روزشمار ۲۶ اسفند؛ به سلطنت رسيدن «طغرل بيک» اولين پادشاه سلسله سلجوقيان در نيشابور
«طغرل بیک» اولین پادشاه دوره سلجوقی است که در چنین روزی از سال ۴۲۹ هجری قمری در نیشابور به سلطنت رسید.
«رکنالدین ابوطالب طغرل بن میکائیل بن سلجوق» معروف به «طغرل بیک» یکی از ترکمانهای سلجوقی و در جستجوی چراگاه مناسب بود و کم کم از فرارود وارد ایران و خراسان شد.
در آغاز، سلطان مسعود غزنوی به مخالفت با او پرداخت اما چون سرگرم جنگ در جاهای دیگر از جمله هندوستان بود در جنگ دندانقان از طغرل شکست خورد و غزنویان برای همیشه برچیده شدند.
سلجوقيان كه نسب ايشان به سلجوق بن دقاق ميرسد، طايفهای از تركمانان غز بودند كه در روزگار سامانيان، در دشتهای خوارزم و سواحل دريای خزر سكونت داشتند. در حدود سال ۴۱۶ قمری، تركمانان سلجوقی در ماوراءالنهر سر به عصيان برداشتند ولی از «محمود غزنوی» شكست خورده، تار و مار شدند. پس از مرگ سلطان محمود غزنوی، در سال ۴۲۶ قمری، قريب ده هزار تن از جنگاوران سلجوقی به سركردگی طغرل بيک و ديگران از ماوراءالنهر به حدود خراسان آمدند و با سلطان مسعود غزنوی درگير شدند. اين جنگ و جنگهای بعدی به ضعف و شكست مسعود غزنوی انجاميد. سرانجام طغرل بیک در سال ۴۲۹ قمری به نيشابور آمد و بر تخت سلطنت نشست.
طغرل به کمک ابوالقاسم علی بن عبدالله جوینی معروف به سالار پوژکان که همواره در دستگاه قدرت طغرل باقیماند، به نیشاپور وارد و سلطنت را آغاز کرد. طغرل برای خود اسم اسلامی «رکنالدین ابوطالب محمد» را انتخاب کرد و این نام و مقام مورد تایید خلیفه عباسی قرار گرفت.
طغرل وزیری با کفایت که او را هم رده خواجه نظامالملک طوسی میدانند به نام «عمیدالملک کندری» داشت و سیاست و تدبیر او به طغرل بسیار کمک کرد. طغرل بیک در سال ۴۳۳ وارد شهر ری شد و این شهر را آباد کرده به پایتختی برگزید.
سلجوقیان زبان فارسی را زبان رسمی و درباری قرار دادند و وزیران این دوره بهویژه عمیدالملک کندری و خواجه نظامالملک، خدمات مهمی به ادبیات فارسی و گسترش دانشها کردند. در روزگار وی کشاورزی رونق یافت و همچنین ایران به بزرگترین حد خود پس از اسلام رسید.
او سرانجام در رمضان ۴۵۵ هجری بعد از ۲۶ سال سلطنت در سن هفتاد سالگی در ری در گذشت و در مکانی که به برج طغرل معروف است، دفن شد. پس از مرگ طغرل برادرزادهاش آلپ ارسلان (عضدالدوله الپارسلان) به سلطنت رسید.
برج طغرل در شرق آرامگاه ابن بابویه در شهر ری واقع شده است و از آثار به جا مانده از دوره سلجوقیان است. در برخی متون این محل، برج خلیفه یزید نامیده شده است. ارتفاع برج حدود ۲۰ متر است (بدون احتساب گنبد مخروطی شکلی که امروزه اثری از آن نمانده) به عقیده برخی از کارشناسان این برج شبیه عقربههای ساعت بوده و میتوان از روی تابش آفتاب روی کنگرههای آن زمان را تشخیص داد.
چالش و اختلافات فراوانی میان کارشناسان و مورخان درباره شخصیت مدفون در این بنا وجود دارد. عدهای آن را آرامگاه طغرل بیک سلجوقی میدانند و در مجملالتواریخ صفحه ۴۶۵ اینگونه آمده است که «سلطان طغرلبیک شهر ری وفات رسید و تربتش آنجا برجاست». مورخ نامی ترکیه، فارق سومر نیز محل دفن طغرل را همین مکان میداند.
عدهای از نویسندگان این مکان را محل دفن خلیل سلطان از فرزندان تیمور لنگ و همسر او شادالملک در قرن پانزدهم میدانند. در کتاب جامع ری باستان تالیف حسن کریمیان نیز آمده است که گروهی این بنا را منتسب به فخرالدوله دیلمی میدانند.
«محمد محیط طباطبایی» این بنا را متعلق به ابراهیم خواص میدانست و خودش هم پس از مرگ در جوار این برج در سال ۱۳۷۱ به خاک سپرده شد.
گفته میشود از جمله کاربردهای این برج استفاده در شبهای تار با استفاده از روشن کردن آتش بر باروی بلند آن برای راهنمای مسافران جاده ابریشم که از جانب خراسان به جانب ری میآمدند، بوده و در روز احتیاجات گاهشماری مردم را مرتفع کرده است.
بنا به گفته «منوچهر آرین» در مقاله «نگاه دیگری به برجها» اطلاق واژه برج به این بنا و بناهای مشابه از آن جا که برج به منازل عبور حرکت سالانه خورشید در دائرةالبروج گفته میشود، حکایت از این مطلب دارد که گذشتگان از این روی سایههای این ابنیه و دریچههای گذر نور خورشید که در روی آنها تعبیه شده پی به برجی که خورشید در آن غوطهور است، میبردند زیرا که در هر برجی خورشید ارتفاع خاصی در آسمان نسبت به افق و میل خاصی نسبت به جهات جغرافیایی مناطق دارد. بنابراین سایهها و طرز تابش آن متفاوت خواهد بود که از این تغییرات میتوان در تعیین روزها و برجها بهره برد و این فناوری به کار رفته در این ساختمانهاست که کلمه برج را بر آن گذاشتهاند.
برج طغرل علاوه بر این ویژگی، ویژگی منحصربهفرد دیگری به نام ساعت آفتابی دارد که در دل کنگرههای آن پنهان شده؛ شاید مورد مشابه آن در تاریخ علم کمتر یافت شود. حول این برج از نمای بیرونی ۲۴ کنگره با زاویه حاده جلوهگر شده که اگر در روبهروی درگاه آن بایستید گویی شیری با دهانی باز به شما مینگرد.
با دقت در این بنا از آن جا که این کنگرهها دورتادور این اثر را فرا گرفته بهگونهای خاص طراحی شده که اگر چنانچه طلوع آفتاب اتفاق بیفتد در جانب شرق بنا کمکم یکی از کنگرهها روشن میشود و آفتاب درون آن میتابد، اگر نیم ساعت از طلوع آفتاب بگذرد، نصف کنگره روشن میشود. اگر یک ساعت از طلوع خورشید بگذرد یک کنگره بهطور کامل روشن میشود و اگر چنانچه ۲ ساعت بگذرد و کنگره روشن میشود، همین طور اگر ۳ ساعت بگذرد ۳ کنگره تا هنگامی که به لحظهای میرسیم که خورشید روی نصفالنهار منطقه قرار میگیرد. یعنی بیشترین ارتفاع خود را از افق دارد، در این هنگام خورشید درست در بالای سر در جنوبی برج قرار میگیرد، چراکه دربهای برج کاملاً شمالی جنوبی بوده و روی نصفالنهار واقع است. در این هنگام سایه تیغهای که بالای سر سردرب ورودی است درست در بالای تبری ضربیگونه سر در قرار گرفته و حکایت از لحظه اذان ظهر میکند و در زمستان که ارتفاع خورشید پایینتر است در لحظه ظهر خورشید از درب جنوبی درست وسط برج میتابد.
اگر چنانچه خورشید از لحظه ظهر زوالپذیر و به جانب غرب گرایش یابد حال کنگرههای جانب غرب شروع به روشن شدن میکند. اگر نیم ساعت از لحظه ظهر بگذرد نیمی از کنگره از جانب غرب روشن میشود اگر یک ساعت بگذرد یکی از کنگرهها و اگر ۲ ساعت از ظهر بگذرد نیمی از کنگرهها روشن میشود و همینگونه تا خورشید غروب کند. پس از روی کنگرههای این برج و روشن شدن آن توسط خورشید میتوان مقدار گذشت زمان را از لحظه طلوع آفتاب، لحظه ظهر، و مقدار گذشت زمان از لحظه ظهر را محاسبه و تعیین کرد.
برج طغرل برای نخستین بار در سال ۱۳۰۱ هجری قمری و در پایان ۳۵امین سال پادشاهی ناصرالدین شاه مرمت و بازسازی شد. این مرمت به دستور شاه و به دست وزیرش امینالسلطان و توسط ابوالحسن خان معمارباشی انجام گرفت و لوحهای مرمر بر سردر بنا نصب شد. این بازسازی بنا را از خطر نابودی نجات داد ولی ظرافتکاریهای قدیمی و بقعه کتیبه کوفی آن را از بین برد.
بعد از انقلاب ۱۳۵۷ سالها این بنا متروک بود تا در اوایل دهه هفتاد بار دیگر مورد بازسازی قرار گرفت و بهطور جدی در نیمه سال ۱۳۷۷ آغاز و در زمستان ۱۳۷۹ به پایان رسید.
در حال حاضر بازسازی بنا به دست منطقه ۲۰ شهرداری تهران در محوطهای به وسعت ۲ هکتار و بهمنظور گسترش و ساختن فرهنگسرا، کتابخانه، موزه و رستوران در حال انجام است.
دیدگاه