گذری بر زبان فارسی در تاجیکستان
فارسی تاجیکی که از آن با نام زبان تاجیکی یا زبان فارسی تاجیکی یا فارسی فَرارودی نیز یاد میشود، به گویشی از زبان فارسی گفته میشود که در آسیای میانه بهویژه در کشورهای تاجیکستان و ازبکستان رایج است. مجلس تاجیکستان در سال ۱۳۷۸ (۱۹۹۹ میلادی) با حذف کلمه فارسی، نام قانونی زبان این کشور را تاجیکی اعلام کرد. در پی تغییر خط در تاجیکستان، زبان تاجیکی را با الفبای سیریلیک مینویسند، که به آن الفبای تاجیکی میگویند.
تاریخچه زبان فارسی در تاجیکستان
تاجیکستان در دوران پیش از اسلام، جزئی از شاهنشاهی ایران بود و هنوز هم بيشترين اشتراكات فرهنگی را با ايران دارد. به ويژه زبان مشترك فارسی نقش زيادی در ايجاد اين پيوند فرهنگی ايفا كرده است.
پس از اسلام، سرزمین خراسان بزرگ كه تاجیکستان جزيی از آن به شمار میرود، زنده کننده فرهنگ ایرانی و به وجود آورنده زبان فارسی دری بود که جانشین زبان پهلوی شد. سامانيان كه در احيای فرهنگ ايرانی و زبان فارسی نقش بسيار مؤثری داشتند، از روستایی به همین نام در مرز قلمرو ايران قديم و تاجيكستان كنونی برخاستند. سامانيان مهمترين دولت در آسيای مركزی بعد از تسلط اسلام بودند و در منطقهای حکومت کردند كه اکنون تاجيكستان ناميده میشود. ایشان نزد مردم تاجيكستان ارزش و مرتبه زيادی دارند و الهامبخش آنها به شمار میآيند.
رودکی شاعر پارسی زبان
رودکی را نخستین شاعر بزرگ پارسیگوی و پدر شعر پارسی میدانند که به این خاطر است که تا پیش از وی کسی دیوان شعر نداشته است و این از نوشتههای ایرانی عربی نویس هم عصر رودکی- ابوحاتم رازی مسجل میشود. ریچارد فرای عقیده دارد که رودکی در تغییر خط از خط پهلوی به خط فارسی نقش داشته است.از تمام آثار رودکی که گفته میشود بیش از یک میلیون و سیصد هزار بیت و نیز شش مثنوی بوده است، فقط ابیاتی پراکنده بههمراه چند قصیده، غزل و رباعی باقیمانده است. تعداد بیتهای باقیمانده از رودکی را ۱۰۴۷ بیت گزارش میکنند. سبک شعری رودکی، سبک غالب آن روزگار یعنی سبک خراسانی است. ویژگیهای سبک خراسانی در شعر رودکی کرد کامل و جامعی دارد و به همین دلیل میتوان او را نماینده تام و تمام این سبک از شعر فارسی دانست.
حوادث تاریخی- سیاسی و زبان فارسی در تاجیکستان
دولت روسیهی تزاری با قراردادهای گلستان (۱۲۲۸ق/ ۱۸۱۳م) و ترکمانچای (۱۲۴۳ق/ ۱۸۲۸م) هفده ایالت ایران واقع در شمال رود ارس را به تصرف خود درآورد، زبان گروه نخبگان و درسخواندگان در بخشی از این سرزمینها «فارسی» بود. وضع زبان فارسی در قسمتی از آسیای مرکزی (بخارا و سمرقند و خیوه و…) تا پیش از قرار گرفتن در جرگهی جمهوریهای تابع اتحاد جماهیر شوروی چنین بود. بعد از آنکه اتحاد جماهیر شوروی زبان روسی را زبان رسمی جمهوریهای تابع خود اعلام کرد و نیز بهجای خط فارسی- عربی که در نگارش زبان ترکی و فارسی در قفقاز و آسیای مرکزی به کار میرفت، الفبای روسی سیریلیک را جانشین آن خط کرد. تغییر خط در این مناطق موجب شد ارتباط فرهنگی ساکنان این کشورها با ایران معاصر و نیز با زبان و ادب فارسی در قرون گذشته قطع شود.
لهجه تاجیکی یا گویش تاجیکی
تفاوتهايی در گويشهای گوناگون زبان فارسی در کشورها و محلات مختلف وجود دارد. همان طور که نظامهاي مختلف سياسی روی زبان تأثير دارند، حدود جغرافيايی نيز زبان را تحت تأثير خود قرار میدهد. به همين دليل است که گويشهای مختلف از زبان فارسی در افغانستان، ايران و تاجيکستان وجود دارند. در واقع هيچ فرقی نيز در اين زبان در کشورهای ايران، تاجيکستان و افغانستان وجود ندارد، بلکه فرق در لهجه يا گويشهای یک زبان واحد است. لهجه و گويش نهتنها در بين کشورها، بلکه در يک کشور نيز فرق دارد.
برخی زبانشناسان تاجیکی را لهجهای از فارسی و برخی دیگر آن را گویشی از فارسی و متفاوت از گویش امروزی ایران میدانند. با این حال در حقیقت فارسی تاجیکی یک گونه یا زبان گونه از زبان فارسی مدرن است. اتنولوگ آن را زبانی همخانواده با فارسی ایران میداند (اتنولوگ فارسی ایران، دری و تاجیکی را بهعنوان سه زبان و زیر گروه زبانهای فارسی طبقهبندی میکند). البته معیار وی برای تشخیص بین گویش و زبان با مراجع دیگر زبانشناسی یکسان نیست.
بهعنوان مثال واژههایی از زبان روسی و ازبکی وارد زبان تاجیکی شده است و افزون بر این در مواردی تاجیکان برای برخی معانی و مفاهیم، واژگانی را به کار میبرند که در ایران بسامد کمتری برای آن دارند. برای نمونه در فارسی تاجیکی به خفاش، کورشب پرک، به فوتبالیست، فوتبال باز، به چای سبز، چای کبود، به بالگرد، چرخبال، به فرودگاه، خیزگه (محل برخاستن هواپیما) و به کتری، چایجوش میگویند. با اینهمه، فارسی تاجیکی بهسادگی برای ایرانیان قابل فهم است.
لهجهشناسی
لهجههای فارسی تاجیکی در چهار دسته دستهبندی شدهاند:
۱. گروه شمالغربی که اغلب لهجههای تاجیک تاجیکستان شمالی و ازبکستان را در بر میگیرد.
۲. گروه مرکزی که لهجههای ساکنان قسمت بالای «زرافشان» و «رشتان» و «سوخ» را در بر دارد.
۳. گروه جنوبی یعنی لهجههای «بدخشان» و «کولاب».
۴. گروه جنوب شرقی یعنی لهجههای «درواز».
تغییر خط فارسی در تاجیکستان
یکی از دلایل دور شدن فارسی تاجیکی از زبان فارسی در دیگر کشورهای فارسیزبان استفاده از خط سیریلیک برای نگارش این زبان است. در زمان حکومت شوروی ابتدا خط فارسی به لاتین و سپس سیریلیک (روسی) تغییر داده شد و مردم تاجیکستان از ارتباط با سایر همزبانان خود ناتوان شدند. البته تلاشهایی در تاجیکستان برای بازگشت به خط فارسی وجود دارد، اما اراده سیاسی مقامات این کشور بر عدم بازگشت به خط فارسی استوار است.
زبان پارسی يا فارسی که در چند قرن پيش در پهنايی گسترده از هند تا بيزانس يا روم شرقی و از دريای آرال تا خليج فارس بهعنوان زبان رسمی به کار میرفت، اکنون در برخی از مراکز اصلی فرهنگ ايرانی بهخصوص ماورالنهر، به دليل بیتوجهی حکومت نفوذ و منزلت خود را از دست داده است.
بحران زبان فارسی در تاجیکستان
زبان پارسی در تاجيکستان با بحرانی عميق مواجه است و اين بحران ناشی از چند عوامل است:
بحران هویت
اين زبان قبل از همه با مشکل هويت روبروست. زبانی که در طول بيشتر از دو هزار سال گذشته به آن "پارسی" گفته میشد، امروز با بهانههای مختلف در تاجيکستان (و افغانستان) هويت خود را از دست داده و نامهايی ساختگی بر آن تحميل شده است.
يک تاجيکستانی و يک ايرانی همديگر را با اندکی کوشش به آساني میفهمند، تفاوت زيادی در ترکيب گفتار اين دو نيز وجود ندارد. تاريخ مشترک فارسیزبانان را کسی نمیتواند انکار کند.
محلگرایی
يکی از انگيزههای خودداری برخی افراد از کاربرد نام «پارسی» محلگرايی است، تنها به اين دليل که واژه «پارس» يا «فارس» به منطقهای دورتر از محل ايشان ارتباط دارد، عدهای نمیتوانند اين واژه را بپذيرند.
تفکر و سیاستهای استعمار روس
يک نگاه ژرف ثابت میکند تفکر استعماری در تحريف هويت زبان فارسی در آسيای ميانه بسیار مؤثر بوده است. بحران هويت در ماورالنهر قبل از هر چيزی ريشه در سياستهای استعمارگرانه روسيه تزاری در قرن نزدهم و ديکتاتوری برتری خواه شوروی در قرن بيستم دارد. سياست جداسازی فارسیزبانان برای روسيه و انگليس پس از تقسيم مرزی افغانستان و آسيای ميانه در آن زمان از اهميتی استراتژيک برخوردار بود. وقتی به فرمان مسکو مقرر شدخط لاتین جانشین خط فارسی–عربی شود، به یقین اکثریت تاجیکان با این امر مخالف بودهاند، ولی در جوّ وحشت استالینی چه کسی میتوانست با آن مخالفت کند.
جدیدترین شهر پارسی دری یعنی دوشنبه، پایتخت تاجیکستان تا زمان استقلال این کشور بیشتر به یک شهر شوروی شبیه بود تا تاجیکی. در اینجا زبان فارسی تاجیکی جای خود را به زبان روسی داد و در حوزه خانواده و فرهنگ و ادبیات محدود ماند.
زبان فارسی برای کشوری همچون تاجیکستان فقط یک زبان نیست، بلکه جزیی از تاریخ و فرهنگ آن است. تاریخ و تمدن یک کشور را نمیتوان بهسادگی از آن گرفت. همانگونه که استعمار شوروی نتوانست زبان فارسی را از تاجیکان بگیرد مانع دیگری هم در این راه نمیتواند سد راه آنان باشد.