بیگانگان و منطقه فوق سری ۵۱ (بخش دوم)

مریم اصلانی
مریم اصلانی پنجشنبه، ۲۸ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۲۳:۳۰
بیگانگان و منطقه فوق سری ۵۱ (بخش دوم)

شاید باورتان نشود، ولی یکی از پر رمز و رازترین مکان‌های این کره، منطقه‌ای است نظامی که ظاهرا ارتباطی تنگاتنگ با موجودات فضایی دارد. پایگاهی که از قضا برخلاف سایر مقاصد گردشگری که تاکنون به حضورتان معرفی کردیم، به این راحتی‌ها به کسی اجازه بازدید نمی‌دهد. هرچه اینجا رخ می‌دهد در پس حجابی از رمز و راز پنهان شده است. این بار کجارو شما را به سفری متفاوت در میان حقیقت و دروغ دعوت می‌کند، با ما همراه باشید.

اگر به خاطر داشته باشید در بخش نخست این مطلب، شما را به بازدید از "منطقه‌‌ ۵۱" بردیم؛ پایگاهی نظامی با اهدافی سری که در دل بیابان‌های نوادا جا خوش کرده است. این پایگاه تحت نظر سازمان سیا و نیروی هوایی ایالات متحده اداره شده و تنها مقامات ارشد قادر به بازدید از آن هستند. پروژه‌های انجام گرفته در این منطقه به‌اندازه‌ای سری است که حتی کارمندان خود پایگاه نیز در بسیاری از موارد از آن‌ها دور نگاه داشته می‌شوند. اما یکی از دلایل جلب توجه افکار عمومی به این منطقه، شایعه‌ی ارتباط آن با ماجرای سفینه‌های فضایی و حضور بیگانگان در زمین است.

بشقاب پرنده

مجموعه مقالات گردشگری وحشت به معرفی بهترین‌های دنیای ترس و هیجان پرداخته و بدون هیچ‌گونه پیش‌داوری، تنها به بیان مدارک و مستندات موجود در رابطه با این مکان‌ها می‌پردازد. ما صحت و سقم این داستان‌ها را تأیید نکرده و تنها در مقام معرفی، داستان هرکدام را برای شما بازگو می‌کنیم. قضاوت با شما است که این داستان‌ها را بپذیرید یا خیر

پس از آشنایی مختصر با این منطقه، بد نیست کمی بیشتر با پروژه‌های آشنا شویم که ظاهرا در این مرکز به انجام رسیده‌اند؛ ساخت هواپیماهایی که عمدتا با فعالیت‌های سازمان جاسوسی آمریکا در ارتباط هستند.

طبق اطلاعات موجود نیروی هوایی، این پایگاه اهداف خاصی را دنبال می‌کند؛ از جمله آزمایش تکنیک‌ها و سیستم‌های آموزشی کارآمد برای مقابه با بحران‌های احتمالی و نیز نمایش عملکرد قابل قبول نیروی ارتش ایالات متحده در حفظ امنیت کشور در مقابل این‌گونه از تهدیدات. مدت‌های مدیدی است که تحقیقات سری و تلاش‌های آزمایشی بسیاری در این منطقه صورت می‌گیرد، فعالیت‌هایی که سعی شده تا حد ممکن از نظرها دور باشند. در واقع درز اطلاعات طبقه‌بندی نشده در مورد برنامه U-2 در دهه‌ ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ را باید اتفاق نادری دانست. رویدادی که طی آن برای نخستین بار فعالیت‌های سری و محرمانه‌ی دولتی به شکلی غیرمنتظره افشا شدند.

منطقه 51

اما علی‌رغم تلاش‌های دولت، این مسئله کاملا قابل پیش‌بینی بود که در جهان امروز نمی‌توان برای همیشه فعالیت‌های "منطقه ۵۱" را محرمانه نگاه داشت. پروژه‌های متعددی در این ناحیه در دست بررسی و آزمایش است که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.

۱. هواپیمای جاسوسی U-2

هواپیمای جاسوسی U-2

شرکت هواپیماسازی "لاک هید" (Lockheed) در همکاری با سازمان سیا، سعی در توسعه‌ی یک هواپیما داشتند که قادر به پرواز در ارتفاعات بالا و جاسوس نامحسوس از دیگر کشور‌ها را داشته باشد. “U-2” دستاورد همین پروژه بود، هواپیمایی دوربرد که قادر بود در ارتفاع ۷۰ هزار پایی (۲۱ هزار متری) پرواز کند. این هواپیما در طول سال‌های متمادی در مأموریت‌های شناسایی متعدد شرکت داشت. با این حال"سیا" و "لاک هید" دریافتند خیلی زود به نسل جدیدتری از هواپیماهای جاسوسی نیاز پیدا خواهند کرد، چراکه انتظار داشتند تکنولوژی موشکی اتحاد جماهیر شوروی در نهایت موفق شود ردّ این هواپیما را پیدا کند.

در سال ۱۹۶۰، شوروی به یک هواپیمای “U-2” شلیک کرد، این امر به‌نوعی تأیید نگرانی‌های پیشین مقامات آمریکایی بود. به‌دنبال این حادثه، مهندسان هواپیمایی به نام  “Suntan” کردند که به‌نوعی جانشین “U-2” شد. این نسل جدید هواپیمای جاسوسی قادر بود با سرعتی دو برابر حرکت کند، یعنی چیزی در حدود دو هزار مایل یا ۳/۲۰۰ کیلومتر بر ساعت. هواپیمای جدید از هیدروژن مایع به‌عنوان سوخت بهره می‌برد. اما مشکلات استفاده از این نوع سوخت در آن زمان باعث شد که این پروژه از سوی دولت کنسل شود.

۲. A-12 OXCART 

هواپیمای جاسوسی OXCART

در اوایل دهه‌ی ۱۹۶۰، نمونه‌های اولیه هواپیماهای مراقبتی، بدنه‌ای پهن و دیسک مانند داشته و از تیتانیوم براق ساخته می‌شدند، این هواپیما نیز از این قاعده مستثنی نبود. در سال ۲۰۰۹ "لس انجلس تایمز" در مقاله‌ای به این هواپیما اشاره کرد و نوشت شکل ظاهری و سرعت بالای این هواپیما که نزدیک به ۳/۷۰۰ کیلومتر یا ۲/۳۰۰ مایل بر ساعت است، خلبانان بخش حمل و نقل را دچار این توهم می‌کند که با شی بیگانه یا سفینه‌ی موجودات فضایی مواجه شده‌اند.

SR-71 Blackbird .۳

هواپیماهای جاسوسی آمریکا

این هواپیما ظاهرا جانشینی شایسته برای “U-2” بود. این نسل جدید هواپیما می‌توانست با سرعت بالا و در ارتفاع نود هزار پا یا ۲۷/۴۰۰ متری پرواز کند.

۴. The Bird Of Prey

هواپیماهای جاسوسی آمریکا

هواپیمای آزمایشی تک سرنشینه با شکلی رادار گریز از ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۹ در دست توسعه و بازبینی بود. این پرنده‌ی شکاری در استفاده از طراحی سه بعدی واقعیت مجازی پیشرو بوده و از ساختار کامپوزیتی بزرگ و یک‌پارچه سود می‌برد. در واقع تنها یک نسخه از این هواپیما ساخته شد. در سال ۲۰۰۲، شرکت بوئینگ که سازنده‌ی این هواپیما بود، موجودیت آن را افشا کرد. در واقع بسیاری از نوآوری‌های به کار رفته در طراحی این هواپیما، در حال حاضر به‌صورت استاندارد در صنایع دفاعی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

هواپیمای جاسوسی آمریکا

شایعات مرموز بسیاری در مورد هواپیماهای سری وجود دارند که ممکن است در زمانی خاص در این منطقه مورد آزمایش قرار گرفته باشند. هواپیماهایی همچون "Tr-3A Black Manta"، پروژه‌ای مخفی بودند که دهه‌ها در مورد آن صحبت شده و به نظر می‌رسد هنوز هم کسی نه واقعا چیزی در مورد آن می‌داند و نه حتی می‌توان با قطعیت وجود آن را تصدیق کرد. در سال ۱۹۹۳، یک ناشر به نام "استیو داگلاس" ( Steve Douglass) تصویر مفهومی از هواپیمایی مرموز را در خبرنامه‌ی خود منتشر کرد. این تصویر از فیلم ویدیویی الهام گرفته شده بود که آقای داگلاس در نزدیکی وایت سندز ضبط کرده بود. وب‌سایت فدراسیون دانشمندان آمریکا تشریح کرد این یک هواپیمای شناسایی مخفی و مادون سرعت است، اما تا به امروز اطلاعات دیگری در مورد این هواپیما در دست نیست.

این تنها بخشی از هواپیماهای سری مختلفی بود که به نظر می‌رسد زمانی در "منطقه ۵۱" مورد آزمایش و بررسی قرار گرفته‌اند. هواپیماهایی که شمار اندکی از آن‌ها در معرض دید عموم قرار داشته و چه بسی بسیاری از آن‌ها پنهان از نظر، به پایان مسیر خود رسیدند.

هواپیماهای جاسوسی آمریکا

هواپیماهای جاسوسی آمریکا

اما امروزه در این منطقه چه پروژه‌های دیگری در دست بررسی و آزمایش است؟ اینجا باز صحبت از احتمالات است، چیزهایی که به نظر می‌ر‌سد در زمان فعلی بیش از سایر گزینه‌ها مورد توجه قرار دارند. به‌عنوان مثال فرضیه‌ی ساخت هواپیمای مناسب حمل و نقل با تکنولوژی مخفی که برای حرکت نیروها در مناطق درگیر مورد استفاده قرار می‌گیرد، بدون آنکه از سوی نیروهای دشمن شناسایی شود. بسیاری دیگر معتقدند اکنون زمان مناسبی برای ساخت یک ماشین پرنده با قابلیت بلند شدن و فرود عمودی است. حتی این مسئله به دنیای هلیکوپترها هم کشیده شده و بسیاری معتقدند پروژه‌هایی برای تولید هلیکوپترهای مخفی در دست بررسی است. هر چند گروهی نیز باور دارند این نسل از هلیکوپتر مدت‌ها قبل به مرحله‌ی تولید رسیده و حتی امروزه مورد استفاده قرار دارد، اما هنوز جزئیات این مسئله به اطلاع عموم نرسیده است.

فرضیه‌هایی هم وجود دارد که بر ساخت یک هواپیمای مخفی دلالت دارند که به‌طور ویژه برای خنثی کردن اهداف زمینی مورد استفاده قرار می‌گیرد. حتی هواپیما و ماشین‌های مراقبتی با قابلیت نبرد هوایی رودررو نیز جایی در این پیش‌بینی‌ها به خود اختصاص داده‌اند. دیگر شایعات از تحقیقاتی حکایت دارد که ظاهرا در آن‌ها از تکنولوژی پنهان‌سازی، استفاده از شعاع یا پرتوی پروتون و دستگاه‌های ضد جاذبه استفاده شده است.

هواپیماهای جاسوسی آمریکا

البته این پروژه‌ها فعلا در حد شایعاتی است که پیرامون این منطقه شکل گرفته‌اند. اما "منطقه ۵۱" بیش از هر چیز دیگری به واسطه ارتباط خود با بیگانگان و سفینه‌های فضایی شناخته شده و مورد توجه است.

اینجا است که پای ماجرای مزرعه‌ی رازول (Roswell) به میان می‌آید. عده‌ای باور دارند یک سفینه فضایی در نزدیکی "مزرعه‌ی رازول" سقوط کرده است. در همین راستا به نظر می‌رسد مقامات دولتی بقایای در هم شکسته این سفینه و بدن یک موجود فضایی را برای انجام مطالعات و تحقیقات بیشتر به "منطقه ۵۱" منتقل کرده‌اند. برخی نیز ادعا می‌کنند پایگاه زیرزمینی از طریق شبکه‌ای از تونل‌ها با پایگاه مخفی دیگری مرتبط است که انبار انواع تکنولوژی‌های بیگانگان و حتی نمونه‌های زنده‌ی آن‌ها است.

مزرعه رازول

 گروهی حتی پا را فراتر نهاده و فرضیه‌هایی ارائه می‌دهند که بر طبق آن‌ها، بیگانگان در حال فعالیت در زمین بوده و هدف‌شان خلق یک مخلوق نیمی انسان نیمی بیگانه است. در میان این داستان‌های متعدد آمیخته با خیال‌پردازی، بیگانگان گاهی در نقش بازدیدکنندگانی خیرخواه و نیک‌اندیش ظاهر می‌شوند و گاهی شیاطینی مخوفند که هدفی جز نابودی نسل بشر ندارند. نیروی هوایی بارها حضور و تحقیق پیرامون موجودات فضایی در این ناحیه را رد کرده است، اما به نظر می‌رسد این مسئله تأثیری در کنترل افکار عمومی ندارد.

کنت آرنولد

در ۲۴ ژوئن سال ۱۹۴۷، "کنت آرنولد" (Kenneth Arnold) گزارش داد که حین هدایت هواپیمای خود بر فراز ایالت واشنگتن، ده شی ناشناس را مشاهده کرده به فرم حرف “V” پرواز می‌کردند. او گفت این اشیا به نعلبکی شباهت داشتند و اینجا بود که واژه‌ی "نعلبکی پرنده" (بشقاب پرنده) متولد شد.

مزرعه راوزل و ماجرای سقوط بشقاب پرنده

ماجرای رازول به‌نوعی سرنخ اصلی این ماجرا است. اما این رویداد چه بود؟ در ژوئیه سال ۱۹۴۷، یک شی پرنده در نزدیک مزرعه رازول سقوط کرد، پایگاه هوایی ارتش در این ناحیه سریعا دست به کار شد. "ویلیام بلانچارد" (William Blanchard) توضیح می‌دهد بقایای پوشیده شده یک شی ناشناس پرنده (که ممکن است همان یوفو باشد) از منطقه خارج شده است، هر در آن زمان مقامات گفتند این نه بقایای یک بشقاب پرنده که تنها یک بالن هواشناسی بوده است. بعد از سروصدای اولیه، این ماجرا فراموش شد تا اینکه در سال ۱۹۷۰ فیزیکدان هسته‌ای "استنتون تی فریدمن "(Stanton T . Friedman)  کتابی جنجال‌برانگیز نوشت که اشاره می‌کرد حادثه‌ی رازول نتیجه فعالیت‌هایی مرموز و متعلق به ماورای این کره خاکی بوده است.

فیزیک دان هسته‌ای استنتون فریدمن

در سال ۱۹۹۰ اسناد طبقه‌بندی نشده‌ای افشا شد که باز هم در آن‌ها شی مخفی شده رازول، یک بالن معرفی شده بود که ظاهرا برای برنامه‌های مخفی به نام پروژه‌ی “Mogul”، مورد استفاده قرار می‌گرفت و در این میان، داستان بالن هواشناسی تنها پوششی بود برای مخفی نگاه داشتن یک پروژه سری، البته افرادی که به یوفو باور دارند، معتقدند داستان این بالن جاسوسی هم خود پوشش حفاظتی بوده و ارتش در این حادثه به بقایای یک سفینه فضایی دست پیدا کرده است.

در سال ۱۹۸۹، مردی به نام "رابرت لازار" (Robert Lazar) جهان را شگفت‌زده کرد، او در تلویزیون ادعا کرد بخشی از نیروهای عملیاتی ارتش بوده که روی تکنولوژی بیگانگان مشغول به کار بوده‌اند. لازار گفت دولت هم‌اکنون دست‌کم ۹ سفینه فضایی در اختیار دارد که در پایگاهی به نام "S-4 " نگهداری می‌شوند؛ پایگاهی که چندان از "دریاچه‌ی گروم لیک" دور نیست. این نخستین باری بود که یک کارمند داخلی، اطلاعات محرمانه‌ای را در این مورد افشا می‌کرد.

رابرت لازار

لازار گفت “EG&G” او را استخدام کرده است تا به مهندسی معکوس تکنولوژی‌های به کار رفته در سفینه‌های فضایی کمک کند که قرار بوده مورد استفاده‌ی ارتش ایالات متحده قرار بگیرند. او طی انجام کار موفق به کشف ماده‌ای سنگین و زنگ زده شد، ماده‌ای که آن را "عنصر ۱۱۵" نامید که به نظر او منبع نیرو و سوخت سفینه‌های فضایی را تأمین می‌کرد.

این صحبت‌ها دیگر بار میل عموم را برای افشای ماجراهای پشت پرده یوفوها و "منطقه ۵۱" زنده کرد، اما باز هم گروهی به دقت گفته‌های لازار را مورد بررسی قرار داده و ثابت کردند بسیاری از این اطلاعات ظاهرا با حقیقت هم‌خوانی ندارند. به‌عنوان مثال لازار گفته بود او مدرک خود را از "Caltech" و "MIT" دریافت کرده است، اما هیچ‌گونه سندی دال بر حضور او در این دانشگاه دیده نشد. لازارا در پاسخ به این مسئله گفت دولت در تلاش است تا در جهت بی‌اعتبار کردن سخنان او، موجودیتش را زیر سوال ببرد. از سوی دیگر هم نیروی هوایی و هم لابراتوارهای ملّی "لس آلاموس" فعالیت او را انکار کرده و اعلام کردند لازار هیچگاه برای آن‌ها کار نمی‌کرده است. در سال ۲۰۱۳ و در بیست و پنجمین سالگرد ادعاهای مطرح شده توسط لازار، نویسنده‌ای تلاش کرد تا با او صحبت کند، اما آقای لازار گفته بود دیگر علاقه ندارد ارتباطی با موضوع یوفوها داشته باشد.

موجودات فضایی

یکی از معروف‌ترین ادعاهای مطرح شده از سوی کسانی که به لازار و گفته‌های او باور دارند این است که بسیاری از تکنولوژی‌های امروز ما نتیجه یافته‌های است که ما از سفینه‌های فضایی بیگانگان کسب کردیم. در واقع آن‌ها با اشاره به سرعت رو به فزونی بشر و پیشرفت او در شاخه‌های مختلف علم و فناوری اعلام می‌کنند بشر هیچگاه قادر نبود بدون چینن آگاهی به این سرعت به پیشرفت و شکوفایی برسد. گروهی ادعا می‌کنند خلبانان "منطقه ۵۱" در واقع از دانش و تکنولوژی بیگانگان علیه خود آن‌ها استفاده کرده و با شلیک و منهدم ساختن سفینه‌های دیگر، قطعات مورد نیاز دانشمندان را فراهم می‌کنند.

از سوی دیگر نگرانی‌هایی هم در مورد حضور مردان کوچک سبز یا خاکستری در این ناحیه وجود دارد. آن‌ها از تشکیلاتی صحبت می‌کنند که به‌دنبال ایجاد دنیای جدیدی است. به باور آن‌ها یوفوها و داستان مهندسی معکوس، تنها تدابیری است که این سازمان برای منحرف کردن اذهان عمومی استفاده کرده، در حالی که در پشت پرده به‌دنبال دست‌یابی به اهداف بزرگ‌تری است.  بعضی‌ها هم ادعا می‌کنند آنچه "لازار" و دیگر شیفتگان تئوری یوفو مطرح می‌کنند مربوط به تشکیلاتی مخفی به نام “MJ-12” است که گاهی "مجستیک" نامیده می‌شود. این گروه ظاهرا شامل یک دوجین افراد قدرتمند جهان همچون رئیس‌جمهوری هری ترومن، رئیس سیا و تجار قدرتمند و بانفوذ است. برخی اسناد مرتبط با این گروه به دست یوفوشناسی به نام "ویلیام ال مور" (William L. Moore)  افتاد که از قضا امضای رئیس‌جمهوری هم در شماری از صفحات آن قابل‌مشاهده است. هر چند باز هم شک به جان عده‌ای افتاده و این اسناد و مدارک را فاقد وجاهت قانونی معرفی کرده و آن‌ها را کپی‌هایی از روی دیگر اسناد رسمی می‌دانند.

ویلیام ال مور

تئوری‌های فراوانی در مورد حضور موجودات بیگانه در "منطقه ۵۱ " مطرح است که ادعا می‌کنند این مکان تنها محل حضور بیگانگان در زمین نیست. آن‌ها معتقدند دولت ایالات متحده خود به بیگانگان اجازه‌ی دزدیدن شهروندان بی‌گناه و انجام آزمایش روی آن‌ها را داده است و حتی گاهی فراتر از این داستان رفته و می‌گویند بیگانگان از انسان‌ها تغذیه می‌کنند. نظریات دیگری مطرح است که معتقدند بیگانگان اینجا هستند تا به کمک انسان، دو رگه‌های جدیدی خلق کنند.

"آشیانه ۱۸" جایی است که ظاهرا محل نگهداری سفینه‌ی بیگانه و حتی موجودی از ماورای این کره خاکی است. در مورد محل این آشیانه اختلافاتی وجود دارد. به‌عنوان نمونه عده‌ای می‌گویند آشیانه هواپیمای "منطقه ۵۱" در واقع همان "آشیانه ۱۸" است.

منطقه 51

به هر حال داستان‌های ضد و نقیض بسیاری در مورد این مکان بر سر زبان‌هاست. داستان‌هایی که نه می‌توان با قطعیت آن‌ها را پذیرفت و نه رد کرد. هاله‌ی اسرارآمیزی که این منطقه و فعالیت‌های انجام شده در آن را در بر گرفته، این نقطه را به مکانی جذاب تبدیل کرده است که عاشقان دنیای اسرارآمیز و فراسوی باور و ذهن ما را به‌دنبال خود می‌کشد. مکانی که هم با ترس‌های بشر از موجودات فرازمینی پیوند خورده و هم به دریچه‌ای برای ارتباط و آشنایی بیشتر ما با آن‌ها تبدیل شده است.

نظر شما در مورد این منطقه چیست؟ شما داستان موجودات فضایی و حضورشان را در این سیاره چگونه ارزیابی می‌کنید؟ و در نهایت آیا مایلید گشتی در این منطقه اسرارآمیز زده و خود با رمز و رازهای پنهان شده در تار و پود آن آشنا شوید؟

مطالب مرتبط:

دیدگاه