پستچی که در طول ۳۳ سال کاخی از سنگ های جمع آوری شده ساخت
داستان از سال ۱۸۷۹ آغاز شد. از ۱۲ سال قبل از این ماجرا «جوزف فردیناند شوال» به عنوان یک پستچی روستایی در جنوب شرقی فرانسه کار میکرد. چون او هر روز به خاطر انجام دادن کارهای روزمرهاش حدود ۳۲ کیلومتر پیاده راه میرفت و اغلب تنها بود، در طول مسیر خیالبافی میکرد. روزی داشت به سنگ کوچکی ضربه میزد. او که از شکل و فرم سنگ شگفتزده شده بود، سنگ را با خود به خانه برد. از آن پس او در حین پیادهروی برای تحویل نامهها، شروع به جمع کردن سنگ کرد و در جیبش آنها را به خانه برد. جمع کردن سنگ برای او تبدیل به یک عادت شد. زمانی که همسرش از رفو کردن جیبهایش خسته شد، او وسیلهی حمل سنگها را عوض کرد و برای این کار سبدی را با خود میبرد و بعدها، زمانی که اندازهی سنگها بزرگتر شد، او از چرخدستی استفاده کرد.
طی بیش از ۳۳ سال این پستچی و همسرش عجیبترین بنای تاریخی در تمام دورانها یعنی «کاخ ایدهآل» را بنا کردند. بر طبق محاسبه این پستچی، او بیش از ۹۰۰۰ روز یا ۶۵۰۰۰ ساعت را صرف ساختن این کاخ کرد که سالانه حدود ۱۰۰۰۰۰ گردشگر را به روستای فراموش شدهی «هاتریو» در شمال «ولانس» میکشاند. «فکتور شوال» مینویسد:
من میخواستم ثابت کنم که اراده میتواند همه چیز را بهدست آورد.
بنای کامل شده ۲۶ متر عرض دارد و طول آن از ۸ تا ۱۰ متر متغیر است. کاخ ترکیبی از سبکهای مختلف با الهام از مسیحیت تا آیین هندو است. یک نمونه از معبد هندو در سوئیس در کنار یک کلبهی ییلاقی و در کنار قلعهای متعلق به قرون وسطی قرار داشت و جایی در این بین یک مسجد عربی نیز بود. فکتور ادعا میکرد که جولیوس سزار، ارشمیدس و ورسینگتوریکس ارواح حافظ و نگهبان این بناها بودند.
در آن زمان که ساخت کاخ به اتمام رسید، از تمامی جهان توجهها به سمت این کاخ جلب شد. هنرمندان مشهور از این کاخ بازدید میکردند و برای خلق آثار خود از آن الهام میگرفتند. طرح آن به رسانهها از کارت پستالها گرفته تا مجلات رسید و مردم از جاهای دور و نزدیک برای بازدید از این سازهی حیرتآور به این مکان میآمدند. سرانجام نظر عموم دربارهی این اثر و سازندهاش تغییر کرد و پستچی این داستان تبدیل به یک هنرمند مشهور شد.
اگرچه شوال باعث شد که شهر هاتریو را در نقشه نیز قرار دهند اما مسولان شهری با درخواست وی مبنی بر دفن او کنار همسرش در کاخ مخالفت کردند. او در سال ۱۹۱۴ دوباره شروع به کار کرد و دومین اثر خود که از کاخ قبلی کوچکتر هم بود، در یک گورستان محلی ساخت. او ۸ سال را صرف ساخت سازهای کرد که آن را «آرامگاه سکوت و آرامش ابدی» نامید. دو سال بعد از اتمام این اثر و درست چند روز بعد از این که او نوشتن زندگینامهاش را به پایان رساند، شوال فوت کرد و در سازهی جدید خود به خاک سپرده شد.