تاریخ سفر: از مهاجرت انسان راست قامت تا ترسیم نقشه دنیای قدیم

حمیده کریمی
حمیده کریمی چهار شنبه، ۱۱ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۲۱:۱۵
تاریخ سفر: از مهاجرت انسان راست قامت تا ترسیم نقشه دنیای قدیم

در سری مقالات تاریخ سفر، گذشته‌ی پر فراز و نشیب سفر و مهاجرت به گوشه و کنار دنیا را بررسی می‌کنیم. با کجارو همراه باشید.

مقاله‌های مرتبط:

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های بشر در طول تاریخ، تمایل وصف‌ناپذیر و اجتناب‌ناپذیر او برای حرکت کردن، کشف کردن و عبور از مرزهای جدید است. تطابق با محیط‌های جدید و تلاش برای فرونشاندن اشتیاق برای کشف دنیا، دست به دست هم داده است تا نیاکان ما، شش میلیون سال پیش از بالای درخت‌ها پایین بیایند و در جنگل‌های اطراف، به کشف دنیا بپردازند.

مسکونی شدن زمین

وقتی یک سفر دو میلیون ساله آغاز می‌شود

داستان ما یعنی تاریخچه‌ی سفر از اینجا آغاز می‌شود. زمانی که نیاکان اولیه‌ی ما، یعنی گونه‌ای از انسان که با نام انسان راست‌قامت (Homo erectus) شناخته می‌شود، مهاجرت کردند. انسان راست‌قامت، که از دو میلیون سال پیش تا ۱۵۰ هزار سال پیش زندگی می‌کرد، از بسیاری از جنبه‌ها، پیچیده، ماهر و منحصربه‌فرد بود، اولین نوع جنس انسان بود که آتش را کنترل کرد و یکی از اولین‌هایی بود که از سنگ برای ساخت ابزار استفاده کرد.

امروزه ما می‌دانیم که این‌گونه اصالتا به آفریقای شرقی تعلق دارد و اولین فسیل‌های آن در سال ۱۸۹۱ در جاوه کشف شد؛ یکی از جزایر اندونزی که مسافت زیادی در حدود ۸ هزار کیلومتر، با محل تولد انسان راست‌قامت دارد.

انسان راست قامت

 انسان راست‌قامت، اولین نوع از جنس انسان بود که در کره‌ی زمین سیاحت کرد. 

البته انسان راست‌قامت، پرنده نبوده و مسلما نمی‌توانسته این مسافت را پرواز کند. شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد این‌گونه، قایق مسطح الواری ساده‌ای برای سفر ساخته است و مطمئنا هیچ وسیله‌ای ابداع نکرده که بتواند از اقیانوس هند با هزاران مایل مسافت عبور کند. تنها پاسخ محتمل به این سوال با استفاده از فسیل‌های پیدا شده در قرن اخیر، پیدا شده است. انسان راست‌قامت، آفریقا را به‌تدریج ترک کرده است و در سایر بخش‌های زمین ساکن شده است به‌خصوص در اروپا و آسیا.

به این ترتیب، اولین مهاجرت بزرگ انسان و به‌دنبال آن، تاریخچه‌ی سفر، از همین جا آغاز شد.

اشتیاق ما برای سفر و کشف دنیای اطراف، این فرصت را برای ما فراهم کرد که در گوشه و کنار زمین، سکونت کنیم

جالب است بدانید که نژاد بشر از چندین گونه‌ی مختلف تشکیل می‌شده است اما ما تصور نمی‌کنیم که گونه‌ی دیگری که از نظر هوش و خرد شبیه ما باشد، در گذشته وجود داشته است. حقیقت این است که گونه‌های مختلفی از جنس انسان در زمان‌های گذشته زندگی می‌کردند که امروزه همه آن‌ها غیر از یک گونه، یعنی انسان خردمند، منقرض شده‌اند. بشری که امروزه در زمین زندگی می‌کند، از نوادگان همان گونه‌ی باقی مانده است.

مثل سایر گونه‌های جنس انسان، انسان خردمند (Homo sapiens)، یعنی همان گونه‌ای که ما از نوادگان آن هستیم، از آفریقا نشات گرفته‌اند و قدمت اولین فسیل‌های پیدا شده از آن‌ها به حدود ۲۰۰ هزار سال پیش برمی‌گردد. انسان خردمند هم مانند انسان راست‌قامت، از آفریقا مهاجرت کرده است و در سایر مناطق دنیا سکنی گزیده است. اولین سفر آن‌ها در حدود ۷۰ هزار سال پیش به وقوع پیوسته است.

برخلاف انسان راست‌قامت، اجداد ما مسافت بیشتری را طی کرده‌اند و بیشتر به استرالیا و آمریکا رفته‌اند. این حقیقت نشان می‌دهد که از حدود ۱۰ هزار سال پیش، تقریبا همه مناطق قابل سکونت دنیا، میزبان بشر بوده‌اند.

اشتیاق ما برای سفر و کشف دنیای اطراف، این فرصت را برای ما فراهم کرد که در گوشه و کنار زمین، سکونت کنیم.

طلوع تمدن

سکونت در عصر نوآوری

از قضا، مرحله‌ی بعدی در تاریخ سفر، توسط کسانی رقم خورده است که در یک مکان، باقی مانده‌اند و سبک زندگی کوچ‌نشینی و شکار را ترک کرده‌اند؛ سبکی که صدها هزار سال، به آن پایبند بودند.

دلیل این یک‌جا نشینی، ابداع کشاورزی بود که آن را با نام انقلاب نوسنگی (Neolithic Revolution) می‌شناسند؛ تحولی که بدون شک، مهم‌ترین توسعه و نوآوری در تاریخ زندگی بشر تا به امروز است. این تحول، به‌طور مستقل در گوشه و کنار دنیا به توسعه و گسترش یافتن، ادامه یافت اما اولین مثال از آن که ما می‌شناسیم مربوط به ۱۰ هزار سال پیش در منطقه‌ای به نام هلال حاصل‌خیز یا داس بارور (Fertile Crescent) است. این منطقه، امروزه بخش‌هایی از مصر، اسرائیل، اردن، لبنان، سوریه و عراق را در بر می‌گیرد.

داس بارور

نقشه‌ای از منطقه‌ی داس بارور

اهلی کردن حیوانات و پرورش گیاهان، نیاز انسان برای گشت‌وگذار در سرزمین‌های بی‌انتها را از بین برد. پیش از این، انسان مجبور بود در جست و جوی آب و غذا، به گوشه و کنار سرزمین‌ها سر بزند. گروه‌های کوچکی از شکارچیان کوچ‌نشین، فارغ از هر رقابت، به یکدیگر می‌پیوستند و گروه‌های کوچک و جوامعی را تشکیل می‌دادند که پایه و اساس تمدن‌هایی هستند که ما امروزه با آن‌ها آشنایی داریم.

به این ترتیب، افراد زیادی در کنار هم زندگی می‌کردند و وقت و غذای کافی در اختیار داشتند. آن‌ها برای بقا نمی‌جنگیدند بلکه زندگی می‌کردند. این سبک جدید زندگی، پیامدهای فراوانی داشت اما یکی از آن‌ها که تاریخ بشر را به‌ویژه تحت‌تاثیر قرار داد، اختراع فناوری‌های جدیدی بود که شرایط را برای بهتر جابه‌جا شدن انسان فراهم می‌کرد.

اختراع چرخ

اختراع چرخ

یکی از ساده‌ترین و در عین حال، مهم‌ترین ابداعات بشری که مثل بیشتر ابداعات او، از چیزهای بسیار ساده شکل گرفت.

ورود به دوره‌ی جدیدی از سفر

استفاده از کنده‌ی درختان به‌عنوان غلطک، سابقه‌ای بسیار طولانی دارد، بسیار طولانی‌تر از آنچه که ما می‌دانیم. اما چرخ‌های مدرن، که با پره و میله ساخته می‌شدند، آن‌ها را به یک محور متصل می‌کردند و برای حمل و نقل به کار می‌بردند، در حدود ۵ هزار سال پیش ظهور کرده‌اند.

به لطف این اختراع، اهالی تمدن دره‌ی سند در بخش‌هایی از افغانستان، پاکستان و هند امروزی سکنی گزیدند و یکی از سه تمدن از قدیمی‌ترین تمدن‌ها را شکل دادند. دو تمدن دیگر عبارت بودند از مصر باستان و میان‌رودان.

درست مثل هر ایده‌ی خوب دیگر، این ابداع نوین هم به سرعت همه‌جا پخش شد گرچه بدون وجود جاده‌های مناسب برای سفر، رودها و اقیانوس‌های جهان، همچنان به‌عنوان بهترین بستر برای سفرهای طولانی شناخته می‌شدند.

قایق بادبانی

در آغوش کشیدن بادهای تغییر

هیچ کس به‌طور دقیق نمی‌داند که اولین قایق‌ها چه زمانی اختراع شده‌اند اما قایق‌های بادبانی که تغییری قابل‌توجه در قایق‌ها بودند، احتمالا هم‌زمان با استفاده از چرخ‌های مدرن، مورد استفاده قرار گرفته‌اند. مردم میان‌رودان با این اختراع شناخته می‌شوند. آن‌ها از این وسیله در هر شرایطی به‌خوبی بهره می‌بردند. آن‌ها همچنین توانسته بودند از این وسیله برای توسعه و شکوفایی تجارت با قلمروهای اطراف استفاده کنند و جایگاه خود را در تاریخ به‌عنوان یکی از موفق‌ترین تمدن‌های بشری، تثبیت کنند.

قایق بادبانی

قایق بادبانی تمدن میان رودان

قایق بادبانی، روزبه‌روز توسعه و تکامل می‌یافت. بسیاری از مهم‌ترین سفرهای طول تاریخ، بدون وجود این وسیله‌ی حمل و نقل، صورت نمی‌گرفت. این وسیله امکانی را برای مردم فراهم کرده بود که فواصل طولانی را طی کنند و به مقصدهایی سر بزنند که از طریق زمینی، دسترسی به آن‌ها ممکن نبود.

سایر تمدن‌های باستانی مثل مصریان و سومریان، از قایق‌های بادبانی برای دو منظور استفاده می‌کردند؛ یکی برای تجارت و دیگری برای اکتشاف دنیایی وسیع‌تر. در نهایت، این تلاش بشر، به اولین عصر اکتشاف منجر شد. کاشفانی از یونان باستان و کارتاژ، مثل حَنّای دریانورد، نئارخوس و هیپالوس دریانورد، سفرهایی فوق‌العاده و بلندپروازانه به نقاط دوردست را تجربه کردند؛ سفر به نقاطی مثل شرق دور، شبه‌قاره‌ی هند و جزایر بریتانیا.

فنیقی‌ها اولین تمدنی بودند که در سفرهای دریایی به موفقیت‌های چشم‌گیری دست یافتند؛ این تاجران دریانورد، گوشه و کنار مدیترانه را گشتند.

تمدن‌ها رشد می‌کردند و تکثیر می‌شدند و از سفر به‌عنوان روشی برای تجارت و کشف سرزمین‌های جدید استفاده می‌کردند.

فنیقی‌ها اولین تمدنی بودند که در سفرهای دریایی به موفقیت‌های چشم‌گیری دست یافتند؛ این تاجران دریانورد، گوشه و کنار مدیترانه را گشتند. آن‌ها سفرهای خود را از سواحل لبنان و سوریه امروزی آغاز می‌کردند. دستاورد آن‌ها از این سفرها، فقط تجارت و کسب و کار نبود. تاثیرات فرهنگی که در شکل‌گیری الفبا نقش داشت، یکی دیگر از اثرات این سفرها بود؛ الفبایی که پایه و اساس همه الفباهای غربی امروزی را تشکیل می‌دهد.

خوشبختانه، ظهور زبان‌های نوشتاری، راه جدیدی برای شناخت بیشتر کاشفان مستقل از دوران باستان، باز کرد.

نخستین کاشفان جهان، مسافرانی از دنیای باستان

حَنّای دریانورد

حنای دریانورد

از سال ۵۰۰ تا ۴۰۰ پیش از میلاد

این کاشف کارتاژی، ناوگانی از کشتی‌ها را رهبری می‌کرد که مدیترانه را ترک کردند و سواحل شمال غربی آفریقا را کشف کردند. در نتیجه، چندین مستعمره به قلمرو کارتاژ افزوده شد؛ کارتاژ در آن زمان یک قدرت بزرگ در مدیترانه بود. در طی مسیر، گروه اکتشاف، جزیره‌ای را کشف کرد که ساکنان بومی آن، با کاشفان، مهربانانه رفتار نکردند. به نقل از حنا، آن‌ها بومیان وحشی بوند و رفتار خشونت‌آمیزی داشتند.

هیمیلکوی دریانورد (Himilco)

هیمیلیکوی دریانورد

از سال ۵۰۰ تا ۴۰۰ پیش از میلاد

هیمیلیکو هم یک کاشف کارتاژی بود اما برخلاف همتای خود، به‌جای سفر به جنوب، به‌سمت شمال حرکت کرد و از خطوط ساحلی اقیانوس اطلس اروپا گذشت و به آلبیون (Albion) رسید؛ قدیمی‌ترین نام شناخته شده برای جزایر بریتانیا. امروزه اطلاعات کمی از این کاشف و سفر طولانی او وجود دارد. تنها چیزی که می‌دانیم این است که او تلاش کرد تا پست‌ها و مسیرهای تجارتی ایجاد کند و با داستان‌هایی وحشتناک از موجودات عجیب و غریب دریایی که در مسیر با آن‌ها مواجه شده بود به خانه بازگشت. 

اسکیلاکس اهل کاریاندا

اسکیلاکس

از سال ۵۵۰ تا ۴۵۰ پیش از میلاد

این کاشف یونانی بیشتر به خاطر سفر سی ماهه‌اش مشهور بود که در این سفر، مسیر رود سند را پیمود. او به دستور داریوش اول هخامنشی، سفر کرد و سفر خود را از ناحیه‌ی گاندارا، در شمالی‌ترین بخش از پاکستان امروزی آغاز کرد. وی مسیر رود را به‌سمت اقیانوس هند ادامه داد. از آنجا به‌سمت غرب رفت تا به دریای سرخ رسید. در نهایت پس از سی ماه، این سفر طولانی به پایان رسید.

نئارخوس (Nearchus)

نئارخوس

از سال ۴۰۰ تا ۳۰۰ پیش از میلاد

نئارخوس، کاشف یونانی برای اسکندر کبیر کار می‌کرد؛ کسی که در جریان چندین عملیات نظامی موفق، یکی از بزرگترین امپراتوری‌های دنیای باستان را ساخته بود. در کنار بسیاری از مناطق دیگر، اسکندر، نواحی شمال غربی شبه‌قاره‌ی هند را فتح کرد و از آنجا، نئارخوس را به‌سمت رود سند برای اکتشاف سرزمین‌های جدید فرستاد. در ماه‌های آتی، نئارخوس و همراهانش خلیج فارس را کاوش کردند و اولین یونانیانی بودند که بحرین را دیدند.

اودوکسوس اهل سیزیک (Eudoxus of Cyzicus)

اودوکسوس

از سال ۲۰۰ تا ۱۰۰ پیش از میلاد

اودوکسوس اهل سیزیک کاشف و دریانورد یونانی بود که بعد از کاوش در سواحل شرقی اقیانوس هند، برای سفر به آفریقا تمایل نشان داد. او بقایای یک کشتی را پیدا کرد که معتقد بود از سمت غرب آمده است. همین باعث شد که اودوکسوس برای سفر به آفریقا و دور زدن این قاره، اشتیاق پیدا کند. افسوس که او هرگز از این سفر بازنگشت و خبری از او شنیده نشد. ۱۵۰۰ سال گذشت تا فرد دیگری برای امتحان کردن این سفر فوق‌العاده، تمایل نشان بدهد.

هیپالوس

هیپالوس

قرن اول پیش از میلاد

هیپالوس، کاشف و دریانورد یونانی بود که بیشتر به خاطر سفرش از دریای سرخ تا سواحل غربی هند از طریق اقیانوس هند مشهور است. او راه مستقیمی برای این مسیر کشف کرد و همچنین جهت بادهای موسمی را تعیین کرد و با کمک آن توانست به هندوستان سفر کند. 

ترسیم نقشه‌ی دنیای قدیم

ظهور دانش بشری

گرچه اکتشاف در دنیای باستان، هیچ تضمینی برای سلامت و بقای کاشفان نداشت، اگر آن‌ها می‌توانستند صحیح و سالم از سفر طولانی خود به خانه برگردند، یک دارایی بسیار ارزشمند داشتند؛ دانش. این کاشفان باستانی چیزهایی دیده بودند که هیچ کس در دنیا ندیده بود و به جاهایی پا گذاشته بودند که شاید کسی پیش از آن‌ها نرفته بود.

جهان مانند یک پازل بزرگ بود که قطعات آن باید تک به تک با دقت زیاد در کنار هم قرار می‌گرفت، کاری که امروزه آن را کارتوگرافی یا نقشه‌کشی می‌نامند.

غارهای لاسکو

غارهای لاسکو در نزدیکی بوردوی فرانسه

بسته به اینکه کلمه‌ی نقشه‌ را چطور معنا کنیم، قدیمی‌ترین نمونه‌های شناخته شده از نقشه‌های رسم شده، در غارهای لاسکو در نزدیکی بوردوی فرانسه پیدا شده‌اند. برخی از این هنرهای صخره‌ای پیش از تاریخ، که در این غارها پیدا شده‌اند، ترسیمی از صورت‌های فلکی هستند که در طول تاریخ مردم از آن‌ها برای جهت‌یابی و پیدا کردن مسیر خود در دریاها استفاده می‌کردند. قدیمی‌ترین نمونه از نقشه‌های ثبت شده از ستاره‌ها، آثار منجم چینی، سو سونگ (Su Song) است که در قرن یازدهم میلادی زندگی می‌کرد.

نقشه ستاره‌ها

نقشه‌ی ثبت شده از ستاره‌ها، اثر منجم چینی، سو سونگ (Su Song)

تعیین قدمت اولین نقشه‌های جغرافیایی، دشوار است چون توافق کلی در مورد زمان ادغام آن‌ها وجود دارد و حتی برخی از نقشه‌های به جا مانده، نقشه‌ی سرزمین‌های افسانه‌ای است که شاید شباهتی به نقشه‌ی دنیای واقعی داشته باشد.

اما درمجموع به نظر می‌رسد که قدیمی‌ترین تلاش برای ثبت نقشه‌ی دنیا، یک لوح گلی حکاکی شده از تمدن‌ باستانی بابل است که قدمت آن به قرن ششم پیش از میلاد برمی‌گردد.

لوح گلی

قدیمی‌ترین تلاش برای ثبت نقشه‌ی دنیا، یک لوح گلی حکاکی شده از تمدن‌ باستانی بابل

با گذر زمان و افزایش دانش بشری در میان تمدن‌ها، از نقشه‌های ابتدایی به نقشه‌های بزرگ‌تر و دقیق‌تر تبدیل شدند. یک نقشه‌بردار به نام آناکسیماندروس، قدیمی‌ترین نقشه‌ی باقی‌مانده را رسم کرده است که همه وسعت دنیا را که تا آن زمان برای یونانیان باستان شناخته شده بود، در بر می‌گیرد. تلاش او برای رسم نقشه‌ی دنیا بعدها توسط افرادی مانند هکاتئوس، هرودوت و اراتوستن ادامه یافت و بهبود پیدا کرد.

نقشه دنیا

نقشه‌ی دنیا ترسیم شده توسط افرادی مانند هکاتئوس، هرودوت

در قرن دوم میلادی، جغرافی‌دان مصری یونانی، کلاودیوس بطلمیوس، کتاب جغرافیای خود را نوشت که شامل همه اطلاعاتی بود که رومیان تا آن زمان در مورد دنیا به دست آورده بودند. تمدن‌های دیگر که تشنه‌ی دانش و آگاهی بودند، مشتاقانه این کتاب را برای چندین قرن بعد ترجمه می‌کردند.

ستاره‌ها جهت صحیح را به بشر نشان می‌دادند، اما جهت‌یابی کافی نبود. بشر نیاز داشت که بداند در امتداد این جهت‌ها، چه چیزی در انتظارش است و این نقشه‌ها بودند که به این نیاز بشر پاسخ می‌دادند.

در حالی که تمدن‌های حوضه‌ی مدیترانه و آسیای غربی، جوامع تجاری موفقی تشکیل داده بودند و با تجربیات به دست آمده از سفرهای خود، تاثیرات بیشتری بر محیط و تمدن‌های دیگر می‌گذاشتند، در شرق، تحولی در حال ظهور بود.

مطالب مرتبط:

منبع gapyear

دیدگاه