ایرج میرزا که بود؟ | زندگینامه و اشعار فخرالشعرا
شاهزاده ایرج میرزا، شاعر بزرگ قرن سیزدهم شمسی، ملقب به «صدای شعر عصر مشروطه»، از پیشگامان شکلگیری تجدد در ادبیات فارسی بود.
ایرج میرزا از شاعران ایرانی بزرگ عصر مشروطیت بود که در شعرهای خود از احساسات شخصی شاعرانه عبور کرد و افکارش را با اوضاع اجتماعی-سیاسی عصر خود درآمیخت. قدرت بیان او برای توصیف افکار سازنده در قالب شعر، تاثیر قابلتوجهی بر ادبیات دوره مشروطه گذاشت. ایرج میرزا بیان ساده و روان شعر را در قالبهای متنوع میریخت و با ترکیب آن با مضامین اجتماعی، انتقادی، تربیتی و کاربرد برخی واژههای عامیانه، بر جذابیت آن میافزود.
آنچه باید درباره ایرج میرزا بدانید:
ایرج میرزا کیست؟
منبع عکس: bitabook.ir
ایرج میرزا متخلص به «فخرالشعرا» و «جلالالممالک» از شاعران برجسته ایرانی عصر مشروطه و اواخر دوره قاجار، از پیشگامان تجدد در ادبیات فارسی به شمار میرود که انقلابی نو در شعر فارسی پدید آورد. زبان ساده شعری، مضامین اجتماعی، نقد دستگاه حکومتی و عقاید وطنپرستانه این شاهزاده قجری در شعرهایش نمایان است. تاثیر شعر ایرج میرزا بر ادبیات عصر مشروطه به حدی بود که او را در کنار ملکالشعرای بهار، صدای ماندگار شعر این دوره لقب دادند.
ایرجمیرزا از نوادگان فتحعلیشاه قاجار و از طبقه اشراف بود؛ اما به زندگی درباری علاقه نداشت. اگرچه او به اصل و نسب شاهانه خود تعلق خاطر داشت، نمیتوانست به جنبش آزادیخواهی مشروطه بیتوجه باشد. ایرجمیرزا از زاویه دید یک اشرافزاده منتقد به تحولات مشروطه مینگریست و ناقد روابط اجتماعی بود. او اندیشه خود را با زبانی ساده و لحنی اعتراضی به کار گرفت؛ حتی گاهی بر علیه محمدعلی شاه و احمدشاه نیز شعر سرود. نقد ایرج میرزا از قدرت، از او شاعری ملی و وطندوست ساخت.
موضعگیریهای اجتماعی، حمایت از انجمنهای حقوق زنان، همنشینی با مردم فرودست و حمایت از آنها، از ایرج میرزا شاعری آزاده ساخت. وی بهعلت مشکلات شخصی و اجتماعی، در برهههایی از زندگی به فقر دچار شد. همنشینی با فقر سبب شد شاعر، درد مردم زمانه خود را بهتر درک کند و با به کارگیری زبان انتقاد در شعر، دغدغههای جامعه را به گوش دستاندرکاران حکومت برساند.
زندگینامه ایرج میرزا
منبع عکس: sarpoosh.com
ایرج میرزا در آبان ماه سال ۱۲۵۳ هجری شمسی در شهر تبریز به دنیا آمد. او پسر غلامحسین میرزا صدرالشعرا، متخلص به «بهجت» و نوه ایرج، پسر فتحعلی شاه قاجار بود. او قریحه شاعری را از پدر و پدربزرگ خود به ارث برد که هر دو شعر میسرودند.
ایرج میرزا دوره کودکی و نوجوانی خود را در منزل، زیر نظر پدر و معلم خصوصی گذراند؛ همچنین زبان فارسی و مقدمات زبان عربی را نزد عارف اصفهانی و نصرالله بهار شیروانی آموخت. او در ۱۴ سالگی توجه امیرنظام گروسی، پیشکار مظفرالدین میرزای ولیعهد را جلب کرد و نخستین شعرهای خود را در ستایش وی سرود. ایرج میرزا به تشویق امیرنظام، زبان فرانسه را در مدرسه دارالفنون تبریز فرا گرفت. او به زبان ترکی و روسی نیز آشنا بود؛ علاوه بر این، خط نستعلیق را نیز به زیبایی هرچه تمامتر مینوشت.
ایرج میرزا در ۱۶ سالگی ازدواج کرد. دو سال بعد در سن ۱۸ سالگی با ساخت مدرسه مظفری تبریز به دست امیر نظام گروسی، معاون مدرسه شد. در همان دوره مدیریت «ماهنامه ورقه»، نشریه دانشجویی متعلق به ارگان دارالفنون تبریز را به عهده گرفت.
ایرج میرزا در ۱۹ سالگی پدرش را که شاعر دربار مظفرالدین میرزای ولیعهد بود، از دست داد. ولیعهد با اعطای لقب «فخرالشعرا» به ایرج میرزا، او را جایگزین پدر کرد. ایرج میرزا منصب شاعری دربار را پذیرفت؛ اما از پذیرش لقب اعطایی ولیعهد خودداری کرد. او وظیفه خود را در منصب شاعری دربار انجام میداد و در مراسمهای رسمی یا هنگام اعیاد، شعر میسرود تا برای حضار بخواند.
بیزاری ایرجمیرزا از مدح درباریان سبب شد بعد از مدت کوتاهی از منصب شاعری دربار ولیعهد کناره گیرد؛ اما همزمانی از دست دادن پدر و همسرش با کنارهگیری از منصب شاعری دربار، او را دچار تنگدستی کرد. او برای رفع این وضعیت مجبور شد مدتی سمتهای دبیری و منشیگری را در پیش گیرد.
منبع عکس: divar.ir
ایرج میرزا در سن ۲۰ سالگی به اروپا رفت و منشی مخصوص امینالدوله شد؛ اما بعد از مدتی دوباره به تبریز بازگشت. این شاعر بزرگ چندین سال مشاغل دولتی را در این شهر به عهده گرفت؛ ولی با شروع جنبش مشروطه در سال ۱۲۸۳ از مسیر قفقاز به تهران بازگشت و اداره عتیقهجات (باستانشناسی) را در وزارت معارف راهاندازی کرد. بعد از مدتی بهعلت استخدام در اداره گمرک از وزارت معارف بیرون آمد؛ اما آنجا هم دوام نیاورد؛ کار را رها کرد تا به تهران بازگردد و ریاست دفتر محاکمات مالیه را به عهده بگیرد.
ایرج میرزا بهعلت عدم ثبات در کار، دائم شغل عوض میکرد. بعد از انقلاب مشروطه مدتی بهعنوان معاون استانداری اصفهان در وزارت کشور مشغول به کار شد. در سال ۱۲۹۶ هجری شمسی پسر بزرگ خود را که جعفرقلی نام داشت، بهدلیل خودکشی از دست داد. این رخداد تاثیر ناخوشایندی بر او گذاشت و تا مدتها ایرج میرزا را در غم و اندوه فرزند فرو برد. سه سال بعد از آن واقعه دردناک، سمت معاون پیشکاری امور مالیه خراسان را بهمدت پنج سال به عهده گرفت. دوره حضور ایرج میرزا در خراسان، زمان اوج رونق ادبی ایرج میرزا محسوب میشد؛ اما بعد از آن نیز بهعلت دیرکرد حقوق ماهانه، این شغل را نیز رها کرد و به تهران بازگشت.
ایرجمیرزا هنگام ورود به تهران، مورد استقبال شعرا و ادبای آن دوره قرار گرفت. عامه مردم نیز که اندیشههای آزادیخواهانه او را در اشعارش دنبال میکردند، از وی استقبال باشکوهی کردند. او دو سال پایانی عمر خود را در تهران گذراند تا اینکه در اسفند ماه سال ۱۳۰۴ هجری شمسی در اثر بیماری درگذشت.
آثار ایرج میرزا
منبع عکس: seyedrezabazyar.com
آثار بسیاری از ایرج میرزا بهجای مانده که مهمترین آنها دیوان اشعار او است که نخستین بار در فاصله سالهای ۱۳۰۷ تا ۱۳۰۹ با مقدمه خسرومیرزا (پسر ایرج) در تهران چاپ شد. بعد از آن در سال ۱۳۴۲ هجری شمسی دیوان ایرج میرزا در ۴۰,۰۰۰ بیت به تلاش محمد جعفر محجوب در تهران چاپ شد. منظومههایی مانند «عارفنامه» و «زهره و منوچهر» نیز بهصورت مجزا به چاپ رسیدند.
آثار ایرج میرزا به دو بخش پیش و پس از مشروطه تقسیم میشوند. اشعار پیش از مشروطه که مربوط به دوره جوانی وی هستند، بیشتر قصایدی را شامل میشوند که در ستایش رجال و بزرگان دوره قاجاریه سروده است. این اشعار مربوط به دورهای هستند که ایرج میرزا به منصب شاعری دربار قاجار گماشته شده بود. اشعار پس از مشروطه او که اعتبار ادبی ایرج میرزا محسوب میشوند، اشعاری هستند که نقدها و اعتراضهای اجتماعی ایرج میرزا را در قالب مضامینی بکر به تصویر میکشند.
اشعار پس از مشروطه ایرج میرزا در یک تقسیمبندی دیگر به دو بخش طنزی-هزلی و کودکانه تقسیم میشوند که شخصیت شاعر در هزلیات، چهرهای عامی و زیرک دارد؛ اما در شعرهای کودکانه چهره مردی فرهیخته و معلمی دوستداشتنی را به خود میگیرد که با زمزمه محبت قادر است جمعهها نیز کودکان را جذب مکتب کند.
اشعاری نیز با مضامین اخلاقی و زبان ساده از ایرج میرزا بهجای مانده که آنها را برای پاسداشت مقام پدر، مادر، میهن برای استفاده در کتابهای درسی سروده است. وجود ویژگی سادگی و روانی این سرودهها، برخی از استادان زبان و ادب فارسی را بر آن داشته که ایرج میرزا را واضع سبک روزنامهای در شعر فارسی بنامند. قطعه «ما که اطفال این دبستانیم» و «گویند مرا چو زاد مادر» نمونهای از این اشعار اخلاقی ساده هستند.
ایرج میرزا بخشی از اشعار منظوم خود را نیز در پاسخ به مسابقات انجمنهای شعر یا نشریههای ادبی سروده است. برای مثال، قطعههای «هدیه عاشق» و «دل مادر» در پاسخ به مجلههای ایرانشهر و مجله اقدام سروده شدهاند. بخش بزرگی از اشعار این شاعر بزرگ نیز در دست نیستند و در طی زمان از بین رفتهاند.
تسلط ایرج میرزا بر ادبیات فرانسه و عرب او را به استفاده از لغات، ترکیبات و ضربالمثلهای استوار وامیداشت. او به سبب گرایش بهسادگی کلام و ترجیح معنی بر لفظ، در برخی موارد از موازین عروضی چشمپوشی میکرد. کاربرد الفاظ رکیک غیرمعمول در زبان، ویژگی اصلی نقدهای اعتراضی ایرج میرزا در شعر بود که وجود آنها گاهی سبب سانسور شعرهایش میشد؛ اما حامیان او از این شیوه اعتراضی استقبال میکردند.
ایرج میرزا به سبک و زبان شاعران پیش از خود احترام میگذاشت. او چنان به سبک شعری سعدی علاقهمند بود که در اشعارش خود را سعدی لقب میداد. شعر او همچنین از جنبههای مختلف به اشعار فردوسی، رودکی و خاقانی نیز شبیه است؛ پژوهشگران ادبی برخی قصاید او را همسطح قصیدههای فرخی سیستانی میدانند.
مثنوی «عارف نامه» و «زهره و منوچهر»، از دیگر آثار ایرج میرزا هستند که اولی را در هجو عارف قزوینی سرود و مثنوی عاشقانه زهره و منوچهر را که از اسطوره یونانی ونوس و آدونیس گرفته بود، با شاخصههای فرهنگی ایران درآمیخت و از آن یک مثنوی بومی ساخت. این مثنوی عاشقانه حاصل سالهای پایانی عمر ایرج میرزا بود که ناتمام ماند و بعدها عبدالحسین حسابی آن را کامل کرد.
معروفترین اشعار ایرج میرزا
منبع عکس: ticketor.com
مثنوی «عارفنامه» که از بزرگترین منظومههای ادبیات فارسی محسوب میشود، معروفترین شعر ایرج میرزا است. موضوع این مثنوی هجو عارف قزوینی است؛ اما شاعر در میانه شعر، مسائل اجتماعی را نیز با نگاهی تیزبینانه و منتقدانه دنبال میکند.
ایرج میرزا مهماندوست بود و به خوشمحضری شهرت داشت. رشید یاسمی، عارف قزوینی و ملکالشعرای بهار از نزدیکترین دوستان او بودند. ایرج میرزا در گفتوگو با ملکالشعرای بهار اذعان میکند که عارف او را به نوشتن این منظومه وادار کرد. داستان سرودن عارفنامه چنین است که ایرج میرزا زمانی که در خراسان بود، مدت زیادی منتظر نامهای از عارف بود که روزی خبردار شد او در مشهد است. او چند روز چشم به راه عارف بود تا به دیدارش بیاید؛ اما عارف نرفت. یک روز ایرج میرزا از روی تصادف، عارف را در باغ ملی مشهد دید که مشغول آماده کردن صحنه نمایش و آواز بود. ایرج میرزا هیجانزده شد و قصد در آغوش گرفتن عارف را داشت؛ اما عارف به او پشت کرد. بعد از آن ایرج میرزا از او روی گرداند و در یک شب ۷۰ بیت از عارف نامه را سرود. ایرج میرزا شعر عارفنامه را برای ملکالشعرای بهار فرستاد و بهار او را تشویق کرد که شعر را ادامه دهد. ایرج میرزا پذیرفت، هفتهای ۵۰ بیت به شعر افزود تا آن را به ۵۰۰ بیت رساند.
موضوع مثنوی عارفنامه، در اصل هجو عارف قزوینی است؛ اما شاعر در فحوای کلام با نگاهی انتقادی به مسائل سیاسی-اجتماعی نیز نظر دارد. انتقاد از فضای سیاسی کشور، مخالفت با حجاب، نقد خانهنشینی زنان و اعتراض به همجنسگرایی از جمله موضوعاتی هستند که ایرج میرزا در عارفنامه با زبانی طنزآمیز یا هزلی به آن پرداخته است.
آرامگاه ایرج میرزا
- آدرس: تهران، میدان قدس، خیابان ظهیرالدوله (مشاهده روی نقشه)
منبع عکس: irna.ir
ایرج میرزا شاعر منتقد عصر مشروطه در ۲۲ اسفندماه ۱۳۰۴ شمسی در اثر سکته قلبی در منزل چشم از جهان فروبست. او را در آرامستان ظهیرالدوله واقع در شمال تهران به خاک سپردند. روی سنگ قبر ایرج میرزا نوشته شده است:
اینکه خفته است در این خاک منم
ایرجم ایرج شیرینسخنم
مدفن عشق جهان است اینجا
یک جهان عشق نهان است اینجا
هر که را روی خوش و خوی نکوست
مرده و زنده من عاشق اوست
ایرج میرزا شاعر آزادیخواه عصر مشروطه بود که تحول بزرگی در ادبیات آن دوره ایجاد کرد؛ اگر تجربه بازدید از مزار او را دارید، نظر خود را با ما و کابران کجارو به اشتراک بگذارید.
پرسشهای متداول
ایرج میرزا کیست؟
معروفترین اثر ایرج میرزا چیست؟
ایرج میرزا شاعر چه قرنی است؟
آرامگاه ایرج میرزا کجاست؟
منبع عکس کاور: bukharamag.com
دیدگاه