موزه ای در آمریکا که به کهنه سربازها اختصاص دارد
برخلاف موزههای جنگ در سراسر دنیا، موزه و یادبود ملی کهنه سربازان اولویت اصلی خود را به کهنه سربازها و زندگی و خاطرات آنها اختصاص داده است.
مقالههای مرتبط:
موزههای نظامی سراسر آمریکا و جهان اغلب گوشهای از جنگهای جهانی را به بازدیدکنندگان نشان میدهند و یاد و خاطرهی زنان و مردانی که جان خود را نثار کشورشان کردهاند، گرامی میدارند.
موزه و یادبود ملی کهنه سربازان (National Veterans Memorial and Museum) یک هدف بزرگتر دارد و میخواهد علاوه بر واقعیتهای جنگ، کهنه سربازها (سربازان جانباز و بازنشسته) را به مردم نشان دهد. داستانهای جنگ در این موزه وجود دارد ولی اولویت اصلی نیست. در عوض، توجه زیادی به تصمیمگیری برای خدمت نظامی، کمپهای آموزشی، سوگند مقدس، اعزام و وظایف پرسنلی، جدایی از دوستان و خانواده، بقا، از خودگذشتگی و برگشت به خانه، کرده است. این موزه در کلمبوس، پایتخت و بزرگترین شهر اوهایو قرار دارد و یک پروژهی ۸۲ میلیون دلاری است که کار ساخت آن در سال ۲۰۱۲ کلید خورد و از ۲۷ اکتبر ۲۰۱۸ (تقریبا دو هفته قبل از تعطیلی روز کهنه سربازها) درهای خود را به روی عموم مردم باز کرده است.
شرکتکنندگان این موزه، کهنه سربازانی هستند که داستانهای خود را در غرفههای مختلف تعریف میکنند و سازماندهندگان موزه معتقدند این نوع داستانگویی و به اشتراک گذاشتن آن به این شکل تابهحال سابقه نداشته است.
این موزه مساحتی بالغ بر ۴,۹۲۳ متر مربع دارد و در کنار رودخانهی سیوتو در مرکز کلمبوس ساخته شده است. این سازه رویای مرحوم جان گلن بود و حاصل طراحی و معماری شرکت Allied Works است که شامل یک فضای تشریفاتی روباز و محوطهای روفتاپ در مرکز حلقههای بتنی متحدالمرکز میشود. در اینجا فضای سرپوشیده و روباز نه چندان شلوغ برای رویدادها و دورهمیها و حتی تجربهی لحظات آرام و بازگشت به خویشتن مهیا شده است.
فضای موزه بهخوبی نشان میدهد که یادبود جنگی یا موزه نظامی نیست. در واقع این موزه به داستانها و تجربیات همه کهنه سربازها اختصاص دارد. تئودور روزولت، یکی از قهرمانان جنگی حاضر در این موزه است که در هیچ کتاب تاریخی به چشم نمیخورد. کهنه سربازهای آفریقایی-آمریکایی، هیسپانیک، آسیایی، مردها، زنها، فقرا، ثروتمندان، سیاستمداران و... از جنگ انقلابی تا جنگ در افغانستان در این موزه حضور دارند و مایه فخر و مباهات آن هستند.
بسیاری از غیرنظامیان شاید فکر کنند که ایجاد شباهت بین دورههای مختلف جنگی در طول تاریخ چالشبرانگیز باشد، اما این موزه این داستانها را در قالب مصاحبههای ویدئویی، صداهای ضبط شده، صفحات لمسی، نامههای دستنویس و نمودار بازهی زمانی یکجا جمع کرده است. مسائل نظامی شاید جزو موضوعات ممنوعه نباشد، ولی خیلی به آن پرداخته نمیشود. نمایشگاههای موزه و یادبود ملی کهنه سربازان هدفش نهتنها گرامیداشت کهنه سربازها است، بلکه میخواهد در این زمینه به مردم عادی آموزش دهد. زنان و مردان کمتری در مقایسه با گذشته در ارتش خدمت میکنند (کمتر از یک درصد جمعیت) و در نتیجه صحبت دربارهی موضوعات نظامی بهطور کلی کمتر شده است.
بهعنوان مثال در جنگ جهانی دوم، ۱۶ میلیون نفر در ارتش خدمت میکردند، در حالی که در سال ۲۰۱۸، کمتر از ۳ میلیون نفر عضو وزارت دفاع بودهاند. گای ورلی، رئیس شرکت توسعه شهر کلمبوس امیدوار است که این موزه با جوانترها رابطه برقرار کند، الهامبخش آنها بوده و نقش آموزشی داشته باشد. از آنجا که اکثریت مردم آمریکا در ارتش خدمت نکردهاند، خیلی مهم است که درک متقابلی بین این افراد و نظامیان به وجود آید.
داستان این کهنه سربازها، پیچیده و متفاوت است و در نتیجه بازدیدکنندگان به یک سفر چندگانه نظامی برده میشوند. هدف این موزه متقاعد کردن مردم برای ثبت نام در ارتش نیست و مسئولان موزه میخواهند به آنها درباره معنا و هدف سربازی رفتن آموزش دهند و شاید حتی الهامبخش آنها برای انجام نوع متفاوتی از خدمت باشند. سرهنگ بازنشسته، تام موئی، همسر و دختر سه ماهاش را به خاطر اعزام به جنگ ویتنام، رها کرد و رفت. او بیش از ۵ سال زندانی جنگی بود، اما ماجرای بازگشت او به خانه به همان اندازه دوران زندان، برایش دردناک بود. او از همان ابتدا در این موزه نقش داشته و معتقد است برای کسانی که هیچ ارتباطی با مقولهی نظامی و سربازی ندارند، ضرورت دارد که واقعا تاثیر کهنه سربازها بر جامعه و تاثیر مثبتشان را درک کنند.
تصمیم او برای ورود به نیروی هوایی را میتوان تحتتاثیر حضور یکی از اعضای خانوادهاش در جنگ جهانی دوم، دانست. تام موئی میگوید:
میخواستم همان کاری را برای مردم ویتنام انجام دهم که پدر و خویشاوندانم برای آزادی آلمان و ژاپن و... کرده بودند.
او در کنار کپی چمدان جنگی خود میایستد و از نقش پررنگ همسرش در دوران خدمت خود میگوید. این یکی از عناصر موزه است که تلاش میکند نقش خانواده را نشان دهد و تام معتقد است که باعث نزدیک شدن افراد غیرنظامی به کهنه سربازها میشود.
بازدیدکنندگانی که در بخش چمدانها توقف میکنند، میتوانند در چمدان تام را باز کنند و داستان و حرفهای تام و همسر ۵۳ سالهاش را بشنوند. علاوه بر این، عکسهایی از این زوج که در طول سالیان سال در کنار هم ماندهاند همراه با یک روایت منسجم پیشکش بازدیدکنندگان میشود.
جاسپن بوث، کهنه سرباز جانبازی است که بهمدت ۱۷ سال خدمت کرد و ابتدا بهعنوان راننده کامیون و سپس افسر مسئول منابع انسانی در ROTC مشغول به خدمت بود. او میگوید از اینکه از او خواستند تا بخشی از شکلگیری این موزه باشد، تعجب کرد زیرا اصلا به عراق و افغانستان اعزام نشده بود و شغل نظامی چشمگیری نداشته است. او تعریف میکنند که در پرواز اخیرش، کلاه کهنه سربازیاش توجه همسفرش را به خود جلب کرد و راجع به درجهاش در ارتش پرسید، اما وقتی راجع به سمتش گفت، آن مرد علاقهی خود را از دست داد و تمایلی به شنیدن مابقی حرفهای او درباره کار اداریاش نداشت. در واقع بیماری سرطان او را پشت میز نگه داشته بود، اما حرفهاش را به هیچ عنوان دستکم نمیگیرد و نمیخواهد که دیگران هم این طرز فکر را داشته باشند. او میگوید:
فکر میکنم هر کسی که لباس نظامی پوشیده باشد، داستان خود را دارد و خیلی مهم است که همه این داستانها بیان شوند.
جیسون دومینگوئز، که در نیروی دریایی خدمت میکرد و به عراق اعزام شد، نیز یکی از چهرههای فعال موزه از همان ابتدا بوده است. او هم تحتتاثیر افراد نظامی قرار گرفته بود و تا جایی که به یاد داشت، همیشه میخواست به کشورش خدمت کند. او به یک ویژگی مشترک در بین گروههای مختلف افرادی که وارد ارتش شده بودند، اشاره میکند که تصمیم برای خدمت به کشور بود.
اشیای ملموس نظیر کولههای جنگی واقعی، لباسهای فرم، چمدانهای پرسنلی و... با ظاهری متفاوت در این موزه عرضه شده است. بازدیدکنندگان میتوانند لباسهای فرم مختلف را امتحان کنند و کولهپشتیهای نظامی سنگینی که نظامیان با خود حمل میکردند را روی دوششان بگذارند و خود را با این شکل و شمایل در یک آینه تمام قد ببینند (که بخشی از تعامل نزدیکی با نظامیان است).
بازدیدکنندگان میتواند در بخش دورهی تاریخی حرکت کنند یا در فضای دایرهوار موزه بچرخند یا حتی میتوانند وقت خود را صرف عناصر تعاملی در سمت راست کنند. در همین جا، بخش سوگند قرار دارد. دومینگوئز، زمان قسم خوردن خود را به یاد دارد و آن را مثل سوگند زمان ازدواج میداند. او میگوید:
با این سوگند، خود را به چیزی فراتر از خودتان متعهد میکنید. افراد زیادی زیر این پرچم به دنیا آمدهاند، اما تعداد خیلی کمی پیوستن به ارتش را انتخاب میکنند.
این موزه بهجای نشان دادن داستانهای جنگ و گرامیداشت زنان و مردانی که در جنگ حضور داشتند، داستانها را توسط اشخاص واقعی جنگ یا همان کهنه سربازها روایت میکند. بهعنوان مثال داستان بازگشت به خانه تام که مجددا خود را به دخترش معرفی کرد و همین طور دیدار با همسرش که وظیفهی بزرگ کردن فرزندشان بهتنهایی را برعهده داشت. به نظر او این موزه یاد و خاطرهی زنان و مردانی که برای کشورش جان دادند را زنده نگه میدارد.
دیدگاه