اشتباهاتی که والدین در سفر با کودکان نباید انجام دهند
کریستوفر الیوت (Christopher Elliot) مشاور و نویسنده، در این مقاله از تجربههای خود درباره سفر با کودکان به ما میگوید؛ اینکه چکار کنیم تا سفر بهتری با فرزندان خود، بهخصوص خردسالان داشته باشیم تا هم ما و هم آنها اوقات خوشی را سپری کنند.
مقالههای مرتبط:
اگر برای اولین بار با فرزندان خود به سفر میروید، چند توصیه کوچک دارم: وحشت نکنید! والدین به هنگام سفر مرتکب اشتباهاتی میشوند و من تمام آنها را درک میکنم چون خودم یکی از آن والدین بودهام. در عوض میتوانم کمک کنم تا آن اشتباهات را تکرار نکنید.
دوست دارم داستان بدترین سفرم با والدینم را برایتان بگویم. این داستان شامل کودکانی که تمام لباسهایشان را شیرینی فراگرفته، پوشکهای کثیف و سنگین، مهمانان عصبانی هتل، نوزادان گریان و چند قطرهی شیرین روی صفحهکلید است؛ اما این صحنه آنقدر تکرار شده است که نمیدانم کدام خاطره را باید بگویم.
پس اجازه دهید تنها این را بگویم: والدین، شما جان سالم به در میبرید. اگر بتوانید شکر مصرفی کودکان را محدود کنید، فعالیتهای مناسب را برنامهریزی کنید و به یاد داشته باشید که فشار بیش از حد را بر آنها وارد نکنید، از سفرتان لذت خواهید برد.
شکر دشمن یک سفر لذتبخش
بیایید با دشمن سفر خوب آغاز کنیم: شکر. اغراق نمیکنم. هر زمان که یک مسابقه جنجالی در راه باشد همیشه شکلات و نوشابه یکی از گزینهها هستند. واقعا نمیدانم چرا والدین برای فرزندانشان میانوعدههای شیرین و پرشکر میخرند؛ اما این را با اطمینان میتوانم بگویم که هر چه شکر بیشتر، رفتارهای بد نیز بیشتر.
نمیخواهم راجعبه این موضوع صحبت کنم که آیا شکر باعث بیشفعالی کودکان میشود یا نه. فقط میخواهم از تجربه خودم برای شما بگویم. هر جا شکر باشد معمولا درگیری هم همان جا است. چرا؟ چه کسی میداند. شاید بچهها از گرفتن شیرینی به هیجان میآیند. شاید آنها برای سفر آماده نیستند و این مصادف میشود با مصرف حجم زیادی شیرینیجات؛ اما اگر برای داخل راه کلی پاستیل خرسی، بیسکویتهای کرمدار یا شکلاتهای میوهای بخرید، هزینه سنگینی را پرداخت خواهید کرد.
من هفته پیش زمانی که از سانتافه به پرسکت بازمیگشتیم دوباره به این حقیقت پی بردم. دختر ۱۲ ساله من برای ناهار ماهی و شیرینیهای پاستیلی خورد. منظورم این است که فقط اینها را برای ناهار خورد. او تا ساعت ۱۰ شب پر از انرژی بود.
ماجراجوییای را انتخاب کنید که مناسب سنشان باشد
من عاشق بالنسواری هستم؛ اما اصلا دلم نمیخواهد آن را با کودکان تجربه کنم. بچهها معمولا بیشتر از یک ساعت آرام نمیگیرند که تقریبا متوسط زمان بالنسواری است. من همچنین عاشق سفر دریایی هستم؛ اما اگر فرزندتان هنوز یاد نگرفته چطور از دستشویی استفاده کند، نمیتواند روی کشتی دوام آورد. حتی بخش پرستاری هم آنها را قبول نمیکند.
مقالههای مرتبط:
همچنین مشکل رفتن از یک طرف به طرف دیگر نیز وجود دارد. کودکان دوست دارند بپرند (از روی ریلها، سبدها و غیره) و این کابوس والدین است که بخواهند یک بچه کوچک را از سمتی به سمت دیگر ببرند. بله، اگر کودک شما آزاردهنده باشد، که باید قبول کنیم هست، اکثر ما والدین این موقعیت را تجربه کردهایم.
من زمانی که فرزندانم بسیار کوچک بودند آنها را به بالنسواری و سفر دریایی بردم و از این بابت واقعا از فرزندانم عذرخواهی میکنم. اشتباه بزرگی بود. بنابراین اگر این اولین سفر فرزند شما است، از این فعالیتها اجتناب کنید. اگر کودک شما زیر شش ماه است از رفتن به شهربازی نیز خودداری کنید زیرا او هرگز این سفر را به خاطر نخواهد سپرد؛ اما حساب بانکیتان چرا.
فراموش نکنید که آنها کودک هستند
سالها پیش زمانی که به واشنگتون دیسی رفته بودیم با یک تور، بچهها را به دیدن دیوان عالی ایالات متحده آمریکا بردم. این تور برای بزرگسالان بسیار جذاب بود. بچهها اصلا درک نمیکردند که دارند به چه چیزی نگاه میکنند یا اصلا آنجا چه اهمیتی دارد. دخترم تنها ۴ و پسرهایم ۶ و ۸ ساله بودند و بهسختی اهمیت آن مکان را متوجه میشدند.
شاید من هم یکی از آن والدین هلیکوپتری بودم که دوست داشت فرزندانش در سن ۱۰ سالگی حسابان را تمام و کمال یاد بگیرند. باید میدانستم؛ اما یک جورهایی فکر میکردم بچههای من با بقیه فرق دارند و از دیوان عالی همانقدر لذت میبرند که من میبردم. نکتهای برای والدین امیدوار: کودکان شما متفاوت نیستند. آنها را به باغوحش ببرید.
سفرتان را با دقت برنامهریزی کنید وگرنه مجبور میشوید آنها را بغل کنید
اگر شما هم مانند من عاشق هایکینگ هستید نصیحت آخر مرا پذیرا باشید: مسیر را به دقت بررسی کنید. از اینکه کودکتان چقدر میتواند پیادهروی کند، آگاه باشید. خیلی به آنها سخت نگیرید وگرنه تا رسیدن به مقصد باید آنها را به دوش بگیرید.
منظورم را بد برداشت نکنید؛ وقتی جوانتر بودم از اینکه فرزندانم را کول کنم واقعا لذت میبردم؛ اما واقعا دوست نداشتم آنها را برای کیلومترها به دوش بگیرم. فرزندان خردسال شما توانایی این را ندارند که به شما بگویند نمیخواند به هایکینگ، شنا یا پرواز با لباس بالدار بروند. البته من هرگز آنها را به پرواز با لباس بالدار نبردهام.
مقالههای مرتبط:
بنابراین بستگی به شما دارد که یک سفر منطقی را برنامهریزی کنید و به آن وفادار باشید یا اینکه آن را دور بزنید. سفرتان را با دقت برنامهریزی کنید.
این نصیحت برای خیلی از فعالیتهای دیگر صادق است. زمانی که در اورلاندو زندگی میکردیم، اغلب به شهربازی میرفتیم و والدینی را میدیدیم که سعی میکردند نهایت استفاده را از آن دنیای دریایی ببرند. به جای اینکه با صبر و حوصله به سفر بپردازند، سعی میکردند تا سر و ته همه چیز را در عرض چند روز به هم آورند. اوایل بعدازظهر کودکانشان خسته، گرم و کلافه میشدند. شما هرگز دوست ندارید جای آنها باشید. بهترین کار این است که رفتن به شهربازی را به دو قسمت تقسیم کنید؛ صبح را به دیدن جاذبهها بگذرانید، بعدازظهر را استراحت کنید؛ سپس عصر وقتی همه رفتهاند دوباره بازگردید. اگر بچه کوچک داشته باشید این مسئله را کاملا درک میکنید.
این نصیحت برای اولین سفر خانوادگیام بسیار کاربردی بود، شاید برای شما نیز همین طور باشد.
دیدگاه