فرش فارس؛ تار و پود هنر دستباف ایرانی نقش بسته در فهرست میراث جهانی یونسکو
فرش فارس اشارتی از خیال و رنگ و بوی عالم معنی است که با دستان هنرمند زنان این خطه از کشورمان، در قالب تار و پودی مادی نقش میبندد. فرشی که از گزارش خزانه خلیفه عباسی تاکنون، اگرچه فراز و فرودهای زیادی را پشت سر گذاشته، اما همیشه با ویژگیهای شاخص خود هنری متمایز تلقی شده است. در این مقاله با این هنر بافت ایرانی بیشتر آشنا میشویم.
مقالات مرتبط:
- ثبت جهانی کلیات سعدی در یونسکو
- یونسکو پیگیر ثبت جهانی نستعلیق
- نوروز ایرانی در فهرست جهانی یونسکو
- آیین سنتی و مذهبی قالی شویان، مراسمی که در یونسکو به نام ایران به ثبت رسید
- موسیقی بخشی های خراسان، نوایی به نام ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو
- نقالی؛ هنر ایرانی ثبت شده در فهرست میراث جهانی یونسکو
فرش فارس در گذر تاریخ
آنچه از فرشهای کهن فارس به ما رسیده است بهندرت قدمتی پیش از سیصد سال دارد. اینکه در فارس باستان فرش بافته میشده است، تنها به مدد منابع مکتوب به اثبات میرسد. اسناد و مدارک فراوان گواه آن است که فرشبافی فارس، خواه قالی گره بافته خواه گلیم، دستکم دوازده قرن پشت سر دارد. کهنترین سندی که در آن از فرشهای فارس یاد شده، صورت اموال خزانه هارون الرشید عباسی است که پس از مرگ او به سال ۱۹۳ هجری فراهم آمده است. در خزانه فرش خلیفه هزار بساط (فرش گره بافته) ارمنی، سیصد بساط دشت میشان، پانصد بساط طبیری و هزار بساط بافت دارابجرد بوده است.
از سده چهارم هجری به بعد، مدارک مکتوب که دلالت بر گستردگی دامنه فرشبافی فارس داشته باشد فراوان است. اصطخری، جغرافی نویس و مورخ مشهور سده چهارم، که خود از فارس برخاسته، گوید که:
از جهرم افکندنیهای نیکو خیزد... و از غند جان.... بساطها و پردههای نیکو خیزد
به اندک زمانی، مؤلف ناشناس کتاب پارسی حدود العالم من الشرق تا المغرب (۳۷۲ ه. ق) از پی اصطخری میآید و صریحتر و دقیقتر از او، اقسام گوناگون فرشهای فارس را بر میشمرد. صاحب حدود العالم تصریح دارد که از پارس بساطها و فرشها و زیلوها و گلیمهای با قیمت خیزد. این عبارت، شاید برای نخستین بارآشکار میکند که فرش بهطور اعم و بساط بهطور اخص دلالت بر قالی گره بافته دارد که از زیلو و گلیم بیگره ممتاز است.
در دهههای ۱۷۸۰ و ۱۷۹۰ (۱۱۹۵-۱۲۱۴ ه. ق) بازرگانان کمپانی هند شرقی در ایران بهطور منظم فراهم بودن فرشهای صادراتی را در بندر بوشهر گزارش میکنند، که قرنها (تا حدود پنجاه سال پیش) بندرگاه اصلی برای صدور دستبافتهای فارس بوده است.
قل؛ واحد اندازهگیری قشقایی
واحد اندازه گیری طول در بین عشایر قشقایی قل است که از نوک انگشتان تا آرنج بافندگان؛ حدود ۵۰ سانتیمتر است. ابعاد قالیهایی کهعشایر برای بازار بهخصوص منطقه گرمسیری تولید میشود، به اصطلاح شش قل، یعنی حدود ۱. ۵×۳ متر است.
قالیهای قشقایی فارس
وجود ارتفاعات در شمال و مغرب و زمینهای پست در جنوب، هوای معتدلی رادر فصول مختلف سال برای زندگی عشایری فراهم میآورد و همین هوای معتدل است که عشایر فارس را به کوچهای طولانی وا میدارد. بیش از دو سوم زمینهای فارس محل زیست عشایر و ایلات مختلفی است که در طول سالیان دراز در این منطقه گرد هم جمع شدهاند و از مهمترین و بزرگترین آنها، ایل قشقایی است. قشقاییها را به جرأت میتوان از مهمترین تولید کنندگان بافتههای نفیس و زیبای عشایری جنوب ایران دانست.
قشقاییها در فارس گروه بزرگی مرکب از چند طایفه کشکولی، دره شوری، شش بلوکی، صفی خانی، ایگدر رحیمی، گله زن، فارسی مدان و قلیچ را تشکیل میدهند، و گرچه همه آنها در فن بافندگی دست ندارند، ولی کشکولیها و شش بلوکیها بافندگان چیره دستی هستند. در بافت قالیهای قشقایی معمولا چله پشم به کار میرود وگاه برای تار قالی از موی بز نیز استفاده میشود.
این قالیها معمولا با گره متقارن یا ترکی بافته شده و دوپودهاند. گاهی قالیهای آنها با گره نامتقارن یافارسی نیز بافته میشود. پود، در بسیاری از قالیهای قشقایی رنگ قرمز یا آبی دارد. در نزد ایلات قشقایی برخلاف ایل خمسه، قالیبافی جنبه تجاری نداشته و زنان ایل در مراحل مختلف کار، یعنی شستن و ریسیدن و همچنین رنگ کردن پشم وانتخاب رنگهای زنده و نشئت آور، دقت فراوان به خرج میدهند واز این رو بافتهای آنان مانند قالیچههای خمسه تیره رنگ نبوده وشاد به نظر میرسد. از جمله رنگهای متداول مورد استفاده آنان زرد طلایی، لاکی، سبز وآبی است. ایل قشقایی وخمسه بافتهایی بهشکل کناره دارند که اغلب از دو رنگ قرمز و زرد ویا قرمز و سبز یا قرمز و آبی در بافت آنها استفاده میشود واز گلولههای پشمی رنگی (منگوله) برای تزیین آنها در فصول مختلف روی شیرازه استفاده میکنند.
قشقاییها معمولا برای بافت از دستگاههای دار افقی استفاده کرده ودر هنگام کوچ از جایی به جایی دار قالی را با خود میبرند و در قرارگاه بعدی، آن را از نو بنا میکنند وقالی اولی را که «دستور» مینامند، الگو قرار داده و بافت قالیچه دیگر را با کمک آن شروع میکنند یا گاهی بهصورت ذهنی طرح دومی را پیاده میکنند. شیوه بافت در قالیهای قشقایی تقریبا بدون تغییـر باقی مانده است در حالی که بسیاری از قالیهای روستایی فارس، دگرگونیهای پیدرپی را پذیرفتهاند و با دقت در طرحها میبینیم که بسیاری از عناصر ایلی یا نگارهها را اقتباس کردهاند. یکی از بافتههای قشقایی گبه است. در اصطلاح محلی ایلات قشقایی گبه به قالیچههایی گفته میشود که با پشم مرغوبتر و نرمتر بافته شده و بهدلیل بافتن گبه از تعداد بیشتری پود استفاده میشود. گاهی این تعداد به هشت تا ده ردیف میرسد ودر نرمی قالی تاثیر دارد. طرحی که قشقاییها در بافتههای خود به کار میبرند، مانند تمام طرحهای مورد استفاده ایلات وعشایر ایران بیشتر از نوع شکسته است و افراد ایل خمسه و همچنین قالیبافان روستایی آن را تقلید میکنند.
برخی از صاحب نظران، طرح قالیهای قشقایی را به دو گروه عمده تقسیم میکنند:
- نـقشها و نگارههای سنـتی
- نقشها و نگارههای منظم.
نقوش ونگارهای سنـتی معمولا ذهنی بافته شده و دارای ساختاری هندسی است. در این نگارهها از قرینه سازی اجتناب میشود. بیشتر بافندگان طایفه شش بلوکی بهویژه هیبت لُر وعرب چرپانلو و طوایف دیگر مانند رحیم لو، شکر لو، خنگشت و صفی خانی از گروه نقوش و نگارهای سنتی در قالیهای خود استفاده میکنند. اما طرحهای منتظم شامل شش دسته طرح متمایز است که نقوش منظم، محرمات، افشان، ماهی درهم و نقش بتهای و گیاهی از آن جمله هستند. بیشتر بافته های قشقایی از یک ترنج و گاهی سه ترنج در وسط و یک ترنج در هر گوشه تشکیل میشود یا مانند بافتههای بختیاری، زمینه مرکزی منقسم به چند مربع شده و یا بر حسب روش دیرینه بافتهها، ردیفهای متقاطع بته را به نمایش میگذارد. دامنه تنوع نقشها روی انواع دستبافها اعم از نوار چادرها و گلیم و قالیهای گرد عبارتاند از نقوش هشتضلعی، گل هشت پر، اشکال هندسی، تصویر طاووس و بز و آهو، زنبور و پرندههای خیالی در متن قالی و بهصورت تکراری نیز مورد استفاده قرار میگیرند.
اسلوب و تار و پود فرش فارس
اسلوب بافت فرشهای فارس در هر ایل و طایفه (و البته در تقسیمات فرعی طایفهای) و در هر ناحیه فرق میکند؛ این نیز هست که تفاوتهای اسلوبی به نوع و ساخت دستبافت همبستگی دارد. با اینهمه، در سراسر این اقلیم، بافندگی در انحصار زنان است و جز گبههای دورو جملگی دستبافتها بر دارهای زمینی/افقی بافته میشود؛ در چند دهه اخیر شماری اندک از کارگاههای بافندگی تجارتی به دار عمودی روی آوردهاند.
قالیهای فارس به دو شیوهٔ بافت «لول» و بافت «تخت» بافته میشوند. قالیهایی که به اسلوب تخت بافته میشوند به سبب نرمی و تختی و انعطافپذیری، صاف و چسبان بر زمین نمیماند و زود جمع میشوند. از میان ایلات فارس، بافت تخت در ایلات خمسه بیشتر متداول است. رغبت قشقاییها به بافت لول و نیم لول بیشتر است و برخی از تیرههای ایل مانند تیرهٔ «بولی» منحصرا فرش لول میبافند. تار و پود بیشتر قالیهای کهنهٔ فارس از جنس پشم است. اما در سالهای اخیر، کم یابی پشم دستریس و کاربرد روز افزون کلافهای کارخانهای موجب شده که هم «تار» یا «چله» و هم «پود» یا «قرقاج» بیشتر از نخ باشد و فرشهای قشقایی نو بافتهٔ تمام پشم بسیار کم است.
قالیها و قالیچههای فارس عموماً دو پوده است مگر گبه که قاعدتاً هم پرز بسیار بلند و هم بیش از دو پود؛ اگر جز این باشد فرش را قالی گبه خوانند که به طرح و نقش گبه است ولی دو پود بیش ندارد و به همین سبب معمولا فاقد نرمی و لختی گبه اصل است. در بخش اعظم گلیمهای فارس پودهای رنگی (که در هر دو رویه دستبافت نقشها را پدید میآورند به اسلوب منقطع بافته میشوند و، لاجرم، شکاف باریکی هر پاره رنگ را جدا میکند. شماری اندک از گلیمهای لری را به شیوهای بافتهاند که پودهای رنگی گرداگرد تار همجوار پیچیده و شکاف میان پودهای منقطع را به هم دوخته است. گلیمهای فارس دامنهای پهنی در سر و ته دارد که آنها را شبکه زنی گویند و به طرح و نقشی که با طرح و نقش زمینه گلیم فرق دارد. پهنای شبکه زنی به تناسب اندازه گلیم و کیفیت و ظرافت بافت فرق میکند. شبکه زنی گلیمهای قشقایی اکثراً آراسته به نوارهای شطرنجی ونی یا نوارهای گلیمبافی است که نقوش پیوسته پر و خالی زینت بخش آن است؛ نوارهای ونی همواره به اسلوب سوزن دوزی دو لایه و دو رو بافته میشود که ودهای رنگی در هر رویه معکوس روی دیگر است؛ میان نوارهای منقش یا چند نوار باریک یکرنگ قرار میگیرد یا نوارهایی با نگارههای مکرر ریز نقش دورنگ به شیوه نگاره سازی مثبت و منفی. لرهای فارس عموماً نوارهای باریک رنگارنگ را پیاپی میبافند و گهگاه نوارهای ونی را در شبکه زنی گلیمهای خود به کار میآورند.
از انواع دیگر فرشهای بیگره، جاجیم را نام باید برد که برخلاف گلیم (که تارهایش دیده نمیشود) به مدد تارهای رنگارنگ نقش میپذیرد، و گاه نیز تار و پود هر دو نقش آفرینند. به اقتضای مسیر قائم تارها، طرحهای جاجیمی همواره راه راه قائم است و هر نوار به یک رنگ، مگر آنکه از پودهای رنگی هم بهره برده باشند که در این صورت بخشهایی از هر نوار بهشکل چهار گوشها یا سه گوشهای دو رنگ در میآید. جاجیمهای فارس را در دو قطعه باریک جدا از هم میبافند و سپس در امتداد قائم به هم میدوزند. جز گلیم و جاجیم، که بافتن آنها کمابیش عمومیت دارد، انواعی دیگر از بیگره در فارس بافته میشود، به مقدار اندک و نه در همهجا. از این شمار است جاجیم پر نقش به اسلوب پود پیچی و به بهره وری از پودهای اضافی بافته میشود، و دستبافتی بنام شیرکی مکملی که بر رویه آن نقشها را پدیدار میکنند در پشت دستبافت رها میشوند و ریشه وار آویز از عربهای یکجانشین در سر چهان و مردمان فارسی زبان همین ناحیه دست اندرکار شیرکی که طرح و نقش اغلب آنها شبکه سرتاسری لوزیهای رنگارنگ است، و گهگاه به همان گره بافتههای ایلات عرب.
طرحهای رایج قالی فارس
نقشمایهها و نگارههایی که بیش از همه در قالیهای فارس به چشم میخورد به ده گروه منقسم است که ترتیب تقدم آنها در اینجا نشاندهنده میزان بسامدی و فراگیری آنها است. این نیز هست که هر گروه را شاخهها و گروههایی فرعی است و مشتقات بیشمار، که برخی چندان ساده و خلاصه شده و سبک و شیوه پذیرفتهاند که اصل آنها را به نگاه نخست نمیتوان بازشناخت. گروههای اصلی ده گانه بدین شرح است:
- نگارههای مرغی و کله مرغی
- نقشمایههای گیاهی
- نگارههای بتهای
- نقوش جانوری (چهارپایان)
- مشتقات سواستیکا یا گردونه خورشید
- انواع گلها
- ستارگان
- شکلهای شطرنجی
- نقشمایههای دندانه دار برگ / ماهی سان
- آرایههای چهاربازویی میانه ترنجها
تنوع فرش فارس
بیشتر قالیهای کهنه فارس تار و پودشان از پشم است و تار و پود نخی تنها در مناطقی مانند کوهستان داراب و اقلید و آباده فراغه و بخشی از نی ریز متداول بوده است، بهخصوص در قالیچههای ریز بافت از آن استفاده میشود.
رشتههای تار در دستبافی تمام پشم و نیز در آنها که ریشه ابریشمی دارند، رنگ نمیشود؛ بنابراین رنگ طبیعی پشم ریشه همیشه نمایان است. بخش اعظم قالیهای عشایری دو پوده، و نزدیک به نیمی از قالیهای روستایی یک پوده است که اغلب بهصورت رنگ شده در بافتهها مورد استفاده قرار میگیرند. به همین جهت بیشتر قالیهای قشقایی، بهارلو و عرب دارای پود قرمز رنگ و بیشتر پود قالیهای نی ریزی به رنگ سفید و پود آبادهایها به رنگ آبی و پود لری به رنگ مشکی و قهوهای و خرمایی است. بیشترین قالیهای فارس شیرازهٔ تک رنگ یا دو رنگ دارند. شیرازههای چند رنگ بیشتر نزد ایلات عرب و قسمتهایی از منطقه بوانات مرسوم است. بیشتر فرشهای فارس در توسط این مردمان بافته میشوند:
- شیراز
- آباده
- نیریز
- بولوردی
- قالیهای عشایری فارس
ویژگیهای مشترک قالی فارس
با وجود اینکه قالیهای شیراز توسط جمعیتهایی بافته میشوند که دارای بنیادهای گوناگونی هستند ولی درغالب موارد این قالیها دارای ویژگیهای مشترکی به شرح زیرند:
- ۱- چیرگی سبک هندسی بر تمام نقشها.
- ۲- زمینه اکثر قالیهای عاری از لچک هاست و در مرکز آن یک تا سه ترنج لوزی یا شش ضلعی متصل به هم قرار دارند.
- ۳- حاشیهای که از ۳ تا ۷ قاب تشکیل شده است با برتری نقوش هندسی شده (مثلا ستارههای هشت گوشه، هشتضلعیهای شقه شده، لوزیهایی که خط محیطی آنها بهصورت پلکان است، برگهای دندانه دار، با اینکه نقشهایی بنام (اشکالی) که از مجموعهای لوزی تشکیل شده و از طریق طارمیهای الوان به همدیگر متصل شدهاند.
- ۴- چیرگی رنگهایی که چندان روشن نیستند، بافتی که کلاً نرم و شل است و وزن متوسطی دارد.
- ۵- وجود یک نوار گلیم بافت آبی و قرمز یا بلوطی، بهخصوص در قالیهای قدیمی.
قالی فارس؛ فرشی بافته ذهن
فرشهای فارس مانند بیشتر فرش های ایران در مناطق عشایری و روستاییهای بدون کاربرد «نقشه» بافته میشوند (یعنی ذهنی بافند که البته طبق مشاهدات شخصی باید گفت که تولیدات جدیدتر و مربوط به چند سال اخیر طبق نقشهاند و کمتر در روستاها ذهنی بافی میکنند) و نیز برخلاف بسیاری مناطق ایران از جمله کرمان، «خلیفه» یا استادی نیست که رنگهای هر نگاره و شمارهٔ گرههای مورد نیاز را برای کارگران بافنده با صدای بلند بخواند.