- chevron_right کجارو
- chevron_right جاذبهها
- chevron_right هتل
- chevron_right مقاصد
- chevron_right رستوران
- افزودن مکان
باغستان سنتی قزوین به مجموعه باغهایی گفته میشود که نیمه جنوبی، شرقی و غربی شهر را در بر گرفتهاند. این باغها که حدود ۲,۶۰۰ هکتار وسعت دارند، علاوه بر قدمت تاریخی، بهعنوان سپر دفاعی منطقه در برابر ریزگردها و آلایندهها و کمربند سبز و ریه تنفسی شهر عمل میکنند. این باغستان از جمله جاهای دیدنی قزوین به شمار میرود و عمده محصولات آن شامل انگور، بادام، پسته، قیسی، سیب، هلو، توت و گردو میشود.
باغستان سنتی در شرق، غرب و جنوب شهر قزوین قرار گرفته است.
منبع عکس: ویکی پدیا (عکاس: ak ba)
باغستان سنتی شهر قزوین میراث ارزشمند نیاکان و ساکنان این شهر در طول تاریخ و نمونهای از کشاورزی سنتی پیشینیان به شمار میرود که تا امروز به حیات خود ادامه داده است و همچنان در زندگی اهالی شهر قزوین حضور دارد. عمر این باغستان بیش از ۱۰۰۰ سال است و هماکنون درختان ۳۰۰ تا ۴۰۰ ساله پسته زیادی در آن وجود دارد.
باغستان قزوین حدود ۲,۶۰۰ هکتار وسعت دارد و بهصورت دایرهای اطراف شهر قزوین را احاطه کرده است. این باغها بیش از ۱۰ هزار قطعه هستند که هر یک با مرز خاکی مجزا شدهاند و پلاک ثبتی با مالکیت خصوصی دارند.
منبع عکس: اقتصاد آنلاین (عکاس: ناشناس)
باغهای قزوین که در طول تاریخ نقش مهمی در اقتصاد شهر داشتهاند، توسط پنج رودخانه فصلی و سیلابی به نامهای ارنزک، دیزج، وشته، دلی چای و زویار آبیاری میشوند و علت اطلاق کلمه «سنتی» به این باغستان، استفاده از روش سنتی آبیاری موسوم به «غرقابی» است. باغستان به آبخوانی وسیع میماند که با آب جاری و سیلاب پنج رودخانه فصلی در فصول زمستان و بهار در کرتهایی به ارتفاع متوسط یک متر، در یک یا دو نوبت غرقاب میشود. اکنون بهعلت توسعه شهر و برداشت آب این رودخانهها، باغستان سنتی قزوین با مشکل کمآبی دستوپنجه نرم میکند.
باغستان بهعنوان اساسیترین عنصر اکوسیستم قزوین، رفتار انسانها را در این منطقه شکل داده و هویت اجتماعی مردمان قزوین را رقم زده است. همین موضوع باعث شد تا در سال ۱۳۹۳ در فهرست آثار ملی به ثبت برسد و در مسیر ثبت جهانی قرار بگیرد. با اینکه باغهای سنتی قزوین، سرمایه پایدار این منطقه هستند، با رویکرد غلط مدیریت شهری بهشدت مورد تخریب و تهدید قرار گرفتهاند. یکی از این موارد در ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ رخ داد؛ زمانی که گروهی از عوامل اجرای پروژه کمربندی شهر با ادوات و دستگاههای شهرداری قزوین به باغستان سنتی این شهر حمله و چندین درخت سبز و بارور بادام و پسته کهنسال را نابود کردند تا پروژه پل امام رضا به قوت پیش برود.
منبع عکس: گوگل مپ (عکاس: محمد قاسمی)
شهر قزوین تا چند دهه پیش در حلقه سبزی از انبوه درختان بادام و پسته و بوتههای انگور قرار داشت. باغستان سنتی که قدمت آن به استناد تاریخ مکتوب به بیش از ۱۱۰۰ سال و به گمان بسیاری به دوره ساسانی میرسد، به وسعت حدود ۴,۰۰۰ هکتار شهر را در بر گرفته بود. نقشهای که از شهر قزوین و باغستان در سال ۱۹۱۵ میلادی ترسیم شده است، نشان میدهد که ۱۰۰ سال پیش مساحت باغستان در گرداگرد قزوین، حدود ۶ برابر مساحت شهر بود. توسعه بدون برنامه و نامتوازن شهر باعث افزایش جمعیت قزوین در دهههای اخیر شده و وسعت باغستان تقریبا به نصف رسیده است.
در سفرنامههای بسیاری از باغستان قزوین بهعنوان بهشتی زیبا و پربار یاد شده است. زکریا بن محمد بن محمود قزوینی (۶۰۵– ۶۸۳) در کتاب آثارالبلاد با دقت به ساختار طبیعی شهر قزوین میپردازد و در مورد باغهای قزوین میگوید:
قزوین شهری است مشهور و آبادان، در دشتی پهناور، با خاکی پاکیزه و باغها و درختان بسیار با بنیادی نیکو ساخته شده و در آن دو شهر است، یکی در میانهی دیگری. شهر کوچک را شهرستان مینامند، بارو و دروازهها دارد و شهر بزرگ محیط بر آن شهر کوچک است و آن را نیز بارو و دروازهها است. بستانها شهر بزرگ را احاطه کردهاند و کشتزارها محیط بر باغها و رزستانها هستند.
در توصیف زکریای قزوینی بهخوبی ساختار شهر قزوین در تعامل با بستر طبیعی و جایگاه شهر، رودخانهها و باغها و زمینهای کشاورزی نسبت به هم بیان شده است. طرحی که وی از شهر قزوین ترسیم کرده سندی بسیار ارزشمند از این شهر تاریخی به حساب میآید.
ناصرخسرو قبادیانی درباره قزوین گفته است:
قزوین را شهری نیکو دیدم؛ بارویی حصین و کنگره بر آن نهاده و بازارهای خوب، مگر آنکه آب در آن اندک بود. باغستان بسیار داشت، بیدیوار و خاک و بیهیچ مانعی از دخول در باغات.
حمدالله مستوفی یکی دیگر از افرادی است که درباره باغستان قزوین نوشته است:
قزوین از اقلیم چهارم، هوایش معتدل، آبش از قنوات و در آن باغستان بسیار است و هر سال یک نوبت به وقت آبخیز سقی (آبیاری) کنند. انگور، بادام، فستق (معرب پسته) بسیار از او حاصل شود.
در کتاب مینودر در رابطه با آبیاری باغستان آمده است:
این باغها آبشان از دو رودخانهای است که به نام «دیزه» (دیزج) و ارنزک خوانده میشود و از درههای شمالی و سرچشمه آنها از کوههای شمالی قزوین است. پس از آنکه برفها شروع به آبشدن کرد و ریزش باران آغاز شد، آب در دو رودخانه دیزج و ارنزک جاری میشود و روی طوماری که دست دهخدایان و مالکان است به «پندها» و «سامانها» تقسیم شده و به هر باغی حقابه او داده میشود. این عمل تا ۷۰ روز بعد از عید نوروز همچنان ادامه دارد. باغبانان و دهخدایان موظف و مسئول هستند که تمام باغهای حوزه مسئولیت خود را مشروب کنند. با اینکه اشجار و تاکستانهای قزوین سالی یک مرتبه به شرحی که گذشت آب میخورند، خوشبختانه همیشه سرسبز و شاداب هستند.
منبع عکس: ویکی پدیا (عکاس: Amir Khorouti)
باغهای بومی یا سنتی، باغهای میوهای هستند که اکثرا در بیرون حصار شهر قرار گرفتهاند. شهر قزوین همواره مورد تهدید سیلابهای رودخانههای مجاور بوده است. این باغها بهدلیل طراحی خاص خود توانایی جذب سیلابها را در داخل خود داشتهاند و علاوه بر حفاظت شهر سبب سرسبزی و طراوت شهر میشدند. باغستان علاوه بر نقش دفاعی در برابر سیل، منبع اقتصادی و محل اشتغال اهالی شهر بود.
وجود باغستان سنتی در سه طرف شهر، دمای شهر را حدود چهار تا ۶ درجه کاهش میدهد. در فصول گرم این میزان کاهش دما میتواند اثر بسیار مهمی در مصرف بهینه انرژی برای وسایل سرمایشی داشته باشد.
از دیگر ویژگیهای این باغستان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
منبع عکس: گوگل مپ (عکاس: ایمان نجفی)
باغهای اطراف قزوین دارای درختان مثمر نظیر پسته، بادام، زردآلو، انگور و گردو است که با یک نوبت آبیاری در زمستان و بهار، میوههای شیرین و خوشمزهای تولید میکنند. عمده محصول تولیدی در باغستان بدون استفاده از سم و کود و بهصورت ارگانیک هستند. پسته سبز مشهور قزوین، انگور شاهانی و زردآلو محمدرضایی از میوههای شاخص باغستان سنتی قزوین به شمار میآیند.
درختان و بوتههای غیرمثمر که تماما مقاوم به خشکی و شرایط نامناسب محیطی هستند، در این باغستان وجود دارند.
باغستان سنتی قزوین در هر فصلی شکوه خود را دارد؛ در بهار با شکوفههایش، در تابستان با سرسبزی دلپذیرش، در پاییز با جلوه هزاررنگ و در زمستان با منظره برفی به استقبال گردشگران میرود. با این حال، بهترین زمان بازدید از این باغستان را میتوان بهار و تابستان دانست.
منبع عکس: باشگاه خبرنگاران جوان (عکاس: ناشناس)
نویسنده: پریسا همایونی/ بازنویسی: صدیقه شجاعی