بهترین کتاب های سفرنامه از گذشته تا اکنون
سفرنامه بهعنوان گونهای ادبی، فارغ از بعد داستانی و سرگرمکننده، گنجینهای گرانبها از اطلاعات مختلف و مشاهدات حقیقی از گوشه و کنار جهان است. اطلاعاتی که گاه در هیچ کتاب تاریخی وجود ندارد یا جزئیات آن ذکر نشده است و با تجربههای شخصی همراه نیست. نویسندگان سفرنامه رخدادهای واقعی سفر خود را عموما با زبانی ساده به رشته تحریر درمیآورند و مخاطب را بهعنوان همسفری آزاد با خود همراه میکنند.
سفرنامهنویسان از جنبههای گوناگون اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، منطقهای را که به آن سفر کردهاند مورد بررسی قرار داده و باب آشنایی مخاطب را با آن دیار فراهم میکنند. اوضاع و احوال جامعه، موقعیت جغرافیایی، آب و هوا، زبان و گویش اهالی منطقه، آداب و رسوم ملی و مذهبی، بناهای تاریخی، بزرگان و نامآوران هر دیار و عجایب و ناشناختههای مناطق مختلف، از جمله مواردی هستند که از نگاه یک مسافر علاقهمند دور نمانده و سفرنامهنویسان از آن یادداشت برمیدارند. ازاینرو، کتابهای سفرنامه از دقیقترین و واقعیترین کتابها برای شناخت اقصانقاط این جهان پهناور به شمار میآید. از میان آثار بسیاری که از سفرنامهنویسان داخلی و خارجی منتشر شده، این مطلب به معرفی برخی از مشهورترین و بهترین کتابهای سفرنامه از مولفان ادوار گذشته و مسافران امروز پرداخته است.
بهترین کتابهای سفرنامهای که این مطلب به آنها پرداخته است:
- بهترین کتابهای سفرنامهای که این مطلب به آنها پرداخته است:
- سفرنامه ناصرخسرو؛ منبع مهم جغرافیای تاریخی
- سفرنامه ابن بطوطه؛ از کتابهای باارزش جغرافیایی سدههای میانه
- سفرنامههای ایرج افشار؛ سفری به نقاط دورافتاده و ناشناخته ایرانزمین
- سفرنامه برادران امیدوار؛ ۱۰ سال با نخستین جهانگردان پژوهشگر ایرانی
- از پاریز تا پاریس؛ سیاحتی شیرین در غرب و شرق جهان
- قهوه استانبول نیکو میسوزد؛ روایت مسافران قجری از شهر استانبول
- پیونگ یانگ، سفری به کره شمالی؛ از معروفترین سفرنامههای مصور دنیا
- صفیر سیمرغ؛ از بهترین سفرنامههای معاصر ایران
- سیاحتنامه ایران (سفرنامه شاردن)؛ روایت مفصل یک فرانسوی از ایران عصر صفوی
سفرنامه ناصرخسرو؛ منبع مهم جغرافیای تاریخی
منبع عکس: iranidata
ناصر خسرو قبادیانی بلخی شاعر، حکیم، فیلسوف و جهانگرد ایرانی، در سال ۴۳۷ هجری قمری و در پی یک انقلاب فکری، سفری را از مرو (شهری باستانی در خراسان) به قصد زیارت خانه خدا آغاز و پس از هفت سال، در بلخ به پایان میرساند.
ناصرخسرو نخستین سفرنامهنویس فارسی در جهان است و کتاب سفرنامه او، از مهمترین منابع جغرافیای تاریخی دنیا به حساب میآید
ناصرخسرو در طی مسیر و بازگشت از آن، سرزمینهای گوناگونی چون ترکیه امروزی، آسیای صغیر (آذربایجان وگرجستان و ارمنستان و...)، شام (سوریه امروزی)، طرابلس، فلسطین، بیروت، بیتالمقدس، جزیره العرب (شبهجزیره عربستان)، مصر، تونس، سودان و عراق را پشت سر گذاشت. حاصل این سفر هفت ساله، اثری بسیار مهم و با ارزش شد که ناصرخسرو را بهعنوان نخستین سفرنامهنویس فارسی به جهان معرفی کرد. وی با نثری نسبتا ساده و روان و فارغ از مهارتهای لفظی و بیانی، مشاهدات و گزارشی از سیر و سیاحت در مناطق مختلف جهان را در کتابی با عنوان سفرنامه منتشر میکند که به مهمترین و مشهورترین اثر ناصرخسرو نیز تبدیل میشود.
حکیم ناصرخسرو در این کتاب، به وصف کامل مسیر سفر، توقفگاهها، معماری و تاریخ و جغرافیای شهرها و روستاها پرداخته و در کنار آن، آداب و رسوم و معیشت مردم نواحی مختلف و آیینها و عادات دینی و اجتماعی و اخلاقی آنها را شرح داده است. حکومت و سازمانهای اداری در هر شهر نیز بهعنوان بخشی از بدنه هر دیار، از نگاه تیزبین ناصرخسرو دور نمانده و حتی دیدنیها و عجایبی که در طول سفر با آن مواجه شده را نیز در سفرنامه خود ذکر میکند.
سفرنامه ناصرخسرو را یکی از مهمترین منابع جغرافیای تاریخی میدانند که بسیار جامع و کامل بوده و مخاطب را با اوضاع و احوال جامعه در آن روزگار و مراکز مهم تمدن اسلامی آشنا میکند. این اثر ارزشمند که عمری هزار ساله را از سر گذرانده در کنار «سفرنامه مارکوپولو» از کتابهای مهم این سبک ادبی به شمار آمده و تاکنون به زبانهای متعددی نیز آن را ترجمه کردهاند. ناصرخسرو در بخشی از این سفرنامه درباره اعراب بدوی و خوراک ایشان چنین میگوید:
قومی به عرب بودند که پیران ۷۰ ساله مرا حکایت کردند که در عمر خویش بهجز شیر شتر چیزی نخورده بودند؛ چه در این بادیهها چیزی نیست الا علفی شور که شتر میخورد. ایشان خود گمان میبردند که همه عالم چنان باشد. من از قومی به قومی نقل و تحویل میکردم و همهجا مخاطره و بیم بود الا آن که خدای تبارک و تعالی خواسته بود که ما به سلامت از آن جا بیرون آییم. به جایی رسیدیم در میان شکستگی که آن را سربا میگفتند. کوهها بود هریک چون گنبدی که من در هیچ ولایتی مثل آن ندیدم. بلندی چندان نی که تیر به آن جا نرسد و چون همراهان ما سوسماری میدیدند میکشتند و میخوردند و هرکجا عرب بود شیر شتر میدوشیدند. من نه سوسمار توانستم خورد نه شیر شتر و در راه هر جا درختی بود که باری داشت، مقداری که دانه ماشی باشد از آن چند دانه حاصل میکردم و بدان قناعت مینمودم و بعد از مشقت بسیار و چیزها که دیدیم و رنجها که کشیدیم به فلج رسیدیم؛ بیستوسوم صفر.
سفرنامه ابن بطوطه؛ از کتابهای باارزش جغرافیایی سدههای میانه
منبع عکس: گاج مارکت
ابن بطوطه مراکشی تبار، از بزرگترین و مشهورترین جهانگردان جهان اسلام و از مهمترین سیاحان تاریخ بشری محسوب میشود که در جوانی و زمانی که تنها ۲۱ سال سن داشت، عزم سفر به دور دنیا کرد. این سفر دور و دراز، حدود ۲۹ سال به طول انجامید و جوان مراکشی را به مردی ۵۰ ساله و دنیا دیده و یکی از نامدارترین جهانگردان جهان مبدل ساخت. سفر ابن بطوطه در فاصله سالهای ۷۵۴- ۷۲۵ هجری قمری اتفاق افتاد و در طی این مدت طولانی، وی از بیشتر شهرهای مهم آن روزگار و بخش بزرگی از آسیا و آفریقا و قسمت کوچکی از اروپا دیدن میکند.
ابن بطوطه از مشهورترین سیاحان تاریخ بشری است که دور دنیا را در حدود ۳۰ سال گشت و در این مدت چهار یا پنج مرتبه به ایران سفر کرد
سیر و سیاحت حدودا ۳۰ ساله این جهانگرد از مصر، شام، فلسطین، حجاز، عراق، ایران، یمن، بحرین، ترکستان، بینالنهرین و بخشی از هند و چین، جاوه، شرق اروپا و شرق آفریقا گذشت و به زادگاهش مراکش ختم شد. نقل است که ابن بطوطه چهار یا پنج بار به ایران آمد و خاطرات وی از سفر به خلیج فارس و شهرهایی چون خوزستان، شیراز، تبریز، اصفهان و خراسان از جمله خواندنیترین بخشهای سفرنامه او به حساب میآید.
میگویند ابن بطوطه تقریبا با جهانگرد مشهور ایتالیایی «مارکوپولو» هم عصر بود؛ اما بیش از سه برابر او راه پیموده و به سیاحت جهان پرداخته است. سفرنامه او را نیز از جمله کتب ارزشمند جغرافیایی در سدههای میانه معرفی میکنند که به اختصار «رحله» نامیده میشود.
علاوه بر بعد جغرافیایی، سفرنامه ابن بطوطه را از جوانب تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیز بسیار حائز اهمیت میدانند. از این جهت این کتاب مهم را ابتدا به زبان انگلیسی و سپس به ۴۰ زبان زنده دنیا ترجمه و منتشر کردهاند؛ ترجمه فارسی این اثر نیز به همت «دکتر محمدعلی موحد» صورت گرفت. در بخشی از این سفرنامه قدیمی درباره شهر تبریز چنین آمده:
از دروازه بغداد به شهر تبریز درآمدیم و به بازار بزرگی که معروف به بازار قازان (غازان) است رسیدیم و آن از بهترین بازارهایی بود که در همه شهرهای دنیا دیده بودم. هر یک از پیشهوران در این بازار جایی جداگانه دارند که با دیگری مخلوط و آمیخته نیست. سپس به بازار گوهر فروشان رفتم و از انواع جواهری که در آنجا دیدم چشمم خیره گشت. غلامان با جامههایی فاخر که دستارهای حریر بر کمر بسته و نزد بازرگانان ایستاده بودند و جواهرات را به زنان ترک عرضه میکردند و ایشان بسیار میخریدند و بر یکدیگر سبقت میجستند.
سفرنامههای ایرج افشار؛ سفری به نقاط دورافتاده و ناشناخته ایرانزمین
منبع عکس: سایت برترینها
نام استاد ایرج افشار بهعنوان پدر علم کتابشناسی ایران، با ۶۵ سال دغدغه پژوهش در تاریخ و فرهنگ و ادبیات این سرزمین پیوند خورده است. این نویسنده، پژوهشگر، کتابشناس، نسخهپژوه و ایرانشناس فقید معاصر در کنار همه فعالیتها، تالیفات و تحقیقات گسترده خود، دستی نیز در سفرنامهنویسی داشته و کتابهای ارزشمندی از خود به یادگار گذاشت. تاریخ انتشار نخستین نگارش داستانی سفرهای ایرج افشار (۲۰ شهر و هزار فرسنگ) به سال ۱۳۴۵ خورشیدی و نشریه یغما برمیگردد.
از ایشان نقل شده که از جوانی سفر را پیشه خود ساخته بود و حاصل این گشتوگذار در ایران و جهان را در قالب یادداشت یا نامهنگاری منتشر کرد. از میان دهها سفرنامهای که از مرحوم ایرج افشار بر جای مانده، علاوه بر انتشار در مجلات فرهنگی، برگزیده بخشی از آنها در کتابهایی چون «بیاض سفر»، «سواد و بیاض» و «گلگشت در وطن» به چاپ رسید. این کتابها به سفرهایی میپردازد که این ایرانشناس فقید به نقاط مختلف کشور داشته و با عشق مثالزدنی افشار به سرزمین مادری و خردهفرهنگهای مردمان شهر و روستایش به رشته تحریر درآمده است.
از مهمترین وجوه تمایز این سفرنامهها، قلم روایتگر و نگاه داستانی نویسنده و توجه خاص او به نقاط دور افتاده و ناشناخته کشور ذکر میشود. شناسایی اماکن دوردست اعم از روستاها، راهها، جادههای کوهستانی، کوهسارها و مکانهایی که تا پیش از آن، کسی به آنجا وارد نشده بود، معرفی آثار باستانی و ابنیه تاریخی قدیمی و حتی درختان کهنسال هر منطقه، شناسایی لباسها و ابزارهای بومی نواحی مختلف، ثبت متن سنگنوشتههای قبور و مواردی از این دست، از ویژگیهای برجسته و ممتاز سفرنامههای ایرج افشار به شمار میرود. علاقه ویژه ایرج افشار به کویرهای ایران را از همین چند جملهای که درباره آبادی رشم گفته، میتوان استنباط کرد:
از رشم تا حسینان و معلمان دو آبادی که بر لب کویر افتادهاند، دو فرسخ میشود. از حسینان و معلمان تا جندق یکصد و چند کیلومتر است. از این مقدار یکصد و ۲۰ کیلومتر از راه یک سره کویر است. بیآب، بیعلف، بیدرخت، بیجانور، کویر گاهی سرخ رنگ است و عبوس و گاهی نمک لاخ است و سفیدپوش. گیرندگی و زیباییاش به همین وحشی بودن، لایتناهی نمودن، یکدستی و تهیدستی است. فکر محال است راهی پیدا کند به اینکه در چه عهدی و به همت کدام مردی نخستین گذر از این راه سهمناک سرانجام گرفته است. هربار که از این ممر میگذرم، بر کاروانیان و ساربانی که چهار پنج روز این پهنه را در مینوردیدهاند، آفرین میگویم.
سفرنامه برادران امیدوار؛ ۱۰ سال با نخستین جهانگردان پژوهشگر ایرانی
منبع عکس: کتاب گیسوم
عیسی و عبدالله امیدوار، دو برادر جهانگرد ایرانی بودند که در سال ۱۳۳۳ خورشیدی و با شعار «همه متفاوت، همه خویشاوند» سفر طولانی خود را به دور دنیا با موتورسیکلت آغاز کرده و در طی ۱۰ سال، آن را به پایان رساندند. حاصل این سفر ۱۰ ساله، سفرنامهای بسیار ارزشمند شد که اول بار در ۱۳۴۳ خورشیدی به نام خود منتشر کرده و تاکنون بارها تجدید چاپ شده و برای مورخان و جهانگردان ایران، عنوانی آشنا و قابل استناد است.
در سال ۱۳۹۴ خورشیدی «عیسی امیدوار» چهارمین مدال شهروندی جهان را کسب کرد و پس از وی، عبدالله نیز در کشور شیلی این مدال را دریافت میکند. دبیرکل سازمان شهروند جهانی (WCO) ضمن اهدای مدال، از «عیسی امیدوار» بهعنوان نخستین جهانگرد معاصر ایرانی که پیام صلح را برای مردم دنیا به ارمغان داشته، تقدیر کرد.
برادران امیدوار اولین ایرانیانی هستند که بهصورت حرفهای و تخصصی و با جنبه تحقیقاتی، به سیاحت جهان رفتند و از مشاهدات خود فیلمبرداری کردند
برادران امیدوار اولین ایرانیانی هستند که بهصورت حرفهای و تخصصی و با جنبه تحقیقاتی، به سیاحت جهان رفتند و از مشاهدات خود فیلمبرداری کردند. هدف از این سفر طولانی به دور دنیا، پژوهشهای انسانشناسی ذکر شده و آنها به زندگی و نحوه پیدایش انسان در بخشهای مختلف زمین، توجه ویژهای نشان دادند.
قارههای آفریقا، آسیا، آمریکا، اروپا، استرالیا و همچنین قطب شمال و جنوب مکانهایی بودند که این دو برادر پشت سر گذاشته و وقایع، مشاهدات و پژوهشهای خود را ثبت کردهاند. در نهایت برادر کوچکتر «عبدالله» در کشور شیلی ماندگار شده و « عیسی امیدوار» به ایران بازمیگردد.
از نکات جالبتوجه سفرهای برادران امیدوار، انتخاب نواحی بومی و سرزمینهای بکر کشورهای مختلف و زندگی چند ماهه با قبایل عمدتا بدوی و آشنایی کامل با آداب و رسوم آنها ذکر میشود. کشف ریشههای ایرانی در مقاصد متفاوت سفر (شیرازیهای زنگبار، زرتشتیان یا پارسیان هند و هنگکنگ، ارامنه ایرانی ساکن اندونزی) از دیگر نکات این سفرنامه خواندنی و ماجراجویانه است.
در قسمتی از سفرنامه، برادران امیدوار از زمان سه ماههای میگویند که در سرمای ۵۰ درجه زیر صفر بر آنان گذشته است:
زندگانی این مردم دورافتاده و مهجور که در شرایط بدوی و اولیه زندگی میکنند، لای برفها میخوابند، موجودات برفی را شکار میکنند، در سال بهجز برف و یخ چیزی به چشمشان نمیخورد، از هر جهت افسانهانگیز است. خاصه آنکه آنها باور نمیکردند سرزمینهایی هست که هرگز رنگ برف را ندیدهاند و به همین سبب به حال ما تاسف میخوردند. سه ماه از توقف ما در این یخ و برف گذشت. شدت سرما طوری کشنده بود که هرگز نمیتوانستیم از طریق دهان تنفس کنیم؛ زیرا بیم آن میرفت که حلقوم و حتی ریه ما منجمد شوند، بخار نفس ما در هوا یخ میبست و ما حتی صدای خفیف شکستن این یخها را میشنیدیم! یک روز میزانالحراره را نگاه کردیم و دیدیم ۵۰ درجه زیر صفر را نشان میدهد. البته این منتهیالیه میزانالحراره بود که درجهبندی شده است و شاید برودت هوا باز هم میتوانست جیوه آن را منقبضتر کند. آنچه که غیر قابلتحمل است و انسان را به راستی رنج میدهد، بادهای شدیدی است که گاهی سرعت آنها از یکصد و ۲۰ کیلومتر هم تجاوز میکرد و به درون کتهای پوستی ما نفوذ مییافت.
از پاریز تا پاریس؛ سیاحتی شیرین در غرب و شرق جهان
منبع عکس: کتابانه
مرحوم دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی، شاعر، نویسنده، تاریخدان، پژوهشگر و از مفاخر معاصر و نامآشنای تاریخنگاری ایران بود. مردی ادیب و دانشمند که طنازی سخن و شیرینی قلمش، لذت مضاعفی را برای مخاطبان آثار فراوانش فراهم میآورد. تاریخی که استاد باستانی پاریزی اندیشمندانه روایتگر آن بود، داستانی شیرین و شاعرانه و دلچسب از حماسه و اسطوره و جغرافیای تاریخی در دل خود دارد.
قلم توانا و ناب این استاد فقید تاریخ و تمدن ایرانزمین، در تمام مقالات و کتابهایی که از خود به یادگار گذاشته کاملا مشهود است. از میان این آثار فراوان و ارزشمند، استاد سفرنامههایی دارد که با همان زبان شیرین و قصهگو، آنها را روایت میکند. این سفرنامهها که از سفرهای متعدد دکتر پاریزی حاصل شده، در کتابی معروف با عنوان «از پاریز تا پاریس» در هشت بخش مجزا و در سال ۱۳۵۱ خورشیدی به چاپ رسیده است. سفرنامهای خواندنی که نکاتی ارزشمند و آموزنده از زندگی مردم کشورهای مختلف و اوضاع و احوال سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آنها در بر دارد.
پاریز روستایی از توابع سیرجان در استان کرمان است؛ جاییکه استاد پاریزی از آن آمده و در سفر، به اروپا و شهر پاریس رسیده است
پاریز تا پاریس از مشهورترین کتابهای دکتر باستانی به شمار میآید که نامش را از روستای «پاریز» از توابع سیرجان در استان کرمان و زادگاه ایشان گرفته و شامل سفرنامههای عراق، شیراز، پاکستان، تبریز، رومانی، مشهد، سفرنامه اروپا و کنگرهای در آکسفورد میشود. استاد پاریزی در بخشی از این کتاب ساده و صمیمی درباره پاکستان مینویسد:
در پاکستان نامهای خیابانها و محلات اغلب فارسی و صورت اصیل کلمات قدیم است. خیابانهای بزرگ دو طرفه را «شاهراه» مینامند، همان که ما امروز «اتوبان» میگوییم! بنده برای نمونه و محض تفریح دوستان، چند جمله و عبارت فارسی را که در آنجاها به کار میبرند و واقعا برای ما تازگی دارد در اینجا ذکر میکنم که ببینید زبان فارسی در زبان اردو چه موقعیتی دارد و بهقول معروف چه رُلی بازی میکند. نخستین چیزی که در سر بعضی کوچهها میبینید تابلوهای رانندگی است. در ایران اداره راهنمایی و رانندگی بر سر کوچهای که نباید از آن اتومبیل بگذرد مینویسد: «عبور ممنوع» و این هر دو کلمه عربی است؛ اما در پاکستان گمان میکنید تابلو چه باشد؟ «راه بند»! فارسی سره سره و مختصر و مفید، حداکثر سرعت را در آنجا «حداکثر رفتار» تابلو زدهاند و «توقف ممنوع» را «پارکینگ بند» اعلام کردهاند. این مغازههایی را که ما «قنادی» میگوییم (و معلوم نیست چگونه کلمه قند صیغه مبالغه و صفت شغلی قناد برایش پیدا شده و بعد محل آن را قنادی گفتهاند؟) آری این دکانها را در آنجا «شیرینکده» نامند! آنچه ما هنگام مسافرت «اسباب و اثاثیه» میخوانیم، در آنجا «سامان» گویند. سلام البته در هر دو کشور سلام است؛ اما وقتی کسی به ما لطف میکند و چیزی میدهد یا محبتی ابراز میدارد، ما اگر خودمانی باشیم میگوییم: ممنونم، متشکرم، اگر فرنگی مآب باشیم میگوییم مرسی! اما در آنجا کوچک و بزرگ، همه در چنین موردی میگویند: مهربانی! واقعا بهتر از این تعبیری برای ابراز تشکر دارید؟
قهوه استانبول نیکو میسوزد؛ روایت مسافران قجری از شهر استانبول
منبع عکس : نشر اطراف
عصر قاجار آغاز آشنایی ایرانیان با فرهنگ و تمدن غربی و به تبع آن شروع گسترده و به عبارتی اوج سفرنامهنویسی در ایران بود. زمانی که شوق سفرنامهنویسی با دیدن سفرنامهای که غربیها درباره ایران مینوشتند، در ایرانیان نیز پدید آمد و نگارش سه نوع سفرنامه زیارتی، سفرهای خارجی و سفرهای داخلی در کشور شکل گرفت. این اتفاق تا جایی پیش رفت که فراوانی سفرنامهها در این دوره، بیش از سایر ادوار تاریخی ایران معرفی میشود.
«قهوه استانبول نیکو میسازد» از جمله این سفرنامهها است که به کوشش «علیاکبر شیروانی» گردآوری شده و به معرفی یکی از کلانشهرهای جهان در عصر قاجار، از نگاه کنجکاو مسافران ایرانی میپردازد که معمولا از بزرگان و ثروتمندان آن روزگار بودند.
این اثر یکی از کتابهای مجموعه «تماشای شهر» از سفرنامههای دوران قاجار است که سفرنامه مسافران قجری به فرنگ را روایت میکند. مجموعه تماشای شهر در پنج جلد به تفکیک شهر و با عناوین مختلفی چون «پاریس از دور نمایان میشود»، «بمبئی رقص الوان است»، «سنپترزبورگ موزیکانچی دارد»، «آسمان لندن زیاده میبارد» و «قهوه استانبول نیکو میسوزد» منتشر شد.
اهمیت این سفرنامهها از این جهت ذکر میشود که نخستین تصاویر ایرانیان از شهرهای مدرن را شکل داده و در نگاهی دیگر شیوع روایتگری مسافران شرقی از غرب بود. در روایت ناصرالدین شاه قاجار از استانبول آمده:
دست راست جزایر زیاد است و کوه و درخت و بعضی هم چشمه آب دارد. از فرنگیها و بعضی متمولین عثمانی را گفتند آنجاها عمارات میسازند که تابستانها به گردش بروند؛ اما ما عمارتی ندیدیم؛ شاید توی درهها و پشت تپهها بوده است. رسیدیم به اول آبادی شهر استانبول. دست چپ خاک اروپا است دست راست خاک آسیا. ما نزدیک به خاک اروپا میراندیم. کشتیهای بخار که ایلچیان خارجه نشسته، استقبال آمده بودند دیده شد. اول آبادی بعضی خانههاست. بعد ابتدا میشود به دیوار کهنه سنگی که بروج دارد؛ قلعهای است از عهد قیاصره ساخته شده است. چون این نوع قلعهجات حالا به کار نمیخورد تعمیر نمیکنند؛ اما چون همه از سنگ و مستحکم است هنوز اغلبی باقی است. این قلعه محیط است شهر قدیم استانبول را که همه در روی تپه و ماهور و دره واقع است.
پیونگ یانگ، سفری به کره شمالی؛ از معروفترین سفرنامههای مصور دنیا
منبع عکس: سایت کلاغه
سفرنامه متفاوت پیونگ یانگ، روایتی مصور و طنازانه از کشوری است که کمتر کسی چیزی درباره آن میداند. کتابی به قلم شیرین و هنرمندانه «گی دولیل» کارگردان، کارتونیست و انیماتور مشهور کانادایی که سفرنامههای مصور تحسینشدهاش، از برجستهترین آثار ژانر ناداستان تصویریاند. او در کتابهایش، تفسیر و توضیحی جامع درباره شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور میزبان ارائه نداده و تنها چون گزارشگری دقیق، به ثبت مشاهدات شخصی خود میپردازد.
دولیل در سال ۲۰۰۱ میلادی، برای کار در یک شرکت انیمیشنسازی در پیونگیانگ، اجازه اقامت دو ماهه در کره شمالی میگیرد. او در طی این مدت، مشاهدات خود از فرهنگ آن کشور و زندگی معدود اهالی که با آنها ارتباط یا برخورد داشته را با لحنی طنزآمیز روایت میکند. روایتی دقیق، صمیمی، صادقانه، شوخطبع و پرجزئیات که با طراحی کمیک آراسته تا به یکی از معروفترین سفرنامههای مصور دنیا تبدیل شود.
این رسالتی است که کارتونیست شناختهشده کانادایی در دیگر سفرنامههای مصور تحسینشدهاش نیز به آن پایبند بوده تا روایتی مستند و دقیق از حقایق را به زبان طنز به تصویر بکشد. «یانگون؛ سفری به برمه»، «شنژن؛ سفری به چین» و «سرزمین مقدس؛ سفری به فلسطین» از دیگر سفرنامههای مصور گای دولیل (Guy Delisle) به شمار میآید که به زبان فارسی ترجمه و منتشر شده است. نویسنده هنرمند در ذیل تصاویرش در بخشی از کتاب پیونگ یانگ، از یک وسیله ممنوعه در کره شمالی میگوید:
وقتی چمدانم را خالی میکنم، تازه متوجه میشوم که یک دستگاه خیلی ممنوعه بین وسایلم دارم. یک رادیوی جیبی کوچک! دستگاهی که باید وجودش را اطلاع میدادم. (طبق فرمی که در هواپیما پر کرده بودم) نمیتوانستم در برابر وسوسه آوردنش مقاومت کنم. رادیوهای کره شمالی فقط کانالهای رسمی را میگیرند. کنجکاوی به من غلبه کرده بود. ظاهرا همه موجهای رادیویی را بستهاند و هر سه ماه یک بار هم بررسی میکنند تا جلوی دستکاریها را بگیرند. آرام پیچ را میچرخانم، یکجور حس نافرمانی لذتبخش دارم. کانگ چول هوان، یکی از نجاتیافتگان اردوگاههای کار اجباری، در کتاب «آکواریومهای پیونگ یانگ» از این مینویسد که چطور یکی از دوستانش به خاطر گوش دادن به رادیوهای خارجی او را لو داده بود. هیچ امیدی نیست، هر قدر روی موجهای مختلف AM و FM بگردی، فقط یک کانال پخش میشود.
صفیر سیمرغ؛ از بهترین سفرنامههای معاصر ایران
منبع عکس: ایران کتاب
دکتر محمد علی اسلامى ندوشن، نویسنده، محقق و مترجم معاصر و برجسته کشور، حقوقدانی است که بیشتر در حوزه ادبیات شناخته و معرفی میشود. مردی که عمر گرانقدرش را در تحقیق آثار علمی و ادبی ایران و ترجمه آثار نویسندگان جهان صرف کرد.
دکتر ندوشن گزارشی از سفرهای متعدد خود به ایران و جهان را ابتدا در سال ۱۳۴۹ خورشیدی بهصورت دورهای در مجله یغما به چاپ رساند. پس از آن، یادداشتهای سفر ایشان در سال ۱۳۵۲ در کتابی تحت عنوان «صفیر سیمرغ» منتشر شد. این اثر یکی از بهترین آثار معاصر سفرنامه در ایران به شمار میآید که سفر به برخی شهرهای ایران و کشورهای مختلف و نامرتبطی چون افغانستان، دانمارک، ترکیه، فرانسه، انگلیس، ایتالیا و بلغارستان را شامل میشود.
کتاب مشتمل بر چند فصل چون آزادی مجسمه، در جستوجوی زمانهای گمشده، بهشت یا زندان، برخوردگاه شرق و غرب و پاریس و نیشابور و خیام است که با نثری روان و دلنشین، خواننده را مشتاق همراهی میکند. نگاه تیزبینانه و منصفانه، کلام استوار، قلم شیوا و توصیف زیبای استاد ندوشن از اماکن تاریخی و پیشینه آن یا اوضاع اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، این سفرنامه را از جنبههای گوناگون حائز اهمیت کرده است.
از استاد اسلامی ندوشن سفرنامههای دیگری نیز چون در کشور شوراها (یادداشتهای سفر اتحاد جماهیر شوروی)، کارنامه سفر چین، آزادی مجسمه (درباره ایالات متحده آمریکا) و بازتابها (شرح و بازتاب برخی از سفرهای برونمرزی و ایرانگردیهای نویسنده) منتشر شده است. دکتر ندوشن در بخشی از کتاب صفیر سیمرغ، از سفر به خراسان و نیشابور مینویسد:
در بین آن همه نامداران و بزرگان علم و ادب که در نیشابور زندگی کرده و مردهاند و اسامی آنها نزدیک بیش از دو هزار تن در تاریخ نیشابور آمده است، جای بسی تعجب است که فقط گور عطار و خیام باقی مانده باشد. چون نیشابور، چه بر اثر جنگ و چه بر اثر زلزله، بارها در معرض زیر و رو شدن و انهدام قرار گرفته، تعجبآور نیست که گورهای دیگر از بین رفته باشد، تعجب این است که فقط این دو بر جای ماندهاند. آیا این ناشی از اتفاق است یا بدان معناست که آن همه امیر و وزیر و عالم و فقیه و حکیم و ادیب، هیچ یک ارزش عطار و خیام را نداشتهاند؟ تردیدی نیست که زمانه، غربال دارد و تنها دانههای خیلی درشت را نگه میدارد و نکته قابلتوجه این است که گاهی معیار او در سنجش اشخاص با معیار مورخان و تذکرهنویسان تفاوت بسیار میکند. چون بر دشت وسیع نیشابور نگاه میکردم و گذشته شهر را به یاد میآوردم، این فکر در سرم گذشت که چه خوب بود دانشگاهی برای مطالعه در فرهنگ و تمدن و تاریخ و هنر ایران، در اینجا ایجاد میشد؛ با توجه به این امر که خراسان از لحاظ فرهنگ و تمدن و تاریخ، بارورترین سرزمین ایران بوده است و نیشابور، طی قرنها مهمترین مرکز فرهنگی این سرزمین به شمار میرفته، و نیز با توجه به این امر که نیشابور، موقعیت جغرافیایی و طبیعی ممتازی دارد، ایجاد چنین موسسهای در آن از هر شهر دیگر مناسبتر است. گذشته از گشادگی افق و خوشی هوا، خلوت نیشابور بهترین فرصت را به معلم و دانشجو و محقق میدهد، تا دور از هیاهو و زرقوبرق شهرهای بزرگ، به تحقیق و تحصیل و تفکر و تأمل پردازند. اگر قرار باشد که روزی در برابر این هجوم تمدن صنعتی، کانون مقاومتی ایجاد شود، جایی بهتر از نیشابور به دشواری میتوان یافت.
سیاحتنامه ایران (سفرنامه شاردن)؛ روایت مفصل یک فرانسوی از ایران عصر صفوی
منبع عکس: سایت ایسام
ژان شاردن (Jean Chardin) جواهرفروش و جهانگرد فرانسوی در قرن ۱۷ میلادی و مقارن با حکومت پادشاهان صفوی، دو بار به ایران سفر کرد. سفر اول در سال ۱۶۶۵ میلادی اتفاق افتاد که با مشایعت یک بازرگان و به قصد هندوستان و با هدف تهیه جواهرات مد نظر پدر از آن کشور انجام پذیرفت.
در راه بازگشت، شاردن مدتی را در اصفهان ماند و با استقبال گرم و پذیرایی خوب شاه عباس دوم مواجه شده و لقب «تاجرشاه» را از او دریافت میکند. اقامت وی در ایران حدود پنج سال ادامه پیدا کرد (ماههای پایانی حکومت شاه عباس دوم و ابتدای سلطنت شاه سلیمان) و در این مدت، مسئولیتهایی چون بازرگان سلطنتی، به شاردن فرانسوی واگذار و جواهراتی برای شاه توسط وی آماده شد.
پس از بازگشت به فرانسه، شاردن که احترام فراوانی از جانب مردم و شاه ایران دیده بود، به قصد تجارت دائمی با شرق و بهخصوص فارسیزبانان، عزم سفر دوباره میکند. بدین منظور، حدود یک سال بعد در ۱۶۷۱ میلادی، از راه ازمیر، قسطنطنیه و دریای سیاه، بار دیگر رهسپار ایران شده و در ۱۶۷۳ میلادی به اصفهان میرسد.
در سفر دوم، حدود چهار سال و نیم از عمر شاردن در ایران گذشت و این بار، علاوه بر پایتخت صفویان (زمان پادشاھی شاه سلیمان صفوی) و نواحی اطراف آن، شهرهای دیگر ایران را نیز سیاحت کرد و دو سفر نیز به بندعباس داشت. در مدت اقامت در ایران، شاردن بهخوبی زبان فارسی را آموخت و جمعآوری مجموعه جواهرات سلطنتی برای دربار صفوی را آغاز کرد. وی خاطرات و گزارشها خود از ایران عهد صفوی و مردمان آن روزگار و حتی تهران قدیم که شهرکی کوچک و کماهمیت بود را در کتابی به زبان فرانسوی به چاپ میرساند.
شاردن اولین فرانسوی به حساب میآید که در سفرنامه خود، از برخی شعرای نامدار زبان فارسی چون فردوسی و اثر بزرگش شاهنامه یاد کرده و با اطلاعاتی هرچند ناقص و اندک، توجه جامعه ادبی فرانسه را به ادبیات ایران معطوف ساخت.
شاردن فرانسوی در دوران طلایی تمدن ایران در عهد صفوی، دو بار به این سرزمین سفر کرد و یکی از دقیقترین و معتبرترین سفرنامههای جهان را درباره خاور نزدیک و ایران نوشت
توصیفات دقیق و ریزبین شاردن از دوران طلایی تمدن ایران در عهد صفوی، آشنایی او به زبان فارسی و عشق و علاقه فراوان این سیاح فرانسوی به فرهنگ ایرانی و همچنین نقاشیها و صورتگریهای اطلس ضمیمه این اثر که توسط نقاشی به نام گرهلو (grelot) کشیده شد، سفرنامه او را از ارزش و اعتبار بیشتری برخوردار کرده است.
سفرنامه ۱۰ جلدی ژان شاردن، یکی از بهترین آثار پژوهشی غربیها درباره ایران معرفی میشود که به بررسی کامل وضع زندگی و خلقیات مردم و دربار اصفهان پرداخته و با آگاهی کامل نویسنده از رسوم اجتماعی، اقدامات سیاسی، اصول مذهبی و رفتار انسانی آن دوران و حتی متراژ منازل و تنوع طبیعت در ایران، به رشته تحریر درآمد.
این اثر فاخر و ارزشمند که با عنوان «سفرهای سِر ژان شاردن» چاپ و به زبانهای مختلف ترجمه شده، اول بار بهطور کامل (در ۱۰ جلد) و با ترجمه «محمد عباسی» در فاصله سالهای ۱۳۴۵-۱۳۳۵ خورشیدی با عنوان «سیاحتنامه شاردن: دائرهالمعارف تمدن ایران» در کشور منتشر میشود. نویسنده این سفرنامه مهم و چند بخشی، با این توصیف از ایران و مردمانش باب سخن را باز میکند:
به اعتقاد من میان همه سرزمینهای گسترده دامن خاور زمین، خواه از نظر دیدن بدایع و شگفتیها و معرفت به معارف و خواه از جهت تحصیل سود مادی که مورد توجه ملل دور قرار گرفته، ایران از هر جهت در مقام اول است؛ زیرا هوای این کشور بسیار ملایم و معتدل و پاکیزه است؛ مردمانش روشناندیش و باهوشند، از نظر روح و احساس و تفکر به ما اروپاییان از اقوام دیگر نزدیکترند. در این سرزمین بسیار چیزهای خوب یافته میشود که در دیگر کشورهای مشرق زمین نظیر آنها نیست. درباره هوای ایران اغراق نیست اگر بگویم در سراسر گیتی هوای کمتر کشوری به صافی و روشنی و پاکیزگی و سلامت هوای ایران وجود دارد. به تحقیق میتوان باور کرد که هوای ایران در بیشتر نقاط کشور کاملا خشک است؛ زیرا در این سرزمین دریاچههای پهناور و رودخانهها و شطهای پرآب وجود ندارد تا گرمای خورشید آب آنها را تبخیر و در فضا پراکنده کند. مردم تندرست و خوش بنیهاند، رنگ چهرهشان سرخ و سپید و زیبا است. زن و مرد رشید و نیرومندند و بدنشان خوشتراش است؛ و چون میان محیط زیست و نیروهای فکری و خصایص روحی و جسمی مردمان هر منطقه روابط خاصی در میان است، میتوان باور کرد که مردمان ایران ظریفطبع، هوشمند، نازک خیال، مصلحت نگر و عاقبت اندیشند. زودفهم، محتاط و دارای قوه تمیز و تشخیص هستند و با اینکه از یک سو با عثمانی و از دگر سو با هند همسایهاند، نه مانند عثمانیها خشن و درندهخو و نه مانند هندیان زودباور و کمفکر هستند. ایرانیان فکر روشن، طبع ملایم و قابلیت تمدنپذیری و شهرنشینی دارند. همین خصایص بلند و عالی آنان را به عالم ادبیات و هنر و علوم مختلف رهنمون میشود و دیگران را به مصاحبت ایشان بر میانگیزد. من به جِد بر این باورم که در سراسر اروپا هیچ کشوری نیست که مردمان آن به قدر ایرانیان شیفته و دلباخته علم و هنر باشند و به تحصیل آن بکوشند.
در پایان یادآوری این نکته ضروری بهنظر میرسد که نام بسیاری از سفرنامههای خوب و خواندنی از این فهرست مختصر جا مانده است؛ چراکه کتابهای فراوانی در این زمینه وجود دارد که صحبت از همه آنها در مجالی کوتاه، مقدور نیست. بی شک کتابهایی چون «بازگشت از شوروی اثر آندره ژید»، «وحشی – از گمشده تا پیداشده در مسیر پاسیفیک کرست اثر شریل استرید»، «از کاپ تا کیپ – سفر به آخر دنیا اثر رضا پاکروان»، «مارک و پلو اثر منصور ضابطیان»، «خسی در میقات اثر جلال آل احمد»، «آینههای دردار اثر هوشنگ گلشیری» و سفرنامههای بسیار خوب دیگر از این دست، کم وجود ندارند.
از این جهت و در تکمیل این فهرست، از شما همراهان فرهیخته کجارو دعوت میکنیم تا تجربههای دلنشین و خواندنی خود از اینگونه ادبی را به اشتراک گذاشته و بهترین کتابهای سفرنامهای که میشناسید و مطالعه کردهاید را به ما و سایر کاربران کجارومعرفی کنید.
عکس کاور: کتاب بخور، عبادت کن و عشق بورز؛ منبع عکس: Big 7 Travel
سوالات متداول
نخستین سفرنامهنویس فارسی کیست؟
ناصر خسرو قبادیانی بلخی شاعر، حکیم، فیلسوف و جهانگرد ایرانی است که بهعنوان نخستین سفرنامهنویس فارسی شناخته میشود.
ابن بطوطه که بود؟
ابن بطوطه مراکشی از مشهورترین سیاحان تاریخ بشری است که دور دنیا را در حدود ۳۰ سال گشت و در این مدت چهار یا پنج مرتبه به ایران سفر کرد
مهمترین تمایز سفرنامههای ایرج افشار چیست؟
از مهمترین وجوه تمایز این سفرنامهها، قلم روایتگر و نگاه داستانی نویسنده و توجه خاص او به نقاط دور افتاده و ناشناخته کشور ذکر میشود.
اولین جهانگردانی که بهصورت حرفهای و تخصصی سفر میکردند چه کسانی بودند؟
برادران امیدوار اولین ایرانیانی هستند که بهصورت حرفهای و تخصصی و با جنبه تحقیقاتی، به سیاحت جهان رفتند و از مشاهدات خود فیلمبرداری کردند