پاسخ این پرسشها در ماجرای عجیب معلم زبان لبنانی متولد لیبریا، زياد یوسف فصاح (Zlad Youssef Fazah) و برنامهی گفتوگوی تلویزیونی Viva el lunes نهفته است.
زیاد فصاح در سال ۱۹۷۳ در برزیل زندگی میکرد یعنی جایی که در آن زمان، دیکتاتوری نظامی حکمفرما بود. یک روز چند سرباز به منزل او رفتند و فصاح را بازداشت کردند.فصاح میگوید:
آن روز به شدت ترسیده بودم. فکر میکردم که مرا به جرم جاسوسی بازداشت کردهاند.
حدس او درست بود. فصاح به جرم جاسوسی بازجویی شد در حالی که فقط یک معلم زبان ساده بود. سربازان به دستور CIA او را دستگیر کرده بودند. آنها میخواستند بدانند که چرا یک مرد جوان از خاورمیانه، به زبان چینی و روسی صحبت میکند. آنها از فصاح میپرسیدند که برای چه کسی کار میکند و آیا جاسوس روسیه هست یا نه.
فصاح میگوید:
من برای هیچکس جاسوسی نمیکردم. فقط در یادگیری زبانهای مختلف مهارت داشتم که البته این مهارت همیشه هم برای من مفید نبود.
تا سال ۱۹۹۸، فصاح رکورد جهانی گینس را برای صحبت کردن به ۵۸ زبان، در اختیار داشت تا زمانی که در برنامهی تلویزیونی Viva el lunes حضور یافت. آن شب، میزبان برنامه با یک امتحان زبان او را شگفتزده کرد. شرکتکنندگان در برنامه، دیپلماتهایی بودند که از سفارتخانهی کشورهای مختلف در برنامه شرکت کرده بودند و سوالهایی به زبانهای مختلف مطرح میکردند. زمانی که نوبت به پرسیدن سوال به زبانهای فنلاندی، چینی و روسی رسید، فصاح کمی دلواپس به نظر میرسید. از سوالکنندگان می خواست که سوالشان را بار دیگر به آرامی تکرار کنند. جواب برخی سوالها را با لکنت ادا میکرد. در پاسخگویی به بعضی از سوالها به کلی ناتوان بود و در پایان برنامه، مورد تمسخر حضار واقع شد.
با مراجعه به این لینک میتوانید این برنامه را در یوتیوب مشاهده کنید.
امروزه در کتاب رکوردهای جهانی گینس، هیچ جایگاهی برای فردی که به بیشترین تعداد زبان صحبت میکند، در نظر گرفته نشدهاست. این مسئله به این دلیل است که هیچ تعریف مشخصی از تسلط بر یک زبان وجود ندارد و به علاوه اثبات کردن ادعای تسلط بر چند زبان، کار دشواری است.
چند سال پیش، یک بلاگر چندزبانه به نام Ryan Boothe به زیاد فصاح این فرصت را داد تا از حضورش در آن برنامهی تلویزیونی دفاع کند. او بعد از مصاحبهای تلفنی با فصاح این طور نوشت:
زمانی که فصاح به آن برنامهی تلویزیونی دعوت شده بود، تولیدکنندگان برنامه به او گفته بودند که یک مصاحبهی ساده است و قرار نیست از مهارت وی امتحان گرفته شود. اما زمانی که فصاح در استودیوی ضبط برنامه حاضر شد، متوجه شد که دیپلماتهایی از ملیتهای گوناگون حضور دارند و قرار است هر کدام به زبان مادری خود سوالهایی از او بپرسند. نداشتن آمادگی، استرس و پرواززدگی موجب شد که فصاح نتواند نمایش خوبی ارائه دهد و به تعداد کمی از سوالها پاسخ نداد. تا به امروز او دیگر در هیچ برنامهی زندهی تلویزیونی شرکت نکرده و برنامههای از پیش ضبطشده را ترجیح دادهاست. به علاوه، ویدیویی که در یوتیوب منتشر شده در واقع پاسخهای اشتباه فصاح را در کنار هم قرار دادهاست در حالی که او به بسیاری از سوالها به درستی پاسخ داد.
جنجالهایی که پیرامون این برنامهی تلویزیونی رخ داد، این پرسش را مطرح کرد که یک فرد، قادر است به چند زبان صحبت کند؟
رکورد یادگیری بیشترین تعداد زبان در اختیار چه کسی است؟
در طول تاریخ افراد زیادی ادعا کردهاند که به صحبتکردن به تعداد زیادی از زبانها مسلط هستند.
Emil Krebs، دیپلمات آلمانی، یکی از این افراد است. وی که در سال ۱۸۶۷ به دنیا آمد و در سال ۱۹۳۰ از دینا رفت همه ی عمر خود را صرف یادگیری زبان های مختلف کرده بود. بنا به گزارشهای منتشرشده، او به ۶۵ زبان صحبت میکرد. در سال ۲۰۰۲، متخصصان آلمانی مغز او را مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که با مغزهای دیگر متفاوت است.
Sir John Bowring، چهارمین فرماندار هنگکنگ بود که در سال ۱۷۹۲ متولد شد و در ۱۸۷۲ درگذشت. وی مدعی بود که به بیشتر از صد زبان، تسلط دارد. البته این ادعا هیچ وقت اثبات نشدهاست جز از طریق گزارشهایی که دوستان و نزدیکان وی ارائه کردهاند و اشتیاق زیادی که او در سراسر عمر خود به یادگیری زبانهای گوناگون داشته است.
یکی از نمونههای تحسینبرانگیز و زندهی افراد چندزبانه، Alexander Arguelles است. او نزدیک به پنجاه زبان را مطالعه کرده و به خوبی میفهمد. وی زمانی که یادگیری زبان آلمانی را در دانشگاه شروع کرد به اشتیاق خود برای یادگیری زبانهای گوناگون پی برد. از آن به بعد، او زندگیاش را وقف یادگیری زبانهای مختلف کرده است. او تصمیم دارد که در مدت عمرش، بیشترین تعداد زبانی را که ممکن است فرا بگیرد. Alexander Arguelles معتقد است که هر چه بیشتر در این زمینه تلاش میکند، یادگیری زبان برایش سادهتر میشود.
تسلط به یک زبان، به چه معنا است؟
در کدام مرحله از یادگیری زبان، ما میتوانیم ادعا کنیم که به آن زبان تسلط پیدا کردهایم؟ زمانی که بتوانیم به راحتی گفتوگو کنیم یا زمانی که بتوانیم در مورد موضوعات پیچیده صحبت کنیم؟ آیا برای اثبات ادعای خود نیاز به مدرک خاصی داریم؟
تسلط به زبان برای هر فرد معنای متفاوتی دارد. عدهای معتقد هستند که تسلط بر زبان یعنی توانایی صحبت کردن با اطمینان بدون درنگ و اشتباه در موقعیتهای اجتماعی رایج. در واقع آنچه که شما در زندگی روزمره به آن نیاز دارید، سطحی متوسط از تسلط به زبان است. اما برای موقعیتهای حرفهای، سطوح بالاتری نیاز دارید. بسیاری از افراد چندزبانه توصیه میکنند که بهتر است در آغاز راه، کتاب های آموزشی را کنار گذاشته و از روز اول، صحبت کردن را تمرین کنید. زمانی که به مراحل بالاتر رسیدید، کتاب میتواند راهگشای شما باشد.
یکی از سوالهایی که از افراد چند زبانه زیاد میپرسند این است که به چند زبان میتوانید صحبت کنید و مسلط هستید؟ در واقع هیچ پاسخ روشنی برای این سوال وجود ندارد. چرا که تعریف افراد از تسلط بر یک زبان و توانایی استفاده از آن در مکالمه با یکدیگر متفاوت است. افراد چند زبانهی زیادی در دنیا وجود دارند که دوست دارند تا افراد مبتدی و تازهکار را راهنمایی کرده و روش خود را برای یادگیری زبان در اختیار آنها بگذارند. در ادامه با چند نفر از این افراد چندزبانه که میتوانند الهامبخش شما در راه یادگیری زبان باشند، آشنا میشویم.
Richard Simcott
هر زبانی که میآموزید، فرهنگ ملتی را در دل خود جای دادهاست و زمانی که با آن انس میگیرید به بخشی از وجود شما تبدیل میشود.
او از کودکی به اشتیاق خود برای یادگیری زبانهای مختلف پی برد. او یادگیری زبانهای مختلف را از زمانی که مدرسه میرفت آغاز کرد و تا آخر عمر نیز آن را ادامه خواهد داد. او در طی سالها بیشتر از ۴۰ زبان را مطالعه کردهاست و میتواند به ۱۶ زبان به راحتی سخن بگوید. از میان زبانهایی که ریچارد به آنها مسلط است، انگلیسی، فرانسه، اسپانیایی، ایتالیایی، پرتغالی، لهستانی، لتونیایی، روسیه، مقدونی، نروژی، سوئدی، چینی و لادین را میتوان نام برد. این اشتیاق او برای یادگیری زبان موجب شدهاست که انستیتو گوته او را سفیر چندزبانهی خود بنامد. او برای اینکه دخترش را نیز چند زبانه بار بیاورد به طور متناوب با او به زبانهای انگلیسی، فرانسه، آلمانی و اسپانیایی صحبت میکند. او زبان را هرروز و همهجا مطالعه میکند؛ از یک ساعت در روز گرفته تا هشت ساعت. او همچنین دوست دارد تا هر کشوری را که به یادگیری زبانش مشغول است از نزدیک ببیند و معتقد است که قرار گرفتن در هر محیط یکی از عوامل اساسی در یادگیری آن زبان است.
ریچارد خاطر نشان میکند که تنها مشکل او با یادگیری زبان، کمبود وقت است. از آنجایی که باید برای مسئولیتهای پدری، شغلی و مطالعات دانشگاهیاش نیز زمان بگذارد، برای یادگیری زبان، زمان کافی در اختیار نخواهد داشت. اما مصمم است تا زمانی که تواناییاش را داشته باشد آموزش زبان را دنبال کند.
Susanna Zaraysky
برای من، نکتهی کلیدی در یادگیری زبان، گوش دادن به آن است یعنی توجه به الگوها، نوسانات کلام و تاکید در کلمات. من به زبانهای خارجی مانند آهنگ گوش میکنم. به همین دلیل است که کلمات و لحن سخن به خوبی در ذهنم باقی میمانند.
او یادگیری زبان را از سنین پایین شروع کرد. والدین او زمانی که سه ساله بود از شوروی به آمریکا مهاجرت کردند. بنابراین او مجبور شد به سرعت زبان انگلیسی را یاد بگیرد. سپس او یادگیری زبان را ادامه داد و زبانهای فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، پرتغالی، صربی کرواتی، لادین، عبری، عربی و مجارستانی را یاد گرفت و به بیشتر از پنجاه کشور سفر کرد.
او معتقد است که گرچه یادگیری دستور زبان و واژگان از عوامل اصلی در یادگیری هر زبانی هستند اما لازم است گاهی منابع مطالعاتی خود را با کمی سرگرمی همراه کنیم. استفاده از رادیو، تلویزیون، موسیقی و فیلم در کنار منابع دیگر به ما کمک میکند تا آموختههای خود را تقویت کرده و سنگبنای آن را در ذهن خود تحکیم ببخشیم. او به طور ویژهای به موسیقی به عنوان عاملی کلیدی در مراحل یادگیری خودش تاکید میکند و معتقد است که گوش دادن به موسیقی میتواند بر بهبود لهجه، تلفظ، دستورزبان و تشخیص زمانها تاثیرگذار باشد. علاوه بر اینها او معتقد است که مهمترین بخش یادگیری هر زبان، احساسی است که آن زبان در شما ایجاد میکند و یکی از مزیتهای چندزبانه بودن، پربارتر کردن زندگی است.
Alex Rawlings
هرکاری که بخواهید در زندگی انجام دهید، زبان یک مزیت ارزشمند برایتان خواهد بود. زبانها، چشمهای شما را رو به جهانهایی که تا کنون نمیشناختید، باز میکنند. با یادگیری زبانهای متعدد، با افراد شگفتانگیز زیادی آشنا می شوید که اگر زبان نمیدانستید، فرصت دوستی با آنها را به سادگی از دست میدادید.
در سال ۲۰۱۲، رقابتی در بریتانیا به منظور شناسایی دانشجویان چندزبانه برگزار شد. در این رقابت، الکس بیستساله تسلطش به ۱۱ زبان مختلف را ثابت کرد؛ زبانهای انگلیسی، یونانی، آلمانی، دانمارکی، روسی، عبری، کاتالان، ایتالیایی، فرانسوی، آفریکانس و اسپانیایی. او پس از اینکه از دانشگاه آکسفورد فارغالتحصیل شد به سراسر اروپا سفر کرد و زبانهای دیگری را به کارنامهی درخشان خود افزود؛ از جمله زبانهای مجاری و صربی. اکنون او به عنوان مربی زبان و برگزارکنندهی کارگاههای چندزبانه، فعالیت میکند.
الکس این موفقیت بزرگ در یادگیری زبانهای مختلف را مدیون روشی منحصر به خودش است. او معتقد است بیشتر افرادی که زبان را به صورت آکادمیک یاد میگیرند، در صورتی که کمی از آن فاصله بگیرند، آن را فراموش خواهند کرد.
برای دستیابی به موفقیت او روش خاص خودش را دارد. الکس معتقد است زندگی در کشوری که میخواهیم زبانش را یاد بگیریم بهترین راه برای آموزش زبان است. او اولین زبان خود یعنی یونانی را از مادرش آموختهاست. سپس برای یادگیری زبانهای دیگر به کشورهای مختلف سفر کرده و زمانی را در آن محیط گذراندهاست. او روشی را که در یادگیریاش موثر بوده، یافته و آن را ادامه میدهد.
الکس در پاسخ به این سوال که چطور این زبانهای گوناگون را با هم مدیریت میکند و هنگام صحبت کردن دچار سردرگمی نمیشود گفته است که او یک فرد بصری است و برای هر چیزی تصویری در نظر میگیرد. به عنوان مثال برای زبان روسی، آبوهوای سرد و برای اسپانیا، ساحل را در نظر گرفته است. تمرکز بر این تصاویر ذهنی به او کمک میکند که هنگام صحبت کردن، میان زبانهای مختلف تمایز قائل شود و آنها را با هم اشتباه نگیرد.
–Lucas Lampariello
من به طور دائم در شکل نوشتاری زبانهایی که آموختهام، کاوش میکنم. این بررسیها به من کمک میکند که آموختههای خود را متمرکز کنم.
Luca Lampariello به ده زبان ایتالیایی، انگلیسی، فرانسه، آلمانی، اسپانیایی، سوئدی، روسی، هلندی، پرتغالی و چینی استاندارد، مسلط است و همهی اینها را در کشور خودش یعنی ایتالیا فرا گرفته است. موفقیت او در یادگیری زبان از ده سالگی آغاز شد ؛ زمانی که مادرش یک معلم سرخانهی آمریکایی استخدام کرد که با لوکا به زبان انگلیسی حرف میزد. او متوجه شد که به راحتی میتواند کتابهای انگلیسی را مطالعه کند. لوکا به مرور زمان متوجه شد که خواندن متون مختلف، در ساختن دامنهی لغات، کمک زیادی به او میکند. به علاوه یادگرفتن کلمات در زمینههای گوناگون به درک بهتر مطالب نیز کمک میکند.
ویژگی مشترک همهی افراد چندزبانه چیست؟
در میان همهی افراد چندزبانهای که با آنها آشنا شدیم، یک ویژگی مشترک وجود دارد و آن ویژگی این است که همهی آنها با استفاده از تجربه و آزمون و خطا، روشی را که بهتر در مورد آنها جواب میدهد، یافتهاند و روی آن سرمایهگذاری میکنند. آنها این روش را بارها و بارها و برای زبانهای گوناگون اجرا کرده و به موفقیت رسیدهاند.
اگر شما هم میخواهید در زمینهی یادگیری زبان موفق شوید باید همین کار را انجام دهید. روشی را که مناسب شما است، پیدا کنید. تجربه کنید و از امتحان کردن روشهای جدید نترسید. به مرور زمان روش کلیدی خود را پیدا میکنید و از اینجا به بعد چه کسی میتواند شما را در یادگیری زبان محدود کند؟ چه کسی میداند که شما به چند زبان مسلط خواهید شد؟
نظر خود را دربارهی این روشها با ما در میان بگذارید. روش شما برای یادگیری زبان چیست؟
منبع: Fluent In 3 Months