروف عصر رنسانس بود که در قرن ۱۵ و اوایل قرن ۱۶ میلادی می‌زیست. او استعداد‌ فوق‌العاده‌ای در زمینه‌های مختلف همچون ریاضیات، معماری، آناتومی، موسیقی، زمین‌شناسی، گیاه‌شناسی، نقاشی، مهندسی، مجسمه‌سازی، دیرینه‌شناسی، نجوم و نقشه‌کشی داشت. تاریخ‌دانان او را به‌واسطه مهارت بسیار در علوم و فنون و همچنین استعداد فوق‌العاده‌اش «با استعدادترین مرد تاریخ» لقب داده‌اند. توانایی او در ترسیم نقاشی با یک دست و قرینه‌نویسی، برای بسیاری از نقاشان و نویسندگان شگفت‌انگیز است.

آنچه باید درباره داوینچی بدانید:  

داوینچی کیست؟

داوینچی

منبع عکس: caltech.edu

لئوناردو داوینچی، از مشهورترین و تاثیرگذارترین چهره‌های دوره رنسانس محسوب می‌شود که بسیار جلوتر از زمانه خود بود. داوینچی نه‌تنها یک هنرمند بزرگ به‌شمار می‌رفت، بلکه متفکری بی‌نظیر و دانشمندی بزرگ محسوب می‌شد که اختراعات متنوعی را در آن دوره به نام خود ثبت کرد.

داوینچی را شخصی آرام، مهربان، محجوب و دارای رفتاری ظریف توصیف کرده‌اند. به گفته منابع، او در مراقبت شخصی بسیار سخت‌گیر بود، ریش‌هایش را در سنین بالا مرتب نگه می‌داشت و برخلاف سبک زمانه خود، لباس‌های رنگارنگ می‌پوشید.

مهارت‌های داوینچی در رشته‌های مختلف علمی و هنری، عناوین مرد بزرگ رنسانسی و بااستعداد‌ترین مرد تاریخ را برای او به ارمغان آورد. داوینچی خلاقیت بسیاری داشت و طرح‌هایی منحصربه‌فرد از توپ‌های بخار، هواپیما، ماشین‌های پرنده، وسایل جنگی و ادوات زرهی ارائه کرد که زبانزد خاص و عام شدند.

داوینچی در زمینه نقاشی نیز استعداد و شهرت بسیاری داشت و بر مهم‌ترین تکنیک‌های نقاشی رایج عصر خود مسلط بود. آنچه نقاشی‌های داوینچی را منحصربه‌فرد می‌کرد، تکنیک‌های نوآورانه‌ او در رنگ‌آمیزی، تسلط بر آناتومی، استفاده ابتکاری از شکل انسان در ترکیب‌بندی فیگوراتیو و استفاده از تکنیک‌هایی مانند محوکاری (Sfumato)، تاریک-روشن (Chiaroscuro) و ژرفانمایی (Perspective) بود. تابلوهای «شام آخر» (The Last Supper)، «لبخند مونالیزا» (Mona Lisa Smile) و «مرد ویترویوسی» (Vitruvian Man) از معروف‌ترین آثار وی به شمار می‌روند.

زندگی‌نامه داوینچی

لئوناردو داوینچی

منبع عکس: theguardian.com

لئوناردو داوینچی با نام کامل «لئوناردو دی سر پیرو داوینچی» (Leonardo di ser Piero da Vinci) در ۱۵ آوریل ۱۴۵۲ میلادی در روستای «آنچیانو» (Anchiano) شهر «وینچی» (Vinci) در استان فلورانس، ناحیه توسکانی کشور ایتالیا به دنیا آمد؛ منطقه‌ای که آن زمان قلمرو مدیچی دوم (Medici II)، دوک توسکانی بود. پدرش «سر پیرو» (Ser Piero)، ارباب‌زاده بود و شغل سردفتری داشت؛ در حالی که مادرش با نام «کاترینا دی میو لیپی» (Caterina di Meo Lippi) دختر یک مرد دهقان بود. پدر و مادر داوینچی با یکدیگر ازدواج نکرده بودند؛ به این جهت لئوناردو داوینچی فرزندی قانونی محسوب نمی‌شد. 

از دوره کودکی داوینچی اطلاعات دقیقی در دست نیست. طبق گزارش منابع، او تا سن پنج‌سالگی در دهکده آنچیانو، در حدود ۳۰ کیلومتری شهر فلورانس، با مادرش زندگی می‌کرد. بعد از آن، مادرش با مرد دیگری ازدواج کرد و لئوناردو مجبور شد به نزد پدرش بازگردد و با خانواده پدریش زندگی کند. برخی روایت‌ها نیز از حضور وی در املاک پدربزرگ پدری‌اش «آنتونیو داوینچی» (Antonio da Vinci) و زندگی با آن‌ها تا سن پنج‌سالگی حکایت می‌کنند. 

پدر لئوناردو که هنگام بازگشت پسرش ۲۵ ساله بود، با دختری ۱۶ ساله به نام «آلبیرا دی جیوانی آمادوری» (Albiera Di Giovanni Amadori) ازدواج کرد. آلبیرا که مادرخوانده داوینچی محسوب می شد، او را بسیار دوست داشت و مانند مادری واقعی به وی محبت می‌کرد؛ اما بعد از چند سال به‌علت بروز یک بیماری لاعلاج از دنیا رفت.

پدر داوینچی بعد از آن، دوبار دیگر ازدواج کرد و در آخرین ازدواج خود، صاحب ۱۲ فرزند شد. داوینچی به‌طور کلی ۱۷ خواهر و برادر ناتنی داشت که ۱۲ نفر از آن‌ها از جانب پدر و پنج‌ نفر از آن‌ها از سمت مادر او بودند. خواهرها و برادرهای او فاصله سنی بسیار زیادی با داوینچی داشتند و این موضوع سبب شد که نتواند ارتباط صمیمانه‌ای با آن‌ها برقرار کند.

لئوناردو داوینچی از ۱۴ سالگی نزد آندریا دل وروکیو آموزش نقاشی دید

لئوناردو آموزش ابتدایی را در فلورانس فرا گرفت؛ اما هیچ آموزش رسمی دیگری بیشتر از خواندن، نوشتن و ریاضیات اولیه ندید. او مطالعات خود را به‌طور خصوصی ادامه داد؛ همچنین استعداد هنری‌اش نیز از همان ابتدا مشهود شد و پدرش در راه رشد این استعداد از او پشتیبانی کرد.

لئوناردو از ۱۴ سالگی نزد «آندرئا دل وروکیو» (Andrea del Verrocchio)، نقاش با ظرافت، روان‌شناس و مجسمه‌ساز معروف فلورانس، آموزش دید. او از همان ابتدای نوجوانی، قوانین علوم و طبیعت را مطالعه کرد و دانشی به دست آورد که مطابق آن، هرچه می‌خواست به تصویر می‌کشید.

زمانی که لئوناردو در کارگاه وروکیو سپری می‌کرد، هم‌زمان با حضور «ساندرو بوتیچلی» (Sandro Botticelli)، «دومنیکو گیرلاندایو» (Domenico Ghirlandaio) و «پیترو پروجینو» (Pietro Perugino) در آن کارگاه بود که بعدها هر سه از بزرگترین نقاشان معروف ایتالیا شدند؛ آن‌ها از داوینچی بزرگ‌تر بودند و پیش از او کار نقاشی را شروع کرده بودند. حضور هم‌زمان آنان با داوینچی در کارگاه وروکیو، تاثیر بسزایی در شکوفا شدن استعدادهای وی داشت.

لئوناردو داوینچی مشهورترین و بهترین شاگرد وروکیو شد و طی ۶ سال شاگردی در محضر استاد، تکنیک‌های نقاشی، کار با چرم، کار با فلز، مجسمه‌سازی، طراحی، گچ‌کاری، نجاری و مکانیکی را آموخت؛ به‌طوری که در سن ۲۰ سالگی، هنگام افتتاح کارگاه شخصی و شروع کار مستقل، یک استادکار حرفه‌ای بود.

عکس دل وروکیو

تصویر وروکیو، استاد داوینچی اثری از نیکلاس دی لارمسین، منبع عکس: en.wikipedia.org

داوینچی دو سال بعد، در سال ۱۴۷۲ میلادی به عضویت انجمن نقاشان فلورانس درآمد. او همچنین در همان زمان، عضو انجمن «سنت لوک» (St. Luke) شد که اتحادیه‌ای از پزشکان و داروشناسان بود و همان جا فرصت یادگیری کالبدشکافی را به‌دست آورد.

داوینچی دو سال بعد، اولین اثر تاریخ‌دار خود را در پنجم آگوست سال ۱۴۷۳ با قلم و جوهر کشید که به نام «چشم‌انداز دره آرنو» (Arno Valley landscape) شهرت یافت. آرنو رودی در ناحیه توسکانی ایتالیا بود که به «دریای لیگوریا» (Ligurian Sea) می‌ریخت و لئوناردو اولین کسی بود که پیشنهاد استفاده از رودخانه را به‌عنوان کانالی قابل کشتی‌رانی بین فلورانس و پیزا مطرح کرد.

نقاشی‌های بسیار دیگری از در این دوره به‌جای مانده است که از جمله آن‌ها می‌توان طرح‌هایی فنی از پمپ‌ها، دستگاه‌های مکانیکی آن دوره و سلاح‌های نظامی‌ را نام برد. این طرح‌ها علاقه داوینچی به مسائل فنی را نشان می‌دهند.

چشم انداز دره آندرنو

نقاشی چشم‌ انداز دره آرنو، منبع عکس: en.muzeo.com

برخی منابع به هم‌جنس‌گرایی داوینچی در سال‌های جوانی اشاره دارند. او در سال ۱۴۷۶ میلادی به‌همراه چند مرد جوان به اتهام لواط دستگیر شد. جرم لواط در آن دوره حکم اعدام داشت؛ اما هیچ شاهدی برای تایید ادعا حاضر نشد و دادگاه، داوینچی را از اتهام تبرئه کردد.

داوینچی از سن ۲۰ سالگی به‌صورت مستقل در کارگاه خود شروع به کار کرد

داوینچی اولین سفارش‌های نقاشی خود را در سال ۱۴۷۸ میلادی از شهر فلورانس دریافت کرد. اولین سفارش او برای محراب کلیسای «سنت برنارد» (St. Bernard) در کاخ «پالاتزو وکیو» (Palazzo Vecchio) تالار شهر فلورانس بود. سفارش دیگر نیز که به‌عنوان تابلوی «تحسین» (Praise) معروف شد، سفارشی از طرف صومعه «سن دوناتو» (San Donato) در سال ۱۴۸۱ بود. داوینچی تا سال ۱۴۸۱ در فلورانس ماند و کار کرد؛ اما به‌علت دعوت به میلان، هرگز فرصت نیافت این سفارش‌ها را تکمیل کند. 

داوینچی با وجود کار و کارگاه مستقل، هرگز از وروکیو جدا نشد. بسیاری عقیده دارند که وروکیو تابلوی «غسل تعمید مسیح» را با کمک داوینچی کامل کرد. بعد از آن داوینچی از جانب «لودوویکو اسفورزا» (Ludovico Sforza)، دوک میلان، به این شهر دعوت شد. او در سال ۱۴۸۲ میلادی به میلان نقل مکان کرد و به استخدام دوک این شهر در آمد. فضای پیچیده و نوافلاطونی فلورانس، با ذهن تجربه‌محور لئوناردو تناسب نداشت و جو سخت‌گیرانه و آکادمیک میلان او را بهتر جذب می‌کرد.

وازاری، نویسنده معروف، روایتی جالب درباره جوانی لئوناردو ذکر می‌کند. به گفته او، دهقانی محلی، یک سپر گرد برای خود ساخت و از  داوینچی خواست آن را نقاشی کند. لئوناردو با الهام از داستان مدوسا، یک هیولا را در حال تف کردن به آتش روی سپر کشید. نقاشی هیولا به حدی وحشتناک بود که پدر لئوناردو مجبور شد سپری جدید برای دهقان بخرد. سر پیرو نقاشی لئوناردو را به یک دلال هنری فلورانسی به قیمت ۱۰۰ دوکات فروخت و او نیز آن را به دوک میلان داد.

در آوریل سال ۱۴۸۳، انجمن صنفی قدیسان میلان به لئوناردو دستور داد تابلوی «باکره صخره‌ها» یا «بانوی صخره‌ها» (Virgin of the Rocks) را به‌عنوان بخشی از محراب کلیسای خود در کلیسای «سن فرانچسکو گرانده» (San Francesco Grande) در میلان نقاشی کند. 

تابلوی Virgin of the Rocks‌ داوینچی

نقاشی باکره صخره‌ها که داوینچی فرصت نیافت آن را تکمیل کند و بعدها توسط شاگردانش کامل شد. منبع عکس: ویکی‌پدیا

داوینچی سال‌ها، به‌طور پیوسته برای دربار میلان نقاشی کرد و مجسمه ساخت. او همچنین سمت مشاور فنی معماری در زمینه استحکامات نظامی، مهندسی هیدرولیک و مکانیک را عهده‌دار بود و مراجعان بسیاری داشت.

لئوناردو از سال ۱۴۸۲ تا ۱۴۹۹ در میلان کار کرد و نام او به‌عنوان نقاش و مهندس دوک، در فهرست خاندان سلطنتی ثبت شد. فرانسوی‌ها در سال ۱۴۹۹ میلادی، به شهر میلان حمله و آنجا را تصرف کردند. داوینچی مدتی بعد از ورود فرانسوی‌ها به شهر، در ژانویه ۱۵۰۰ میلادی، میلان را با همراهی دستیارش و «لوکا پاچیولی» (Fra Luca Bartolomeo de Pacioli)، ریاضی‌دان مشهور آن عصر، ترک کرد. او ابتدا به اوترانتوا (Otranto) در جنوب ایتالیا و سپس به ونیز رفت. 

داوینچی دو سال در ونیز ماند و در این مدت با سیاستمداران این شهر روابط نزدیکی برقرار کرد. شورای حکام ونیز از او درباره نحوه رویارویی با حملات عثمانی‌ها به منطقه فریولی (Friuli)، واقع در شمال شرق ایتالیا، مشاوره گرفت. او در سال ۱۵۰۲ از ونیز به فلورانس بازگشت و در آنجا از او به‌عنوان نقاش و دانشمندی بزرگ، استقبال شد؛ سپس سمت کارشناس معماری در کمیته آسیب‌شناسی کلیسای سن فرانچسکوی فلورانس را از طرف دولت به وی دادند. بعد از آن، مدتی مهمان کلیسای «سانتیسما آنونزیاتا» (Santissima Annunziata) شد و به‌مدت یک سال روی ریاضیات تمرکز کرد.

داوینچی نقاشی زیبایی از «نبرد آنگیاری» (Battle of Anghiari؛ که بین میلان و دیگر ایالت‌های ایتالیا از جمله فلورانس) کشید که آن را بر دیوار سالن شورای کاخ فلورانس نصب کردند. اندازه تابلو حدود ۱۷ در هفت متر و دو برابر اندازه «تابلوی شام» آخر وی بود. او مدت سه سال روی نقاشی «نبرد آنگیاری» کار کرد. در سال ۱۵۰۳ میلادی، داوینچی از سوی سیاستمداران فلورانس مورد توجه قرار گرفت و به او جایزه دادند. داوینچی نقاشی مونالیزا را نیز در همین سال آغاز کرد.

نبرد انکیاری

تابلوی نبرد آنگیاری، منبع عکس:  leonardodavinci.net

در ماه مه سال ۱۵۰۶ میلادی، «شارل دمبواز» (Charles d'Amboise, Seigneur de Chaumont)، فرماندار میلان، از لئوناردو خواست به میلان برود. در‌ آنجا، از جانب شارل دمبواز و لوئی دوازدهم، پادشاه فرانسه، حامیان سخاوتمندش در میلان مورد احترام و تحسین قرار ‌گرفت. او از شغل خود در میلان به‌عنوان مشاور معماری، لذت می‌برد. داوینچی در این دوره نقاشی‌هایی نیز برای قصرها و کلیساها کشید که بودجه آن توسط فرماندار تامین می‌شد.

داوینچی در این سال‌ها شاگردان بسیاری تربیت کرد که «برناردینو دکونتی» (Bernardino Deconti)، «جان جاکومو کاپروتی دا اورنو» (Gian Giacomo Caprotti da Oreno) معروف به «سالای»، «چزاره دا سستو» (Cesare da Sesto)، «برناردینو لویینی» (Bernardino Luini)، «جامپیترینو» (Giampietrino) و «فرانچسکو ملزی» (Francesco Melzi) از معروف‌ترین آن‌ها بودند. ملزی از بهترین و وفادارترین شاگردانش بود که تا لحظه مرگ استاد خود را رها نکرد.

فرانچسکو ملزی

تصویر ملزی، شاگرد وفادار و وارث داوینچی، منبع عکس: nationalgallery.org.uk

«ژان ژاکومو تریوولتزیو» (Gian Giacomo Trivulzio)، مارشال ارتش فرانسه، در سال ۱۵۰۷ پیروز از جنگ به میلان بازگشت و داوینچی را مامور کرد مقبره او را به‌شکل یک مجسمه سوارکار بسازد و آن را در کلیسای کوچک سن نزر (Saint-Nazaire) قرار دهد. داوینچی سال‌ها روی این بنای یادبود کار کرد؛ اما مارشال یک طرح ساده‌تر ارائه داد که لئوناردو به‌عنوان مجسمه‌ساز آن را بسازد.

داوینچی برای ساخت مجسمه، آناتومی بدن انسان را مطالعه کرد تا عضلات او را بهتر درک کند. مطالعات وی در آناتومی با همکاری «مارکانتونیو دلا توره» (Marcantonio della Torre)، آناتومیست معروف اهل پاویا (Pavia، شهری در ناحیه لمباردی ایتالیا)، ابعادی جدید به خود گرفت. لئوناردو بر طراحی بدن انسان برای بازتولید دقیق آن و رسم اندام‌ها بر طبق آناتومی و فیزیولوژی متمرکز شد. او آناتومی را به‌شکل زنده مطالعه کرد و با تشریح اجسادی که از طریق بیمارستان‌ها به آن‌ها دست می‌یافت، هدف خود را دنبال می‌کرد.

داوینچی همچنین با مطالعه فیزیک یاد گرفت چطور نور از سوژه منعکس می‌شود و با مطالعه شیمی، رنگ‌های عالی برای نقاشی‌ها می‌ساخت. او موفق شد از مطالعات خود بیش از ۷,۰۰۰ صفحه یادداشت‌برداری کند.

داوینچی نتایج تحقیقات خود را در علوم مختلف به‌صورت کد و با آینه‌‌نویسی یادداشت می‌کرد

تحقیقات داوینچی حول این ایده شکل گرفت که نیرو و حرکت، دو عملکرد مکانیکی اساسی هستند که با ترکیب آن‌ها اشکال جدیدی تولید می‌شوند. او همچنین درباره معماری و مهندسی نیز مطالعه و نقشه‌هایی استراتژیک را برای ارتش ترسیم کرد. بخش اعظم یادداشت‌های داوینچی ایده‌های مهندسی وی را دربر می‌گیرند که بسیاری از آن‌ها به طراحی روی کاغذ محدود شدند و به مرحله اجرا نرسیدند.

داوینچی چپ دست بود و نوشتن از سمت راست به‌سمت چپ را آسان‌تر می‌دانست. در ۱۲ دسامبر سال ۱۹۸۰ میلادی، «آرماند هامر» (Armand Hammer)، سرمایه‌دار نفتی آمریکایی، در یک حراجی، حدود پنج میلیون دلار برای دفترچه‌ای دو برگی حاوی نوشته‌های لئوناردو پرداخت؛ تمام دو برگه، نوشته شده و طرح‌هایی نیز در آن کشیده بود. نوشته‌های کاغذ به‌طور کامل، برعکس نوشته شده بودند و تنها در برابر آینه، قابل خواندن بودند. دفترچه‌های یادداشت داوینچی نیز به همین شکل نوشته شده‌اند؛ زیرا او نگران بود که از یادداشت‌هایش سوء‌استفاده شود. برخی معتقدند او برای بالا بردن تمرکز خود و  از سر تفنن با خط آینه می‌نوشت.

یادداشتهای داوینچی

یک صفحه از یادداشت‌های داوینچی، منبع عکس: fromthegreennotebook.com

داوینچی دست‌نوشته‌های خود را در زمستان سال ۱۵۱۰ تا ۱۵۱۱ میلادی به پایان رسانید؛ او تا پیش از انتشار، آن‌ها را با دانشمندان دیگر به اشتراک نمی‌گذاشت. داوینچی تنها آناتومی انسان را مطالعه نکرد؛ بلکه گیاهان و حیوانات را نیز بررسی و نتیجه تحقیقاتش را در دفترچه می‌نوشت. یادداشت‌های او توصیفاتی از سیستم گردش خون، مطالعات ریاضی، نور، مکانیک، زمین‌شناسی و گیاه‌شناسی بودند.

مطالعات داوینچی سبب شد که نقاشی‌هایش صورت واقع‌گرایانه‌ای به خود بگیرند؛ زیرا مشاهدات علمی به او کمک می‌کرد نسبت‌ها و جزئیات بسیار کوچک را نیز به‌درستی دریافت کند.

داوینچی به پرستپکتیو علاقه بسیار داشت و مطالعه‌اش درباره نور، او را متخصص کیاروسکورو کرد

داوینچی به‌علت علاقه زیاد به «پرسپکتیو» یا ژرف‌نمایی (Perspective)، شروع به مطالعه درباره نور کرد. او قصد داشت منبع نور و سایه‌هایی که از آن ایجاد می‌شوند را شناسایی کند. داوینچی از طریق این نوع آزمایش، به نتیجه می‌رسید که آنچه چشم می‌بیند، از ذهن برمی‌خیزد و به نور و محیط اطراف نیز وابسته است. مطالعه زیاد داوینچی درباره نور، او را به یک متخصص «کیاروسکورو» تبدیل کرد. سایه‌روشن یا کیاروسکورو سبکی است که در آن با استفاده از رنگ‌های روشن و تیره و خلق سایه، به ایجاد عمق در طراحی یا نقاشی دوبعدی می‌پردازند. این تکنیک رایج دوره رنسانس بود و داوینچی به‌عنوان اولین هنرمند این سبک، روی نور تمرکز کرد.

داوینچی بیشتر وقت خود را بین سال‌های ۱۵۱۳ تا ۱۵۱۶ میلادی در کاخ عالی واتیکان روم گذراند؛ جایی که میکل‌آنژ (Michelangelo) و رافائل (Raphael) نیز در آنجا بودند. او در سال ۱۵۱۳ میلادی به‌علت اخراج فرانسوی‌ها از میلان، به‌همراه دو شاگردش، ملزی و سالای به رم رفت تا از حمایت جولیانی مدیچی، دوک توسکانی، برخوردار شود. مدیچی اتاق‌هایی را در واتیکان به او داد؛ همچنین برای داوینچی کمک‌هزینه‌ای ماهیانه در نظر گرفت.

در اکتبر سال ۱۵۱۵ میلادی، فرانسوای اول، دوباره میلان را که از دست فرانسوی‌ها خارج شده بود، فتح کرد و در جلسه‌ای که در بلونیای ایتالیا برای همکاری با پاپ تشکیل داد، داوینچی را نیز دعوت کرد. داوینچی سال ۱۵۱۶ میلادی به فرانسه رفت و به خدمت فرانسوا درآمد. فرانسوا اجازه استفاده از‌ عمارت «کلو لوس» (Clos Lucé) را به او داد که نزدیک اقامتگاه شاه در قلعه سلطنتی آمبوآز (Chateau d' Amboise) بود. او تا سال ۱۵۱۹ میلادی، یعنی سال پایان عمرش، به‌همراه دوست و شاگرد وفادارش، ملزی، در آنجا زندگی کرد.

عمارت کلوکس داوینچی

تصویر کلوس لوکس یاکلوکس، خانه داوینچی، منبع عکس: francerevisited.com

داوینچی در سال ۱۵۱۸، ۶۶ سال سن داشت و نقاشان جوان‌تر از او پا به‌عرصه شهرت گذاشته بودند. در آن سال، «دوناتو برامانته» (Donato Bramante)، معمار معروف ایتالیایی، در حال بنای «کلیسای سنت پیتر» (Basilica of Saint Peter) واتیکان بود و رافائل، معمار و نقاش ایتالیایی، آخرین اتاق‌های آپارتمان پاپ را نقاشی می‌کرد. میکل آنژ، نقاش و معمار بزرگ نیز در حال تکمیل مقبره «ژولیوس دوم» (Julius II) بود.

داوینچی در دوم ماه مه سال ۱۵۱۹ در عمارت کلو لوس فرانسه درگذشت. طبق روایت جورجو وازاری، (Giorgio Vasari)، نقاش و مورخ آن عصر، سر داوینچی به هنگام مرگ، در آغوش شاه فرانسوا بود. فرانسوی‌ها این داستان را زیاد دوست ندارند و آن را افسانه می‌دانند؛ اما بسیاری از هنرمندان، این صحنه را نقاشی کرده‌اند. به گفته وازاری، لئوناردو در بستر مرگ، بسیار توبه کرد؛ زیرا عقیده داشت هنر خود را آن‌طور که باید انجام نداده و به این واسطه، به خدا و مردم توهین کرده است. 

لئوناردو داوینچی در صومعه کلیسای سنت فلورین به خاک سپرده شد

وازاری همچنین روایت کرده است که داوینچی در روزهای آخر عمر، درخواست کرد کشیشی را به نزد او بفرستند. او وصیت خود را به کشیش گفت، مراسم عشای ربانی را نیز به‌جای آورد و سپس جان داد. تشییع جنازه داوینچی از قلعه او به قبرستان کلیسای سنت فلورنتین (Church of Saint Florentin) در آمبوآز انجام شد. تابوتش را کشیشان این کلیسا حمل می‌کردند و بر اساس وصیتش، ۶۰ نفر فقیر نیز که هریک شمعی بزرگ در دست داشتند، پشت تابوت در حرکت بودند.

قبر داوینچی

قبر داوینچی در کلیسای سنت فلورین، منبع عکس: psphotographfrance.com

لئوناردو داوینچی را در کلیسای سنت فلورنتین به خاک سپردند. مقبره او در طول جنگ‌های اوگنو (Huguenots؛ جنگ‌های مذهبی داخلی فرانسه در فاصله سال‌های ۱۵۶۸ تا ۱۵۹۸، بین کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها) ویران شد. بعدها کلیسا نیز در سال ۱۸۰۲ در جریان انقلاب فرانسه خراب شد، بسیاری از قبرها از بین رفتند و استخوان‌های آن‌ها پراکنده شدند. از آن به بعد مکان اختفای بقایای لئوناردو مورد بحث قرار گرفت.

«آرسن هوسای» (Arsène Houssaye)، بازرس کل هنرهای زیبای فرانسه در سال ۱۸۶۳ ماموریت یافت محل را حفاری کند. او یک اسکلت ناقص با موهای سفید و حلقه‌ای برنزی در دست و قطعه سنگی با کتیبه را کشف کرد. این جسد را بقایای داوینچی تفسیر کردند. جمجمه او با هشت دندان، با سن داوینچی متناسب بود و یک سپر نقره‌ای با تصویر فرانسیس، شاه فرانسه در زمان داوینچی نزدیک استخوان‌ها قرار داشت.

اسکلت داوینچی حدود ۱۷۳ سانتی‌متر طول داشت و به نظر هوسای، بزرگی جمجمه داوینچی، عادی نبود؛ اما احتمال داد که این حجم، نشانه هوش زیاد وی باشد. به‌نظر می‌رسد جمجمه داوینچی را به ناپلئون سوم اهدا کردند؛ سپس بقایای جسد را به به کلیسای سنت هوبرت (Saint-Hubert) در قلعه آمبوآز انتقال دادند.

داوینچی هرگز ازدواج نکرد و فرزندی نداشت. به‌این جهت ملزی، شاگرد دست‌پرورده و وفادارش، قیم و وارث اصلی اموال وی شد. پول، لوازم شخصی، ابزار، نقاشی‌ها و کتابخانه داوینچی به او رسید. نیمی از تاکستان لئوناردو نیز ارثیه سالای، شاگرد قدیمی او شد.

علت مرگ داوینچی

مرگ داوینچی

منبع عکس: nationalgeographic.com

داوینچی در سن ۶۷ سالگی، در عمارت کلو لوس فرانسه درگذشت. روایت‌های مختلفی درباره علت مرگ او وجود دارد. برخی عقیده دارند او بر اثر یک حادثه قلبی-عروقی درگذشته است و بعضی دیگر احتمال سکته مغزی را برای داوینچی داده‌اند. در واقع می‌توان گفت، هیچ منبع معتبری برای تایید یا رد روایت‌های مرگ وی در دست نیست. 

برخی معتقدند داوینچی از سال ۱۵۱۶ میلادی به بعد، چندین بار سکته کرد، یک طرف صورت او فلج شد و دیگر قادر به نقاشی نبود؛ به‌این جهت، تاریخ آثار نقاشی متاخر او تا سال ۱۵۱۶ میلادی است.

علت واقعی مرگ داوینچی مشخص نیست

«لوئیجی داراگونا» (Luigi d'Aragona) که نجیب‌زاده‌ای ایتالیایی بود، یک سلسله سفرهای دیپلماتیک را از سال ۱۵۱۶ تا ۱۵۱۸ میلادی انجام داد. او از کاتب خود خواست وی را همراهی کند و وقایع سفر آن‌ها را بنویسد. کاردینال در سال ۱۵۱۷ میلادی با فرانسیس اول در آمبوآز ملاقات کرد. دربار سلطنتی تنها ۵۰۰ متر با قلعه داوینچی فاصله داشت. کاتب کاردینال، در بخش خاطرات خود درباره ملاقات کاردینال با فرانسوا، درباره داوینچی آورده است:

متاسفانه از استاد نمی‌شود انتظار بیشتری داشت؛ زیرا دست راست او فلج شده است.

برخی فلج دست راست داوینچی را برگرفته از سکته مغزی می‌دانند که به‌سادگی توسط نویسندگان دیگر پذیرفته شده است. بعضی نیز علت از کارافتادگی دست راست او را چپ‌دست بودنش و عدم استفاده از دست راست گزارش کرده‌اند.

آثار داوینچی

طبق گزارش منابع، هنگامی که  داوینچی چشم از جهان فروبست، مجموعه‌ای بیش از ۷,۰۰۰ صفحه طراحی و یادداشت را از خود به‌جای گذاشت؛ اما امروز تنها ۲۰ تابلوی نقاشی منسوب به او وجود دارد. علت تعداد کم نقاشی‌های به‌جای‌مانده از داوینچی، این است که او آزمایش‌های مکرری را با تکنیک‌های جدید انجام می‌داد تا از آن‌ها در نقاشی استفاده کند. این شیوه، سبب ایجاد نوعی وسواس، به تعویق افتادن کار نقاشی و عدم تکمیل آن می‌شد. در ادامه معروف‌ترین آثار داوینچی را معرفی می‌کنیم.

تعمید مسیح (The Baptism of Christ)

  • سال طراحی: ۱۴۷۲
  • تکنیک: تمپرا روی چوب و رنگ روغن
  • ابعاد: ۱۲۹ × ۱۳۲ سانتی‌متر
  • محل نگهداری: گالری ملی لندن

تعمید مسیح

منبع عکس: leonardodavinci.net

«تعمید مسیح» نقاشی معروفی است که توسط لئوناردو داوینچی و آندرئا دل وروکیو، در حدود سال ۱۴۷۲ در ایتالیا کشیده شد. جزئیات برخی از قسمت‌های نقاشی، به‌ویژه فرشته جوانی را که ردای عیسی در دستش بود؛ لئوناردو نقاشی کرد و آن را به پایان رساند. طبق گفته برخی منابع وروکیو بعد از آن، قلم‌مو را کنار گذاشت و دیگر هرگز نقاشی نکرد.

غسل تعمید مسیح عمدتا توسط وروکیو با استفاده از تمپرا یا چسب‌رنگ، روی چوب انجام شد. این نقاشی، صحنه غسل تعمید عیسی مسیح مطابق انجیل لوقا، مرقس و متی را به تصویر می‌کشد. صحنه این نقاشی شامل بازوهای درازشده خداوند است که با پرتوهای طلایی نقاشی شده‌اند. هاله‌ای با شکل صلیب بر بالای سر عیسی و هاله‌ای دیگر بر بالای سر کسی نقاشی شده است که او را تعمید می‌دهد. لئوناردو در این نقاشی از روغن استفاده کرد که در آن زمان وسیله جدیدی در نقاشی بود.

بشارت (The Annunciation)

  • تاریخ اثر: ۱۴۷۲ تا ۱۴۷۶
  • تکنیک نقاشی: تمپرا روی چوب و رنگ روغن
  • ابعاد: ۲۱۷ × ۹۸ سانتی‌متر
  • محل نگهداری: گالری اوفیتزی فلورانس

بشارت

منبع عکس: leonardodavinci.net

داوینچی تابلوی بشارت را در سن ۲۰ سالگی و در سال ۱۴۷۲ تا ۱۴۷۶ میلادی کشید. این اثر جزو اولین آثار او محسوب می‌شود. این نقاشی در یک محیط معماری به تصویر کشیده شده است و به یک منظره باز می‌شود. فرشته‌ در حالی که زانو زده است، پیشانی بلند، بال‌های باشکوه و لباس‌هایی فاخر دارد؛ باکره نیز در حین خواندن، با چهره‌ای متعجب، دستش را به نشانه حیرت به طرف بالا گرفته است. 

برخی بشارت را به «دومنیکو گیرلاندایو» (Domenico Ghirlandaio) نسبت دادند که مانند لئوناردو، شاگرد کارگاه دل وروکیو بود؛ اما مفسران در سال ۱۸۶۹، آن را به‌عنوان اثری از لئوناردو داوینچی جوان دانستند.  لئوناردو از ضربات قلم‌موی سبک و بدون سرب برای پس‌زمینه و فرشته استفاده کرده است.

تابلوی بشارت دستاورد استادانه و استعداد ذاتی لئوناردو داوینچی در تصویرگری را ثابت می‌کند. همه‌چیز در این اثر از کیفیت بالایی برخوردار است؛ کار با پیکرها و ویژگی‌های آن‌ها، چیدمان صحنه، درختان دوردست و جوی آب، نشان‌دهنده عشق پایدار هنرمند به طبیعت است. لئوناردو داوینچی یک مبتکر خستگی‌ناپذیر به‌شمار می‌رفت و این نقاشی برای رتبه‌بندی او بین نقاشان بزرگ کافی بود.

پرتره ژینورا دی بنچی (Portrait of Ginevra de' Benci)

  • تاریخ : ۱۴۷۴ تا ۱۴۷۶ 
  • تکنیک نقاشی: پس‌زمینه محوکاری
  • ابعاد: ۳۸ × ۳۷ سانتی‌متر
  • محل نگهداری: گالری ملی هنر واشنگتن دی‌سی

ژینورا دی بنچی

منبع عکس: leonardodavinci.net

ترسیم پرتره «ژینورا دی بنچی» (Ginevra de Benci)، توسط لئوناردو داوینچی در حدود سال ۱۴۷۴ میلادی آغاز شد و کار روی آن به‌مدت دو سال طول کشید. ژینورا دی بنچی، بانویی از طبقه اشراف در فلورانس قرن پانزدهم بود که به‌علت هوش و ذکاوتش مورد تحسین معاصران فلورانسی قرار گرفت.

برخلاف سایر پرتره‌های لئوناردو که از زنان می‌کشید، این خانم، مغرور و گوشه‌گیر به نظر می‌رسد. چشم چپ او مستقیم به مخاطب خیره شده است، در حالی که چشم راستش به ماورای نقطه‌ای نامعلوم نگاه می‌کند. ژینورا در این نقاشی مانند سایر زنان فلورانسی آن دوره، ابروهای خود را تراشیده است (این موضوع در مونالیزا نیز مشهود است).

لئوناردو پس‌زمینه پرتره را در یک حجاب نازک از مه به نام اسفوماتو (محوکاری) پوشانده و با لعاب‌های روغنی، روکش کرده است؛ اثر انگشتان داوینچی در هنگام شکل دادن به‌صورت پرتره، روی آن مشاهده می‌شود. این پرتره در حال حاضر به گالری ملی هنر (National Gallery of Art) واشنگتن دی سی تعلق دارد و تنها نقاشی لئوناردو در قاره آمریکا است. 

نیایش مغان (The Adoration of the Magi)

  • تاریخ اثر: ۱۴۸۲
  • تکنیک اثر: سایه‌روشن
  • ابعاد: ۲۴۶ × ۲۴۳ سانتی‌متر
  • محل نگهداری: گالری اوفیتزی فلورانس

پرستش مغان

منبع عکس: leonardodavinci.net

«نیایش مغان» یک نقاشی ناتمام از لئوناردو داوینچی است که آن را راهبان آگوستینی در سال ۱۴۸۲ میلادی در فلورانس سفارش دادند؛ اما داوینچی سال بعد به میلان رفت و نقاشی را ناتمام گذاشت. 

در این نقاشی، مریم باکره و کودک در پیش‌زمینه به تصویر کشیده شده‌اند و شکلی مثلثی را با فردی که به نشانه ستایش زانو زده‌اند، تشکیل می‌دهند. پشت آن‌ها نیم‌دایره‌ای از چهره‌های همراه، از جمله خودنگار‌ه‌ای از لئوناردوی جوان در سمت راست است. در پس‌زمینه سمت چپ، خرابه‌ یک ساختمان دیده می‌شود که کارگران در حال تعمیر آن هستند. در سمت راست نیز مردان سوار بر اسب، در حال مبارزه هستند. درخت نخل در مرکز، با مریم مقدس ارتباط دارد. نخل هم در روم باستان و نیز در مسیحیت به مفهوم پیروزی به کار می‌رود.

لیتا مدونا (Litta Madonna)

  • تاریخ: ۱۴۸۰ تا ۱۴۹۰
  • تکنیک: رنگ روغن
  • ابعاد: ۴۲ × ۳۳ سانتی‌متر
  • محل نگهداری: موزه آرمیتاژ سن پترزبورگ

انتساب نقاشی لیتا مدونا به لئوناردو، همواره منشا بحث‌وجدل بسیار بوده است. این نقاشی توسط داوینچی آغاز و به احتمال بسیار توسط شاگردش «بولترافیو» (Boltraffio)، در حدود سال‌های ۱۴۸۰ تا ۱۴۹۰ تکمیل شده است. موضوع نقاشی، شیر دادن مریم مقدس به مسیح است. کجی سر مدونا نمونه‌ای از سبک لئوناردو است و بدون شک، طراحی این بخش از نقاشی کار وی محسوب می‌شود؛ با این‌حال، محققانی که این نقاشی را مطالعه کرده‌اند، اشاره می‌کنند که مسیح کودک به نقاشی‌های لئوناردو شباهت کمی دارد؛ بنابراین، احتمالاً لئوناردو تنها ژست اثر را طراحی و سر باکره را تکمیل کرده است. 

کپی‌های بسیاری از نقاشی لیتا مدونا رایج است که نشان از شهرت آن دارد. نقاشی مدونا اکنون در موزه آرمیتاژ سن‌پترزبورگ نگهداری می‌شود.

بانویی با قاقم (Lady with an Ermine)

  • تاریخ اثر: ۱۴۸۹ تا ۱۴۹۰ 
  • تکنیک: سایه‌روشن و محوکاری
  • ابعاد: ۵۴ × ۳۹ سانتی‌متر
  • محل نگهداری: موزه لوور پاریس

بانوی آرمینیه از داوینچی

منبع عکس: leonardodavinci.net

لئوناردو داوینچی تابلوی بانویی با قاقم را در سال ۱۴۸۹ تا ۱۴۹۰ میلادی کشید. این تابلو با استفاده از روغن و روی تخته‌ای از جنس گردو ترسیم شده است. موضوع تابلو پرتره‌ای از «سیسیلیا گالرانی» (Cecilia Gallerani) است که او را معشوقه اسفورزا، دوک میلان دانسته‌اند.

تابلوی بانو با قاقم از مهم‌ترین آثار هنری غرب است که با ظرافتی خاص، نبوغ هنری و ذهن خلاق داوینچی را نشان می‌دهد. این تابلو بیش از حد رنگ‌آمیزی و چندین بار روتوش شده است. به نظر می‌رسد آن را در طی مرمت نیز چندین بار رنگ‌آمیزی کرده‌اند.

تابلو در سال ۱۸۰۰ توسط یک شاهزاده جوان به نام «آدام کارزوسکی» (Adam Charzewski؛ قهرمان مبارزه برای استقلال لهستان) خریداری شد. او این نقاشی را برای مادرش، «پرنسس ایزابلا» (Princess Isabella) خرید که یک مجموعه‌دار مشتاق و موسس موزه کارزوسکی بود.

ایزابلا که یک وطن‌پرست بود، با دریافت نقاشی داوینچی از پسرش، آن را بسیار زشت خواند؛ به‌این جهت زمینه نقاشی آبی داوینچی را به رنگ مشکی درآورد. این کار او، نقاشان بسیاری را ناراحت کرد. این تابلو مدتی ناپدید شد و در سال ۱۹۳۹ میلادی بعد از حمله نازی‌ها پیدا شد؛ در حالی که رد پای یک سرباز آلمانی روی پرتره آن بود. در حال حاضر این تابلو، با زمینه مشکی، در موزه لوور پاریس نگهداری می‌شود.

داوینچی آرام و باحوصله نقاشی می‌کرد؛ به‌این علت، بسیاری از کارهایش ناتمام می‌ماندند. تابلوی «باکره و کودک همراه حنای قدیس» (The Virgin and Child with St. Anne) و «سنت ژروم در بیابان» (Saint Jerome in the Wilderness) که از سال ۱۴۸۰ تا ۱۴۹۰ روی آن وقت گذاشت، از کارهایی هستند که نتوانست آن‌ها را تکمیل‌ کند.

باکره و کودک

تابلوی باکره و کودک همراه حنای قدیس، منبع عکس:  leonardodavinci.net

تابلوی شام آخر (The Last Supper)

  • تاریخ اثر: ۱۴۹۵ 
  • تکنیک: چسب‌رنگ و گسو
  • ابعاد: ۸۸۰ × ۴۶۰ سانتی‌متر
  • محل نگهداری: نقاشی دیواری در کلیسای سانتاماریا دله گرتزیه میلان؛ جامپیترینو، شاگرد داوینچی نسخه‌ای از آن را کشید که اکنون در آکادمی هنرهای لندن نگهداری می‌شود.

شام آخر

منبع عکس:  leonardodavinci.net

لودوویک اسفورزا، دوک میلان، در سال ۱۴۹۵ به داوینچی دستور داد تابلوی نقاشی شام آخر را روی دیوار پشتی سالن غذاخوری داخل کلیسای «سانتاماریا دله گرتزیه» (Santa Maria delle Grazie) رسم کند. تکمیل نقاشی حدود سه سال کار برد. موضوع آن ۱۲ حواری مسیح بودند که برای همراهی او در شام آخر جمع شده‌اند. صورت هریک از اشخاص در تابلو با شیوه‌ای ماهرانه نقاشی شده است. این تابلو با گذشت زمان، فرسوده شد؛ اما نقاشان با استفاده از تکنیک‌های مدرن آن را بازسازی کردند.

لئوناردو به خاطر عشق به تقارن معروف بود. در شام آخر او، چیدمان تا حد زیادی افقی است. میز بزرگ در پیش زمینه تصویر با تمام چهره‌های پشت آن دیده می‌شود. نقاشی تا حد زیادی متقارن با همان تعداد چهره در دو طرف عیسی ترسیم شده است. این تصویر نشان می‌دهد که چگونه پرسپکتیو با مجموعه‌ای از علائم در نقاط کلیدی، طوری کار شده است که جنبه‌های معماری را ترکیب و موقعیت فیگورها را برجسته می‌کند.

نقاشی شام آخر، یکی از معروف‌ترین نقاشی‌های جهان، است. این نقاشی با استفاده از رنگدانه‌های آزمایشی مستقیم روی دیوار گچ خشک، رسم شد. نقاشی شام آخر برخلاف عموم نقاشی‌های دیواری که رنگدانه‌ها در آن با گچ مرطوب مخلوط می‌شوند، گذشت زمان را به‌خوبی تاب نیاورد و پیش از اتمام، دچار مشکلاتی مانند پوسته شدن رنگ‌ها شد و لئوناردو مجبور شد آن را ترمیم کند. این اثر به مرور زمان کم‌رنگ شده است؛ «جامپیترینو» (Giampietrino) شاگرد داوینچی، مشابه آن را در سال‌های ۱۵۱۵ تا ۱۵۲۰ میلادی کشید.

مرد ویترویوسی (The Vitruvian Man)

  • تاریخ: ۱۴۹۰
  • تکنیک: جوهر روی کاغذ
  • ابعاد: ۳۵ × ۲۶ سانتی‌متر
  • محل نگهداری: گالری آکادمی ونیز

مرد ویتروی

منبع عکس:  leonardodavinci.net

نقاشی مرد ویترویوسی (Vitruvian Man) از طرح‌هایی است که داوینچی آن را در سال ۱۴۹۰ میلادی در دفتر یادداشت خود کشید. موضوع این نقاشی انسان ایدئالی است که ویترویوس (Vitruvius)، معمار رومی قرن اول قبل از میلاد، در کتاب خود ارائه کرده است.

نقاشی مرد ویتروی، برای نشان دادن انسان ایدئال، دو شکل آشتی‌ناپذیر را تصویر می‌کند که در دایره و مربع قرار می‌گیرند. داوینچی این مفهوم را با کشیدن شکل یک مرد در دو حالت روی هم، نشان می‌دهد که یکی دست‌هایش را دراز کرده است تا داخل مربع قرار بگیرد و دیگری پاها و بازوهایش را به‌صورت دایره‌ای باز کرده است.

نقاشی داوینچی، تلاش او برای درک متون مهم و تمایلش به گسترش آن‌ها را نشان می‌دهد. او تنها کسی نبود که مفاهیم ویتروویوس را نقاشی کرد؛ اما تنها کسی بود که نقاشی‌اش نمادین شد. این نقاشی اکنون در بایگانی گالری آکادمی ونیز در شرایط آب و هوایی مساعد نگهداری می‌شود.

نقاشی مرد ویترویوسی در یادداشت‌های داوینچی گنجانده شده است و در دید عموم قرار ندارد. استفاده داوینچی از نسبت طلایی فیدیاس در نقاشی مرد ویترویوسی، به‌خوبی قابل‌ مشاهده است. او اندازه اعضای مختلف بدن را در نقاشی، با اندازه‌های آناتومی بدن تطبیق داده و وجود نسبت طلایی بین اعضا را به‌خوبی به نمایش گذاشته است.

ویژگی‌های مرد ویترویوسی در این تصویر چنین است:

  • کف دست‌های او به پهنای چهار انگشت و کف پاها به پهنای چهار کف دست هستند. همچنین اندازه نوک انگشتان دست تا آرنج، ۶ برابر پهنای کف دست و قد مرد به‌اندازه چهار آرنج، (معادل ۲۴ کف دست) تصویر شده است. 
  • داوینچی در این تصویر قد انسان را به‌اندازه دست‌های باز شده او و فاصله بین رستنگاه مو تا پایین چانه را یک‌دهم قد آن نشان می‌دهد. همچنین فاصله میان روی سر تا پایین چانه، برابر یک‌هشتم قد انسان و فاصله پشت گردن تا رستنگاه مو از جلو، معادل یک ششم قد انسان است.
  • داوینچی حداکثر عرض شانه انسان و فاصله بین وسط سینه تا بالای سر، را یک‌چهارم قد وی رسم کرده است. او فاصله میان آرنج تا زیر بغل را یک هشتم قد انسان و طول دست از انتهای مچ تا سر انگشت را یک‌دهم قد انسان نشان می‌دهد.
  • طبق محاسبات داوینچی، فاصله پایین چانه تا بینی و فاصله رستنگاه مو تا ابرو، هر یک، یک سوم طول صورت برآورده شده‌اند. اندازه گوش برابر نصف صورت و اندازه پای انسان نیز یک‌هفتم قد وی است.

ویژگی‌های ذکرشده نشان می‌دهند داوینچی نسبت خاص بین اعضای بدن انسان را از روی تشریح آناتومی بدن، به دست آورده بود.

سالواتور موندی (Salvator Mundi)

  • تاریخ اثر: ۱۴۹۹ تا ۱۵۱۰
  • تکنیک: محوکاری
  • ابعاد: ۶۶ × ۴۵ سانتی‌متر
  • محل نگهداری: موزه لوور ابوظبی

سالواتور موندی

منبع عکس:  leonardodavinci.net

پرتره‌ای به نام سالواتور موندی یا «ناجی جهان» را به داوینچی نسبت داده‌اند. تاریخ ترسیم اثر به فاصله سال‌های ۱۴۹۹ تا ۱۵۱۰ میلادی می‌رسد. این تابلو در سال ۲۰۱۷ میلادی در یک حراجی به قیمت بیش از ۴۵۰ میلیون دلار فروخته شد. گرانی این تابلو با توجه به اینکه نقاشی شرایط مساعدی نداشت، شک‌برانگیز بود.

منتقدان عقیده داشتند که این پرتره اثر داوینچی نیست و او نقاشی اصلی را از بین برده است. آنجایی که برای نقاشی چهره عیسی مهارت ضعیفی به خرج رفته است، منتقدان اعلام کردند که تابلوی سالواتور جزو نقاشی‌های شاگردان داوینچی است؛ اما نظر آن‌ها توسط کارشناسان حراجی پذیرفته نشد، چراکه مواد نقاشی از موادی بود که داوینچی از آن‌ها استفاده می‌کرد.

مبلغ زیادی که در حراج، بابت خرید تابلو پرداخت شد، گواهی می‌داد که تابلو از آثار داوینچی است. اکنون این تابلو جزو آثار منتسب به داوینچی محسوب و در موزه لوور ابوظبی نگهداری می‌شود؛ همچنین مالک آن محمد بن سلمان، پادشاه عربستان سعودی است. این نقاشی را اکنون متعلق به مدرسه داوینچی و اثری از شاگردان او می‌دانند. 

مونالیزا (The Mona Lisa)

  • تاریخ:  ۱۵۰۳ تا ۱۵۱۶
  • تکنیک: محوکاری
  • ابعاد: ۷۷ × ۵۳ سانتی‌متر
  • محل نگهداری: موزه لوور پاریس

مونالیزا

منبع عکس: leonardodavinci.net

داوینچی نقاشی تابلو مونالیزا را در سال ۱۵۰۳ میلادی آغاز کرد؛ اما بعد از آن به دعوت فرانسوا، از ایتالیا به فرانسه رفت و ادامه آن را در آنجا کشید؛ تا اینکه تابلو را در سال ۱۵۱۶ به پایان رساند. این تابلو مشهورترین نقاشی داوینچی در جهان است که همه آن را می‌شناسند.

مهم‌ترین ویژگی تابلو، لبخند مرموز مونالیزا با تکنیک اسفوماتو است. از دیگر ویژگی‌های جذاب این شیوه، می‌توان پنهان بودن هویت سوژه را نام برد. همه دوست دارند بدانند مونالیزا کیست؛ اما هیچ کسی نمی‌داند!

برخی عقیده دارند که سوژه زن نیست؛ بلکه یکی از شاگردان داوینچی است که لباس زنانه به تن دارد. بعضی مفسران نیز معتقدند تصویر تابلو، مادر داوینچی است؛ اما داوینچی هرگز هویت چهره مونالیزا را فاش نکرد. 

برخی مفسران معتقدند داوینچی در مونالیزا، صورت خود را به‌شکل زن نقاشی کرده است

عده‌ای نیز تابلو را تصویر زنی با نام «لیزا دل ژوکوندو» (Lisa del Giocondo) می‌دانند که همسر یک تاجر ابریشم بود و داوینچی به درخواست همسرش تابلو را برای او کشید. نام اصلی تابلو که «لبخند ژکوند» است، می‌تواند نشانه‌ای بر تایید این روایت باشد. به گفته منابع، همسر تاجر، باردار بود و تاجر به‌ مناسبت این بارداری، درخواست تصویر چهره همسرش را به داوینچی داده بود.

اگر خانواده ژکوندو هم این تابلو را درخواست کرده باشند، تابلو هرگز به دست آن‌ها نرسید؛ زیرا داوینچی کمال‌گرا بود و گمان می‌کرد این تابلو همیشه جای کار دارد و باید هرروز آن را بهتر کند. به‌این جهت نقاشی را هرگز از خود جدا نکرد.

در حال حاضر، نقاشی مونالیزا در موزه لوور (Louvre) پاریس، پشت شیشه‌های ضد گلوله نگهداری می‌شود و سالانه افراد زیادی از آن بازدید می‌کنند.

سر یک زن (Head of a Woman)

  • تاریخ: ۱۵۰۸
  • تکنیک: محوکاری
  • ابعاد: ۲۵ × ۲۱ سانتی‌متر
  • محل نگهداری: موزه هنر متروپولیتن آمریکا

تابلو سر یک زن

منبع عکس:  leonardodavinci.net

نقاشی «سر یک زن»، تابلویی ناتمام است که آن را به داوینچی، هنرمند ایتالیایی نسبت داده‌اند. تاریخ خلق تابلو به سال ۱۵۰۶ تا ۱۵۰۸ میلادی بازمی‌گردد. این تابلو با رنگ‌دانه‌های روغنی، چوبی و سفید سرب روی یک صفحه چوبی صنوبر کشیده شده و انتساب تابلو به داوینچی همچنان بحث‌برانگیز است. چندین متخصص، این اثر را به شاگرد لئوناردو نسبت می‌دهند. اهمیت این نقاشی را به‌علت زیبایی فریبنده، رفتار مرموز و غلبه اسفوماتو بر آن می‌دانند. این تابلو که با نام (La scapigliata) به معنی «آشفته» نیز مشهور است، اکنون در موزه هنر متروپولیتن آمریکا نگهداری می‌شود.

خودنگاره (Self Portrait)

  • تاریخ: ۱۵۱۲
  • تکنیک: گروتسک (عجییب‌پردازی)
  • ابعاد: ۳۳ × ۲۲ سانتی‌متر
  • محل نگهداری: موزه رئال تورین، ایتالیا

پرتره داوینچی

منبع عکس:  leonardodavinci.net

نقاشی خودنگاره، پیرمردی با موها و ریش موج‌دار را نشان می‌دهد که بسیاری با تماشای آن، چهره مونالیزا را به یاد می‌آورند. داوینچی این طرح را در سال ۱۵۱۲ میلادی کشید. برخی محققان استدلال می‌کنند که این فرد با ابروهای برآمده، صورت زخمی و چشمان فروریخته، بسیار بزرگ‌تر از لئوناردویی است که در سن ۶۷ سالگی درگذشت. این نقاشی جزو نقاشی‌های گروتسک (Grotesque) داوینچی محسوب می‌شود که در دفترچه‌اش طراحی کرده بود. گروتسک یا عجیب‌پردازی سبکی از نقاشی است که در آن افراد و حیوانات با اشکال عجیب و غیرعادی تصویر می‌شوند.

نقاشی جنین در رحم (Embryo in the Womb)

  • تاریخ: ۱۵۱۰ تا ۱۵۱۲
  • تکنیک: جوهر روی کاغذ
  • محل نگهداری: موزه سلطنتی انگلستان

نقاشی جنین داوینچی

منبع عکس: nytimes.com

داوینچی مطالعات جنین‌شناسی  خود را در فاصله سال‌های ۱۵۱۰ تا ۱۵۱۲ میلادی انجام داد و طرح‌های آن را با گچ‌های سیاه و قرمز و به‌صورت سیاه‌قلم روی کاغذ کشید. نقاشی‌های لئوناردو از جنین در رحم و حاشیه‌نویسی‌های مشاهدات او در جلد سوم دفترچه‌های خصوصی‌اش مکتوب شده است.

تصاویر پیشگامانه جنین، حاکی از درک پیشرفته داوینچی از رشد انسان است و نقش وی را در پیشروی جنین‌شناسی دوره رنسانس نشان می‌دهد. نقاشی‌های جنین‌شناسی معروف وی از آن زمان تا به امروز در مجموعه سلطنتی «قلعه ویندزور» (Windsor Castle) انگلستان نگهداری می‌شود.

لئوناردو در نقاشی جنین در رحم، به آناتومی انسان پرداخته است تا بدن انسان را با دقت بیشتری در آثار خود تصویر و ترسیم کند. او یادداشت‌های خود را در طول زندگی‌اش منتشر نکرد؛ بلکه انتشار دفترچه‌های او و طرح‌های موجود در آن‌ها را به اوزریو پسر ملزی، شاگرد وفادار وی، نسبت می‌دهند.

لئوناردو اولین کسی بود که جنین انسان را در داخل یک رحم شکافته شده، به‌درستی و در موقعیت مناسب به تصویر ‌کشید. لئوناردو از روشی برای به تصویر کشیدن رگ‌ها، شریان‌ها و اعصاب استفاده کرد که طرح‌بندی‌ها را با جزئیات بیشتری نشان می‌داد. او همچنین به ترسیم چهارنما از موضوع علاقه داشت؛ تا تمام زوایا برای مطالعه بیننده، جامع‌تر دیده شوند.

لئوناردو فلسفه بدن انسان را اغلب در مقایسه با معماری نشان داده است. او بدن را به‌عنوان یک شاهکار معماری خلق‌شده توسط طبیعت می‌نگریست که در آن اسکلت شبیه به سنگ‌هایی بود که پایه و اساس بدن را تشکیل می‌دهند.

باکوس (Bacchus)

  • تاریخ: ۱۵۱۵
  • تکنیک: محوکاری
  • ابعاد: ۱۷۷ × ۱۱۵ سانتی‌متر
  • محل نگهداری: موزه لوور

باکوس از داوینچی

منبع عکس: leonardodavinci.net

تابلوی باکوس یکی از آثار نقاشی لئوناردو داوینچی است که در قرن نوزدهم به بوم منتقل شد. تاریخ ترسیم این تابلو به سال ۱۵۱۵ میلادی می‌رسد. برخی عقیده دارند بوم توسط سستو یا ملزی، شاگردان داوینچی نقاشی شده است. انتقال نقاشی به بوم و کار روی آن، انتساب تابلو به داوینچی را مشکل می‌کند؛ زیرا پس‌زمینه اثر، همانند دیگر آثار داوینچی نیست.

انگشت اشاره نقاشی باکوس نشان می‌دهد که موضوع اصلی نقاش تابلو، یحیای تعمیددهنده بوده است. برخی آیتم‌های تابلو مانند پوست پلنگ و تاج برگ‌های انگور جزو بخش‌های اصلی کار نبودند و بعدها به آن اضافه شده‌اند.

تابلوی یحیای تعمیددهنده (St.John the Baptist)

  • تاریخ: ۱۵۱۳ تا ۱۵۱۶
  • تکنیک: محوکاری
  • ابعاد: ۶۹ × ۵۷ سانتی‌متر
  • محل نگهداری: موزه لوور پاریس

سنت جان باتیست از داوینچی

منبع عکس: leonardodavinci.net

تابلوی یحیای تعمیددهنده در سال‌های ۱۵۱۳ تا ۱۵۱۶ میلادی توسط لئوناردو داوینچی نقاشی شد. برخی این تابلو را آخرین نقاشی داوینچی می‌دانند. نقاشی با استفاده از رنگ و روغن روی چوب گردو ترسیم شده است.

سنت جان نماینده غسل تعمید است و در تابلو به آسمان اشاره می‌کند. اشاره او، اهمیت نجات از طریق غسل تعمید را نشان می‌دهد. گنجاندن ژستی شبیه جان، اهمیت کار با غرور مذهبی را افزایش می‌دهد.

لبخندی که در چهره مونالیزا وجود دارد در این تابلو نیز دیده می‌شود. برخی صورت سنت جان را شبیه حیوانات دانسته‌اند. انگشتی که به‌سمت بهشت نشانه رفته است، معمولا در آثار داوینچی دیده می‌شود. این انگشت اشاره را نشانه آمدن مسیح نیز تفسیر می‌کنند.

پیکرتراشی‌های داوینچی

داوینچی در روزگار زندگی خود به‌عنوان یک معمار و مجسمه‌شناس نیز شهرت داشت؛ اما اثری از هیچ‌یک از مجسمه‌ها و ساختمان‌هایی که ساخت، تا به امروز باقی نمانده است. وجود نقشه‌های انبوه ساختمانی او، نشان‌دهنده تسلط وی بر ساختمان‌های متراکم در مرکز بود که در این زمینه با دیگر معماران دوره رنسانس وجه اشتراک داشت. لئوناردو در میلان با «دوناتو برامانته» (Donato Bramante) معمار بزرگ، در تماس بود و او نیز در طراحی‌های اولیه‌اش با داوینچی مشورت می‌کرد.

داوینچی دو طراحی در زمینه پیکرتراشی از پیکره‌های سوار بر اسب از خود به‌جای گذاشت که به مرور زمان از بین رفتند. یکی از مجسمه‌ها، پیکره سوار بر اسبی بود که آن را برای یادبود خاندان اسفورزا ساخت؛ اما فرانسویان هنگام اشغال میلان در سال ۱۴۹۹ میلادی، آن را خراب کردند.

اختراعات داوینچی

لئوناردو داوینچی در طول دوره حیات خود، تحقیقات بسیاری انجام داد که منتج به اختراعاتی توسط وی شدند. مهم‌ترین اختراعات او به‌ترتیب سال اختراع، عبارت‌اند از:

تانک داوینچی 

تانک داوینچی

منبع عکس: arthive.com

تانک یا ماشین زرهی یکی از اختراعات داوینچی بود. توضیحاتی که داوینچی در «قوانین آروندل» (Codex Arundel؛ یادداشت‌های داوینچی درباره مکانیک و هندسه) درباره آن نوشته‌ است، آن را شبیه یک تانک مدرن نشان می‌دهد. سابقه طراحی این تانک که شکل مخروطی دارد، به سال ۱۴۷۸ میلادی می‌رسد. تانک داوینچی قابلیت این را داشت که در حالت ۳۶۰ درجه به دشمنان حمله کند.

سربازانی که داخل تانک قرار داشتند، به‌علت وجود صفحات فلزی روی پوسته چوبی آن، در برابر هجوم آتش دشمن حفظ می‌شدند. نقطه ضعف طرح داوینچی این بود که چرخ‌دنده‌های تانک جنگی او طوری پیکربندی شده بود که سبب بی‌حرکتی آن می‌شد. بعضی مورخان عقیده دارند داوینچی این اشتباه را عمدا انجام داد تا اگر یادداشت‌هایش را به سرقت بردند، شخص دیگری اثر او را کپی نکند و توانایی حرکت دادن ماشین جنگی زرهی را نداشته باشد.

ماشین پرنده ساده و مارپیچ

ماشین پرنده داوینچی

منبع عکس: arthive.com

داوینچی علاقه بسیاری به پرواز داشت. او با مطالعه آناتومی پرندگان، تصمیم گرفت ماشینی بسازد که انسان‌ها با آن پرواز کنند. او چند سال پایان عمر خود را روی این موضوع تمرکز کرد و کتاب ۱۸ صفحه‌ای معروف «قوانین پرواز پرندگان» (Codex on the Flight of Birds) را در سال‌های ۱۵۰۵ تا ۱۵۰۶ نوشت. داوینچی در این کتابچه، مفاهیم مربوط به ماشین‌های به اصطلاح پرنده را طرح‌ریزی کرد.

وسیله‌ای که داوینچی طراحی و کشیده بود، «بال‌زن» (اورنیتوپتر Ornithopter) نام داشت. بال‌زن‌ها وسایلی با بال‌های پوشیده از غشا بودند که مانند بال‌های پرندگان عمل می‌کردند. خلبان ماشین‌های پرنده طراحی شده داوینچی، باید با استفاده از پدال، اهرم و با اتکا به قدرت بدنی خود، ماشین را از سطح زمین بلند می‌کرد و در هوا به حرکت درمی‌آورد.

اوپتینر داوینچی

تصویری از اوپتینر داوینچی، منبع عکس: arthive.com

داوینچی بعد از مدتی طرح خود را در هم ریخت و در سال ۱۴۸۰ دستگاهی طراحی کرد که به آن «ماشین پرنده مارپیچی» (Aerial Screw) گفتند. این دستگاه بسیار شبیه بالگردهای مدرن بود و به احتمال زیاد، نمونه اولیه بالگرد بوده است. دستگاه داوینچی برای پرواز نیازمند قدرت انسان بود. این دستگاه یک تیغه پیچ مانند داشت که برای شکافتن هوا طراحی شده بود و دستگاه را به‌صورت عمودی به‌سمت بالا هدایت می‌کرد.

بادسنج

بادسنج داوینچی

منبع عکس: arthive.com

اولین بادسنج توسط «لئون باتیستا» (Leon Battista)، نقاش و معمار فلورانسی، در سال ۱۴۵۰ اختراع شد؛ این دستگاه سرعت باد را اندازه‌گیری می‌کرد. لئوناردو که علاقه بسیاری به پرواز داشت، نوآوری‌هایی در طراحی لئون باتیستا ایجاد کرد تا اندازه‌گیری دقیق‌تر شود. داوینچی بادسنج را به ابزاری تبدیل کرد که هنوز هم از آن استفاده می‌شود. او در فاصله سال‌های ۱۴۸۳ تا ۱۴۸۶ میلادی تغییرات زیادی در طراحی بادسنج انجام داد تا اندازه‌گیری نیروی باد را آسان‌تر و دقیق‌تر کند.

چتر نجات

چتر نجات داوینچی

منبع عکس: arthive.com

لئوناردو داوینچی دستگاهی ساخت که به فرود انسان از ارتفاعات بزرگ به‌سمت پایین کمک می‌کرد. در طرحی که در «قوانین آتلانتیک» (Codex Atlanticus؛ مجموعه‌ای ۱۲ جلدی از نقاشی‌ها و نوشته‌های لئوناردو داوینچی) دیده می‌شود، داوینچی وسیله‌ای را تصویر کرده که آن را از پارچه و تیرهای چوبی ساخته است. دستگاه او با ۱۲ بازو و ۱۲ تیر چوبی، به انسان کمک می‌کند بدون آسیب، از ارتفاع بلند به‌سمت پایین بپرد.

یک چترباز بریتانیایی به نام «آدریان نیکلاس» (Adrian Nicholas) در سال ۲۰۰۰ میلادی با استفاده از طرح داوینچی، ماکتی از چتر نجات را ساخت و با پرش از بالن در ارتفاع سه کیلومتری (۱۰,۰۰۰ فوت) از سطح زمین در استان امپومالانگا (Mpumalanga) آفریقای جنوبی، آن را آزمایش کرد و فرودی شگفت‌انگیز را به نمایش گذاشت.

تیر و کمان بزرگ

ایر و کمان غول پیکر داوینچی

منبع عکس: arthive.com

تیر و کمان بزرگ، یکی از اختراع‌های نظامی معروف داوینچی است که در سال ۱۴۹۰ آن را طراحی کرد. این طرح که با عنوان «تیر و کمان غول‌پیکر» شناخته می‌شود، برای پرتاب اجسامی مثل تخته سنگ، طراحی شده‌ بود و ضربات شدیدی به حریف وارد می‌کرد. هنوز مدرک مستندی در دست نیست که نشان دهد نمونه اولیه این طرح واقعا ساخته شده باشد؛ اما داوینچی عقیده داشت دیدن این سلاح‌، در دل دشمن ترس ایجاد می‌کند.

تیر و کمان‌ غول‌پیکر جزو سلاح‌های مرگ‌باری بود که داوینچی آن را بعد از مطالعه آثار مهندسی «روبرتو والتوریو» (Roberto Valturio) طراحی کرد و در رساله «در باب هنرهای نظامی» (De re militari) در سال ۱۴۷۲ منتشر شد.

شوالیه رباتیک

شوالیه رباتیک

منبع عکس: arthive.com

لئوناردو داوینچی در سال ۱۴۹۵ میلادی برای ساخت یک شوالیه مکانیکی، طرح‌هایی کشید. طرح او یک ربات زره‌پوش بود که سر خود را حرکت و شمشیری را در دست‌هایش تکان می‌داد. داوینچی غرق در مطالعه آناتومیک شد و سیستم پیچیده چرخ‌دنده‌ها و قرقره را به‌منظور نشان دادن حرکت بدن انسان تا حد ممکن شبیه‌سازی کرد. طرح شوالیه مکانیکی به‌تدریج از بین رفت؛ اما «مارک رزهایم» (Mark Rosheim)، متخصص رباتیک آمریکایی، موفق شد با استفاده از یادداشت‌های داوینچی یک کپی موفق از آن را در سال ۲۰۰۲ میلادی بسازد.

پل متحرک

پل متحرک

منبع عکس: arthive.com

داوینچی در طول زندگیش توسط حکومت‌هایی که معاصر او بودند، حمایت می‌شد تا در طراحی وسایل و ابزار نظامی به آن‌ها کمک کند. یکی از اختراعات نظامی داوینچی، پل چوبی متحرک او بود که آن را در سال ۱۵۰۲ میلادی ساخت و اطلاعات آن در کتاب «قوانین آتلانتیک» ذکر شده است. او این پل را برای عبور ارتش از روی آب طراحی کرد. پل او از تیرهای چوبی شکاف‌دار، بدون نیاز به پیچ، چفت و بست، روی سطح مورد نظر نصب می‌شد. فشاری که تیرها به هم وارد می‌کردند، ساختار آن را محکم در جای خود حفظ می‌کرد.

لباس غواصی

لباس غواصی

منبع عکس: arthive.com

وقتی فرانسوا به میلان حمله کرد، داوینچی راهی ونیز شد و مدتی را در آنجا گذراند. او که در ونیز نیز به‌علت حملات عثمانی امنیت نداشت، تلاش کرد به ایتالیا کمک کند. داوینچی در سال ۱۵۰۰ میلادی طرح‌هایی برای لباس غواصی ارائه کرد که در ساخت آن‌ها از چرم، لوله عبور هوا و عینک شیشه‌ای استفاده کرده بود.

لباس غواصی چرمی مجهز به یک ماسک کیسه مانند بود که بالای سر غواص قرار می‌گرفت. بر اساس طرح اولیه، لباس‌ها به سربازان ونیزی اجازه می‌داد کف دریا راه بروند و از سمت پایین نیز به کشتی‌های دشمن آسیب وارد کنند. تنفس سربازان با تانک‌های هوایی شناور روی سطح آب، امکان‌پذیر می‌شد.

شیر مکانیکی

شیر داوینچی

منبع عکس: thejakartapost.com

داوینچی در سال ۱۵۱۵، هنگامی که نزد «جولیانو دمدیچی» (Giuliano de Medici) مشغول بود، اختراعی با عنوان شیر مکانیکی طراحی و به پادشاه فرانسه، فرانسیس اول (Francis I) هدیه کرد. طبق گزارش‌ها، این شیر مکانیکی راه می‌رفت، سر خود را حرکت می‌داد و قفسه سینه‌اش را باز می‌کرد. این شیر که در مراسم‌های جشن استفاده می‌شد، به ورت اتوماتیکه به طرف شاه حرکت می‌کرد و به حالت تعظیم در مقابل وی می‌نشست.

شیر مکانیکی توسط سیستم پیچیده‌ای از آونگ، قرقره، میله و چرخ دنده به حرکت درمی‌آمد. داوینچی با استفاده از این قطعات توانست شیر را که بلندی آن ۱٫۲۰ متر و وزنش ۵۰ کیلوگرم بود، طوری حرکت دهد که روی پنجه‌هایش راه برود.

ساعت داوینچی 

ساعت داوینچی

منبع عکس: canadahobbies.ca

لئوناردو داوینچی اولین ساعت را اختراع نکرد؛ اما مانند بسیاری از ابزارها، طراحی آن را دقیق‌تر کرد. ساعت اصلی همیشه ساعت‌ها و دقیقه‌ها را مانند امروز نشان می‌داد؛ اما به دقیق بودن آن اعتمادی نبود؛ افزودن یک آونگ به آن، ساعت را دقیق‌تر کرد.

داوینچی مکانیسم‌های جداگانه‌ای به ساعت‌ها و دقایق اضافه کرد. وزنه‌ها، مهارها و چرخ دنده‌ها که به‌طور سیستماتیک به یکدیگر وصل هستند، مکانیسم آن را تشکیل می‌دهند. امروزه بسیاری از ساعت‌ها هنوز با استفاده از این مکانیسم‌ها طراحی می‌شوند. او همچنین فنرها را به‌جای وزنه‌ها اضافه کرد که هنوز در طراحی ساعت استفاده می‌شود.

سخنان داوینچی

خط آینه مخصوص داوینچی

تصویری از خط آینه در یادداشت‌های داوینچی، منبع عکس: mos.org

  • سادگی، نهایت پیچیدگی است.
  • دانستن کافی نیست؛ باید عمل کنیم. آگاهی کافی نیست؛ باید انجام دهیم.
  • چیزهایی که چشم ما در رویا می‌بیند، شفاف­‌تر از چیزهایی است که تصور می­‌کنیم.
  • اگر بذر فضیلت را بکاری، افتخار درو می­‌کنی.
  • همه دانش ما ریشه در ادراک ما دارد.
  • اشک­‌ها نه از فرمان مغز، بلکه از قلب شما جاری می‌­شوند.
  • شایسته‌­ترین لذت، درک و فهم است.
  • سه دسته مردم وجود دارند؛ کسانی که می­‌بینند، کسانی که می­‌بینند وقتی به آن‌ها نشان دهید و کسانی که اصلا نمی‌­بینند.
  • طبیعت، هرگز قوانین خود را زیر پا نمی­‌گذارد.
  • آنچه را نقاشی می‌کنید، بشناسید و آگاهی کافی از آن داشته باشید.
  •  عشق سرشار در صورتی شکل می‌گیرد که از آنچه دوست دارید، آگاهی بسیار داشته باشید.
  • انسا‌ن­‌ها هرچه حساس‌تر باشند، رنج بیشتری می‌کشند.
  • اندیشه‌ها به سوی امید می‌چرخند.
  • نقاش باید نهان‌خانه داشته باشد؛ زیرا هنگامی كه در نهان‌خانه با خود هستید، خودتان هستید و هنگامی كه با شخص دیگری همراه می‌شوید، نیمی از خودتان هستید.

داوینچی

منبع عکس: mos.org

  • ثابت بودن در یک‌جا سبب از دست دادن قوه‌ ادراک می‌شود؛ اندكی فراتر بروید تا چیزهای دیگری را ببینید كه در آن‌ها عدم سامان و تناسب دیده می‌شود.
  • توانمندی و قدرت هنر، زاده محبوبیت است و در آزادی می‌میرد.
  • کسانی خوشبخت هستند که از تجربه دیگران استفاده ­‌کنند و تجربه دیگران را دوباره تجربه ‌نکنند.
  • آرزو کردن شرط نیست؛ شرط، تحقق آرزو است.
  • آزمایش، تنها سخنگوی جهان طبیعت است.
  • باید همیشه به تجربه پرداخت و هرکار را به هزار شکل آزمود.
  • اگر بدون درنگ کار کنید، توان داوری خود را از دست می‌دهید.
  • همان طور که اگر آهن را به کار نگیریم، زنگ می­‌زند و آب اگر راکد بماند، می­‌گندد یا به هنگام سرما یخ می‌بندد، اگر از مغز خود بهره نگیریم، آن را از دست می­‌دهیم.
  • همان طور که روز خوب، خواب خوش در پی دارد، زندگی هم اگر به ‌خوبی سپری شود، مرگی آمرزیده در پی دارد.
  • گرایش به دانایی، سرشت آدم­‌های خوب است.
  • بال‌ها می‌­توانند انسان­‌ها را مانند پرندگان به پرواز درآورند و به سوی بهشت ببرند، این ادبیاتی‌ است که با قلم‌ پرهایشان می‌نویسند.
  • سبب اندوه است که اشخاص در حد میانه نیز به حواس خود توجه نمی‌­کنند؛ نگاه می‌­کنند، ولی نمی‌­بینند؛ گوش می­‌دهند، ولی نمی­‌شنوند؛ لمس می‌کنند، ولی احساس نمی­‌کنند؛ غذا می‌خورند، ولی مزه آن را حس نمی‌کنند.
  • نگذارید خشم و بدخواهی شما، سبب نابودی زندگی شود؛ زیرا کسی که به زندگی ارج ننهد، شایسته آن نیست.
  • انسان­‌ها به نسبت ظرفیتی که برای کسب تجربه دارند، عاقل به شمار می‌روند.
  • نقاشی شعری است که آن را می‌بینند و احساس می‌کنند و شعر نقاشی است که به‌جای تماشا، احساس می‌شود.
  • یک نقاش باید هر بوم را با شستن رنگ سیاه آغاز کند؛ زیرا همه چیز در طبیعت تاریک است، به‌جز جایی که در معرض نور قرار می‌گیرد.
  • نقاش، جهان را در ذهن و دستان خود می‌گیرد.

کدهای داوینچی

تابلوی مونالیزا

کشف کد LV در چشم‌های داوینچی: منبع عکس: liveplayeat.com

داوینچی به‌علت مطالعه فراوان و تسلط بر علوم مختلف، شخصیتی داشت که معمولا برای ارائه آثار و نظریات خود از کد و رمز استفاده می‌کرد. او حتی برخی یادداشت‌های خود را با خط آینه، به‌صورت برعکس می‌نوشت که هر کسی قادر به خواندن آن‌ها نباشد.

اخیرا با بررسی آثار داوینچی به این نتیجه دست یافته‌اند که نقاشی‌های وی دارای رمزهای متعددی هستند و نیاز به رمزگشایی دارند. کشف رمز این نقاشی‌ها برای بسیاری از هنرمندان حوزه نقاشی بسیار جذاب است.

تابلوی مونالیزا یکی از مهم‌ترین تابلوهای داوینچی است که پیش‌تر درباره آن صحبت کردیم. اگر به این تابلو از جهت‌های مختلف نگریسته شود، صورت‌های مختلفی دارد؛ برای مثال، اگر به آن نور بدهند، نماد لوتوس، یا گل نیلوفر آبی در آن دیده می‌شود که نشانه تحول در ذات موجودات است. اگر تابلو را جلوی آینه بگیرند، تصویری نمایان می‌شود که آن را نماد رب‌النوع هوروس (Horus) می‌دانند و پرنده‌ای سیاه شبیه ققنوس در وسط تصویر ظاهر می‌شود. ققنوس نماد حیات دوباره و عمر جاودانه است.

اخیرا در تابلو، کدهایی را در چشمان مونالیزا کشف کرده‌اند. این حروف با چشم غیرمسلح دیده نمی‌شوند؛ اما با ذره‌بین قابل‌مشاهده هستند. در چشم‌های او حروف LV مشاهده می‌شود. بسیاری از دانشمندان عقیده دارند که این کدها، حروف اول نام و نام خانوادگی داوینچی هستند و احتمال می‌دهند تصویری که در تابلو کشیده شده است، پرتره داوینچی باشد که آن را به‌شکل زن تصویر کرده است. در طاق پل پس‌زمینه نقاشی نیز، عدد ۷۲ نوشته شده است. گذر زمان طی حدود ۵۰۰ سال، وضوح و شفافیت این تابلو را تا حدود زیادی از بین برده و خوانش آن را دشوار کرده است.

تابلوی شام آخر داوینچی نیز مرموز و دارای کدی نامشخص است. او تابلوی شام آخر را طبق آیه ۲۱ از باب ۱۳ انجیل کشید و روزهای پایانی عمر مسیح را در آن تصویر کرد. در این تابلو، فردی در کنار مسیح نشسته است که هویتی مرموز دارد. برخی او را مریم مجدلیه می‌دانند که در داستان‌های مسیحی روایت‌های مختلفی دارد. با این وجود، هنوز هم هویت این زن نامشخص است.

فیلم کد داوینچی

فیلم کد داوینچی

منبع عکس: atgtickets.com

کتاب داستان «رمز داوینچی» یا «کد داوینچی»، نوشته «دن براون» (Daniel Brown)، نویسنده آمریکایی، رمانی پرفروش است که نسخه‌ای بحث‌برانگیز از جست‌وجوی جام مقدس و زندگی عیسی را ارائه می‌دهد. در این داستان، مسیح، پسر خدا، یک شوهر و یک پدر نیز بوده است. موضوع جنجالی کتاب، سبب شد که مخالفت‌های بسیاری با آن صورت بگیرد؛ زیرا کتاب، موضعی شدید در برابر کلیسای کاتولیک، واتیکان، پاپ و گروه‌های مذهبی دارد. این کتاب توسط چند مترجم، بارها به فارسی نیز برگردانده شده است.

فیلم داوینچی بر اساس رمان پرفروش «کد داوینچی» اثر براون، ساخته شد

فیلم «کد داوینچی» (The Da Vinci Code) بر اساس کتاب رمان کد داوینچی، با کارگردانی «رونالد هاوارد» (Ronald William Howard) و تهیه‌کنندگی «برایان گریزر» (Brian Thomas Grazer) در سال ۲۰۰۶ در آمریکا ساخته شد. تام هنکس، آلفردو مولینا و آدی تاتو بازیگران اصلی این فیلم هستند.

ماجرای فیلم درباره یک تئوری خاص حول تاریخ مسیحیت است که منبع تئوری موجود در آن، خون و جام مقدس است. طبق این تئوری، عیسی مسیح با مریم مجدلیه ازدواج کرد و از او صاحب فرزند شد. داستان این فیلم مشخص می‌کرد که جام مقدس نه یک شیء، بلکه «رحم» مریم مجدلیه هست که به‌لحاظ ظاهری، به جام شباهت دارد.

تئوری‌های بسیاری در فیلم کد داوینچی است که یک نمونه از آن، اشاره به همجنس‌گرایی داوینچی است. در این فیلم همچنین نقاشی مونالیزای داوینچی، پرتره‌ای از خود او به‌شکل یک زن تفسیر می‌شود. داستان این فیلم در مکان‌های معروف کشورهای بریتانیا و فرانسه از جمله موزه لوور رخ می‌دهد.

شخصیت‌های فیلم، کدها و نمادهای به‌کار رفته در تابلوهای «مونالیزا»، «شام آخر»، «باکره روی صخره‌ها» و «باکره و کودک» را تفسیر می‌کنند. برای مثال، رمز تابلوی باکره روی صخره‌ها، دست باکره است که مادربزرگ صوفی را به قتل رسانده است و در نقاشی باکره و کودک نیز یک کرکس پنهان قرار دارد.

دانستنی‌های جالب درباره داوینچی

قلعه داوینچی

قلعه داونیچی، منبع عکس: smithsonianmag.com

  • زندگی و شخصیت داوینچی به‌عنوان دانشمند عصر رنسانس، شگفتی‌های بسیاری دارد.
  • داوینچی اعتقادی به تحصیلات آکادمیک نداشت؛ او مطالعات و تحقیقات خود را که بسیار گسترده و غنی بودند، آزاد ادامه داد.
  • داوینچی نگران بود که کشورهای دیگر از دانش و مهارت او سوء‌استفاده کنند؛ به این جهت اطلاعات خود را برعکس روی کاغذ می‌نوشت که با قرار دادن آن‌ها جلوی آینه، قابل خواندن می‌شدند.
  • داوینچی بسیار باحوصله بود؛ دیر شروع می‌کرد و دیر هم پایان می‌داد.
  • داوینچی یک نقاش پرکار نبود و به‌علت خصلت کمال‌گرایی، کارهای زیادی از خود به‌جای نگذاشت.
  • داوینچی به فیزیوگنومی (شخصیت‌شناسی از روی چهره) معتقد و به آن نیز مسلط بود.
  • داوینچی تنها یک نقاش نبود؛ او را مجسمه‌ساز، معمار، مهندس، کالبدشناس، نقشه‌کش و سازنده ادوات جنگی و یک مخترع نیز می‌دانستند.
  • داوینچی اولین ایده بالگرد تاریخ را ارائه داد؛ اما بالگرد او به‌معنای واقعی «یک هواپیما» نبود و او تنها وسیله‌ای خلق کرد که انسان را مدتی کوتاه در هوا به‌طور معلق نگه می‌داشت.
  • داوینچی در آثارش از نسبت طلایی استفاده کرد. او نسبت دقیق استخوان‌های انسان را به دست آورد و ثابت کرد که آن‌ها با نسبت طلایی در بدن انسان قرار دارند. نسبت طلایی یا عدد فی را فیدیاس (Phidias)، پیکرتراش یونان باستان در طرح‌هایش استفاده می‌کرد تا نسبتی ثابت بین اجزا ایجاد شود. عدد فی نسبتی ثابت و مثبت است که اگر یک واحد به آن اضافه شود، مربع می‌شود. دانشمندان فرمول آن را محاسبه کرده‌اند و آن را به مقدار ثابت ۱٫۶۱۸ استفاده می‌کنند.

داوینچی

منبع عکس: ardalpha.de

داوینچی پیش از اینکه هنرمند و نقاش باشد، یک پژوهشگر بود. مهارت‌های او نشان می‌دهند که درباره آناتومی بدن انسان، گیاهان و جانوران تحقیقات بسیاری انجام داد و آن‌ها را در طرح‌ها و نقاشی‌هایش به‌کار برد؛ بی‌شک راز ماندگاری نقاشی‌های او همین ویژگی است. اگر شما هم درباره لئوناردو داوینچی و آثار او نظری دارید، آن را با ما و کاربران کجارو به اشتراک بگذارید.

پرسش‌های متداول

داوینچی کیست؟

نقاش، مجسمه‌ساز، معمار، کالبدشناس، مهندس و مخترع مشهور که در قرن ۱۵ و اوایل قرن ۱۶ میلادی می‌زیست.

معروف‌ترین اثر داوینچی چیست؟

تابلوی مونالیزا که به «لبخند ژکوند» نیز مشهور است.

دلیل مرموز بودن آثار داوینچی چیست؟

داوینچی به‌علت مطالعه فراوان و تسلط بر علوم مختلف، برای ارائه آثار و نظریات خود از کد و رمز استفاده می‌کرد.

یادداشت‌های داوینچی با چه خطی است؟

در دفترچه یادداشت داوینچی، بسیاری از نوشته‌های او برعکس نوشته شده‌اند و تنها در برابر آینه، قابل خواندن هستند.

منبع عکس: thequint.com

مطالب مرتبط:

دیدگاه