مارکوپولو که بود و به کدام کشورها سفر کرد؟

زهرا  آذرنیوش
زهرا آذرنیوش سه شنبه، ۴ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۰۴
مارکوپولو که بود و به کدام کشورها سفر کرد؟

مارکوپولو تاجر و جهانگرد ونیزی قرن ۱۳ میلادی، با ثبت اطلاعات سفر درباره فرهنگ و جغرافیای شهرها در سفرنامه خود، به شهرت جهانی رسید.

مارکوپولو تاجر جهانگردی بود که به‌واسطه نگارش داده‌های سفر خود، نامش در تاریخ جهان ماندگار شد. تاجران بسیاری در قرن ۱۳ میلادی در ونیز فعال بودند؛ اما تنها نام مارکوپولو به‌واسطه سفرنامه‌ای که از خود به‌جای گذاشت، جهانی شد. شهرت او در فرهنگ‌های مختلف دنیا از یک نام فراتر رفت و به صفتی برای علاقه‌مندان به جهانگردی و سفر تبدیل شد؛ همچنین آثار مکتوب زیادی در سراسر جهان به نام این جهانگرد ونیزی مشهور ثبت شده است. 

هرآنچه باید درباره مارکوپولو بدانید:

مارکوپولو کیست؟

مجسمه مارکوپولو، منبع عکس: worldhistory.org، عکاس: نامشخص

منبع عکس: worldhistory.org، عکاس: نامشخص

مارکوپولو تاجر ایتالیایی اهل ونیز بود که با پدرش، نیکوپولو (Nikopolo) و عمویش مافئوپولو (Maffeo Polo) به شرقی‌ترین نقطه اروپا در آن دوره سفر کرد. هدف این سفر گسترش مسیحیت در چین و برقراری روابط تجاری با سلسله جدید در این کشور بود که «یوان» (Yuan) نام داشت. مارکوپولو بازرگان و جهانگرد ونیزی به‌واسطه ثبت سفرهای خود در کتابی به نام «سفرنامه مارکوپولو» (Travelogue of Marco Polo) مشهور شد. او در سفرهای خود از ایران هم گذشت و برخی شهرهای ایران در اوخر قرن سیزدهم میلادی را به تصویر کشید. در این دوره ایلخانان که از نوادگان چنگیزخان مغول بودند، بر فلات ایران حکمرانی می‌کردند.

مارکوپولو تاجر ایتالیایی اهل ونیز، به شرقی‌ترین نقطه دنیای آن روز سفر کرد

توصیف‌هایی که مارکوپولو از شهرها ارائه می‌داد، بازرگانان را تشویق می‌کرد تا دانش علمی خود را افزایش دهند و در دنیایی متفاوت با قبل قدم بگذارند. کریستف کلمب (Christopher Columbus) با الهام از نوشته‌های مارکوپولو، سفر دریایی از غرب به شرق را به پایان رساند. به گفته منابع جغرافیایی او هنگام سفر به آمریکای شمالی در سال ۱۴۹۲ میلادی، نسخه‌ای از سفرنامه مارکوپولو را به‌همراه داشت که حاشیه‌های بسیاری بر آن نوشته بود.

مطالعه سفرنامه مارکوپولو نشان می‌دهد که مسیر مسافرت او از جاده ابریشم می‌گذشت. به‌گفته برخی مورخان، مهم‌ترین ماموریت او تهیه نقشه دقیقی از جاده ابریشم برای دولت بیزانس بود که در نهایت با به سرانجام رساندن آن به ثروت هنگفتی دست یافت.

مسافرت و جهانگردی در آن دوره رواج چندانی نداشت و نگارش خاطرات سفر بسیار کم و نادر بود؛ به این جهت توصیف مارکوپولو از اوضاع شهرها و کشورهایی که بر سر راه خود می‌دید، برای برخی شگفت‌آور، جذاب و منحصربه‌فرد و برای بعضی دیگر اغراق و دروغ به نظر می‌رسید. شهرت مارکوپولو در طول تاریخ دچار فرازونشیب‌های بسیار شد؛ برخی محققان، نمایشنامه‌نویسان و فیلم‌سازان، او را جوانی باهوش، باحافظه، باوجدان و یکی از مردان موفق دربار مغول توصیف کرده‌اند؛ اما برخی دیگر علاوه بر اینکه او را مردی لاف زن، خوش‌باور، کم‌فرهنگ و کم‌تخیل دانسته‌اند، براین باورند که او هرگز سفری به چین نداشته است.

اطلاعات جغرافیایی موجود در سفرنامه مارکوپولو، اواخر قرن پانزدهم و شانزدهم میلادی، هنگام سفر اروپایی‌ها برای کشف و فتح سرزمین‌های ناشناخته، بسیار مورد استفاده قرار گرفت. دقت در محتوای سفرنامه او نشان می‌دهد او هرآنچه را دیده و شنیده بود، با صداقت توصیف کرده است؛ اما احتمال می‌رود برخی مطالب او با گذشت زمان دستخوش تحریف شده باشند.

مارکوپولو با معرفی سرزمین‌های جدید ذهن اروپایی‌ها را گشود و درهای جدیدی به روی تجارت آن‌ها باز کرد؛ همچنین توصیف‌های او از کالاهای تجاری چون ادویه‌جات و ابریشم بازرگانان غربی را تشویق کرد که به مکان‌های مورد نظر او سفر کنند و انحصار تجارت این کالا را به دست بگیرند. 

زندگی‌نامه مارکوپولو

مارکوپولو (Marco Polo) در ۱۵ سپتامبر سال ۱۲۵۴ میلادی در شهر ونیز متولد شد. ونیز که از دولت-‌شهرهای مستقل بعد از سقوط امپراتوری روم محسوب می‌شد، در آن زمان به‌علت نزدیکی به دریا، مرکز مهم تجاری اروپا بود. نمک در آن دوره کالایی استراتژیک در ونیز به شمار می‌رفت که بازرگانان ونیزی در تجارت آن بسیار موفق بودند.

طراحی مارکوپولو در میانسالی، منبع عکس: historyskills.com

منبع عکس: historyskills.com

خانواده پولو نیز جزو تاجران ونیز بودند و چون پدر مارکو و عموی او مشغول تجارت در کشورهای دیگر بودند، مارکو نزد پدربزرگ خود  آندره پلو (Andre Polo) بزرگ شد. وقتی پدر مارکو از مسافرت بازگشت، مارکوپولو ۱۵ ساله بود. از زندگی او تا سن ۱۵ سالگی اطلاعاتی در دست نیست؛ جز اینکه او راه و رسم تجارت، پول خارجی، چگونگی نگهداری و در دست‌گیری کشتی‌های باری را نزد پدربزرگش به‌خوبی فراگرفت. نیکوپولو و برادرش مافئوپلو مذاکره‌کننده مخصوص ونیز در تجارت با شرق محسوب می‌شدند و مجبور به سفرهای طولانی بودند. مارکو نیز از ۱۷ سالگی به‌همراه پدر  و عمویش به سفر رفت و بعدها به یکی از بازرگانان مشهور ونیز تبدیل شد.

مارکوپولو از ۱۷ سالگی سفر را آغاز کرد و بعد از ۲۴ سال سفر، به زادگاه خود بازگشت

خانواده مارکوپولو تا سال ۱۲۶۰ میلادی موفقیت بسیاری در تجارت به دست آوردند و چند نمایندگی در ونیز (ایتالیا) و قسطنطنیه (استانبول کنونی) دایر کردند. در سال ۱۲۶۱ میلادی میخاییل هشتم (Michael VIII Palaiologos)، امپراتور بیزانس (روم شرقی)، بالدوین دوم (Baldwin II)، امپراتور روم (روم غربی یا ایتالیا)، را در چند جنگ شکست داد و قسطنطنیه، پایتخت بیزانس (استانبول امروزی) را آزاد کرد؛ سپس به قصد احیای امپراتوری روم شرقی، لاتین‌ها را که خانواده پولو هم جزو آن‌ها بودند، از شهر ونیز اخراج کرد. روایت دیگر دراین باره علت اخراج خانواده پولو را تبدیل کل دارایی آن‌ها به پول و فرار از ونیز به بهانه تغییر وضعیت سیاسی شهر گزارش کرده‌اند که چندان معتبر نیست.

موقعیت سیاسی جدید ونیز سبب شد تاجران این شهر تجارت خود را از حوزه مدیترانه به شمال آفریقا و آسیا گسترش دهند. نیکو پدر مارکو بعد از این واقعه به جایی در مرز بین آسیا و اروپا رفت تا دفتر تجارت‌خانه خود را در آنجا بنا کند. برادران او شهر سوداک (Sudak) را در شبه‌جزیره کریمه (در مجاورت دریای سیاه) برای ایجاد دفتر تجاری انتخاب کردند؛ این شهر به‌تازگی از کنترل مسلمانان خارج شده و به دست مسیحیان افتاده بود.

مارکوپولو در دربار قوبیلای قاآن

منبع عکس: britannica.com

پدر و عموی مارکوپولو مدت طولانی را در آسیا در دربار قوبیلای قاآن (Qobyla Qaan) سپری کرده بودند. آن‌ها که مامور ایجاد روابط دوستانه بین دربار مغول و مسیحیان بودند، پیشنهاد تجارت بین مغولان و مسیحیان را به خان مغول دادند. امپراتور مغول ضمن پذیرش پیشنهاد خانواده پولو، از آن‌ها درخواست کرد ۱۰۰ دانشمند و هنرمند برای مغولان بفرستند. برادران مارکوپولو (نیکولو و برادرش مافئو (Maffeo) با این ملاقات، بین جهان مسیحیت و چین دوستی و اتحاد برقرار کردند؛ اما هنگامی که دو برادر به ونیز بازگشتند تا پیام امپراتور مغول را به پاپ بدهند؛ اما پاپ کلمنت‌ چهارم (Clement IV) فوت شده بود.

آن‌ها دو سال برای انتخاب پاپ جدید و اعطای پیام صلح قوبیلای قاآن به او صبر کردند. آن‌ها با اعطای نامه قوبیلای قاآن به پاپ، پاسخ پاپ را گرفتند و قصد سفر از راه هرمز به چین را داشتند؛ اما کشتی‌های آن‌ها قابل دریانوردی نبود. آن‌ها مسیر جاده ابریشم را پیش گرفتند و از راه خشکی به شانگدو، کاخ تابستانی امپراتور مغول رسیدند.

مارکوپولو و خانواده‌‌اش مدت ۲۰ سال واسطه روابط امپراتور مغول با مسیحیان بودند

برادران پولو به‌همراه مارکو در سال ۱۲۷۱ میلادی دوباره به چین رفتند و تعدادی مبلغ مسیحی را نیز همراه خود بردند. این کاروان راهی شمالی‌ترین نقطه جاده ابریشم شدند، به این جهت سفر آن‌ها طول کشید. مارکوپولو در بازگشت به دربار مغول، با پدر و عموهای خود همراه شد و به ملاقات خان مغول رفت. خاقان بعد از این ملاقات، تحت‌تاثیر هوش مارکوپولو قرار گرفت و او را برای انجام ماموریت‌ به‌مدت چند سال به کشور هند، برمه و آسیای جنوب شرقی فرستاد. 

مارکوپولو استعداد خوبی برای یادگیری شاخصه‌های فرهنگی کشورها داشت و در این سفرها که به کشورهای ایران، سیلان، ویتنام، اندونزی، کامبوج و جاوه انجام شد، زبان‌، نوع پوشش و فرهنگ آن‌ها را به ذهن سپرد. او ۱۷ سال در قلمرو امپراتور مغول زندگی کرد و خان مغول از آن‌ها رضایت داشت؛ اما سرانجام به آن‌ها اجازه بازگشت به اروپا را داد.

خانواده پولو در آخرین ماموریت خود برای قوبیلای قاآن، در سال ۱۲۹۱ میلادی عازم ایران شدند و شاهزاده خانمی به نام کوکچین (Kokejin) را از سوی دربار مغول برای ارغون، چهارمین فرمانروای امپراتوری ایلخانی مغول، ایلخان ایران، بردند. آن‌ها مسیر خود را در این سفر گم کردند و به‌علت سرمای زمستان مجبور شدند پنج ماه را در جزیره سوماترا بمانند که قسمتی از اندونزی محسوب می‌شد. آن‌ها در بهار سال ۱۲۹۳ میلادی به تنگه هرمز رسیدند و چندماه بعد مهمان ایرانی‌ها شدند. 

مارکوپولو به‌همراه خانواده‌اش در سال ۱۲۹۵ میلادی با تبدیل ثروت خود به جواهرات و سنگ‌های قیمتی، وارد ونیز شد و چون حدود ۲۴ سال از شهر خود دور مانده بود، حتی خویشاوندانش نیز او را نمی‌شناختند؛ زیرا او موقع ورود به ونیز لباس مغولی به تن داشت و لهجه‌اش به‌علت سال‌ها دوری از شهر تغییر کرده بود.

مارکوپولو در شهر ونیز

منبع عکس: britannica.com

در سال ۱۲۹۶ میلادی بین دو دولت‌-شهر جنوا و ونیز جنگ شد. مارکوپولو برای دفاع از جبهه ونیز، به ارتش پیوست؛ اما در یکی از نبردها به دست نیروهای دشمن اسیر شد و سه سال به زندان افتاد. روایت دیگر این است که مارکو در ابتدای ورود به شهر ونیز، به اسارت نیروهای جنوایی درآمد که کشتی‌های حامل ونیزی‌ها را که مارکو نیز در آن بود، توقیف و او را جزو راهزنان قلمداد کردند؛ اما با بررسی مدارک او متوجه شدند مارکوپولو جهانگردی است که از سال ۱۲۷۱ میلادی برای توسعه جاده ابریشم زیر نظر قوبیلای قاآن فعالیت می‌کرد.

مارکو مدتی را در زندان جنوایی‌ها سپری کرد تا اینکه یکی از مقامات بلند مرتبه و رجال سیاسی جنوا به ملاقات او آمد. این مقام سیاسی از مارکو خواست اطلاعات ۲۴ سال سفر خود را در قالب کتابی ارزشمند گردآوری کند. مارکوپولو پذیرفت و به‌همراه روستیکلو به سلولی تمیز با تجهیزات مناسب منتقل شدند؛ سپس نویسنده‌ای با نام روستیکلو دا پیزا (Rustichello da Pisa) را که مولف کتاب‌های عاشقانه بود، نزد او آوردند تا مسئول نگارش اطلاعات مارکو شود. تکمیل نگارش کتاب، منجر به آزادی آن‌ها از زندان جنوا شد.

مارکوپولو اطلاعات سفر خود را در زندان برای روستیکلو تعریف می‌کرد و او می‌نوشت

مارکوپولو در سال ۱۲۹۹ بعد از سه سال حبس، کتاب سفرنامه خود را تهیه کرد و به خانه بازگشت. او بعد از یک سال پدرش را از دست داد و مدتی بعد با دوناتا بادوور (Donata Badoer) ازدواج کرد و دارای سه فرزند شد. مارکو که از جانب دولت ونیز مسئول تجارت نمک از جاده ابریشم بود، سفرهایش را به این مناطق تا مرحله نهایی ادامه داد و آن را به اتمام رساند. پایان این پروژه برای او ثروتی هنگفت را به ارمغان آورد؛ همچنین ثروت زیادی از خانواده پولو به او رسید که نتیجه فعالیت‌های پدربزرگ، پدر و عمویش بودند.

مارکوپولو در شهر خود، داروغه دریایی جمهوری ونیز برای جمع‌آوری مالیات کشتی‌ها و لنج‌ها شد و بر ثروت او افزوده شد. او با کسب ثروت فراوان، درخواست بازنشستگی کرد و به بزرگ‌ترین املاک‌دار شهر ونیز تبدیل شد. او که در سال‌های پایانی عمر خود ساکن ونیز بود، تنها سفرهای کوتاهی به اطراف شهر داشت و سرانجام در سال ۱۳۲۴ میلادی در سن ۷۰ سالگی چشم از جهان فروبست.

سفرنامه مارکوپولو

سفرنامه مارکوپولو

منبع عکس: toplist.info

مارکوپولو داستان سفرهای خود را در زندان جنوا برای روستیکلو، دیگر زندانی اهل پیزا، تعریف می‌کرد و او که نویسنده‌ای با سبک رمانتیک بود، گفته‌های مارکو را به سبک رمانتیک ادبیات قرن سیزدهم میلادی می‌نوشت. نتیجه ترکیب گفته‌های مارکوپولو از مشاهدات خود با سبک نگارش روستیکلو، کتابی به نام سفرهای مارکوپولو بود که داستان‌های او را روایت می‌کرد. سرانجام کتاب با عنوان «سفرهای مارکوپولو» تدوین و متن آن به‌مدت کوتاهی در سراسر اروپا پخش شد.

سفرنامه مارکوپولو به سه بخش تقسیم می‌شود؛ بخش اول، سرزمین‌های خاورمیانه و آسیای مرکزی که مارکوپولو در مسیر چین با آن‌ها مواجه شد را توصیف می‌کند؛ بخش دوم کتاب درباره چین و دربار قوبیلای قاآن است و بخش سوم آن به توصیف مناطق ساحلی شرق از جمله چین، هند، سریلانکا، آسیای جنوب شرق و سواحل شرقی آفریقا اختصاص دارد. مارکو در این سفرنامه اطلاعات بسیاری از شرق و سرزمین‌های ناشناخته آورده است و شهر امپراتور مغول را به‌عنوان خارق‌العاده‌ترین شهر جهان توصیف می‌کند. مقدمه کتاب نیز درباره خانواده مارکوپولو است و به سفرهای آن‌ها اختصاص دارد.

نسخه اصلی کتاب سفرنامه مارکوپولو در دست نیست و آنچه امروز از این سفرنامه به‌جای مانده، تحریف شده است. این کتاب حدود ۱۵۰ نسخه به زبان‌های مختلف دارد که به‌علت نبود دستگاه چاپ در آن دوره، تفاوت‌های بسیاری بین نسخه‌های مختلف آن دیده می‌شود. قدیمی‌ترین نسخه کتاب به زبان فرانسوی باستان است. چند نسخه از سفرنامه نیز به زبان فارسی ترجمه شده که معتبرترین آن‌ها، نشر ققنوس است.

مسیر سفر مارکوپولو

مسیر سفر مارکوپولو

منبع عکس: britannica.com

مارکوپولو، جهانگرد و بازرگان ونیزی در سال ۱۲۷۱ میلادی به شرق سفر کرد. او ۱۷ ساله بود که به‌همراه پدر از ونیز به دورترین نقطه امپراتوری مغول در چین شمالی سفر کرد و به‌مدت ۱۷ سال به‌همراه پدر و عمویش به‌عنوان مشاور و فرستاده دربار مغول و پاپ مسیحی در آنجا زندگی کرد و سپس با کشتی از راه هرمز و قسطنطنیه به ونیز بازگشت.

سفر آن‌ها از ونیز به استانبول و از آنجا به ایران، ترکستان و چین بود. از مسیر سفر مارکوپولو اطلاعات جامعی در دست نیست؛ اما ترسیم مسیر احتمالی او نشان می‌دهد که از جاده ابریشم عبور کرده است. مسیر سفر او حدود ۲۴,۰۰۰ کیلومتر بود. می‌توان چنین گفت که مارکو و همراهانش از ونیز به عکا و بیت‌المقدس رفتند و سپس از آنجا به ارزروم در ترکیه فعلی و تبریز رسیدند. آن‌ها با عبور از تبریز به ساوه، تهران، یزد، کرمان و از آنجا به جزیره هرمز رفتند، سپس از جزیره هرمز به‌سمت شمال ایران حرکت و با عبور از بلخ، بخارا، کاشغر و سغد به شانگدو (پایتخت تابستانی قوبیلای قاآن) رفتندند. مارکو و همراهانش مدتی را در پایتخت قوبیلای قاآن ماندند و از آنجا راهی چین شدند. از چین به اندونزی و سریلانکا  به اطراف هند کردند. مارکو در راه بازگشت دوباره از راه هرمز، کرمان، یزد، تبریز، به استانبول رفت و از آنجا به ونیز بازگشت.

مارکوپولو برخی شهرهای اصلی ایران را در نوشته‌های خود توصیف کرده است. اولین شهر ایران که مارکوپولو به آن وارد شد، تبریز بود. او تبریز را دارای خاک غنی و تجارت خوب معرفی می‌کند. تبریز در آن دوره یکی از مراکز مهم تجاری ایران محسوب می‌شد و مارکو علاوه بر ابریشم مرغوب تبریز و نساجی آن، از کالاهایی نام می‌برد که از هند و فلسطین به این شهر وارد و در آنجا معامله می‌شدند.

طبیعی است که یک تاجر بیشتر از منظر اقتصادی و تجاری شهرها را توصیف کند. مارکوپولو در توصیفات خود از حضور بازرگانان خارجی در این شهر تعجب کرده بود، همچنین وجود ارمنی‌ها، گرجی‌ها و نستوری‌ها در این شهر برای او که گمان می‌کرد مسیحیان تنها در غرب هستند، شگفت‌آور بود. مارکوپولو در بخشی از سفرنامه خود شهر تبریز را چنین توصیف می‌کند:

تبریز از چنان موقعیت خوبی برخوردار است که کالای بازرگانی از هندوستان، بغداد، موصل، هرمز و جاهای دیگر به آسانی وارد شهر می‌شوند… مردم از راه داد و ستد و پیشه‌وری روزگار می‌گذرانند و پیشه‌وری عبارت از پارچه‌بافی به انواع گوناگون است، پارچه‌های گران‌بها از زر و ابریشم بافته می‌شوند. در اینجا سنگ‌ها و مرواریدهای گرانبهایی هم خریدوفروش می‌شود و داد و ستد در شهر بسیار خوب است، همچنین بازرگانان مسافر به سودهای کلانی می‌رسند.

مارکوپولو بعد از تبریز به ساوه رفت. او در سفرنامه خود از شمیران و سرسبزی آن نیز سخن می‌گوید؛ اما راه آن را پر از راهزن معرفی می‌کند. او همچنین از کویر لوت و شب‌های دراز و ترسناک آن هم صحبت کرده است.

ماکوپولو ایران را دارای هشت ایالت می‌داند که عبارت‌اند از قزوین، کردستان، لرستان، شولستان، اصفهان، شیراز، شبانکاره، تون و قائن. بی‌شک این توصیف مارکوپولو با جغرافیای ایران عهد ایلخانان به‌طور کامل منطبق نیست؛ اما آثار مورخانی که به جغرافیای تاریخی این دوره پرداخته‌اند، نشان می‌دهد مارکوپولو تنها شهرهایی را که دیده یا از آن‌ها گذشته بود، گزارش داده است.  

مارکوپولو سفر خود را از ونیز آغاز کرد و با عبور از جاده ابریشم، به شرق رسید

یزد از دیگر از شهرهایی است که مارکوپولو به آن پرداخته است. او یزد را دارای آب و هوای خشک می‌داند و با توجه به بنای خانه‌های آن از خشت و گل در فصل تابستان، به ویژگی‌های خاص فصلی خانه‌های یزد و خنکی آن‌ها در تابستان نیز اشاره می‌کند. مارکوپولو ضمن معرفی مردم شهر به باهوشی، آن‌ها را افرادی محترم معرفی می‌کند که با‌وجود عقیده آن‌ها به آیین زرتشتی، مساجد بسیاری در شهر وجود دارد و پیروان این دو عقیده در کنار هم بااحترام زندگی می‌کنند.

مارکوپولو در سفر خود، چندبار از شهر کرمان عبور کرده است و کرمان را مرکز سنگ‌های قیمتی به‌علاوه سنگ صنعتی آهن می‌داند؛ همچنین به چشمه‌های آب گرم و خاصیت درمانی آن‌ها اشاره می‌کند. او زنان کرمانی را که صنایع دستی تولید می‌کنند چنین توصیف می‌کند:

زنان و دختران با سوزن گلدوزی‌های زیبایی از ابریشم و طلا با رنگ‌ها و نقشه‌های مختلف درست می‌کنند و در تزیین پرده‌ها و لحاف‌ها و بالش‌های اغنیا به کار می‌برند.

مارکوپولو در ادامه مسیر خود در ایران، از خلیج فارس هم می‌گذرد و هرمزگان را شهری زیباتر از هندوستان می‌نامد. محیط جزیره هرمز از لحاظ اقتصادی و فرهنگی در خاطرات مارکوپولو از ایران بسیار زیبا توصیف شده است. او در نوشته‌های خود علاوه بر توصیف ظاهر شهرها، به فرهنگ مردمان آن‌ها و صنایع دستی نیز اشاره می‌کند.

مجسمه‌ای از مارکوپولو در ایران و در شهر کوهبنان ساخته شده است که در سال ۱۳۹۱ از آن رونمایی شد.

مرگ مارکوپولو

ماکوپولو در جوانی، منبع عکس: andreacentazzo.com

منبع عکس: andreacentazzo.com

مارکوپولو در سال ۱۳۲۳ میلادی به‌علت بیماری بستری شد و با وجود تلاش طبیبان برای درمانش، در ۹ ژانویه سال ۱۳۲۴ میلادی از دنیا رفت. جیوانی جوستینیانی (Giovanni Giustiniani)، کشیش مسیحی، برای قانونی کردن وصیت مارکوپولو بعد از مرگ، وکیل او شد و همسر و دخترانش مجری وصیت مارکو شدند. بخشی از دارایی مارکوپولو طبق قانون به کلیسا تعلق می‌گرفت. او پیش از مرگ در وصیت‌نامه خود، ضمن تعیین سهم کلیسا و وصیت به خاک‌سپاری خود در کلیسای سن‌لورنزو (San Lorenzo)، مقداری پول نیز برای کمک به این کلیسا معین کرده بود.

مارکوپولو

منبع عکس: tasteiran.net

مارکوپولو به‌واسطه سفرنامه‌ خود، به شهرت فوق‌العاده‌ای رسید. اگر سفرنامه مارکوپولو نبود، نام او نیز مانند بسیاری از تاجران ثروتمند ونیز در غبار تاریخ می‌ماند و بلندآوازه نمی‌شد. اکنون فرودگاه ونیز به نام مارکوپولو ثبت شده است و مسافران این شهر در ابتدای ورود به آن، نام او را مشاهده می‌کنند. اگر شما هم درباره مارکوپولو و سفرنامه او نظری دارید آن را با ما و کاربران کجارو به اشتراک بگذارید.

منبع عکس کاور: historyskills.com

پرسش‌های متداول

مارکوپولو که بود؟

تاجر و جهانگرد معروف ونیزی و صاحب کتاب سفرنامه مارکوپولو

مارکوپولو اهل کجا بود؟

اهل ونیز

مطالب مرتبط:

دیدگاه