زندگی نامه خسرو پرویز ؛ پادشاه جنگجوی ساسانی

زهرا  آذرنیوش
زهرا آذرنیوش سه شنبه، ۳۰ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۰۵
زندگی نامه خسرو پرویز ؛ پادشاه جنگجوی ساسانی

خسرو پرویز از شاهان معروف ساسانی بود که در دوره او، قلمرو ایران به وسعتی بیشتر از دوره ساسانی رسید.

خسرو پرویز معروف به خسرو دوم، فرزند هرمزد چهارم ساسانی بود. خسرو پرویز، در شرایطی ناپایدار و در اوج اختلافات درباریان و فرماندهان نظامی به قدرت رسید. در روزهای پایانی پادشاهی هرمزد چهارم، سردار مشهور او، مورد بی‌توجهی و اهانت شاه قرار گرفت و علیه او دست به شورش زد و به پایتخت ساسانیان لشکرکشی کرد. خسرو پرویز که پسر هرمزد و ولیعهد او بود، به جنگ بهرام چوبین شتافت؛ اما شکست خورد و به امپراتوری بیزانس پناهنده شد. روابط ایران و روم در دوره خسروپرویز گاهی در صلح و گاهی در جنگ گذشت.

خسرو پرویز

منبع تصویر: wikipedia

آنچه باید درباره خسرو پرویز بدانید:

خسرو پرویز که بود؟

هرمزد ساسانی در برابر حمله رومی‌ها، تاب نیاورد و شکست را پذیرفت. بهرام چوبین که یکی از سرداران بزرگ ایرانی بود در مقابل هون‌ها ایستادگی کرد و پیروز شد؛ اما نتوانست بر روم پیروز شود. شاهزادگان ساسانی هرمزد را به قتل رساندند و پسرش خسرو دوم معروف به پرویز را به‌جای او نشاندند.

خسرو دوم ساسانی (خسرو پرویز) پادشاهی بدبین و حریص بود. خسروپرویز با وجود ضعف شخصیت و اخلاق، در دوره حکومت خود به پیروزی‌های نظامی بسیاری دست یافت. خسرو پرویز در زمان مقابله با روم موفق شد ارمنستان را پس گرفته و بر الرها نیز غالب شود. خسرو پرویز بعد از گذشت یک سال، سوریه، بیت‌المقدس، انطاکیه و دمشق را تسخیر کرد. خسرو با فتح مصر و اسکندریه، گستره متصرفات امپراتوری خود را افزایش داد و اندازه متصرفات خود را به بیشتر از وسعت ایران دوره هخامنشی رساند.

خسرو پرویز در زمان پادشاهی خود، وسعت ایران را از دوره هخامنشی بیشتر کرد

خسرو پرویز با کمک نیروهای بیزانس، توانست بهرام چوبین را که یک سال بر ایران حکومت کرده بود، شکست دهد. بهرام گریخت؛ اما خسرو پرویز او را به قتل رساند. روابط ایران و بیزانس به‌دلیل حمایت خسرو پرویز، در صلح و صمیمیت بود؛ اما با از بین رفتن موریکیوس، این روابط تیره شد و خسرو به بهانه انتقام موریکیوس، به بیزانس حمله کرد. دو سردار معروف خسرو پرویز، شهربراز و شاهین بودند که توانستند ارمنستان، روم، سوریه، آسیای صغیر، مصر، فلسطین، لیبی و حبشه را تصرف کنند. خسرو پرویز در دوره حکومت بر ایران، دلاوری‌های بسیار از خود نشان داد؛ اما شخصیت عیاش او، حکومتش را به‌سمت نابودی و زوال برد. با روی کار آمدن هرقل در روم، او با خسرو پرویز مقابله کرد و به پیروزی رسید. با این اوضاع، ایران مشکلات مالی زیادی پیدا کرد و خسرو پرویز به دست اطرافیانش کشته شد.

خسرو پرویز که بود؟

منبع عکس: نامشخص

خسرو پرویز چگونه به قدرت رسید؟

بعد از کشته شدن هرمزد چهارم در سال ۵۹۰ میلادی، خسرو پرویز به تخت سلطنت ایران نشست. پیش از تاج‌گذاری خسرو پرویز، بهرام چوبین که یکی از سرداران مشهور ایرانی بود، علم طغیان برافراشته بود.

بعد از تاج‌گذاری خسرو دوم، او نامه‌ای به بهرام چوبین نوشت و از او خواست که با خسرو از در صلح درآید تا در مقابل، خسرو پرویز بالاترین مقام دولتی را به او بدهد. بهرام چوبین در زمان پادشاهی هرمزد چهارم، یک بار جان خسرو پرویز را در آتروپاتن نجات داده بود و خسرو نسبت به او احساس دین می‌کرد. بهرام چوبین نپذیرفت و در جواب خسرو گفت که اگر شاه چنین خواهد، به نزد بهرام برود و از او دلجویی کند. خسرو پرویز نپذیرفت و بهرام چوبین با سپاه خود به تیسفون حمله کرد. خسرو پرویز سپاهیان خود را روانه جنگ با بهرام چوبین کرد. سپاه خسرو در میانه راه، به سپاه بهرام چوبین پیوست و بهرام چوبین بی هیچ زحمتی، تیسفون را محاصره کرد.

بهرام چوبین به تیسفون حمله و آن را تصرف کرد و خسرو به روم گریخت؛ اما بعد از یک سال با کمک امپراتوری روم، تاج و تخت خود را باز پس گرفت

در هنگام محاصره تیسفون، خسرو پرویز با کمک برخی اطرافیان خود، به امپراتوری روم پناهنده شد. خسرو پرویز از رود دجله عبور کرد و به شهر سیرسیزیوم که از توابع بیزانس بود رفت. فرمانده شهر از خسرو پرویز استقبال کرد. موریس که یکی از سرداران رومی بود، توانست تخت سلطنت را از آن خود کند، او خسرو پرویز را پذیرفت و او را مورد حمایت خود قرار داد و شرط گذاشت که تا زمان بازگشت خسرو پرویز به سلطلنت ایران، از او حمایت کند و در مقابل، خسرو پرویز ارمنستان و شهر دارا را به روم واگذارد. موریس دخترش ماریان یا مریم را به ازدواج خسرو پرویز داد، سپس خسرو پرویز و همسرش را به‌همراه ۴۵ هزار سوار و پیاده رومی به ایران فرستاد.

خسرو پرویز چگونه به قدرت رسید؟

منبع عکس: نامشخص

بهرام چوبین تیسفون را تصرف کرد و بر تخت پادشاهی ایران تکیه زد. بعد از گذشت حدود یک سال از سلطنت بهرام چوبین، او از حرکت سپاهیان روم به‌سمت ایران آگاه شد، لشکر فراهم کرد تا با خسرو پرویز بجنگد. خسرو با سپاهیان رومی از دجله گذشت و سپاه آتروپاتن نیز به‌دلیل ارادت به خسرو، به او پیوستند. در نبردی که بین سپاهیان خسرو پرویز و بهرام چوبین رخ داد، بهرام چوبین شکست خورد و به خاقان ترکستان پناهنده شد.

 خسرو پرویز به تیسفون وارد شد و تخت پادشاهی خود را باز پس گرفت و بر آن بنشست. علت پیروزی او بر سپاه بهرام چوبین این بود که بزرگان ساسانی با بهرام همدل نبودند و شایستگی حکومت را از آن کسی می‌دانستند که از تبار ساسانیان باشد. خسرو پرویز پیروزی خود بر بهرام چوبین را مدیون نارسیس، سردار رومی بود. او در ابتدا تلاش کرد تا افرادی را که به خود و پدرش خیانت کرده بودند، به سزای اعمالشان برساند و سپس با استفاده از یک نقشه دقیق، بهرام چوبین را از میان برداشت.

نقاشی خسرو پرویز

منبع عکس: wikipedia

خسرو پرویز چگونه کشته شد؟

خسرو پرویز از میدان نبرد با رومیان گریخت. فرار خسرو سبب شد که آبروی او در بین مردم خدشه‌دار و مردم از او بیزار شوند. خسرو پرویز به‌دلیل بدبینی که داشت، تمام فرماندهان شجاع ایران را از میان برداشت. او حتی به جنازه سردار جنگی خود، شاهین، بی‌حرمتی کرد و مردم از او خشمگین شدند. خسرو پرویز در اندیشه کشتن شهربراز بود. او کار قتل و ستم را به جایی رساند که به زادان فرخ دستور داد زندانیان را قتل عام کند.

شرایط کشور خوب نبود و مردم از شاه، رضایت نداشتند. بزرگان به این فکر بودند که خسرو پرویز را از سلطنت خلع کنند. خسرو پرویز علاوه بر رفتارهای ناشایست روانی، از بیماری جسمی هم رنج می‌برد؛ ازاین‌رو، تصمیم بر این شد که او را از سلطنت خلع کنند و پسرش شیرویه را به‌جای او بنشانند. نگهبانان سلطنتی از قصر خسرو پرویز بیرون رفتند و خسرو پرویز در باغ قصر پنهان شد؛ اما او را دستگیر و در یک انبار زندانی کردند.

شیرویه خسرو پرویز را به زندان انداخت و بعد از مدتی دستور قتل او را داد

خسرو پرویز پیش از مرگ، به‌دلیل عملکرد خود، مورد قضاوت قرار گرفت. او در مقابل اتهاماتی که به او وارد شد، دفاعیاتی را مطرح کرد که در برخی منابع تاریخی مانند تاریخ طبری، شرح آن داده شده است. با وجود اینکه خسرو پرویز در زندان به سر می‌برد، برخی از بزرگان به نزد او رفتند و به او گفتند که دو پادشاه در یک کشور، امکان‌پذیر نیست؛ بهتر است خسرو پرویز را بکشید تا ما از تو فرمان بریم یا از سلطنت کنار برو تا ما مطیع پدرت بشویم. شیرویه اندیشه کرد که اگر خسرو پرویز به تخت ایران بازگردد، حتما او را خواهد کشت؛ پس تصمیم به قتل پدر گرفت. شیرویه دستور داد دست و پای برادرانش را بریدند تا خطر رقابت آن‌ها با خود را رفع کند و بعد از مدتی، آن‌ها را کشت. شیرویه ابتدا مردانشاه را کشت و سپس سایر برادرانش را نیز در مقابل چشمان پدر، از دم تیغ گذراند. خسرو پرویز را در گنج‌خانه نگه داشتند تا از گرسنگی بمیرد؛ اما بعد از گذشت چند روز، خسرو همچنان دوام آورد و زنده بود؛ تا اینکه سرانجام به او تیر زدند و او را کشتند. خسرو پرویز آخرین شاه مشهور و بزرگ ساسانی بود. بعد از مرگ او، سلسله ساسانی به‌سمت و سوی انحطاط رفت.

شیرویه با هراکلیوس صلح کرد؛ اما هراکلیوس که اوضاع آشفته ایران را می‌دید، عجله‌ای برای صلح نداشت و تنها جنگ را پایان داد. او حاضر نشد هیچ امتیازی به خسرو پرویز بدهد. شیرویه نیروهای ایران را فراخواند و مرزهای امپراتوری به حالت پیش از جنگ درآمدند و اسرا مبادله شدند. شیرویه بعد از گذشت هفت ماه، بر اثر بیماری طاعون درگذشت.

کشته شدن خسرو پرویز

منبع عکس: نامشخص

نامه پیامبر به خسرو پرویز چه بود؟

در سال‌های آخر حکومت خسرو پرویز، پیامبر نامه‌ای به امپراتوران ایران و روم نوشت. او در این نامه آن‌ها را به دین اسلام دعوت کرد. خسرو پرویز که از محتوای نامه مطلع شد، نامه را پاره کرد و دستور داد ساتراپی یمن که شخصی به نام بازان بود، پیامبر را دستگیر و را راهی تیسفون کند. خسرو پرویز پس از مدتی کشته شد و فرصتی برای اجرای دستور او نماند.

ترجمه متن نامه پیامبر به خسرو پرویز چنین بود:

به نام خداوند بخشنده مهربان

از محمد رسول خدا به خسرو، شاه بزرگ ایران.

درود بر آنکه حقیقت می‌جوید و پیرو هدایت است و به خداوند و رسولش ایمان دارد. گواهی می‌دهم که به‌جز خداوند معبودی وجود ندارد و او یکتاست. گواهی می‌دهم محمد بنده خدا و رسول اوست. تو را به‌سمت خدای می‌خوانم و رسول خدا بر همگان هستم تا آن‌ها را به‌سمت خدای بخوانم و حجت را بر کافران تمام کنم. اسلام بیاورید تا در امان باشید و اگر اسلام نیاورید، گناه مردمان گرفتار بر گردن تو خواهد بود.

طبق آنچه در منابع تاریخی دوره اسلامی آمده است، خسرو پرویز نامه پیامبر اسلام را پاره کرد و دلیل آن را این دانست که چرا پیامبر نام خود را پیش از نام خسرو شاه ایران نوشته است. او به بازان ساتراپ یمن دستور داد که پیامبر را دستگیر و به نزد خسرو پرویز بفرستد. یعقوبی مورخی است که پاره کردن نامه پیامبر توسط خسرو پرویز را دروغ تاریخ نویسان اسلامی دانسته است و می‌نویسد:

خسرو پرویز پاسخ نامه پیامبر را نوشت و آن را در پارچه‌ای حریر نهاد و برای او فرستاد.

خسرو پرویز و نامه پیامبر

منبع عکس: نامشخص

خسرو پرویز و شیرین

شیرین از معروف‌ترین شهبانو‌های ساسانی و از معشوقه‌هایی است که بخش زیادی از ادبیات فارسی را به خود اختصاص داده است. او همسر خسرو پرویز، شاه ساسانی بود. نظامی در خسرو و شیرین، او را شهبانویی ارمنی توصیف کرده که خسرو از جوانی به او دل باخت. او را اصالتا از اهالی شوش دانسته‌اند. فردوسی در شاهنامه، شیرین را بانویی می‌داند که بعد از ازدواج خسرو پرویز با دختر قیصر روم، بر سر راه خسرو قرار می‌گیرد و داستان‌های جوانی او را یادآور می‌شود.

یک روز خسرو پرویز به شکار رفت. او تعداد زیادی از افراد و سپاهیانش را با خود همراه کرد. وقتی شیرین از حضور خسرو مطلع شد، لباس زرد رنگ عطر پوشید و با صورت سرخاب زده و تاجی شاهانه که بر سر داشت به ایوان خسرو درآمد. وقتی خسرو به ایوان رسید، شیرین به استقبال او رفت و شاه را ستایش کرد و از او پرسید:

چرا علاقه شاه نسبت به من کم شده است؟

او به خسرو یادآوری کرد که زمانی دیدار شیرین، برای خسرو درمان بود. او از بی مهری خسرو پرویز گلایه می‌کرد و می‌گریست. شاه ناراحت شد و دستور داد شیرین را به قصر ببرند و خود راهی شکار شد. بعد از شکار به نزد شیرین رفت و بر دست و پای او بوسه زد. خسرو پرویز از موبد خواست تا شیرین را به عقد خسرو درآورد. موبد ناراحت شد و تا سه روز به دیدار خسرو پرویز نرفت. بعد از سه روز، خسرو پرویز موبد را بخواست و علت از او پرسید. موبد به او گفت:

خسرو و شیرین عاشقانه ازدواج کردند و بعدها به‌دلیل توجه زیاد خسرو به مریم، شیرین از حسد به او زهر خوراند و او را از پای درآورد

زنی از ایران طلب می‌کردید.

شاه پاسخ نداد و موبد گفت:

فردا روز برای پاسخ شاه می‌آیم.

خسرو پرویز به موبد گفت:

شیرین در شهر شهبانویی پاک بود و به خاطر من، بدنام شده است؛ مرا می‌باید که او را دریابم. بعد از اینکه شیرین به عقد خسرو پرویز درآمد، خسرو اکثر اوقاتش را با مریم دختر قیصر روم می‌گذراند و شیرین از حسد می‌سوخت؛ تا اینکه به مریم زهر داد و او را از پای درآورد.

خسرو و شیرین

منبع عکس: تاریخ ما

خسرو پرویز و بهرام چوبین

داستان بهرام چوبین با نبرد او با شاه ترکان به نام شابه، آغاز می‌شود. بهرام مرزبان آذربایجان بود. او به‌همراه یک سپاه ۱۲ هزار نفری و به دست گرفتن درفش رستم، ترک‌ها را شکست داد و غنایم زیادی را به چنگ آورد. بهرام گنج‌هایی از ترکان را نزد هرمزد چهارم آورد؛ اما نزدیکان شاه از او بدگویی می‌کردند. هرمزد از بهرام ناراحت شد و لباسی زنانه برای او ارسال کرد. بهرام حیله‌ای به کار بست، لباس پوشید، دوکدان پیش خود گذاشت و سربازانش را به سوی خود خواند. سپاهیان از هرمزد بیداری جسته و اعلام کردند که او را شاه ایران نمی‌دانند. از آن زمان بود که شورش بهرام بر ضد ساسانیان شروع شد. بعد از آن، سرگذشت پهلوانی بهرام چوبین مورد توجه واقع شد و وارد قلمرو ادبیات فارسی شد. بهرام چوبین تنها پهلوان دوره تاریخی است که سرگذشت او در شاهنامه با افسانه ترکیب شده است.

دلاوری‌های بهرام چوبین از ارزش والایی برخوردار است و از این جهت او را با رستم مقایسه کرده‌اند. داستان بهرام چوبین در شاهنامه، شباهت زیادی به داستان‌های رستم دارد و فردوسی تلاش کرده تا برای او نیز، هفت خوانی را تدارک ببیند. برای مثال در شاهنامه در داستان بهرام چوبین نیز اژدهاکشی به چشم می‌خورد.

بهرام چوبین در شاهنامه شخصیت پهلوانی دارد و فردوسی صحنه‌هایی اساطیری از او را توصیف کرده است

اژدها کشی بهرام چوبین، یادآور نبرد بهرام گور با اژدهاست. داستان دلاوری‌های این دو بهرام در شاهنامه به‌اندازه‌ای شبیه هم است که به نظر می‌رسد منشا آن‌ها یکی است. این دو تن در شاهنامه شباهت بسیاری به هم دارند و شجاعت و مردانگی آن‌ها زبانزد است. پشته‌هایی که بهرام چوبین از جنگجویان ترک می‌سازد و صحنه‌هایی که در نبرد بهرام چوبین با کوت رومی ایجاد می‌کند، نمونه‌هایی از دلاوری او را به تصویر می‌کشند.

در داستان بهرام چوبین، عوامل جادویی دخیل هستند. از جمله این موارد در داستان شابه شاه، کمک گرفتن او از جادوگر برای شکست سپاه بهرام، ملاقات بهرام با زن تاجدار و کمک ایزد سروش به خسرو برای رهایی از دست بهرام، نمونه‌هایی از این دست هستند. مهارت‌ بهرام چوبین در سپاهی‌گری زیاد بود و ادعای سامانیان برای رسیدن نسب آن‌ها در جهت کسب مشروعیت برای حکومت است. داستان دلاوری‌های بهرام چوبین با ضربه خنجر یک فرد ترک به نام قلون به پایان رسید.

داستان بهرام چوبین از نقل تاریخی کمی فاصله گرفته و با افسانه در هم آمیخته شده است. در سرگذشت او تقدیر نقش پر‌رنگی ایفا می‌کند و قهرمان داستان او در یک ستیز، مغلوب شده و از بین می‌رود. در داستان‌های بهرام چوبین و شورش او بر ضد شاه، او گناهکار شمرده نمی‌شود؛ زیرا تقدیر بر رفتار او اولویت دارد و بر او حکم فرماست. داستان بهرام چوبین از شاهکارهای فردوسی است. فردوسی در حین بیان داستان بهرام چوبین، نامه‌های زیادی را از او نقل کرده است.

نبرد خسرو و بهرام چوبین

منبع عکس:wikipedia

جاذبه‌های گردشگری بازمانده از دوره خسروپرویز

دستگرد خسرو

پیشگوهای خسرو پرویز، اقامت خسرو در تیسفون را برای او نامیمون دانستند. او از سال ۶۰۴ میلادی تا زمان حمله هراکلیوس به ایرانشهر، به تیسفون نرفت. اقامتگاه خسرو پرویز، در این مدت، قلعه دستگرد بود، که نویسندگان عرب به آن دسکره‌الملک می‌گفتند. این شهر که چهار قرن بعد، ابودلف به خرابه‌های آن اشاره کرده است، در کنار یک شاه‌راه نظامی واقع شده که از تیسفون به حلوان و سپس به همدان می‌رسید. دستگرد خسرو در فاصله ۲۰ فرسنگی تیسفون و در نزدیکی شهر باستانی ارتمیته واقع بود و قلعه‌ای باشکوه در آن قرار داشت.

برخی منابع بر این عقیده‌اند که این شهر، پیش از خسرو نیز وجود داشته است؛ اما شاهان ساسانی اقامت در تیسفون را به دیگر شهرها ترجیح می‌دادند. ویرانه‌های شهر خسرو که به زندان نیز شهرت دارد، در زمان ابن رسته، جغرافیانگار عرب، سالم بود و جزو مهم‌ترین حصارهای آجری محسوب می‌شد.

خسرو دستگرد

منبع عکس: نامشخص

قصر شیرین

قصر شیرین کمی بالاتر از مسیری بود که از خانقین شروع می‌شد و نیروهای نظامی از آن به حله می‌رفتند و شیرین محبوبه خسرو پرویز در آن قرار داشت. این شهر در مرز ایران و عراق واقع بود  و در دوره جنگ بین این دو کشور آسیب بسیار دید. در این شهر قلعه مربعی شکلی بود که به قلعه خسروی شهرت داشت و چندین برج در آن بود. خندقی در اطراف شهر قرار داشت که روی آن یک پل طاق‌دار ساخته شده بود.

بخشی از بنای قصر شیرین که امروز بر جای مانده، در دوره ساسانی آتشگاه بوده است

قلعه خسرو روی یک زمین مسطح ساخته شده بود که اطراف آن را باغ‌هایی وسیع با دیوار فرا گرفته بودند. کاخ‌های مجللی که به آن‌ها حاجی قلعه سی هم می‌گویند. بنای چهار دروازه نیز در این مکان است که کارکرد آن در دوره ساسانی، آتشگاه بود. باستان‌شناسان در نتیجه کاوش‌هایی که داشتند به این نتیجه دست یافتند که میان‌رودان در عصر ساسانی با نهرهای مختلف آبیاری می‌شد و در آن دوره آباد بود. از این دوره، بقایای کاخ‌های ساسانی کشف شده است.

قصر شیرین

منبع عکس: نامشخص

طاق بستان

نقش برجسته خسرو پرویز در طاق بستان کرمانشاه، از آثار به‌جای مانده از این عصر است. در این نقش برجسته، خسرو پرویز حلقه شهریاری را دریافت می‌کند. در قلمرو ساسانیان، بناها و کاخ‌های بسیاری وجود دارد که سقف آن‌ها روی ستون‌های چوبی ساخته شده؛ اما با گذشت زمان، اثری از آن‌ها به‌جای نمانده است.

اگر با این سبک معماری آشنا شویم، باید به جزییات این اثر تاریخی، دقت بیشتری کنیم. در کنار غاری که از شاپور ساسانی در طاق بستان به‌جای مانده، غار دیگری وجود دارد که بسیار بزرگ‌تر است و به دستور خسرو پرویز ساخته شده است. مدخل غار خسرو، یک طاق نیم‌دایره است که به سبک درگاه قصری سلطنتی ساخته شده و پایه‌های آن روی دو ستون قرار دارند و حاوی نقش‌های ظریفی هستند.

در طاق بستان آثاری از گرفتن حلقه پادشاهی خسرو پرویز حجاری و صحنه‌هایی نیز از شکارگاه‌ او به تصویر کشیده شده است 

نقوش سلطنتی که روی دیوار قصر رسم شده‌اند، درختانی با شاخسار منظم هستند که برگ‌هایی دور آن‌ها پیچیده شده است. این برگ‌ها در قسمت بالا به یک گل شگفت‌انگیز ختم می‌شوند. هرتسفلد این درخت را نمادی از درخت زندگانی می‌داند که در اساطیر زرتشتی آمده است.

خسرو پرویز در طاق بستان

منبع عکس: cgie.org

در بخش انتهایی غار خسرو پرویز، دو نقش برجسته وجود دارد که در دو طبقه روی هم هستند. نقش برجسته فوقانی مجلسی از تاج‌گذاری شاه را به نمایش می‌گذارد. در این تصویر پادشاه در وسط ایستاده و با دست راست تاجی را که اورمزد به او می‌دهد، از او می‌گیرد. در سمت دیگر، آناهیتا بالای سر شاه قرار گرفته و افسری را به او می‌دهد. تاج پادشاه در این تصویر، همان تاجی است که در سکه‌های خسرو پرویز دیده می‌شود.

در یکی از نقش برجسته‌ها، خسرو پرویز سوار بر اسب، به شکلی شاهانه خودنمایی می‌کند. او لباس رزمی بر تن کرده که برای سواره نظام سنگین اسلحه استفاده می‌شود. خسرو سپری مدور در دست گرفته است. تجهیزات خسرو در این نقش برجسته، شباهت زیادی به دوره‌های اولیه تشکیل حکومت ساسانیان دارد. خسرو پرویز در این تصویر، تیردانی به پشت دارد که از زیر جوشن شاهانه او پیدا است و تصویری شبیه ماهی روی آن دیده می‌شود.

در دیوارهای کناره غار، نقوشی به چشم می‌خورد که شکار گوزن را در باغی بزرگ نشان می‌دهد. در این مکان تصویر شاه در سه جا قابل‌مشاهده است. در این تصاویر، زنان اطراف شاه را گرفته‌اند و نوازندگی می‌کنند و کف می‌زنند. روی دیوار سمت چپ، تصاویری از شکار گراز به چشم می‌خورد که فیل‌بانان و زن‌های پاروزن و برخی حیوانات و انسان‌ها در آن به چشم می‌خورند. تصاویر این دو نقش برجسته به‌اندازه‌ای شلوغ هستند که جای خالی در آن‌ها دیده نمی‌شود.

سنگ نگاره های خسرو در طاق بستان

منبع عکس: نامشخص

روی دیوارهای غار خسرو پرویز، ثروت و شکوه دربار او به وضوح مشاهده می‌شود. شاه در حال خوش‌گذرانی و همه افراد در خدمت او هستند. حجاری شکار گراز در این نقش برجسته، نمونه ای از فرش‌های دوره ساسانی را نشان می‌دهد که معروف‌ترین آن‌ها فرش‌های ابریشمین زربفت هستند.

رو‌به‌روی غار، مجسمه‌ای از خسرو پرویز وجود دارد که مسعر در قرن دهم میلادی آن را دیده و شرح داده است. این مجسمه در نزدیکی کوه قرار دارد و در دوره‌های بعد آن را از درون آب پیدا کرده و دوباره نصب کرده‌اند. پیکره خسرو پرویز با وجود آسیب بسیار شکوه شاهانه خود را حفظ کرده بود. این مجسمه نمادی از شکوه هنر پیکر تراشی این دوره را نشان می‌دهد.

خسرو پرویز در طاق بستان

منبع عکس:wikipedia

ظروف و اشیای هنری

ظروف بازمانده از این دوره، که بسیار گران‌بها و پرزرق‌وبرق هستند، برای خسرو پرویز اهمیت بسیار داشتند. برخی بر این باروند که این ظروف در کارخانه دربار ساخته شده بودند. در دوره‌های بعد از سبک ظروف و جام‌هایی که در دوره ساسانی ساخته شده بود، تقلید کردند. یکی از این ظروف زیبا، یک جام نقره‌ای بود که خسرو پرویز را در حال شکار نشان می‌داد. در این تصویر شاه یک دیهیم بالدار به سر و لباسی گران بر تن دارد. در این تصویر شاه کمانی به زه کرده و به‌دنبال شکار در حرکت است و چندین حیوان نیز با تیرهای او از پای در می‌آیند.

سنگ‌نگاره خسرو پرویز

منبع عکس: نامشخص

دوره پادشاهی خسرو پرویز یکی از دوره‌های مهم حکومت ساسانی بود. در دوره او ایران هنوز هم در اوج شکوه، اداره می‌شد. خسرو پرویز با فتح ارمنستان، مصر و اسکندریه، توانست قدرت سیاسی ایران را وسعت دهد. شخصیت و منش اخلاقی خسرو پرویز چندان قابل تعریف نبود و همین نقطه ضعف او، توانست ضربات مهلکی به امپراتوری ساسانی بزند و بعد از خسرو پرویز امپراتوری ساسانی را در معرض ضعف و انحطاط قرار دهد. شاهان بعد از خسرو پرویز نتوانستند قلمرو ایران را به‌درستی اداره کنند و حکومت او را در معرض سقوط قرار دادند. شما هم نظرات خود را با کاربران کجارو به اشتراک بگذارید.

منبع عکس کاور: wikipedia

پرسش‌های متداول

خسرو پرویز که بود؟

خسرو پرویز فرزند هرمزد چهارم از شاهان معروف دوره ساسانی بود که در دوره حکومت خود به پیروزی‌های نظامی بسیار دست یافت.

خسرو پرویز چگونه به قدرت رسید؟

خسرو پرویز بعد از مرگ پدرش به حکومت ایران رسید، بعد از شکست او از بهرام چوبین، خسرو به روم گریخت و بعد از یک سال با کمک امپراتوری روم، دوباره حکومت خود را باز پس گرفت.

خسرو پرویز چگونه کشته شد؟

خسرو پرویز به دستور پسرش شیرویه، ابتدا به زندان افتاد و سپس کشته شد.

نامه پیامبر به خسرو پرویز چه بود؟

پیامبر در نامه خود به خسرو پرویز او را به پذیرش اسلام دعوت کرد.

مطالب مرتبط:

دیدگاه