کلوت شهداد از نگاه گردشگران خارجی
از مارکوپولو گرفته تا ویلفرد تزیجر (Wilfred Thesiger)، صحرانورد و سفرنامهنویس بریتانیایی در ۷۰۰ سال بعد، کویر لوت همواره با طبیعت بکر خود مسافران را مبهوت خود کرده است.
اولین شناسایی علمی کویر لوت را اتریشیها در سال ۱۳۱۶ شمسی انجام دادند؛ گابریل اتریشی در موقع پرواز بر فراز لوت تپههای کوچکی نزدیک ماسههای جنوبی دید و شرحی دربارهشان نوشت.
اصطلاح جغرافیایی لوت میانه و جنوبی را استراتیل زوئر (Stratil-Sauer) اتریشی در سال ۱۳۳۱ و ۱۳۳۵ عنوان کرد.
هانس بوبک (Hans Bobek)، دیگر جغرافیدان اتریشی، در سالهای ۱۳۳۸ و ۱۳۴۸ خورشیدی نقشهای از لوت میانه و جنوبی کشید که قدم مهمی در شناسایی لوت بود.
منظور آن که از شناسایی کویر لوت خیلی نمیگذرد و در همین مدت کم مسافران زیادی به این مکان داغ و بکر سرازیر شدهاند تا از جاذبههای طبیعی و آرامشش لذت ببرند. کلوتهای شهدادکوههای شنیای در کویر لوت نزدیک شهر شهداد، از بخشهای شهرستان کرمان، هستند که بر اثر وزش باد ایجاد شدهاند.
در ادامه نظرات گردشگران خارجیای را که اخیراً از کلوت شهداد در کویر لوت دیدن کردهاند، مرور میکنیم.
برونو و سوفیا، زوج جهانگرد آلمانی-آرژانتینی، در سایتشان صفحهای جداگانه برای کلوت شهداد در نظر گرفتهاند و سفرنامهشان را در آن گنجاندهاند. آنها دربارهی تجربهشان در کلوت چنین نوشتهاند:
با طلوع خورشید، رنگ برجهای شنی بهتدریج عوض میشد؛ ازاینرو، ارزشش را داشت که صبح زود به آنجا برویم. تقریبا آنجا تنها ما بودیم؛ فقط یک خانم خورشیدپرست آنجا بود که به هنگام طلوع خورشید زانو زد، سرود خواند و برای خورشید بوسه فرستاد.
قبل از آنکه به رود شور برسیم، از یک رشته سنگهای شنی ساییدهشده گذشتیم که بومیان به آنها «دلفین» میگویند. رود شور رودی زیرزمینی است، اما بهاندازهای به سطح زمین نزدیک است تا شن بیابان را مرطوب کند. مقداری از آب تبخیرشده و شکافهای گلی عظیمی پدید آورده است. در عوض، بخش دیگر بیابان پوشیده شده از پوستهی نمکی است. در برخی جاها استخرهای کوچکی یافتیم که آنها هم از نمک اشباع بودند. اینها همه پدیدههایی عجیب در وسط ناکجاآباد بود.
در آذرماه ۱۳۹۱، کلوتهای شهداد مسافری را از لیتوانی به آنجا کشاند. او از تجربهاش چنین میگوید:
«تجربهی شگفتانگیزی بود. شن و سکوت.... اینجا جایی بود که بیشتر از همه جای ایران میخواستم ببینم و دیدم».
گردشگر استرالیایی، در بهمن ۹۲، به دوستداران کویر توصیه میکند که اینجا را از دست ندهند:
«بزرگ و به نظر بیپایان است. نوعی آرامش و خلوت خاصی دارد. چشمانداز کویر متفاوت است و شما را عمیقا آرام میکند.
کلوت بهترین جای کویرهای ایران است. بعضی وقتها باور نمیکنید که کار طبیعت است و انسان هیچ دستی در آن نداشته است؛ ارتفاع قلعههای شنی آنجا گاه به ده متر میرسد و تا چشم کار میکند، ادامه دارند. یک روز از کویر لوت لذت ببرید و بعد از آنکه از شهر کوچک شهداد گذشتید، باید ۴۵ دقیقهای برانید تا به کلوت برسید. در راه کلوت از سمت شهداد، ماشینهای زیادی وجود ندارد. فراموش نکنید که در جنگلهای نبکا (که تنها درختانی هستند که در آن کویر میرویند) بایستید.
میتوانید در کلوت چادر بزنید اما بیشتر مسافران در روستای شفیعآباد، که در فاصلهی ۲۵ دقیقهای آن قرار دارد، اقامت میکنند».
توریست انگلیسی، در بهمن ۹۲، آنجا را عجیب و جادویی نامیده است:
«اگر در کرمان بودید یا از آن میگذشتید، این اعجوبهی طبیعی را از دست ندهید. اینجا یکی از گرمترین نقاط زمین است، پر از اشکال عجیب با چندتا برکهی گلی کوچک. بعدازظهر به آنجا بروید و برای غروب آنجا باشید. در آن هنگام، ماشینها از کرمان به کلوت سرازیر میشوند تا غروب را ببینند، بچهها از اشکال شنی بالا میروند و خانوادهها از آنها عکس میگیرند. شبهنگام هم دیدن ستارهها جاذبهی دیگر آن است. اینجا جای وهمانگیزی است و ارزش دیدن دارد».
مسافر فرانسوی، در مهرماه ۹۳، آنجا را شگفتانگیز، آرامشبخش و داغ توصیف کرده:
«ما فقط یک دلیل برای مسافرت به ایران داشتیم: کویر. کلوتهای کویر لوت اشکال متنوع و گیرایی هستند. ما دو شب زیر ستارههای آنجا خوابیدیم. در روزهای تابستان نمیشود آنجا گشت، اما در هنگام طلوع و غروب عالی است. هیچ عکسی نمیتواند عظمت آنجا را نشان دهد. کلوت قطعا بهترین مقطع سفرمان بود. کلوت در فاصلهی یک ساعت و نیمه از کرمان قرار دارد و جادهاش هم سرراست و بدون دستانداز است. باغ شازده و مقبره شاه نعمتالله ولی نیز در همان مسیر هستند. آب یادتان نرود»!
گردشگر آلمانی، در آذرماه ۹۳، قلعههای شنی را حیرتآور خوانده است:
«به نظرم اواسط پاییز بهترین زمان سفر به آنجا است. قدم زدن در کویر را حتما باید در ایران تجربه کنید».
مسافر آمریکایی، در بهمن ۹۴، برای رویارویی واقعی با غروب آنجا را پیشنهاد میکند:
«ما ۱۵۰ هزار تومان به تاکسی پرداختیم تا ما را از کرمان به کلوت بیاورد. در مسیر شهر سیرچ، ایستادیم و از آسیاب قدیمی شهر شهداد دیدن کردیم. پیشنهاد میکنم حداقل یک ساعت قبل از غروب آفتاب آنجا باشید. در ورودی آنجا، چندتا شتر و موتور صحرانوردی کرایه میدادند. دیدن غروب در آنجا برجستهترین موقع سفر و یکی از زیباترین غروبهایی بود که تابهحال دیده بودم».