- chevron_right کجارو
- chevron_right مجله گردشگری
- chevron_right اخبار
- chevron_right جاذبهها
- chevron_right راهنمای سفر
- تبلیغات در کجارو
برج گنبد کاووس یا برج گنبد قابوس از جمله سازههای معماری ایران است که وجههای جهانی دارد و بهعنوان یکی از بهترین آثار تاریخ مهندسی بشر شناخته میشود. این اثر ارزشمند که جزو جاهای دیدنی استان گلستان به حساب میآید، با ۷۲ متر ارتفاع لقب بلندترین برج آجری جهان را به خود اختصاص داده است. برج گنبد قابوس که به دستور قابوس ابن وشمگیر ساخته شد، پانزدهمین اثر تاریخی ایران است که در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد.
برج گنبد قابوس یکی از جاهای دیدنی گنبد کاووس در استان گلستان است که بین خیابان جمهوری و قابوس قرار دارد. برای دسترسی به این جاذبه میتوانید از اتوبوس استفاده کنید و در ایستگاه گنبد-بندر پیاده شوید و حدود یک کیلومتر را پیاده بروید. روش دیگر دسترسی به گنبد کاووس استفاده از تاکسی است که در تمام نقاط شهر فعالیت میکنند.
منبع عکس: گوگل مپ (عکاس: Arses)
برج گنبد قابوس یا گنبد کاووس با ۷۲ متر ارتفاع جزو بناهای تاریخی مربوط به سده چهارم هجری است که در زمان پادشاهی شمسالمعالی قابوس ابن وشمگیر، از پادشاهان آل زیار ساخته شد. بر اساس کتیبه آجری موجود در بنا که به خط کوفی نگاشته شده و گرداگرد برج نصب شده است، این برج در سال ۳۹۷ هجری قمری (۳۸۵ هجری شمسی) و بنا به دستور قابوس ابن وشمگیر در حومه شهر جرجان (گنبد کاووس کنونی) بنا شد.
منبع عکس: گوگل مپ (عکاس: محمودرضا حیدریان)
این برج تماما از آجر ساخته شده است و با ارتفاعی چشمگیر، بهعنوان بلندترین برج تمام آجری جهان شناخته میشود. معماری این سازه تاریخی بهحدی شگفتانگیز است که بسیاری از معماران مشهور جهان، آن را بهترین اثر مهندسی تاریخ بشر خواندهاند. تاکنون هیچکس نتوانسته است که بهطور قطع کاربرد آن را بیان کند.
برج گنبد قابوس در تاریخ ۱۵ دی ماه سال ۱۳۱۰ هجری شمسی به شماره ۸۶ در میان آثار ملی ایران به ثبت رسید و در سیوششمین همایش یونسکو، در زمره میراث جهانی یونسکو قرار گرفت.
منبع عکس: گوگل مپ (عکاس: مهیلا حسینی)
ساخت برج گنبد قابوس به زمان پادشاهی قابوس بن وشمگیر از سلسله آل زیار میرسد و در فاصله سالهای ۳۷۵ هجری قمری تا ۴۰۲ هجری قمری در شهر باستانی جرجان بنا شد که مرکز هنر و دانش ایران به شمار میرفت. این شهر در جریان حملات مغول در قرنهای چهاردهم و پانزدهم میلادی بهطور کامل از بین رفت و اکنون گوشهای از ویرانههای آن در حدود سه کیلومتری غرب شهر گنبد کاووس به چشم میخورد. فقط برج گنبد قابوس توانست از این ویرانیها جان سالم به در ببرد و بهعنوان تنها یادگار این شهر باقی بماند.
بخشهایی از بنای گنبد از جمله پایه بنا و اطراف سردر ورودی، خروجیهای آجری و... در طول تاریخ آسیبهای بسیاری دیدهاند. عوامل طبیعی مانند باد، باران، آفتاب و... نتوانستهاند، صدمه چندانی به ظاهر بنا وارد کنند و تنها تابش آفتاب سوزان، رنگ سرخ آجرهای آن را کمی تغییر داده و باران موجب فرسایش در برخی نقاط آن شده است. ایجاد حفرههایی به عمق دو تا ۲٫۵ متر و کندن آجرهای آن از نامهربانیهای مردم در حق این بنای ارزشمند بوده است. قسمتهایی از گنبد مخروطی برج نیز با اصابت گلوله توپهای روسی آسیب دید و بعدها مورد مرمت قرار گرفت. گفته میشود روسها اطراف در ورودی، پایههای گنبد قابوس و سایر قسمتها را حفر کردند تا به گنج دست یابند. این کار بنا را بهشدت در معرض خطر قرار داد؛ اما این مسئله اهمیتی برای آنها نداشت. این نیروها پس از ناامیدی از یافتن گنج شروع به شلیک کردند و اصابت گلوله به شرق و غرب گنبد مخروطی، دو تا سه متر از آن را تخریب کرد.
این سازه در سال ۱۳۰۴ هجری شمسی برای نخستین بار طبق شکل قدیمیاش مورد بازسازی قرار گرفت. این برج در سالهای ۱۳۰۹ تا ۱۳۱۰، ۱۳۱۷ تا ۱۳۱۹ و ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۱ هجری شمسی نیز مرمت شده است.
منبع عکس: گوگل مپ (عکاس: حامد قربانی)
اگرچه معماری ایران همچون معماری اروپایی دارای سبکهای مختلفی نیست؛ بر طبق دستهبندی سبکی معماری ایران از دیدگاه مرحوم پیرنیا این بنا یكی از اولین ساختمانهایی است كه مرز بین شیوه معماری خراسانی و رازی محسوب میشود و در واقع، به اوایل دوره معماری رازی تعلق دارد. ساختمان این بنا تماما از آجر و ملاط ساروج ساخته شده است. یكی از بارزترین ویژگیهای شیوه معماری رازی، استفاده از آجر با بهترین كیفیت محسوب میشد. از شیوه خراسانی نیز در این بنا استفاده شده که شاخصه اصلی آن ساخت مساجد بهصورت شبستانی و چهل ستونی و قوسهای بیضی یا تخممرغی است.
استفاده از نوآوری در بنا باعث شده است تا گنبد قابوس تاثیر بسزایی در معماری بناهای مذهبی در ایران، آناتولی و آسیای مرکزی بگذارد. فرم کلی بنا بهشکل استوانهای است که بهتدریج باریک میشود و در نهایت به گنبدی زیبا میرسد. ویژگی خاصی که این برج را از سایر نمونههای مشابه متمایز میکند، پلانی بهشکل ستاره ۱۰ پر است که حکایت از توسعه ریاضیات و علوم در جهان اسلام دارد و هوش معماران را در هزاره اول بعد از میلاد به تصویر میکشد.
جالب اینکه بهدلیل نبود امکانات و تکنولوژی پیشرفته در آن روزگار، بهجای چوببست از متراکمکردن خاک بهصورت مارپیچ و پلهای به دور نما استفاده کرده بودند تا دسترسی به بالای سازه امکانپذیر باشد. پس از اتمام کار، خاکها را در اطراف برج پخش کردند.
بتون آرمه و اسکلت فلزی و فولاد و... جایگاهی در این برج ندارند و تنها مصالح به کار رفته در آن عبارتاند از آجر پخته قرمز و ملاط ساروج.
آجرهای پخته قرمز به آجرهای ریشهدار شهرت دارند و در اثر مرور زمان و تابش خورشید به رنگ زرد طلایی درآمدهاند. قدمت بنا، شرایط آب و هوایی و موقعیت جغرافیایی نیز باعث شده است تا خزه طبیعی شفاف به رنگ طلایی روی آجرهای بدنه به وجود آید و رنگ تازهای به بنا بدهد. شکل آجرها در تمام بدنه یکسان است؛ اما در قسمت بالایی و گنبد، آجرهایی موسوم به آجر کفشکی به کار رفته است. آجرها کاملا یکدست و صاف به نظر میرسند؛ گرچه ابعاد آنها با یکدیگر متفاوت است.
از ملاط ساروج نیز در ساخت برج گنبد قابوس استفاده شده است که از ترکیب خاک رس، آهک، ماسه بادی و نوعی گیاه به دست میآید و به رنگ خاکستری است. ملاط میان آجرها بین دو تا چهار سانتیمتر ضخامت دارد كه بدون هیچگونه فضای خالی و به دقت در میان ردیفهای آجر کشیده شده و حیرت بسیاری از کارشناسان را برانگیخته است. بر اساس نظر کارشناسان ترکیب ملاط مورداستفاده در ساخت و دقت در به کارگیری مواد از دلایل پایداری و استواری این بنا هستند.
منبع عکس: گوگل مپ (عکاس: هادی کریمی)
پایه آجری برج گنبد قابوس، ۱۵ متر ارتفاع دارد که داخل آن به شکل سرداب میماند. البته امروزه جز قسمتی از پاکار طاق این سرداب، تمامی قسمتهای کف آن بهدلیل کاوشهای فراوان جویندگان گنج تخریب شده است. این پایه در میان یک تپه خاکی قرار دارد و فقط دو متر از ارتفاع آن خارج از سطح تپه خودنمایی میکند. گنبد قابوس از نظر پی و پایبست بسیار مستحکم بنا شده؛ چراکه با وجود زلزلههایی شدیدتر از ۶ ریشتر هنوز اثری از تخریب یا جابهجایی در آن مشاهده نشده است.
بدنه برج گنبد قابوس، فاصله پایبست تا زیر گنبد را شامل میشود که بهصورت مدور و گرد ساخته شده است و ۲۷ متر ارتفاع دارد. دورتادور این قسمت از بنا با ۱۰ پره مثلثیشکل برجسته (پشت بند) احاطه شده است که به فاصله ۱٫۳۴ متری از یکدیگر قرار دارند و شکل ستاره ۱۰ پر بنا از آنها ناشی میشود. فاصله پرهها در قسمت در ورودی بیش از این مقدار است و این پرهها از پایبست تا زیر قسمت گنبدی امتداد دارند و فاصله میان آنها با کوههای آجری پر شده است.
منبع عکس: گوگل مپ (عکاس: Gammaddion 13)
گنبد مخروطی برج به ارتفاع ۱۸ متر، شیب تندی دارد و دو پوسته است و بدون هیچ واسطهای روی بدنه برج قرار دارد. گنبد درونی مانند گنبدهای خاکی بهشکل نیم تخممرغی و با آجر معمولی و پوسته بیرونی با آجرهای ویژه کفشکی ساخته شده است. این مخروط بهحدی صاف و صیقلی است که پرندگان نمیتوانند روی آن بایستند. ضمن اینکه سراشیبی تند بام مخروطی از تجمع آب باران روی آن جلوگیری میکند.
روزنه راس میل در قسمت شرقی آن است که تنها روزنه این سازه محسوب میشود. ساقه میل مدور است و از ویژگیهای منحصربهفرد آن میتوان به پشتبندهای مثلثیشکل اشاره کرد. این پشتبندهای دهگانه که به فواصل مساوی از یکدیگر قرار دارند، از پایبست بنا شروع شده و به قسمت زیرین گنبد ختم میشوند.
درون بنای برج بهسادگی بیرون آن است و تزیین خاصی در آن دیده نمیشود. تنها با دقت روی دیوار و جدار داخلی متوجه شواهدی میشود که نشان میدهند، در زمان ساخت بنا روكش گچی رنگی یا اندودی از گچ روی دیوار آجری کشیده شده است. آثار این پوشش گچی از ارتفاع هفت تا هشت متری از كف درونی برج تا راس داخلی مخروط به چشم میخورد.
منبع عکس: گوگل مپ (عکاس: Prince Of Persia)
در بیرون از برج گنبد قابوس به محوطهای دایرهای شکل میرسید که شگفتی خاصی برای بازدیدکنندگان دارد. اگر در این دایره قرار بگیرید و سخن بگویید یا آواز بخوانید، صدای شما انعکاس مییابد.
در ساخت بنا بیشتر به استحکام آن توجه شده و معیارهایی همچون آراستگی و زیبایی کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. همانند ظاهر ساده برج، درون آن نیز فاقد تزیینات است. وجود مقرنسکاریهای گچی و کتیبههایی به خط کوفی را میتوان تنها تزیینات این برج دانست.
منبع عکس: گوگل مپ (عکاس: فرزان احمدنژاد)
در ضلع جنوبی برج، در ورودی قرار دارد که مجهز به سردری با طاق نیمگرد و مقرنسکاری است. محققان معماری، این طاق را از نخستین نمونههای مقرنسکاری میدانند.
منبع عکس: ویکی مدیا (عکاس: Homan pedia)
دورتادور بنا دو سری کتیبه به خط کوفی قرار دارد که هر یک در قابی مستطیل شکلی از آجر نیمگرد نگاشته شدهاند. این کتیبهها از بالای در ورودی آغاز میشوند و بهصورت کمربندوار در دور بنا ادامه مییابند. یکی از کتیبهها در ارتفاع هشت متری از پای میل و دیگری در زیر گنبد مخروطی قرار دارد. متن کامل کتیبهها و ترجمه آنها بهصورت زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده مهربان
هذا القصر العالی این است کاخ باشکوه
الامیر شمسالمعالی امیر شمس معالی
الامیر ابن الامیر امیر پسر امیر
قابوس بن وشمگیر کاووس فرزند وُشمگیر
امر ببنائه فی حیاته فرمان داد به ساخت آن در دوران زندگیاش
سنة سبع و تسعین سال سیصد و نود
و ثلثمائة قمریة و هفت هجری قمری
و سنة خمس و سبعین و سال سیصد و هفتاد
و ثلثمائة شمسیة و پنج خورشیدی
این کتیبهها نیز همانند بنا، هیچگونه تزیینی ندارند و تنها از نظر استحکام و ماندگاری مورد توجه قرار گرفتهاند. نوشتههای آنها با آجر ساده قرمزرنگ هستند که کاملا برجسته و خوانا به نظر میرسند. مقیاس به کار رفته برای تراش كلمات كتیبه با هیبت ساختمان هماهنگی دارد.
منبع عکس: ویکی مدیا (عکاس: Farzaaaad2000)
از حیث ساختار، برج گنبد قابوس با بسیاری از میلها تفاوت دارد و هنوز علت ساخت آن بهدرستی مشخص نیست. بسیاری از کارشناسان، دلیل ساخت این بنا را احداث آرامگاهی برای به دفن قابوس بن وشمگیر میدانند؛ اما با وجود کاوشهای متعدد، هیچ اثری از جسد قابوس بن وشمگیر پیدا نشده است. برخی بر این عقیدهاند که جسم این پادشاه در تابوتی شیشهای قرار داشته و از سقف برج آویزان بوده است. دلیل این احتمال را وجود روزنه شرقی برج میدانند که باعث میشد تا اولین پرتوهای نور خورشید به کالبد قابوس بن وشمگیر بتابد.
از کتیبه بنا مشخص میشود که بنای كنونی در اصل ساختمان كاخ بلندی بوده است که قرار بود به آرامگاه پادشاه مشهور آل زیار اختصاص یابد. طبق اطلاعات كتیبه بنا، قابوس در سال ۳۹۷ هجری قمری و سال ۳۷۵ هجری خورشیدی دستور احداث این برج بلند را داد؛ گرچه حرفی از آرامگاه بودن آن به میان نیامده است.
شواهدی در میان روایات و کتب تاریخی وجود دارد که احتمال کاربری این بنا بهعنوان رصدخانه را مطرح میکند. سید اسماعیل جرجانی در کتاب ذخیره خوارزمشاهی، از منجمی به نام کوشیار گیلانی سخن میگوید که در خدمت امیر قابوس بوده. از سوی دیگر در کتاب فرهنگ ادبیات فارسی دری نیز نام کوشیار گیلانی آمده و گفته شده است که وی رصدخانهای را به نام خود بنا کرد که کسی از مکان آن اطلاع ندارد. دو نوشته مذکور این احتمال را به جود آوردهاند که برج قابوس همان رصدخانهای است که به دستور قابوس و بر اساس طرح و نقشه کوشیار گیلانی بر پا شد. کوشیار گیلانی، ریاضیدان و ستارهشناسی بود که در پایان قرن چهارم و ابتدای قرن پنجم هجری زندگی میکرد و اخترشناس وشمگیر و قابوس بن وشمگیر بود.
عدهای از پژوهشگران سبک معماری خاص و ایجاد پرههای مثلثی آجری در بدنه برج گنبد قابوس را القاکننده مفهوم و معنای اساطیر میدانند. بر اساس تفکر آنها، گنبد قابوس نمونهای از یک الگوی کلی در معماری است که با عنوان ستون کیهان شهرت دارد و رموزی از محور عالم را به نمایش میگذارد.
برخی کارشناسان از برج پادشاهان بهعنوان ابزاری برای جاودانگی نامشان سخن گفتهاند و تنها هدف از ساخت چنین بنای باشکوه و بزرگی را نمایش قدرت و هنر قابوس میدانند. آنها اعتقاد دارند که ویژگیهای منحصربهفرد این برج میتواند یادآور شکوه و جلال دوره سلطنت این پادشاه باشد و نامی جاودان از وی بر جا بگذارد.
منبع عکس: گوگل مپ (عکاس: مرتضی برجسته)
داستانهای زیادی درباره گنبد قابوس وجود دارد که در اینجا بخشی از آنها را نقل خواهیم کرد.
این طور گفته میشود که جسد شمس المعالی را در تابوتی بلورين قرار داده و آن را با زنجیری از ارتفاع ۵۰ متری سقف آویزان کرده بودند. مدير پژوهشی پايگاه تاريخی شهر جرجان در این مورد میگوید که مردم گنبد كاووس در دوران پيش از اسلام، استودان (تابوت) مردان بزرگ را بهگونهای میساختند که دشمن به آنها دسترسی نداشته باشد. با این حال، قابوس مسلمان بود و آویختن تابوت او از سقف مورد قبول نبوده است. البته طبق روایات، در آغاز اسلام پیکر بزرگان را به سقف آویزان میکردند تا مردم فرصت وداع با آنها را داشته باشند و جسد پس از مدتی به آرامگاه انتقال مییافت.
در گذشته مردم معتقد بودند که كانالی در زير برج قرار دارد و تا مرزهای روسيه امتداد یافته است. در مورد این افسانه نیز داستان جالبی وجود دارد که احتمالا واقعیت ماجرا در آن نهفته است. وقتی دولت روس نواحی شمالی ایران را تصرف کرد و کمیسیونی برای حل مسائل مرزی بین دو کشور تشکیل شد، گنبد قابوس جزو کمیسیون روسها قرار گرفت. آنها در آن سالها در گنبد کاووس حاکمیت داشتند و یک پادگان قزاق نیز در این شهر قرار داشت. در سال ۱۳۱۶ هجری قمری، هیئتی روسی به کاوش در محل برج پرداخت. در همین زمان خندقی به طول ۲۷۰ متر دور برج و خندقی دیگر نیز گرداگرد آن به طول ۱۰۳۰ متر ایجاد شد. روسها ستاد امور انتظامات و قراول خانه خود را روی تپه و کنار برج قرار دادند و در قطعه زمین بین دو خندق نیز خانههایی ساختند. این ساختوسازها موجب داستانسرایی و شکلگیری چنین افسانهای شد.
وجود زین زرین بر راس مخروط بنای قابوس یکی دیگر از افسانههای این اثر تاریخی است. ظاهرا شخصی در اوايل قرن ۱۴ هجری شمسی، برای آنکه به صحت این موضوع پی ببرد و دستش به زین برسد، دست به کار جالبی زد. او با استفاده از چوب و تخته و ريسمان خودش را به بالای برج رساند و به آن صعود کرد؛ اما در آنجا هیچ چیزی وجود نداشت.
منبع عکس: گوگل مپ (عکاس: ابراهیم جعفری صارمی)
در ایران باستان برای راهنمایی مسافران در کنار راهها و جادهها، ساختمانهای برجمانندی میساختند که به آنها میل یا منار میگفتند. میل یا منار در لغت بهمعنای محل نور و جای آتش است. این برجها که علاوه بر کنار مسیرها، در شهرها برای نشاندادن مکان اصلی بافت شهری ساخته میشدند و معمولا بنایی مستقل با تزیینات بسیار ساده بودند.
کارکرد این برجها به این شکل بود که در قسمت تاج آنها آتش روشن میکردند تا در شبهای تاریک یا روزهای مهآلود، راه و مقصد تشخیص داده شود. ساخت این برجهای راهنما که در قدیم به آنها چراغدان و چراغ پایه نیز میگفتند، از دوران پیش از اسلام مرسوم بود؛ اما در سدههای چهارم تا ششم هجری قمری ساخت آنها بسیار رونق گرفت. البته کارکردهای دیگری نیز برای این برجها نقل شده است؛ بهعنوان مثال، از آنها برای پیامرسانی به مناطق دورتر با استفاده از آتش موجود در برجها استفاده میکردند. این برجها در حکومت ساسانی نوعی آتشگاه بودند و مسئولیت نگهداری آتش بر عهده موبدان قرار داشت. این برجها با توجه به ارتفاع و شکل هندسیشان، کاربردهای نجومی نیز داشتهاند.
در ایران نزدیک به ۳۰ میل باقی مانده که قدیمیترین آنها، میل اژدها در غرب نورآباد ممسنی متعلق به دوره اشکانیان است. این میل، برجی هفت متری دارد که بر فراز آن آتشدانی سنگی به چشم میخورد.
ساختمان میل از پنج بخش اصلی تشکیل میشد: پایه یا سکو، ساقه، سرپوش، راس و پلکان. بدنه اصلی برج که معمولا مربعیشکل یا مدور است و به آن ساقه میگویند، روی پلانی مربعشکل یا چندپهلو قرار میگیرد که پایه یا سکو نام دارد. این پایهها با توجه به ارتفاع زیاد برجها و مساحت کم قاعده آنها، نقش بسیار مهمی در مقاومت میلها داشتهاند و به همین جهت در ساخت آنها بسیار دقت میشد. مهمترین بخش هر میل که در واقع محل روشنکردن آتش و نگهداری آن بود و بسته به ساقه میل بهشکل مربع، دایره یا هشتگوش بودند، راس نام دارد. راسها معمولا دارای یک یا چند روزنه بودند که نور آتش از آنها خارج میشد. سقف راس که به آن سرپوش میگویند، سایبانی برای محافظت از آتش محسوب میشود و اشکال مختلفی داشت.
برای تردد کسانی که عهدهدار نگهداری از آتش بودند، هر میل پلکانی داشت که بهوسیله یک در به بیرون راه پیدا میکرد. این درها بهدلایل امنیتی فاصله نسبتا زیادی تا سطح زمین داشتند تا ورود به میلها کار آسانی نباشد. میلها اکثرا مجهز به یک پلکان بودند؛ اما برخی از میلها مانند منارگار اصفهان، دو پلکان مارپیچ و کاملا مجزا داشتهاند. یکی از معرروفترین میلهای ایران که قطعا شاخصترین آنها نیز به حساب میآید، میل گنبد قابوس است که از جاذبههای گنبد کاووس در استان گلستان به شمار میرود.
منبع عکس: گوگل مپ (عکاس: Sunny Boustani)
نویسنده: حمیده کریمی/ بازنویسی: صدیقه شجاعی