چرا وایکینگها از سرزمین گرینلند مهاجرت کردند؟
یکی از فرضیههای بسیار جدی برای مهاجرت وایکینگها، تغییرات آب و هوایی است. وایکینگ ها زمانی به گرینلند مهاجرت کردند که بهعنوان دورهی گرم قرونوسطا شناخته میشود، برههای ازتاریخ بین قرون ۱۰ و ۱۳ میلادی که گفته شده تنها دورهای است که درجه حرارت هوا با قرن بیستم برابری میکرد. اما پس از ۵۰۰ سال، گرمای هوا رفته رفته کاهش پیدا کرد تا حدی که امروزه آن دوران را عصر یخبندان کوچک مینامند.
آبدرهای باشکوه در جزیرهی بافین کانادا، شاید زمانی خانهی وایکینگها بوده است.
این موضوع بهاندازهی کافی جالب است تا زمان ناپدید شدن وایکینگها را با این جبهه سرد ارتباط دهیم. حال سوالی که مطرح میشود این است که آیا واقعا این دورهی طولانی هوای گرم و سپس متعاقب آن سرد شدن هوا، علت ساکن شدن وایکینگها در گرینلد و سپس ترک این سرزمین بوده است؟ تحقیقات جدید نشان میدهد که احتمالا این فرضیه درست نیست. در حقیقت، مناطق شمالی اروپا ممکن است حتی چنین افزایش دمایی را تجربه نکرده باشند. فرض مقاله این است که شاید در دورهای که هوا گرم بود دمای گرینلند افزایش پیدا نکرده باشد. بخشی از تحقیقات با نگاه به رسوبات یخچالی نشان میدهد در دورهای که بخش جنوبی، آب وهوای گرمتری را تجربه میکرد، ناحیهی آتلانتیک شمالی احتمالا سرد باقی مانده است.
کلیسای Hvalsey که قدمت آن به دوران باستان بر میگردد. این کلیسا در سکونتگاه متروکهی نورس قرار دارد
رمز و راز محیطی در طول دورهی گرم، همواره برای دانشمندان آب و هوایی و همچنین باستانشناسان موضوعی برای تحقیق بوده است. گرم شدن هوا در نواحی همچون اروپا و ایسلند به اثبات رسیده است، با این وجود بهشدت بر سر اینکه چنین تغییراتی در سطح جهانی رخ داده یا نه، بحثوجدل فراوانی وجود دارد. نیکولاس یانگ، یخچالشناسی کلمبیایی که در تالیف مقاله سهیم بوده است، میگوید: اثبات شده است که اروپا گرمتر شده بود. اما این تعریف، مفهومی است که اغلب برای یک لایه عایق حرارتی برای کل منطقهی آتلانتیک شمالی به کار میرود. یانگ و تیمش با جمعآوری تودههای باقیمانده در یخچالهای طبیعی، سنگهای یخچالی را تنها برای پیدا کردن درکی از گستردگی دورهی گرمی که تصور میشود، تجزیه و تحلیل کردهاند. این تیم با نگاه به لایههای این تودههای سنگ در گرینلند، شواهدی پیدا کردهاند که آتلانتیک شمالی احتمالا در طول دورهی گرم قرونوسطا، همچنان خنک بوده است. این بدین معنی است که ورود و خروج وایکینگها به نواحی گرینلند ارتباط کمی با پدیدههای آب و هوایی داشت. از آنجایی که اروپا یک جبههی هوا را تجربه کرده برخی برآورد کردهاند که این رویداد گستردهتر بوده است. با وجود گرمای طولانی، شواهد در حال رشدی نشان میدهد که این فرضیه صحیح نبود. یانگ میگوید: بدون شک این یک پدیدهی جهانی نبوده است.
نمای هوایی از جزیرهی بافین
برای سالها، دانشمندان اقلیمی بر پدیدهی گرمایی دوران قرونوسطا برای تشبیه کردن آن به تغییرات آب و هوایی عصر حاضر تمرکز کردهاند. با وجود اینکه افزایش دما در اروپا و ایسلند تایید شده اما تاثیر جهانی این پدیده هنوز هم یک سوال باقی مانده است. بهطور مثال، مطالعات سال ۲۰۱۲ نشان میدهد که افزایش دما محتمل بوده اما نه مانند آنچه امروزه شاهد آن هستیم. یافتههای یانگ و تیم تحت رهبریاش نشان میدهد که درجه حرارت هوا حتی در برخی مناطق شمالی کاهش پیدا نکرده است. بنابراین، اگر تغییرات آب و هوایی دلیل مهاجرت وایکینگها نبوده، پس چه بوده است؟ به گزارش اشپیگل، مطالعات سال ۲۰۱۳ با نگاه به ساختوساز باقیماندهی وایکینگها از زمان حکومتشان بر گرینلند و عوامل اجتماعی و فرهنگی نشان میدهد که وایکینگها در این مناطق شمالی مستقر و اقدام به صادرات کالا میکردند، اما کاهش تقاضا برای ملزوماتی مانند عاج شیرماهی و پوست حیوانات دریایی شاید زندگی را برای این مهاجران سختتر کرده باشد. همچنین احتمالا با کاهش عبور و مرور کشتی از ایسلند و نروژ در قرن چهاردهم، وایکینگهای گرینلند احساس میکردهاند که از ریشههای ایسلندی خود جدا شدهاند. این موضوع به احتمال زیاد منجر به شروع مهاجرت این نژاد به سوی جنوب شده است، مهاجرتی که محققان از آن بهعنوان "رفتاری منظم" یاد میکنند. دلیل خروج وایکینگها هرچه که بوده ، تحقیقات یانگ و تیمش شرح تغییرات آب و هوایی را پیچیده میکند. نه روزهای آفتابی شگفتآور و نه عصر یخبندان کوچک نمیتوانسته دلیل حرکت وایکینگها بوده باشد. منبع: atlasobscura