رازهای پنهان خانهای در قلب پایتخت؛ ماجرای رییس جمهور آلمان در خانه قوامالدوله تهران
خانه تاریخی قوام الدوله، گنجینهای از هنرهای ایرانی در قلب پایتخت هنوز پابرجاست.
عودلاجان تهران را قلب تاریخی این شهر میدانند؛ محلهای که زمانی پر از رفت و آمد بوده است و بزرگان و سران در آن اقامت داشتند. هنوز بسیاری از کوچه و پسکوچههای این محله به اسم بزرگان آن زمان است؛ اما از خانههایشان کمتر خبری است. نام کوچهها هم کمکم تغییر کرده است تا جریان پاکسازی تاریخ از عودلاجان آرامآرام رخ دهد. تاریخی که تاکنون چندبار شبانه با لودر به جانش افتادهاند.
در میان شلوغی روزانه عودلاجان و خلوتی خوفانگیز شبانهاش هنوز تعدادی بنای تاریخی به حیات خود ادامه میدهند. یکی از این خانهها به زیباترین خانه تاریخی تهران معروف است؛ خانهای که البته درش به روی عموم بسته است؛ اما زیباییاش در عکسهای منتشر شده هم دلهای زیادی را برده است. خانه قوامالدوله یکی از خانه های تاریخی تهران به شمار میرود. بر اساس برخی منابع تاریخ ساخت این خانه به سال ۱۲۱۱ شمسی میرسد و بهزودی ۲۰۰ ساله خواهد شد. هرچند تنها تاریخ پای نقاشی تالار این بنا عدد دیگری را نشان میدهد که سال ۱۲۱۶ شمسی است. هرچند تاریخ روی دیوار مربوط به پایان نقاشی است و قطعا ساخت خانه از سالها قبلتر آغاز شده است. پا گذاشتن در این خانه مثل سفر در تاریخ هنر و معماری میماند و مسافران را بارها و بارها شگفتزده میکند.
نمای خانه قوامالدوله از کوچه میرزا محمود وزیر
قدم گذاشتن در قلب تهران و هنر قاجار
درهای خانه تاریخی قوامالدوله به روی گردشگران عمومی بسته است و بهدلیل قرار گرفتن ایکوموس، شرایط بازدید از آن وجود ندارد. همچنین این بنا جزو یکی از خانههای نفیس و منحصربهفرد تاریخی در تهران بوده است و حفاظتی سختگیرانهتر را میطلبد. با این وجود ایکوموس ایران طی سلسله نشستهایی برای علاقهمندان به معرفی ارزشهای تاریخی این بنا پرداخته است. در این نشستها علاقهمندان با حضور در کارگاه آشنایی با تاریخچه خانه قوامالدوله با ارزشهای این خانه تاریخی پایتخت آشنا میشوند.
تالار نقاشی خانه قوامالدوله
ناصر نوروز زاده چگینی، باستانشناس و از اعضای ایکوموس ایران، در کارگاه معرفی خانه تاریخی قوامالدوله درباره این بنای تاریخی میگوید:
خانه تاریخی قوام الدوله در محله عودلاجان قرار دارد؛ محلهای که یکی از پنج محله شهر تهران پیش از دوران ناصرالدین شاه قاجار بوده است. این خانه در گوشه شمال شرقی بارو طهماسبی، با فاصله بسیار اندکی از این بارو قرار گرفته است. مهمترین معبر متصل به این بنا نیز کوچه میرزا محمود وزیر است؛ میرزا محمود پسر میرزا عیسی وزیر لشگر بوده که البته خودش وزیر نبوده است و تنها نام پدر را یدک میکشد. این خانه به وزیر مالیه دوره احمدشاه تعلق داشته و بر اساس کتیبه روی نقاشیها، سال ۱۲۵۳ هجری قمری کار نقاشیهای این بنا به پایان رسیده است. این تاریخ نشان میدهد که بنا قبل از اینکه قوامالدوله به وزارت برسد، در اختیار او بوده است؛ زیرا او در ۱۲۵۷ هجری قمری بهعنوان مستوفی محمدشاه انتخاب میشود.
خانه تاریخی قوامالدوله روی نقشه کرشیش
رد خانه تاریخی قوام الدوله را میتوان در اسناد و تصاویر تاریخی پی گرفت. یکی از جذابترین سندها، نقشههای تاریخی شهر تهران هستند. نقشه کرشیش یکی از نقشههای قدیمی شهر تهران است که در سال ۱۲۳۷ شمسی به سرپرستی اعتضادالسطلنه با همکاری مسیو کرشیش، مربی مدرسه دارالفنون، کشیده شده است. در این نقشه تاریخی خانه قوامالدوله در نقطه شمال شرقی شهر تهران و چسبیده به دیوار شهر دیده میشود. در نقشه تاریخی معروف به عبدالغفار نجمالملک که توسط معلمان و شاگردان مدرسه دارالفنون کشیده شده است، تهران در سال ۱۲۷۰ شمسی و پس از دوره توسعه ناصری دیده میشود. در این نقشه میتواند رد خانه تاریخی قوام الدوله و وضعیتش را دید. نوروز زاده چگینی میگوید:
در نقشه تاریخی عبدالغفار نجمالملک میتوان محل قرارگیری این خانه تاریخی در تهران آن زمان را دید. در راس شمالی این بنا درشکهخانه قرار داشته و در کنار آن نیز حمام خانوادگی قوام الدوله بوده است. محل حمام مشخص است؛ اما تخریب شده و درشکهخانه نیز تبدیل به پارک شده است. تصاویر محدودی از این خانه در آرشیوهای تاریخی وجود دارد و اکنون نمیدانیم که چه بناهایی از دوره قوامالدوله در این ملک وجود داشته که اکنون دیگر وجود ندارند. این مجموعه حدود ۱۲ هزار متر بوده؛ اما اکنون تنها حدود هزار متر از آن باقی مانده است. بخش باقی مانده از بنا شامل دو حیاط شمالی و جنوبی میشود که بخشی بیرونی و دیوانی خانه بوده است. شواهد و تصاویری از برگزاری مراسمهای مذهبی عمومی در این بنا نیز وجود دارد.
خانه قوامالدوله روی نقشه عبدالغفار نجمالملک
پا برجا در دل تاریخ همچو سرو
دوام آوردن یک خانه تاریخی در قلب تهران و محله عودلاجان به هزار اما و اگر تاریخی وابسته است. محلهای که شالوده شهر تهران در آن شکل گرفته؛ اما تجاریسازی و انبارسازی از هر جهت طی سالیان دراز آن را تهدید کرده است و گاه و بیگاه نیز مدیران بیاطلاع شهری شبانه با لودر به جان بخشهای این محله افتادهاند. این روزها نیز برخی از مقامات شهرداری تهران بدون توجه به ثبت ملی بودن این محله، قوطی رنگ دست گرفتهاند و بیتوجه به ارزشهای تاریخی بافت عودلاجان بر در و دیوار بناهای آن میپاشند تا بهخیال خود زیباسازی و جدارهسازی کرده باشند. در چنین بلبشویی اما هنوز دهها و چه بسا صدها خانه تاریخی در عودلاجان قرار دارند که تاریخ شهر تهران را روایت میکنند. از بین این بناها اما تنها چند بنا عاقبت بخیر هستند و وضعیت مناسبی دارند. یکی از این بناها که از گزند لودرهای شبانه، مرمتهای نابهنجار و سودجودیی کسبه بازار جان سالم بهدر برده و زیر همه این فشارها همچون سرو بلند حیاطش پابرجا مانده، خانه تاریخی قوامالدوله است.
ناصر نوروز زاده چگینی، باستانشناس پیشکسوت، درباره رخدادهایی که این خانه از سر گذرانده، میگوید:
این مجموعه پس از قوامالدوله در ارثیه قرار میگیرد و به مرور بخشهایی از آن تفکیک و ساختوساز میشود. بخش باقیمانده فعلی اما در اختیار عصمت السطلنه، همسر قوام الدوله که دختر عمو ناصرالدین شاه بوده، قرار داشته است. قرار نگرفتن این بخش در ارثیه نوادگان و همچنین آثار قابلتوجهی که در این بخش بوده باعث شده است که این تکه از مجموعه خانه قوام الدوله باقی بماند و در گذر روزگار تخریب نشود. بر اساس اطلاعات موجود، آخرین مالک این بنا مرحوم امیرخانی از خوشنویسان سرشناس بوده است و در سال ۱۳۴۵ شمسی این بنا توسط سازمان حفاظت از آثار باستانی خریداری میشود و در اختیار دولت قرار میگیرد. پس از آن هم در دهه ۸۰ شمسی مجموعه ایکوموس ایران (شورای بناها و محوطههای تاریخی) در آن مستقر میشود.
نمای بادگیرهای خانه قوامالدوله و سرو حیاط از کوچه میرزا محمود وزیر
باقی ماندن بناهای تاریخی به مرمت و حفاظت مدوام و حتی روزمره بستگی دارد. حالا هرچند از مجموعه عظیم خانه تاریخی قومالدوله، بخش کوچکی باقی مانده، همین بخش گنجینهای از هنرهای ایرانی را در خود جای داده است. هنرهایی که روی در و دیوار این خانه نقش بستهاند، بهقدری ارزشمند هستند که بسیاری برای آنها نقش تاریخی در روند هنر معماری در دوره قاجار قائل میشوند. نوروز زاده چگینی درباره تداوم مرمتها در این خانه تاریخی میگوید:
این بنا در دورههای مختلف مرمت و تعمیرات متعدد داشته است. یکی از این مرمتهای مربوط به دهه ۴۰ شمسی است که مرحوم پیرنیا و احمدی این بنا را مرمت کردند و این مرمت همواره در سازه بنا و نقاشیهای آن طی سالها ادامه داشته است. سقف تالار آینه در زمان جنگ و بمبگذاری در محل حزب جمهوری اسلامی آسیب دیده و دچار ریزش شده بود. این آسیب نیز طی سالها پیش مورد مرمت قرار گرفت. همچنین یک کتیبه مربوط به سال ۱۳۱۷ نیز در بنا وجود دارد که حاکی از مرمت این بنا توسط یکی از خانوادههای مرتبط است؛ هر چند مستندات و جزئیاتی از این مرمت نمیدانیم.
کتیبههای تاریخدار زیر قاب نقاشیها دیده میشود.
خیابانکشیهای جدید بدون توجه به ارزشهای تاریخی، یکی از تغییرات مخرب در بافتهای تاریخی است که به نظر میرسد گریزی از آن نیست. چگینی هم به تعریض خیابانهای اطراف خانه قوامالدوله در طول تاریخ اشاره میکند و میگوید:
در ورودی فعلی بنا از سمت غرب است؛ اما این یک ورودی جدید پس از تعریض خیابان بوده و پیش از این بنا ورودی از سمت غرب به این شکل نداشته است. شواهد به ما میگوید که در دهه ۴۰ کوچه میرزا محمود وزیر تعریض شده و بخشی از ضلع غربی بنا تخریب شده است. اتاقها و راهرویی که در این ضلع بوده در این زمان تخریب شده است. در جنوبی بنا نیز داخل کوچه محدث قرار داشته است. احتمال داده میشود که در فعلی بنا در سمت غربی از جمله درهایی است که از سمت جنوبی جدا شده و به این محل آورده شده باشد. هر چند سندی محکمی دراینباره وجود ندارد.
شور گل و مرغ، شیدایی آلمانی
تالارهای خانه قوامالدوله کم نور و تاریک است؛ این تاریکی قرار است روشنایی هنر داخل تالارها را برای آیندگان حفظ کند. دو تالار شمال و جنوب خانه هرکدام قصهای برای روایت دارند و در گوشه گوشهشان چیزهایی برای کشف و تماشا وجود دارد. سالها است که پژوهشگران به نقوش در و دیوار این خانه سرک کشیدند و به نظر میرسد هنوز هم چیزهایی خود را پنهان کردهاند. چگینی درباره تاریکی تالارهای خانه میگوید:
دو ارسی بزرگ این بنا بسیار ارزشمند هستند؛ اما بهدلیل تابش آفتاب به داخل بنا و اثر تخریبی آن روی تزیینات معماری بهویژه نقاشیها، روی این ارسیهای پوشانده شده است. تالار قدیمی بنا معروف به تالار نقاشی یا سفرهخانه، تاریخ ۱۲۵۳ هجری قمری را دارد؛ این تاریخ پای نقاشیهای آن توسط لطفعلیخان صورتگر زده شده است. لطفعلی خان صورتگر یک نقاش شیرازی بوده که بیشتر کار گل و مرغ کرده و در این تالار نقاشی نیز بهصورت گسترده این نقش را پیاده کرده است. شکل اولیه نقاشیها در زمان محمدشاه اتفاق افتاده و در این بنا برخلاف دوره گذشته خودش هیچ نقش انسانیای دیده نمیشود. داخل تالار نقاشی بهطور کامل نقاشی شده و هیچ جای خالیای دیده نمیشود؛ حتی درها از داخل نیز نقاشی شدند؛ هرچند که از بیرون فاقد نقاشی هستند.
تالار نقاشی خانه قوامالدوله تهران
بادگیرهای خانه قوامالدوله هنوز از داخل کوچه میرزا محمود وزیر خودنمایی میکنند. بادگیرهایی ارزشمند که سنت معماری را به یاد رهگذران میآورند و حالا تک و توک در تهران باقی ماندهاند. چگینی میگوید:
این بنا دارای دو بادگیر است که در میانه دو تالار قرار دارد. این بادگیرها همزمان با تالار نقاشی ساخته شدند؛ اما به زیرزمین متصل نیستند. بادگیرها به تالار طبقه اول ختم میشود؛ اما در طبقه دوم نیز پنجرههایی برای تهویه هوا دارند. دو پلکان گردان از میانه بنا دو طبقه و پشت بام را بهم متصل میکنند؛ اما از پلههای بالا به داخل زیرزمین راهی وجود ندارد و تنها از طریق حیاط میشود به زیرزمین وارد شد.
تالار آینه خانه قوامالدوله
تالار نقاشی با نقش و نگارها و رنگهای تندش با وجود دو سقف بلندش ذهن هر بازدیدکنندهای را درگیر خود میکند. حجم بالای نقوش با رنگهای تند و جزئیات بسیار زیادی که در آنها وجود دارد، حسابی جذاب و دلفریب است؛ اما این تالار یکی از دو تالار باقی مانده بناست و تالار شمالی که به تالار آینه معروف است، داستان دیگری دارد. نوروز زاده چگینی درباره ساخت تالار آینه چنین میگوید:
ایوان شمالی بنا یک ایوان تابستانی بوده؛ اما بعدتر این ایوان به تالار آینه تبدیل میشود. این تغییر در دوره ناصرالدین شاه رخ داده و با قرار دادن ارسی این ایوان به تالار تبدیل شده است. در تزیینات تالار آینه از گچبری، آینهکاری و تصاویر غربی استفاده شده است. تصاویر استفاده شده در تزیین این تالار یکی از سندهای تاریخ ساخت و تزیین این تالار است. این بنا در مقایسه با آثار همعصر و پس از خود اهمیت بسیاری دارد و نشان میدهد استفاده از هنر نقاشی و همچنین فرنگیکاری دوره ناصری در این بنا پیشرو بوده و بر بناهای دیگر اثر گذاشته است. در تالار آینه نیز استفاده تصاویر از اروپا آمده مهم است؛ تمام این تصاویر مربوط به زنان است بهجز یکی از آنها. بر اساس نوشته روی یکی از تصاویر، این تصاویر در شهر برلین آلمان از روی نقاشیها چاپ شده است. باید بدانیم که این تصاویر در نوع خود منحصربهفرد هستند.
سقف تالار آینه خانه قوامالدوله و تصاویری که از اروپا وارد کشور و در تزیین سقف استفاده شده است.
تنها مرد نقش بسته روی سقف کیست؟
سقف و دیوارهای تالار آینه خانه قوام پر از عکسهایی است که بهعنوان تزیینات استفاده شدهاند. شیوهای که در اواسط دوره قاجار مرسوم شد و با رسیدن تصاویر چاپ شده از روی نقاشیهای فرنگی به ایران، این کالاهای ارزشمند بهعنوان تزیینات معماری استفاده شدند. بخش میانی سقف تالار آینه دارای ۱۰ عدد قاب برای تصاویر است. در کل این تالار فقط یک قاب عکس از تصویر یک مرد وجود دارد و این قاب نیز در بخش میانی سقف قرار دارد. بر اساس اطلاعات ارائه شده این تصاویر از روی نقاشیها در آلمان چاپ شدهاند. تصویر مردی که در سقف خانه قاجاری قلب تهران قاب بسته شده به ویسمارک نسبت داده میشود. ویسمارک، نخستین صدرالعظم آلمان بوده است؛ اما جستجوهای کنجکاوانه درباره این تصویر نتیجه دیگری داشت. هرچند این تصویر شباهت زیادی با ویسمارک دارد، طبق شواهد به دست آمده از آرشیوهای نقاشی کشور آلمان به نظر میرسد که تصویر نقش بسته بر سقف خانه قوامالدوله تهران به احتمال زیاد «پاول فون هیندنبرگ» است. هیندنبرگ دومین رئیسجمهوری آلمان بوده است و در برخی منابع تاریخ این نقاشی از او را سال ۱۹۱۵ میلادی اعلام کردند که به اواخر دوره قاجار نزدیک است. با این وجود لباس نظامی، شکل سبیلها و پسزمینه یکسان در چند نقاشی متفاوت از سران آلمان آن دوره، کار تشخیص را کمی سخت میکند؛ اما بر اساس منابع در دسترس این تصویر به نقاشی هیندنبرگ نزدیکتر است.
عکس استفاده شده در سقف خانه قوام که به احتمال زیاد مربوط به هیندنبرگ است.
میراثی که خواهد ماند
در کنار این دو تالار ارزشمند و خاص اما خانه قوام بخشهای دیگری نیز دارد؛ از جمله حوضخانه آن که اکنون محل برپایی جلسات ایکوموس است. ناصر نوروز زاده چگینی درباره دیگر جزئیات بنا میگوید:
دو تالار و درمجموع ۶ اتاق در دو طبقه این بنا قرار دارد. در بخش جنوبی و غربی مجموعه اتاقهای وجود داشته که در طول زمان و با تعریض خیابانها تخریب شده است. بین دو تالار یک ارسی سه تکه وجود دارد و این مجموعه ارسی میانی یکی از نفایس تاریخی ارزشمند و قابلتوجه در این بناست. در زمین خالی بخش شمالی بنا هم در زمان مرحوم دکتر شیرازی، با همان سبک سنتی ساختمانی ساخته شده است .
خانه تاریخی قوامالدوله تهران یکی از ارزشمندترین خانههای باقی مانده در پایتخت است؛ شهری که هرروز میراثش را بیشتر از قبل از دست میدهد؛ اما حالا به هر شکل ممکن با وجود برخی انتقادات این خانه ارزشمند از گزند تخریب دور مانده تا برای آیندگان حفظ شود.
عکسهای گزارش: احسان رستمیپور/ کجارو
دیدگاه