ارزان فروشی تخت جمشید؛ میراث جهانی را با کنسرت حراج کردند
تخت جمشید دوباره قرار است در شرایط ناشفاف میزبان یک کنسرت نمایش شود.
یادداشت| قابل حدس بود که برگزاری کنسرت علیرضا قربانی در محوطه ثبت جهانی تخت جشمید آغازی بر مسیر فروش محوطه تخت جمشید برای برگزاری رویدادهاست. شناختهشدهترین محوطه میراثی ایران حالا دوباره قرار است میزبان یک کنسرت نمایش شود. کنسرت نمایشی که پیش از این دهها و دهها سانس در کاخ سعد آباد تهران اجرا رفته است.
محوطه تخت جمشید این روزها با صدها مشکل دست به گریبان است؛ از مشکلات غیر قابل کنترل مثل فرونشست زمین تا مشکلاتی که تصمیمات مدیران وزارت میراث فرهنگی بر آن تحمیل کرده است. محوطه باستانی تخت جمشید که این روزها بسیاری از کتیبههایش به امان خدا رها شده است، فرونشست آن را تهدید میکند، گلسنگ تبدیل به معضل دائمی آن شده است، تجاوز به حریم آن از چند سو رخ میدهد و روند مرمت آن مشخص نیست، حالا در راه تبدیل شدن به سالن کنسرت است تا زین پس بازیچه برخی برنامهگذارهای موسیقی و محل دستاوردسازی مدیران وزارت میراث باشد.
آسیب صدا و دغدغههای میراثی
برگزاری کنسرت در محوطه تخت جمشید از چند منظر مهم است؛ اما مهمترین موضوع ضوابط حفاظتی این محوطه در برابر چنین رویدادی است. وزارت میراث فرهنگی برخلاف ادعاهای پیشین هرگز ضوابط برگزاری کنسرت در محوطهها و بناهای تاریخی را منتشر نکرده است و برهمین اساس میتوان حدس زد که امکانسنجی در این حوزه انجام نداده است. نقد اصلی نیز بر همین آسیبهای احتمالی از برگزاری چنین برنامهای در یکی از سرشناسترین محوطههای جهانی است. همزمان با برگزاری کنسرت علیرضا قربانی، تناقضگوییهای مدیران این وزارت از جمله صحبتهای مدیر محوطه درباره درخواست لغو این کنسرت چند روز مانده به اجرای آن نشان داد که هیچ هماهنگی و امکانسنجی رخ نداده است.
بیشتر بخوانید:
از سوی دیگر رسانهها بارها از وزارت میراث فرهنگی درخواست کردند تا مطالعات آسیبشناسی احتمالی این رویداد و ضوابطی را که برای آن در نظر گرفتند، منتشر کنند. وزارت میراث فرهنگی و تیم برگزار کننده هیچ مستنداتی از اقدامات حفاظتی و رعایت ضوابط در این اجرا منتشر نشد تا علیرضا قربانی در یک فضای غیرشفاف مهمان تخت جمشید باشد. تنها عکسالعمل نسبت به دغدغه فعالان میراث فرهنگی انتشار یک ویدیو غیرحرفهای از سنجش صوت در تخت جمشید همزمان با اجرای علیرضا قربانی بود.
انتشار این ویدیو با روشهای مبتدیانه، ابزارهای ابتدایی و غیرقابلاعتماد توسط افراد بدون تخصص در سنجش صوت کنسرت در تخت جمشید و همچنین تاکید وزارت میراث فرهنگی بر این روش غیرعلمی نشان داد که اینها تنها روشهای تبلیغاتی برای سرپوش گذاشتن روی ضعفهاست و وزارت میراث فرهنگی پاسخی برای رفع دغدغه و نگرانی از آسیبهای احتمالی ندارد.
ضربه به برند تخت جمشید
برگزاری کنسرت در تخت جمشید از منظر دیگری نیز دارای اهمیت است. تخت جمشید یکی از برندهای مطرح میراث فرهنگی ایران است و هرگونه بهرهبرداری از آن باید در حد ارزشها و اهمیت این محوطه ثبت جهانی و شناخته شده باشد. همچنین منفعت برگزاری این کنسرت نیز باید به تخت جمشید برسد؛ رویه ناشفافی که حداقل در تجربه پیشین برگزاری کنسرت علیرضا قربانی، عدد و رقمهایی اعلام شد که منفعتی برای این محوطه باستانی سرشناس ندارد و همچنان مدیران وزارت میراث فرهنگی از اعلام دقیق درآمد این رویداد برای تخت جمشید خودداری میکنند و انگار برخی فراموش کردهاند که تخت جمشید ملک شخصی آنها یا جزو املاک این دولت و آن نهاد نیست و به همه ایران تعلق دارد.
برگزاری کنسرت در تخت جمشید باید نقطه عطفی در کارنامه هنرمندان باشد؛ تخت جمشید سالن کنسرت نیست و یک محوطه ویژه با ارزشهای ویژه است که گروههایی که در آن اجرا میکنند، باید متوجه این اهمیت شوند. با احترام به هنر علیرضا قربانی اما حتی او در صحبتهای خود در نخستین سانس کنسرت تخت جمشید و ابراز اینکه میخواهند به تخت جمشید رونق ببخشند، نشان داد که از اهمیت، جایگاه و ارزشهای تخت جمشید بیاطلاع است.
زمزمههای پیش از کنسرت قربانی هم نشان میداد که قصد مدیران وزارت میراث فرهنگی، برگزاری سانس پشت سانس کنسرت در تخت جمشید است. کنسرت قربانی نیز ابتدا چند سانس محدود اعلام شد تا موجب اعتراض نشود؛ اما بر تعداد این سانسها افزوده شد. این بار یک کنسرت نمایش با عوامل پر تعداد و تدارکات سنگینتر میخواهد به تخت جمشید برود. خاطره تلخ حضور گروههای فیلمسازی در محوطه تخت جمشید بسیار است و حالا باید نگران تکرار آن بود. همه این اتفاقات در حالی رخ میدهد که برگزاری این کنسرتها هیچ نفع قابلتوجهی به محوطه تخت جمشید نمیرساند؛ در حالی که ریسک تخریب در آن را نیز افزایش میدهد.
میراث یک تابوشکن
در حوزه میراث فرهنگی، برخی رویههای نامناسب وجود دارد که نشاندهنده عدم شفافیت و برنامهریزی کافی است. بهجای پاسخگویی به انتقادات، برگزاری کنسرتها در محوطههای تاریخی بهعنوان یک دستاورد جدید و تابوشکنی مطرح میشود، در حالی که در گذشته، بسیاری از محوطهها پذیرای هنرمندان معروف کشور برای اجرای کنسرت بوده است.
مهم است که وزیر کنونی میراث فرهنگی هرچه سریعتر به روشنی رویههای مربوط به برگزاری چنین رویدادهایی را مشخص کند. برگزاری کنسرت در مکانهایی مانند تخت جمشید میتواند مثبت باشد، اما این کار به برنامهریزی دقیق، سیاستگذاری مناسب و شفافیت نیاز دارد.
در نهایت، اگرچه برخی به اهمیت این رویدادها میپردازند و از تجربههای جهانی صحبت میکنند، واقعیت این است که مدیران فعلی وزارت میراث فرهنگی نهتنها امکانات کافی برای حفاظت و مرمت ندارند، بلکه درک درستی از فرهنگ و ضرورت برگزاری کنسرت در این مکانها نیز از خود نشان نمیدهند.
دیدگاه