یوهانا دیویدسون؛ رکورد اسکی سواری انفرادی در قطب جنوب را شکست
یوهانا دیویدسون لحظهی خداحافظی با خلبانی که او را در یک بیابان برهوت یخزده تنها رها کرد، بهیاد نمیآورد. پررنگترین خاطرهی او مربوط به زمانی است که ناپدیدشدن هواپیما در افق را تماشا میکرد و ناگهان به خود آمد که «ای وای، این چه کاری بود که کردم؟»
یوهانا دیویدسون، در سال ۲۰۱۶ بهدنبال تحقق رویایی رفت که یک دهه در سر داشت: اسکیسواری انفرادی تا قطب جنوب. این پرستار سوئدی از Hercules Inlet در جنوبگان غربی شروع به اسکیسواری کرد، ۱۱۳۰ کیلومتر زمین برهوت پیش روی او قرار داشت که باید آن را بدون هیچ همراه و کمکی، درحالی طی میکرد که یک سورتمهی ۱۱۰ کیلوگرمی را با خود میکشید.
احتمال وقوع هر اتفاقی نظیر بیماری و آسیبدیدگی، تصادفی عجیبوغریب یا حتی خستگی وجود داشت و یک مشکل کوچک در چنین مکان سردی میتوانست بهسرعت به مشکلی بزرگ تبدیل شود. هرچند که همهچیز خوب پیش رفت و در واقع بهتر از حدانتظار بود. یوهانا دیویدسون ۳۵ ساله در شهر ترومسو در نروژ شمالی زندگی میکند، جاییکه گزینههای متعددی برای کوهنوردی در آن وجود دارد. او در فصل زمستان که به بالای کوهها میرود تا لحظاتی را بهتنهایی سپری کند، به قطب جنوب و خاطرات آن زمان فکر میکند.
یوهانا میگوید:
اگر بخواهم سفرم را مجسم کنم، باید بگویم که همه چیز به یک سرزمین وسیع سفید و افق خلاصه میشد و چیز دیگری وجود نداشت. دلم برای سادگی آن تنگ شده است: غذا خوردن، اسکیکردن، خوابیدن و گرمماندن. خبری هم از تلفن و اینترنت و ایمیل نبود و میتوان گفت که زندگی سادهتری بود.
یوهانا دیویدسون سالها است که بهعنوان پرستار در مرکز درمانی Legevakt در ترومسو و یک ماجراجوی مشهور، زندگی دوگانهای دارد. او مسافت ۳,۶۶۰ کیلومتری خط ساحلی سوئد و فنلاند را کایاکسواری کرده، از دیوارهی مرتفع ال کاپیتان در یوسیمیتی کالیفرنیا بالا رفته، از جنوب تا شمال گرینلند را با کایت اسکیسواری کرده و کل اقیانوس هند را با قایق پیموده است. او میگوید:
فکر میکنم جذب مکانهایی شدم که مردم کمی در آنجا حضور دارند. به هرکجا که میروم، تنهابودن در آنجا حسوحال خاصی برایم دارد.
جنوبگان جمعیتی کمتر از ۵۰۰۰ نفر دارد که در ۱۴٫۲ میلیون کیلومتر مربع پراکنده شدهاند و بههمین دلیل جذابیت خاصی برای یوهانا داشت.
در ۱۵ نوامبر سال ۲۰۱۶، پس از ۱۸ ماه برنامهریزی و تأمین هزینهها، او در حاشیهی این سرزمین فرود آمد و به محض اینکه هواپیما محل را ترک کرد، اسکیسواری خود را آغاز کرد، به طوری که برای هفت ساعت در روز که در ادامه به ۱۲ ساعت رسید، سورتمهاش را روی یخها به دنبال خود میکشید و بهطور متوسط هر روز ۳۰ کیلومتر را طی میکرد. یوهانا در هوای آفتابی از خورشید و سایههای سستروگی (شیارهای موجمانند سطح برف که بر جهت باد عمود هستند) برای جهتیابی استفاده میکرد.
تنهایی و سکوت بههیچ عنوان برای یوهانا آزاردهنده نبود، هرچند که ترس از نقصان تجهیزات یا آسیب جسمانی او را رها نمیکرد. او میگوید:
وقتی به مسابقهی ماراتن میروید، بعد از چند ساعت بهپایان میرسد؛ اما در سرزمین جنوبی باید هر روز بهمدت چندین هفتهی مداوم پیادهروی کنید و بههمین دلیل به ارادهای قوی نیاز دارید. صبحها هنگام اسکیسواری، ذهنم را رها میکردم و گاهی اوقات به خیالپردازی مشغول میشدم و گاهی هم به افراد مهم زندگیام نظیر خانواده و دوستانم فکر میکردم. زمانیکه خسته میشدم، به کیلومترهای باقیماندهی آن روز فکر میکردم یا اینکه پنج دقیقه استراحت بعدی چه زمانی خواهد بود. خیلی ذهنم را مشغول قطب جنوب نمیکردم و ترجیح میدادم به اهداف کوتاهمدتی نظیر عرض جغرافیایی، رسیدن به نیمهی راه و تولدم بیندیشم.
یوهانا تولد ۳۳ سالگی خود را در طول سفر ماجراجویانهاش به قطب جنوب جشن گرفت. او توانست پس از ۳۸ روز و ۲۳ ساعت و پنج دقیقه و درست در روز کریسمس به ایستگاه جنوبگان آمونسن اسکات (یک پایگاه پژوهش علمی) در قطب جنوب برسد. یوهانا میگوید:
باورکردنی نبود که پس از چندین روز تنهایی، یکباره به جایی برسی که مردم و ساختمانها و همه چیز وجود دارد.
یوهانا دیویدسون باهدف شکستن رکورد دنیا قدم به جنوبگان نگذاشته بود، هرچند که این اتفاق را رقم زد و به سریعترین زن دنیا در اسکیسواری انفرادی تبدیل شد که بدون کمک و همراه از ساحل جنوبگان به قطب جنوب اسکیسواری کرده است. او رکورد پیشین را با اختلاف ۹ ساعت شکست. از آنجا که نمیدانست سرعت اسکیسواریاش در جنوبگان چقدر خواهد بود، برای ۵۰ روز ملزومات سفر تهیه کرد و وقتی با واقعیت مواجه شد، دریافت که باید این کار را انجام دهد. او در قطب جنوب مجدداً ملزومات سفر را مهیا کرد و بهوسیلهی اسکی با کایت به همان ساحلی بازگشت که سفرش را از آنجا آغاز کرده بود. باد با او یار بود و توانست ۱۲ روز بعد به Hercules Inlet برسد. پایان این سفر بهمنزلهی بازگشت به تمدن بود و برای لحظاتی بوهانا را دچار دودلی کرد. او میگوید:
فقط در پایان سفر بود که کمی احساس تنهایی کردم. آنجا برای یک روز منتظر ماندم تا با هواپیما به سراغم بیایند؛ هر چند این حس زیاد دوام نیاورد و بهعنوان یک قهرمان به خانه بازگشتم.
مجلهی اسمیتسونیان نیز تیتر زده بود که «یک زن سوئدی رکورد زد». دیویدسون برای سفرش به قطب جنوب که بهدقت برنامهریزیشده بود، جایزهی شکلتون را برنده و برای دومین بار بهعنوان ماجراجوی سوئدی سال نامیده شد. او از آن زمان به بعد به شغل پرستاری، حضور در رویدادهای سخنرانی انگیزشی و انتشار کتابی دربارهی سفرش به سرزمین جنوبی مشغول بوده است. در طول دو سالی که برای شرکت تور Antarctic Logistics & Expedition کار میکند، سه بار به قطب جنوب برگشته و محدودهی نزدیکتری را اسکیسواری کرده است و دوبار به کوه وینسون، بلندترین قلهی جنوبگان به ارتفاع ۴,۸۹۲ متر صعود کرده است. او اواخر امسال نیز به این منطقه برخواهد گشت. یوهانا میگوید:
نظارت بر جمع زیادی از علاقهمندان سرزمین جنوبی که اکثراً مردان میانسالی از اروپا و ایالات متحده هستند، مسئولیت بسیار بزرگتری است. سرعت حرکت کمتر و فاصلهها کوتاهتر است و آنها از نظر جسمانی و روحی حمایت میشوند. در چنین شرایطی به یاد میآورم که اولین سفرم به جنوبگان چطور بود: سرمای هوا، تنهایی و شاید این فکر که «این چهکاری بود که کردم؟» و همین طور اینکه تا چه اندازه عصبی بودم.