راهکارهایی برای داشتن یک زندگی ساده و شاد

برنامه‌ریزی کلید موفقیت در هر کاری است چون می‌توانید به الویت‌ها رسیدگی کنید و زمانی را که در اختیار دارید، به خاطر امور بی‌اهمیت تلف نکنید. برنامه‌ریزی یا تمیز کردن میز کار، هیچ کدام فعالیت‌های مهمی به نظر نمی‌رسند و نمی‌توانید آن‌ها را در دسته‌ی وظایف حقیقی قرار دهید ولی در نهایت، این امکان به وجود می‌آید که هنگام کار آرامش روانی بیشتری داشته باشید و از زمان، به بهترین شکل استفاده کنید.

حالا که یاد گرفتید برای هر کاری برنامه‌ریزی داشته باشید، باید موارد نوشته شده در برنامه را خلاصه کنید تا بخش‌های غیر‌ضروری را حذف کنید. باید اموری را که انجام آن‌ها ضرورت دارد، شناسایی کنید و با شجاعت، خوشحالی، لبخند و بدون عذرخواهی به بقیه‌ی کارهای غیرضروری نه بگویید.

زندگی مسابقه نیست و لازم نیست برای رسیدن به اهدافی که دیگران برای شما در نظر گرفته‌اند، تلاش کنید. تصور کنید که یک مقاله در مورد صد فیلم برتر که پیش از مرگ باید حتما ببینید، خوانده‌اید. بهتر است این مقاله را باور نکنید چون باید هفتاد فیلم مزخرف را به اجبار تماشا کنید تا سی فیلم خوب را در بین آن‌ها بیابید. در آخر دیگر علاقه‌ای به تماشای فیلم‌ها نشان نمی‌دهید و از اینکه نتوانستید لیست را به پایان برسانید، احساس عذاب وجدان می‌کنید.

وقتی کمی زودتر برای رسیدن به قرار ملاقات خانه را ترک‌ می‌کنید، در مسیر راه استراحت می‌کنید و مضطرب نمی‌شوید. ساده کردن سبک زندگی با دور کردن استرس رابطه‌ی مستقیم دارد. اگر وقت‌شناس بودن برای شما کمی مشکل است، می‌توانید از ترفندهای ساده ولی موثر استفاده کنید. مثلا تخمین بزنید که برای رسیدن به مقصد باید چند ساعت در راه باشید.

اگر پروژه‌ی شما کمی دیرتر از ساعت موعد آماده شد، احتمالا حس بدی پیدا می‌کنید. ولی ده سال بعد شاید اصلا این واقعه را به خاطر نداشته باشید. در هر شرایطی از خودتان بپرسید که آیا این مسئله یک سال، پنج سال یا ده سال دیگر هم اهمیت خواهد داشت؟ اگر پاسخ شما منفی است، پس استرس را کنار بگذارید.

شاید شما هم در قسمت‌های مختلف خانه پروژه‌های نیمه تمام داشته باشید. یا یک دسته عکس که نیاز به قاب دارند را به حال خود رها کرده‌اید. همین حالا تصمیم بگیرید. اجازه ندهید کارهای نیمه تمام به یک کوه تبدیل شوند. در بقیه‌ی موارد بهتر است به قانون دو دقیقه‌ای دیوید الن عمل کنید. اگر ایمیلی به دست شما رسیده که می‌توانید در کمتر از دو دقیقه به آن پاسخ بدهید، حتما این کار را همان لحظه انجام دهید. منظور ما از این دو مثال این است که اگر می‌توانید در مدت زمان محدود تصمیم‌گیری قطعی داشته باشید آن را پشت گوش نیندازید.

اگر می‌خواهید زندگی ساده‌ای داشته باشید، روزتان را اتوماتیک کنید یعنی یک روال مشخص برای هر روز در نظر داشته باشید. از دید کلی تصمیم‌گیری فرآیندی است که اگر بصورت مستمر انجام گیرد خسته‌کننده می‌شود. به بیان دیگر هر فرد منبعی محدود از اراده دارد و هر چه بیشتر از آن استفاده کند، در گذشت زمان قدرت تصمیم‌گیری کمتری پیدا می‌کند. به همین دلیل بهتر است تمام گزینه‌های پیش رویتان را محدود کنید مثل غذاهایی که می‌توانید برای صبحانه بخورید یا لباس‌هایی که در طول روز می‌پوشید. باراک اوباما و مارک زاکربرگ هر روز با لباس تکراری به محل کار می‌روند چون مایل‌اند انرژی خود را برای مسائل مهم‌تری استفاده کنند.

اگر دوست ندارید کاری را انجام دهید نه بگویید چون شما مسئول راضی نگه داشتن همه نیستید.

البته ما می‌دانیم که نه گفتن ساده نیست ولی به خاطر داشته باشید که باید همیشه برخوردی مودب داشته باشید. در جواب بگویید: متاسفم. در حال حاضر وقت ندارم ولی اگر موقعیت انجام آن را پیدا کردم حتما تو را در جریان می‌گذارم. ترفند دیگر این است که سوالی را که از شما می‌پرسند، بپیچانید. مثلا اگر مدیرتان از شما خواست تا مواردی را که جزء مسئولیت شما نیست انجام دهید، می‌توانید بگویید: با کمال میل این کارها را قبول می‌کنم ولی برای اینکه آن‌ها را به خوبی انجام دهم به جای دو هفته به سه هفته زمان احتیاج دارم. بهتر است این موارد را طبق چه الویتی انجام دهم؟

تصور کنید در مسیر محل کار به ترافیک سنگینی برخورده‌اید. عصبانی شدن در چنین وضعیتی کاملا طبیعی است ولی هیچ فایده‌ای ندارد. بهتر است یک نفس عمیق بکشید و در ذهنتان برای جلسه‌ی روز آماده شوید. هر روز شما پر از وقایعی ست که از کنترلتان خارج هستند. اگر بخواهید از نظر روانی و احساسی درگیر آن‌ها شوید، انرژی زیادی تلف خواهید کرد. شاید روی اتفاقات هیچ قدرتی نداشته باشید ولی قطعا می‌توانید واکنش‌های فردی خودتان را کنترل کنید.

برای زندگی چشم‌انداز در نظر بگیرید و با گذشت زمان آن را به روز کنید. تصور کنید قصد دارید برای یک برنامه‌ی مهم بیانیه بنویسید. می‌خواهید به چه هدفی دست پیدا کنید؟ چرا این هدف برای شما اهمیت دارد؟ نیویورک تایمز در این مورد می‌گوید: نوشتن بیانیه‌ی فردی از برنامه‌ریزی برای سال نو فایده‌ی بیشتری دارد. چون وقتی به اهمیت هدف پی می‌برید، به همان نسبت برای رسیدن به آن اشتیاق پیدا می‌کنید.

برای خودتان وقت بگذرانید. در این موقعیت فقط و تنها خود شما می‌فهمید که از زندگی چه می‌خواهید و برای رسیدن به آن حاضرید به چه کارهایی دست بزنید.

تلفن همراه‌تان را از خود دور کنید تا بتوانید عمیقا تفکر کنید.

زمانی که خوشحال هستید، به خاطر سختی‌ها کمتر احساس نارضایتی می‌کنید. در یک تحقیق علمی ثابت شد که تلاش برای خوشحال بودن انگیزه‌ای مضاعف به شما می‌دهد و لازمه‌ی خوشحال بودن این است که فعالیت‌های مورد علاقه‌تان را انجام دهید.

حضور ذهن یعنی تمرکز ذهن در زمان حال. باید هنگام انجام هر کاری شور‌ و‌ شوق و از خودگذشتگی نشان دهید. هدف اصلی این است که ذهن‌تان را از هر فکر و احساسی خالی کنید و تنها روی کاری که انجام می‌دهید، تمرکز کنید. باید تمام استرس‌های دیروز را دور بریزید. برای تمرین حضور ذهن می‌توانید روی نفس‌های‌تان تمرکز کنید.

منبع: businessinsider