چنگیزخان مغول؛ فرمانروای سرزمین‌های سوخته

زهرا  آذرنیوش
زهرا آذرنیوش چهار شنبه، ۲۱ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۰۲
چنگیزخان مغول؛ فرمانروای سرزمین‌های سوخته

چنگیزخان، با اتحاد قبایل مغول و حمله به ایران و چین، بزرگترین امپراتوری عصر خود را بنیاد نهاد که قلمرو آن از چین تا روسیه را دربرمی‌گرفت.

چنگیزخان مغول بزرگ‌ترین پادشاه کشور مغولستان محسوب می‌شود. او که بیشتر قبایل ساکن در مغولستان را با خود متحد کرد و در طی جهانگشایی‌های خود تمامی جغرافیای آسیا را به تصرف درآورد، با تشکیل یک امپراتوری بزرگ، مرز قلمروی خود را از چین تا روسیه گسترش داد. نام چنگیزخان و حمله او به ایران، با تاریخ این کشور پیوند خورد و جانشینان وی سلسله‌ای با نام ایلخانان مغول در ایران تشکیل دادند که تا ظهور تیمور گورکانی برپای بود.

آنچه باید درباره چنگیزخان مغول بدانید:

تاریخچه قوم مغول

تاریخچه قوم مغول

منبع عکس: qz.com

قوم مغول تاریخ طولانی و پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. بیشتر پژوهشگران خاستگاه اولیه قوم مغول را جنگل‌های تایگا یا جنگل‌های سیبری می‌دانند و معتقدند این اقوام با گذشت زمان از سیبری به مغولستان آمده‌اند؛ اما بعضی دیگر عقیده دارند که اقوام مغول از همان ابتدا در مغولستان ساکن بودند.

مغولستان جغرافیایی خشک و خشن داشت و ساکنان آن بر اساس شرایط محیطی، مردمی جنگجو بودند که در سوارکاری مهارت فوق‌العاده‌ای داشتند و اسب مهم‌ترین نقش را در زندگی آن‌ها ایفا می‌کرد. با وجود دوری از مدنیت، آن‌ها در تغذیه، از برخی مردمان عصر خود در سرزمین‌های دیگر پیش‌‌تر بودند و غلات و گوشت، مهم‌ترین ذخایر غذایی آن‌ها را تشکیل می‌داد. سربازان مغولی در جنگ‌های خود سبک‌بار سفر کرده و بیشتر از راه شکار و خوردن گوشت نمک‌سود روی اسب، تغذیه جنگی خود را تامین می‌کردند. 

از تاریخ طولانی مغول‌ها تا ظهور چنگیز، به‌جز جنگ بین قبایل، اطلاعاتی در دست نیست

قبایل ساکن مغولستان تا پیش از تشکیل امپراتوری توسط چنگیزخان، همواره در جنگ و ستیز بودند. حکومت چین شمالی در این دوره برای پیشگیری از نفوذ بیابان‌گردان به مرزهای خود، قبایل مغول را کنترل می‌کرد. تصرف مغولستان که سرزمینی حاصل‌خیز نبود و ذخایر چندانی نداشت، برای چین صرفه‌ای نداشت و او تنها از هجوم اقوام مغول به سرزمین خود هراس داشت؛ به این منظور دیوار چین را در قرن سوم پیش از میلاد بنا کرد.

از تاریخ طولانی مغول‌ها تا پیش از ظهور چنگیز به‌جز جنگ بین قبایل، اطلاعات بیشتری وجود ندارد. آن‌ها با ظهور چنگیز با هم متحد شده و جنگ را کنار گذاشتند؛ سپس با تشکیل یک اتحادیه بزرگ توسط چنگیزخان مغول و شکل‌گیری امپراتوری او، در تاریخ ماندگار شدند. این قبایل تا پیش از چنگیز هریک برای خود نامی داشتند؛ اما ملت‌های همسایه به همه آن‌ها «تاتار» می‌گفتند. قبایلی که به اتحاد چنگیز نپیوستند، با به قدرت‌گیری او مورد غضب قرار گرفتند و از بین رفتند.

چنگیزخان که بود؟

چنگیزخان

منبع عکس: britannica

چنگیز (Genghis) با نام اصلی «تموچین» از قبیله قیات، یک جنگجوی بی‌نظیر و فرمانده نظامی نابغه بود که قبایل کوچ‌نشین مغول را تحت حاکمیت خود درآورد و در سال ۱۲۰۵ میلادی، با تشکیل یک قوریلتا (شورا) حکومتی منظم تشکیل داد و در آن خود را به‌عنوان «خان» و فرمانده تمامی قبایل مغول اعلام کرد؛ سپس شروع به تصرف سرزمین‌های عشایری کرد که در اطراف قلمروی او بودند و با تثبیت قلمروی خود در مغولستان، به بیرون از مرزهای این منطقه حمله کرد. او جهانگشایی‌های خود را تا جایی ادامه داد که از یک طرف به چین و از سوی دیگر به روسیه و نزدیکی اروپا رسید.

دوره فرمانروایی چنگیزخان با دوره خوارزمشاهیان در ایران و حکومت سلطان محمد خوارزمشاه هم‌زمان بود. چنگیز در سال ۱۲۱۸ میلادی از سمت شمال شرق به مرزهای ایران حمله کرد و در طی دو سال شهرهای بخارا، سمرقند و خوارزم را به تسخیر خود درآورد. جلال‌الدین منکبرنی، پسر و جانشین سلطان محمد در سال ۱۲۲۱ میلادی مقابل مغولان ایستاد و آن‌ها را در جنگ پروان (Battle of Parwan) شکست داد. او با وجود رشادت‌های بسیاری که از خود نشان داد، در جنگ سند (Battle of the Indus) از مغولان شکست خورد و ایران به تصرف مغولان درآمد.

چنگیزخان مرزهای امپراتوری خود را که از آزادی دین برخوردار بودند، از چین تا روسیه گستراند

چنگیزخان به رسم مغولان، مذهب شمنی داشت و عناصر طبیعت را می‌پرستید. او به خدای تانگری (خدای آسمان) اعتقاد داشت و برای ستایش او به ارتفاعات بلند می‌رفت. چنگیز تمایلی به تغییر دین خود نداشت؛ اما درباره ادیان و مذاهب مختلف تامل می‌کرد و چون به زیان‌های جنگ‌های مذهبی واقف بود، در امپراتوری خود آزادی دین و مذهب را اعلام کرد.

چنگیز علاوه بر جنگاوری، اندیشمندی فرزانه نیز محسوب می‌شد و کتابی به نام «یاسا» (دستورات و قوانین) نوشت تا سرلوحه فرمانروایی مغولان قرار گیرد، همچنین «بیلیق» نیز رساله‌ای بود که وصایای چنگیز را دربرمی‌گرفت و تا مدت‌ها سرمشق زندگی مغول‌ها بود.

چنگیزخان در منابع مختلف، القاب گوناگونی دارد؛ جوزجانی در «منهاج السراج» از او با عنوان «فرمانروای یاجوج و ماجوج» یاد کرده و او را ملعون، خون‌ریز و خونخوار توصیف می‌کند؛ اما جوینی در «تاریخ جهانگشای» او را «مرد نیک» دانسته و میرخواند در کتاب «تاریخ روضة الصفا فی سیرة الانبیاء و الملوک و الخلفا» از او با نام «پادشاه جهان‌گیر» یاد کرده است.  

زندگی‌نامه چنگیزخان

چنگیز و زندگی او

منبع عکس: eghtesadonline.com

«تموچین» فرزند یسوکای بهادر، رئیس قبیله قیات و نیرون، در سال ۱۱۵۵ میلادی به دنیا آمد و در ۵۳ سالگی لقب چنگیزخان را گرفت. نام «چنگیز» در برخی منابع تاریخی با عنوان «تنکیز» یا «جنکز» نیز آمده است. خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی، نویسنده کتاب جامع‌التواریخ یا «تاریخ رشیدی»، واژه چنگیز را یک واژه مغولی به معنی «پادشاه قوی» از ریشه «چینگ» و چنگیزخان را به معنی «شاه شاهان» دانسته است.

از ابتدای زندگی چنگیز خان اطلاعات زیادی در دست نیست؛ زیرا در آن زمان قوم مغول در گمنامی به سر می‌بردند و با فرمانروایی چنگیز، آوازه آن‌ها بلند شد. بعد از اینکه تموچین چنگیزخان شد؛ برای زندگی او روایت‌هایی افسانه‌ای ساختند که از جمله آن‌ها وجود لکه خون در دست او هنگام تولد بود.

تموچین از قبیله قیات، پسر یسوکای بهادر و هوالون اوجین بود 

بر اساس آنچه از زندگی چنگیز برمی‌آید، او به شیوه مغولان، در ابتدای جوانی سوارکاری و تیراندازی را آموخت. پدر او بیشتر قبایل مغول‌ را به اطاعت خود درآورده بود؛ اما با مرگ او در سن ۱۲ سالگی چنگیز، قوم تایچیوت‌ که زیر نظر او بودند، رهبری مغول‌ها را در دست گرفتند و قبایل تحت نظر بهادر نیز به آن‌ها پیوستند. در این زمان تموچین و خانواده او توسط دشمنان در «دره انون» رها شدند تا در اثر سختی جان دهند. زندگی در این دره برای آن‌ها بسیار سخت می‌گذشت، تموچین مجبور شد از راه شکار زندگی خانواده خود را تامین کند تا زنده بمانند. در همین دوره بود که روحیه خشن و جنگ‌طلبانه او به‌واسطه مبارزه برای بقا رشد کرد. مادر تموچین با نام «هوالون اوجین»، او را برای به‌دست گیری فرمانروایی مغولان ترغیب می‌کرد و مربی اصلی او برای دستیابی به این هدف بود.

تموچین در جوانی با دختری به نام بورته از قوم قنقرات ازدواج کرد و از لحاظ اجتماعی ارتقا یافت. در سال ۱۱۹۵ میلادی نیز با اونگ‌خان، فرمانروای قوم کرائیت، صلح کرد. مهم‌ترین رویدادی که سبب شد تموچین درصدد سرکوبی اقوام مغول و مطیع کردن آن‌ها برآید، دزدیدن همسر وی توسط قوم مرگیت بود. او در عرض چند ساعت همسرش را نجات داد و به‌مدت دو سال با اقوام نایمان و مرگیت جنگید تا موفق به شکست آن‌ها شد.

برخی منابع تعداد همسران چنگیز را بعد از تشکیل امپراتوری، در حدود ۵۰۰ نفر ذکر کرده‌اند که در سلسله مراتبی به «همسر اصلی»، «خاتون» و «کنیز» تقسیم می‌شدند؛ پنج تن از این زنان خاتون بودند و چهار پسر او، جوجی، جغتای، اوکتای و تولوی فرزندان همسر اصلی چنگیز، از اعتبار بالاتری نسبت به دیگر فرزندان او برخوردار بودند.

نبردهای چنگیزخان

نبردهای چنگیز

منبع عکس: historycollection.com

اوایل زندگی چنگیزخان به اتحاد با اقوام مغول گذشت و بیشتر نبردهای او در این زمینه بود. تموچین و اونگ خان در سال ۱۱۹۹ میلادی یک قوریلتا (شورا) تشکیل دادند و در آن تصمیم گرفتند به تایچیوت‌ها حمله کنند. آن‌ها در آن سال علاوه بر تایچیوت‌ها بر تاتارها نیز پیروز شدند. در سال ۱۲۰۰ میلادی اقوام قنقرات و نایمان فردی به نام جاموقه که بزرگ قوم جاجوات بود را به مقام گورخانی برگزیدند و تصمیم به جنگ با تموچین گرفتند؛ اما از تموچین شکست خوردند و مطیع او شدند.

جاموقه یک سال بعد، سنگون پسر اونگ‌خان را به جنگ با تموچین ترغیب کرد و اونگ‌خان نیز به پسرش پیوست. این نبرد از مهم‌ترین نبردهای تموچین و از معروف‌ترین جنگ‌های مغولان است که در نزدیکی چین شمالی رخ داد.

چنگیزخان در طی نبرد با قبایل مغولی، قوم کرائیت، مقتدرترین قبیله مغول را مطیع خود کرد

سپاه تموچین ابتدا متحدان اونگ خان را شکست دادند؛ اما با وجود کثرت سپاهیان دشمن، تصمیم به بازگشت گرفتند؛ سپس در  سال ۱۲۰۲ میلادی حوالی چشمه بالجونه تعدادی از اقوام مغول حاکمیت تموچین را پذیرفتند و بین او و اونگ خان جنگ سختی درگرفت. اونگ خان شکست خورد و فرار کرد و تموچین مقتدرترین حاکم مغولستان را از سر راه خود برداشت؛ سپس افراد قوم او را بین خود و یارانش تقسیم کرد، اشراف در این تقسیم‌بندی جزو اتباع چنگیز شدند.

تموچین در سال ۱۲۰۳ میلادی قوریلتایی تشکیل داد و در آن تصمیم به جنگ با قبیله نایمان گرفت. او به جنگ با نایمان‌ها رفت و آن‌ها را شکست داد و یک سال بعد در جنگ با تانگوت‌ها، آن‌ها را غارت کرد. او در سال ۱۲۰۵ میلادی قوریلتایی بزرگ تشکیل داد و لقب چنگیزخان را از کاهن اعظم مغول‌ گرفت و رسما به تخت سلطنت مغولان نشست.

مغولستان

منبع عکس: goway travel.com

اقوام تانگوت در سال ۱۲۰۶ میلادی شورش کردند. چنگیز به آن‌ها حمله کرد و قلمروی آن‌ها را به تصرف خود درآورد. در همان سال قرقیزها نیز به اطاعت او درآمدند، همچنین جاموقه که تنها مانده بود و دیگر متحدی نداشت اسیر شد و چنگیز او را به قتل رساند. با قتل او، چنگیزخان در یک قوریلتا فرمانروای بی‌رقیب مغولستان شد و لشکرکشی‌های مغولان به خارج از قلمروی آن‌ها به تصویب رسید.

چنگیزخان در سال ۱۲۰۹ میلادی به تانگوت‌ها هجوم برد؛ تانگوت‌ها تسلیم شدند و پادشاه آن‌ها ضمن اطاعت از چنگیزخان دخترش را به همسری او درآورد. در همین سال چنگیز می‌خواست چین شمالی را هم تصرف کند. او پیش از حرکت به‌سمت چین یکی از فرماندهان خود را با ۲,۰۰۰ لشکر به آنجا فرستاد و چون خیالش از اطاعت اقوام مغول آسوده شد، خود نیز به چین شمالی رفت. 

چنگیزخان بعد از دو سال در حوالی چنگدو (Chengdu) پایتخت چین شمالی، آلتون خان، پادشاه چین شمالی را مطیع خود کرد و دختر او را به همسری گرفت. تلاش برای تصرف شهرهای چین شمالی تا پنج سال طول کشید؛ اما بدون تصرف کامل چین شمالی به مغولستان بازگشت. تصرف چین شمالی بعد از مرگ چنگیز، در زمان اوکتای‌خان محقق شد.  

سوبتای بهادر که از امرای چنگیز بود به مرگیت‌ها حمله و آن‌ها را قتل‌عام کرد. کوچلک‌خان (Kuchlug) فرمانروای نایمان که در سال ۱۲۱۴ میلادی با شکست از مغولان به قراختای گریخته بود، فرمانروایی ممالک ترکستان را به عهده گرفت. چنگیز خان، جبه‌نویان، سردار خود را با لشکری بزرگ برای سرکوبی او فرستاد. کوچلک خان فرار کرد؛ اما مغولان او را تعقیب کردند و به قتل رساندند. با کشته شدن کوچلک، شاه نایمان‌ها، حکومت قراختاییان منقرض شد و حائل بین مغولان و ایرانیان در شمال شرق کشور از بین رفت.

حمله چنگیزخان به ایران

حمله چنگیزخان به ایران

منبع عکس: mongolianz.com

چنگیزخان بعد از همسایگی با ایران، در ادامه جهانگشایی‌های خود به فکر حمله به خراسان افتاد. او سه نفر از تجار بخارا را به‌همراه یک هیئت نزد سلطان محمد خوارزمشاه فرستاد تا با ارائه پیغام صلح چنگیز، علاوه بر ایجاد دوستی بین دوطرف، تجار سرزمین‌های دو کشور باامنیت رفت و آمد و تجارت کنند. غایرخان، حاکم شهر اترار در کناره رود سیحون، ورود فرستادگان را به سلطان محمد خوارزمشاه اطلاع داد و شاه دستور قتل آن‌ها را صادر کرد، دو نفر از آن‌ها کشته شدند؛ اما یک نفر فرار کرد و ماجرا را به چنگیز اطلاع داد.

چنگیز با شنیدن خبر کشته شدن تجار، تصمیم خود را برای تسخیر ممالک خوارزمشاهی اعلام کرد و جنگ بین مغولان با خوارزمشاهیان آغاز شد. سلطان محمد نیروهای خود را برای رویارویی با مغولان به ماوراءالنهر ، ترکستان، بخارا و اترار فرستاد؛ سپس دستور داد قلعه سمرقند را بازسازی کنند و راهی نخشب (Nakhshab یا «قرشی» واقع در راه بخارا به بلخ) شوند.

چنگیزخان در سال ۱۲۱۸ میلادی قوریلتایی تشکیل داد و تعداد لشکریان خود را به چندین دسته تقسیم کرد؛ او یک سال بعد اعلام جنگ کرد و پسران خود را به محاصره اترار و خجند فرستاد؛ سپس خود با همراهی تولوی به سوی بخارا رفت. جنگ در اترار حدود پنج ماه طول کشید و سرانجام با قتل غایرخان، مردم آنجا تسلیم مغولان شدند. چوجی در همان سال خجند را توسط جنتمور، حاکم مغولی خراسان، فتح کرد. بخارا نیز تصرف شد و بیش از ۳۰,۰۰۰ نفر در آن به قتل رسیدند؛ زنان و کودکان را اسیر کردند و بسیاری از امیران لشکر و سربازان خوارزمشاه نیز کشته شدند.

چنگیزخان در سال ۶۱۶ با حمله به خراسان بزرگ، بخارا، سمرقند، خوارزم و نیشابور را تصرف کرد 

با محاصره سمرقند، جبه نویان (Jebe Noyan) و سوبتای (Subutai)، فرماندهان ارشد مغولان، محمد خوارزمشاه را تعقیب کردند. سلطان محمد که ابتدا در ترمذ (واقع در ازبکستان امروزی) بود فرار کرد و به جزیره آبسکون در دریای خزر پناه برد و بعد از مدتی در همان جزیره جان داد. جوجی، جغتای و اوکتای به فتح سرزمین خوارزم (بخشی از ترکمنستان و ازبکستان امروزی در کناردریاچه آرال) فرستاده شدند. جلال‌الدین، پسر سلطان محمد خوارزمشاه که جانشین پدر شده بود، به‌مدت هفت ماه از خوارزم دفاع کرد و مانع فتح آن توسط مغولان شد. او در جنگ پروان مغولان را شکست داد و آن‌ها را عقب راند؛ اما با حضور لشکر تولوی، شهر پس از هفت ماه تصرف شد. بعد از فتح خوارزم، مغولان تنها به صاحبان حرفه‌ها و صنعتگران امان دادند. زنان و کودکان را اسیر کردند، بسیاری از مردان را کشتند و شهر را غارت کردند.

چنگیزخان خود در راس یک سپاه، بلخ، بدخشان، ترمذ و طالقان خراسان را تصرف کرد. تولوی نیز مرو، نیشابور، هرات و دیگر شهرهای بازمانده خراسان را گرفت و جغتای و اوکتای نیز از خوارزم به آن‌ها پیوستند.

حملات گسترده مغولان به خراسان و ماوراءالنهر تغییرات و آسیب‌های بازگشت‌ناپذیری را برای فرهنگ و تمدن ایرانی به‌همراه داشت. کاهش جمعیت، زوال کشاورزی، ازدیاد مهاجرین مغول و زوال ساختار تمدن شهری نمونه‌هایی از این دست بود. آن‌ها علاوه بر قتل عام بی‌سابقه مردم شهر، بسیاری از مساجد و آثار تاریخی را آتش زدند. حصار مرو را نابود و نیشابور را با خاک یکسان کردند؛ اما پیشه‌وران و صنعتگران را برای ایجاد صنعتگری به مغولستان بردند.

مغولان سرزمین‌های عراق، آذربایجان، نخجوان، اران، گرجستان و بسیاری از شهرهای روسیه را نیز تصرف کردند. چنگیز در سال ۱۲۲۱ میلادی با جلال‌الدین خوارزمشاه روبه‌رو شد و او را در نبرد سند شکست داد؛ با نبرد سند پیروزی‌های او در مشرق به پایان رسید و به مغولستان بازگشت.

امپراطوری مغولان

منبع عکس: studentsofhistory.com

چنگیزخان بعد از فتح ایران در سال ۱۲۲۵ میلادی به مغولستان بازگشت تا قوم تنگغوت را که هنوز در برابر او سرکشی می‌کردند، مطیع خود کند؛ اما در اثنای جنگ از اسب افتاد و زخمی شد. او یک سال بعد مرگش را نزدیک دید؛ به این جهت پسرانش را فراخواند و به آن‌ها وصیت کرد در دفع دشمن هم‌رای باشند و بعد از مرگ او به «یاسا» عمل کنند.

چنگیز، اوکتای‌خان را جانشین خود کرد و بعد از تقسیم امپراتوری بین دیگر پسرانش، هریک را به قلمروهای حکومتی خودشان فرستاد و در سن ۷۲ یا ۷۳ سالگی درگذشت. پیکر او را در صندوق گذاشتند و با تشریفات شمنی در مکانی نامعلوم، پای کوه بورخان خالدون (Burkhan Khaldun) در مغولستان به خاک سپردند.

چنگیزخان هنگام مرگ امپراتوری خود را بین فرزندانش تقسیم و اوگتای‌خان را جانشین خود کرد

جغتای بعد از بازگشت چنگیز به ترکستان، حاکم ماوراءالنهر و خوارزم شد. با مرگ اوکتای در سال ۱۲۵۰ میلادی منگوقاآن که پسر تولوی و نوه چنگیز بود، خاقان امپراتوری مغول شد. او برای تحکیم پیروزی‌های مغولان در ایران و چین، برادرانش به نام هلاکو و قوبیلای (کوبلای) را به ایران و چین فرستاد. هلاکو عازم ایران شد و با فتح ایران، علاوه بر پایان دادن به کار اسماعیلیان، به حکومت ۵۰۰ ساله خلافت عباسی در بغداد نیز پایان داد و در سال ۱۲۵۶ میلادی، حکومت ایلخانان مغول را در ایران بنا نهاد. ایلخانان حدود ۱۰۰ سال در ایران حکمرانی کردند.

مجسمه چنگیزخان مغول

منبع عکس: education.nationalgeographic.org

چنگیزخان مغول، علاوه بر جهانگشایی، اندیشمندی بزرگ نیز محسوب می‌شد. او هم جنگاوری دلیر بود و هم برای دست‌یابی به اهداف خود از تفکر و اندیشه بهره می‌برد. جهانگشایی‌ها و تصرفات او با قتل، کشتار و ویرانی همراه بود که آن را بخش جدایی‌ناپذیر جنگ تلقی می‌کرد. اگر شما هم درباره چنگیز و حملات او نظری دارید آن را با ما و کاربران کجارو به اشتراک بگذارید.

پرسش‌های متداول

چنگیزخان که بود؟

موسس امپراتوری مغولان و جهان‌گشای بزرگ

اولین نبردهای چنگیزخان با چه کسانی بود؟

جنگ با قبایل مغولی برای اتحاد و مطیع کردن آن‌ها

مغولان در چه جنگی از جلال‌الدین خوارزمشاه شکست خوردند و در کدام جنگ او را شکست دادند؟

جنگ پروان - جنگ سند

نام کتاب قانون چنگیز چه بود؟

یاسا

منبع عکس کاور: intrepidtravel.com

مطالب مرتبط:

دیدگاه